
مقاله قصه و قصه پردازی در مثنوی مولوی با word دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله قصه و قصه پردازی در مثنوی مولوی با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله قصه و قصه پردازی در مثنوی مولوی با word
قصه وقصه پردازی درمثنوی مولوی
1-1 نوع تمثیل درمثنوی :
2-نوع ادبی داستانهای مثنوی
2- 1 روایت قصه درعنوان :
2- کیفیت شامل درقصه های بلندمثنوی :
3-عناصر داستانی :
3- 1 پیرنگ قصه های مثنوی :
3-ساختار پیرنگی قصه های مثنوی :
3-1-1-نظری برشباهت ساختاری قصه های مثنوی بابرخی داستانهای دیگر ادبیات کلاسیک داستانی :
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله قصه و قصه پردازی در مثنوی مولوی با word
1- مولوی ، جلال الدین محمد بلخی : مثنوی معنوی ، تصحیح رینولد الین نیکلسون چاپ هفتم ، انتشارات امیر کبیر ، تهران ، 1360، ص96-
2-حسینی ، صالح : واژه نامه ادبی : چاپ دوم ، انتشارات نیلوفر ، تهران ، 1375
3-براهنی ، رضا : قصه نویسی ، چاپ سوم ، نشر نو. تهران ، 1362، ص28
4-میرصادقی ، جمال : ادبیات داستانی ، چاپ سوم ، انتشارات علمی ،تهران 1376،ص23
5-گاه رویت قصه ها باعنوان ‹‹ داستان ›› ص 1189دفتر ششم )و‹‹ تمثیل ›› ص836 دفتر پنجم )و ‹‹ مثل ›› ص 235دفتر اول ) آمده است
6-البته این حکم ، مشروط براین است که اطمینان یابیم عناوین داستانها برنوشته خود مولوی باشد والله اعلم
7-دفترپنجم ،ص985
8-میرصادقی جمال : عناصر داستان . چاپ سوم ، انتشارات سخن ، تهران ، 1376، صص 61و63
9-شمیسا ، سیروس: انواع ادبی ، چاپ دوم ، انتشارات دانشگاه پیام نور، تهران ، 1369ص 21
قصه وقصه پردازی درمثنوی مولوی
ورت زیبای ظاهرهیچ نیست
ای برادر سیرت زیبا بیار
مثنوی ، شاهکار عرفانی قرن هفتم واز ستونهای چهارگانه ادب فارسی ، ازمعدود آثار یست که درعین دیرینگی ، ازبسیاری جوانب همچنان تازگی وطراوت خود را حفظ نموده است . زبان راوی ، سادگی وبی پیرایگی لفظی ، معنی ژرف وسهل وممتنع ، بکارگیری قصه وثمیل وبه تبع آن ، جهان شمول بودن این شاهکار جاوید ادب پارسی بدان تازگی بخشیده است که آنرا از بسیاری جوانب از جمله درساختار داستانی قابل بررسی ساخته است
دراین مقاله بانگاهی کلی به داستانهای مثنوی ، به بیان نوع ادبی قصه ها ، ذکر برخی ویژگیهای ساختاری وبالاخره بررسی اهم عناصرداستانی درآنها خواهیم پرداخت
1-موضوع قصه های مثنوی
داستانها ازدیدگاه محتوا ، موضوع وروح حاکم برآنها ، انواع گوناگونی می یابند که از آن جمله است ؛ داستانهای واقعی ، داستانهای تمثیلی ، داستانهای رمزی ، داستانهای طنزآمیز ، داستانهای وهمی – جادویی، داستانهای رئالیسم جادویی ، داستانهای حادثه پردازانه ، داستانهای عاشقانه ، داستانهای عارفانه ، داستانهای سیاسی – اجتماعی ، داستانهای اساطیری ، داستانهای حماسی ، داستانهای عامیانه ، داستانهای رزمی ، داستانهای حکمی – اخلاقی ، داستانهای فلسفی ، داستانهای قرآنی وداستانهای دینی
از این میان ، قصه های مثنوی عمدتا حول محورچهارموضوع ؛ یعنی قصه های عارفانه ، قصه های حکمی، قصه های قرآنی وقصه های تمثیلی می گردد
بیشتر قصه های مثنوی از جنبه ای عرفانی سرشار است . شاعر قصه را ن از جهت ارائه نوع وشیوه پرداخت داستان بلکه باعنایت به لایه های پنهانی قصه ومفاهیم عرفانی آن سروده است . دراین معنی قصه دارای یک روح ویک جسم است ، جسم آن مرئی وروح آن پنهان ودیرباب است وبه آسانی دریافت نمی شود
گربگویم شمه ای زان نغمها
جانها سربرزنند از دخمها
گوش را نزدیک کن کان دورنیست
لیک نقل آن بتودستورنیست
(دفتر اول ، بیتهای 1982 و 1929) [1]
اما ازسوی دیگر ، مولانا راست که : ‹‹ آنچه یافت می نشوند آنم آرزوست ›› وبدین ترتیب درغالب قصه های مثنوی بنحوی به معنی مقصود نیز اشاره رفته است اما این اشاره درقصه های حکمی وتعلیمی بسی واضحتر ودست یافتنی تر از قصه های عرفانی است ؛ برای مثال درقصه ‹‹ پیرچنگی ›› (دفتر اول ،بیتهای 1950-1913)که ازجمله قصه های عرفانی به شمار می آید ، پیری چنگ زن بسبب آنکه درپایان عمر نمایشی بی خریدارمانده است ، به گورستان رفته وبا گریه وزاری بردرگاه خداوند چنگ می نوازد وچون خداوند حاجت اورا روا می گرداند ،چنگ را به قصد توبه فرو می شکند .عمر خلیفه ، بعنوان مراد ومرشد از او می خواهد که گریه وتوبه رانیز ترک گوید وبه مقام استغراق درآید واوچنین می کند . دراین قصه که بر‹‹ حجاب نور›› نظر دارد ، فهم معنای عرفانی ، آسان نیست ؛ چنگ (وسیله توجه قلبی پیربه خداوند ) خود حجاب درک حق است وشکستن آن وسپس گریه وزاری بدرگاه حق که خود کشف حجاب است درمقامی بالاتر ، حجاب محسوب گردیده وترک آن بایسته است .بدین ترتیب ، درک مقام استغراق عارف واصل حتی برای مولوی نیزغیر قابل دسترس می نماید
حیرتی آمد درونش آن زمان
من نمی دانم ، تومی دانی بگو!
(دفتراول ،بیتهای 2210و 2211)
برخی قصه های مثنوی جنبه حکمی وتعلیمی دارند . دراین گونه قصه ها ،مقصود اصلی ، تعلیم وحکمت است وآموزه های اخلاقی ممثل قصه هاست چنانکه درحکایت آن واعظ که دعای ظالمان می کرد (دفترچهارم ، بیتهای 112-81) ، این معنی مشهود است
قصه های قرآنی ،گروهی دیگر از قصه های مثنوی را دربرمی گیرد .مولوی برای بیان اصلی اخلاقی ، دینی یا عرفانی به قصص قرآن توصل می جوید وشاید هم بدین سبب است که استاد شهریار می فرمایند
هم بدان قرآن که اوراپاره سی ست
مثنوی قرآن شعرپارسی ست
ازجمله این قصه ها می توان از قصه هود وعاد (دفتر اول ، بیتهای 8868-854یا سوره هود ،شماره 11) یاقصه اهل سبا( دفترسوم ؛ بیتهای 397-282یا سوره سبا، شماره 34)ویا قصه فرعون وموسی (دفتر سوم ، بیتهای 1745-840 یا سوره قصص ،شماره 28)نام برد
درنهایت با اندکی مسامحه می توان تمام قصه های مثنوی ار از نوع قصه تمثیلی (Allegorical tale)[2] دانست ؛ دراین گونه قصه ها مفاهیمی مجسم جانشین مفهوم ، درونمایه ،سیرت ، شخصیت وخصلت داستانی می شود . بدین جهت داستان دوبعد می یابد ؛ نخست بعد نزدیک که صورت مجسم (ممثل به ) است ودیگربعد دورکه مورد نظرقصه پردازاست (ممثل).بطورکلی گذشتگان ادب فارسی ، برای بهتر وعینی تربیان کردن شؤونات اخلاقی – فلسفی وعرفانی ، گفتار خود را به قصه وتمثیل می آراسته اند. همین گونه است قصه های مثنوی که دربیان وتبیین جنبه های اخلاقی وعرفانی بکارگرفته شده است
1-1 نوع تمثیل درمثنوی
قصه های تمثیلی رامی توان به دوقسم تقسیم کرد ؛ تمثیل حیوانی یا فابل (Fable)وتمثیل انسانی
تمثیل حیوانی قصه ایست تمثیلی که شخصیتهای آن را حیوانات تشکیل می دهند . دراین گونه قصه ها ، حیوانات که غالبا درگزینش آنها درارتباط با روحیات شخصیت ممثل ، دقت شده است ،ممثلبه انسانها وجوامع بشری هستند. دیگر ،تمثیلی انسانی است که خود دوشاخه می یابد ؛ مثل گذاری وداستانمثل ، مثل گذاری (Parable )، قصه ایست که درآن اصلی بزرگ واخلاقی (ممثل قبل ،میانه ویا بعد از حکایت تمثیلی (ممثلبه ) ذکر می شود وبعبارت دیگر هم مثل وهم مثلبه هردوحضوردارند. داستانمثل (Exem Plum) قصه ایست که درآن بی هیچ مقدمه ای حکایت تمثیلی ( ممثل به ) ذکر می شود واز موضوع اخلاقی (ممثل ) سخنی به میان نمی آید ، پس خواننده خود به بعد دورقصه دست می یابد
غالب تمثیلهای مثنوی از نوع مثل گذاری (Parable)است ؛ یعنی تمثیل انسانی که درآن ازممثل وممثل به، هردونشان می یابیم .بنگرید اتصال دوطرف تمثیل را درقصخ ‹‹ بقال وطوطی ››؛
طوطی اندرگفت آمد درزمان
بانگ بردرویش زد که هی ! فلان !
ازچه ای کل باکلان آمیختی ؟
تومگرازشیشه روغن ریختی ؟
ازقیاسش خنده آمد خلق را
کوچو خود پنداشت صاحب دلق را
کارپاکان را قیاس از خود مگیر
گرچه ماند درنبشتن شیر ،شیر
جمله عالم زین سبب گمراه شد
کم کسی زابدال حق آگاه شد …
(دفتر اول ، بیتهای 264و260)
والبته آنچه درباب مثل گذاری بعنوان نوع تمثیل درمثنوی گفته شد از باب تغلیب بوده است وازمسامحه خالی نیست چنانکه درمیان قصه های مثنوی از فابل (تمثیل حیوانی ) نیزسراغ می یابیم .(مانند قصه شیر وخرگوش دفتر اول ،بیتهای 1201- 900)، قصه هدهد وسلیمان (دفتر اول،بیتهای 1233-1202)، قصه شیروگرگ (دفتر اول ، بیتهای 3055- 3041) ویا قصه شترواشتر (دفتر چهارم ،بیتهای 3430-3377) ونیزگاه به داستانمثل هم برمی خوریم مانند حکایت مسجد عاشق کش (دفتر سوم ، بیتهای 3959-3922)
2-نوع ادبی داستانهای مثنوی


تحقیق بینایی سنجی با word دارای 7 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق بینایی سنجی با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق بینایی سنجی با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق بینایی سنجی با word :
«سازمان بهداشت جهانی علم بیناییسنجی را مراقبت اولیه از بینایی میداند . به این معنا که یک بیمار چشم در آغاز باید توسط یک بیناییسنج (اپتومتریست) معاینه شود تا اگر دچار عیوب انکساری، اختلالات دید و دو چشمی، انحرافات عضلانی آشکار و غیر آشکار ، تنبلی چشم، فیکساسیونهای غیر مرکزی و مواردی از این قبیل بود توسط متخصص بیناییسنجی معاینه گردد و در غیر این صورت به پزشک متخصص ارجاع داده شود.»


مقاله نقد و بررسی اسرائیلیات داستان زندگی یوسف(ع) در کشفالاسرار با word دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله نقد و بررسی اسرائیلیات داستان زندگی یوسف(ع) در کشفالاسرار با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله نقد و بررسی اسرائیلیات داستان زندگی یوسف(ع) در کشفالاسرار با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله نقد و بررسی اسرائیلیات داستان زندگی یوسف(ع) در کشفالاسرار با word :
چکیده
یوسف صدّیق از پیامبران بزرگ و پاکدامنی است که خداوند یک سوره کاملِ صد و یازده آیهای قرآن را در بیان سرگذشت او، نازل کردهتورات، نیز به طور مفصّل دربارهزندگی یوسف و پدرش، صحبت کرده است. پیروان و متفکّرین قرآن، از تورات و دانشمندان آن به صورت مبسوط، تأثیر پذیرفتهاند. داستانهای زندگی پیامبران و افسانههای مربوط به امور خارقالعاده، از طریق ادیان یهود و نصارا، وارد احادیث و در نتیجه تفاسیر قرآن شده است، که به آنها اسرائیلیات اطلاق میشود. میبدی از جمله کسانی است که درتفسیر خود از اسرائیلیات متأثّر شده است. هرچند در تقسیمبندی تفاسیر، کتاب وی در زمره تفاسیر عرفانی قرار میگیرد، نه مأثور، اما تأثّر وی از راویان احادیث جعلی مشهود است. این تحقیق برآن است کهفوذن اسرائیلیات را در داستان یوسفِ (ع) این تفسیر نقد و بررسی کند .
واژگان کلیدی: اسرائیلیات، تفسیر کشفالاسرار، یوسف، یعقوب، زلیخا
پیشگفتار
اسرائیلیّات، جمع اسرائیلیّه، قصّه یا اسطورهای است که مأخذی اسرائیلی داشته باشد(معرفت، 1377، 2، (79 بطور اجمال، داستانهایی اسرائیلیات هستند که از منابع یهودی سرچشمه گرفته، به احادیث و اقاویل اسلامی، جریان یافته، در تفاسیر قرآن رسوب کرده است. درکل، داستانی که از دیگر ادیان، یا از فولکلور پیشینیان، به فرهنگ اسلام راه یافته، کمکم رنگ و بوی اسلامی و قرآنی به خود گرفته است، اسرائیلیّات هست. ما معنای واژه را بسط داده، به همه داستانهای پیوستی، که از ذهن فعّال داستانپرداز جوشیده، به تفسیر کلام الهی سربار گردیده، اطلاق کردهایم.
بدهبستان فرهنگی بین ملّتها هیچگاه مذموم نیست امّا، تلقی و أخذ دانستههایی که با اصول اعتقادی، رابطه مستقیم دارد، بایستی با دقّت صورت پذیرد. یعنی دیدگاه مسلمانان در مورد آفرینش، تاریخ انبیاء و نحوه برخورد با اصول دین، با جهانبینی و نگرش یهودیان در موارد شمرده شده، تفاوت چشمگیری دارد، یعنی آنان از انتسابِ رفتارهای پست و سخنان سخیف به پیامبرانوحتّی به خداوند متعال ابایی ندارند، امّا این لغزش در فرهنگ و دین اسلام، گناهی نابخشودنی است. سرمشق رفتار عاقلانه و مؤدبانه مسلمانان اصیل در قبال موضوعات مطرح شده، قرآن
کریم است و این تورات تحریفی است که باعث انحراف در کلام و رفتار یهودیان در مورد مسایل مذکور، گشته است . به دلیل اینکه میبدی، صاحب کشفالاسرار در ذکر مصادر حدیث، اهمال کرده، یعنی اسامی راویان را، طبق کتب
رایج حدیث نیاورده، از ضمایر نکره استفاده نموده است، یافتن نام راوی حدیث بسیار مشکل مینماید، بنابراین، ما نیز درصدد شناخت راوی نیستیم. بلکهر هسخنی که با نصّ صریح قرآن و احادیث موثّق تأیید شده توسط ائمه اطهار، منافات داشته، عقل با پذیرفتن آن دچار مشکل میشود، مورد نقد و بررسی قرار می گیرد که گاه ریشه توراتی، انجیلی
1 دانشآموخته کارشناسی ارشد، زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب، farhang128@yahoo.com
2 استادیار، زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب.
; آن یافته شودمی و گاه نه. در هر حالت، اسرائیلیات، از طریق محدّثین و مفسّرینی که اکثر آنان یا خود تورات و انجیل را میدانستند ـ بلکه دانشمندان این ادیان بودند ـ یا ارتباط مستقیم با احبار ادیان صاحب کتاب داشتند، وارد حدیث و تفسیر قرآن کریم شده است. از جمله ایشان میتوان به چند نفر اشاره کرد »عبدااللهبن سلام، کعبالأحبار، محمدبنکعب القرظی، وهببن منبّه، تمیمبن أوس الداری و عبدالملکعبدالعزیزبن بن جُرَیح، عبداالله بن عمرو بن العاص و أبوهریره« (همان، (94 به قول آیتاالله معرفت، دو نفر اوّلی از دانشمندان اهلکتاب بودند و سه نفر بعدی نیز از پدران اهلکتاب متولّد شده، چند نفر اخیر نیز از شرک، به اسلام گرویدهاند.
امّا آنچه سبب شد که اسرائیلیات به افواه مسلمین راه یابد، یکی این است که مردم خواهان آن بودند که نکات تاریک و مسکوت سرگذشت اعلام قرآن را بدانند . به همین خاطر هنگام حیات پیامبر اکرم، ازیشان، سئوال مینمودند
پس از اتمام عمرکوتاه نبیّ اعظم، دست به دامان نزدیکان پیامبر گشته، در مورد مسایل حیرتزا کنکاش کرده، خواهان آن بودند که غلیان چونوچراهای متولّد شده در ذهنشان را، آرام کنند. به همین خاطر، کسانی که همه چیز را به طور صحیح نمیدانستند در نتیجه یا ساکت ماندند و یا جوابهای انحرافی دادند » در روزگار پیامبر(ص) کار آسان بود ، زیرا یاران آن بزرگوار ، آگاهترین مردم به دین و امور دینی بودند، اما در روزگار تابعان کار از گونه دیگری بود. در این روزگار بود که نقل گزارش از یهودیان رو به گسترش نهاد و راه ورود مفاهیمی از تورات و انجیل به کتابهای تفسیر باز شد)«بیّومی ، 1389، 1، (92 پس از صحابه راستکار پیامبر، افرادی آمدند که دیگر محذورات تأکید شده از جانب پیامبر را نداشتند و برای کهاینمقبولیّت از دست رفته خویش را در بین مردم بازیابند، سرگرم قصّهپردازی و قصّهگویی
شدند. گفتیم مقبولیّتز ادست رفته ! درست است زیرا، کسانی بودند که در ملّت و آیین خویش، صاحب منبر و مدرسه بودند، حال که رونق در دیگر سو است به خاطر خودنمایی، شروع به یاوهسرایی نمودند »در همین روزگار تابعان بود که اسرائیلیات و نصرانیات در گزارشهای تفسیری، در سطحی گسترده راه یافت« (همان، (87 مردمی هم که حسّ رؤیاپردازیشان، اعتیادگونه با شنیدن داستانهای خارج از درک و قدرت بشر، سیری نمیپذیرفت، باعث تولید قصّههای جدید گشتند و این حجم شنونده باعث تحریک قصّاصان و رونق مجالس قصّه گویی گردید »مجلس بعضی قصاصان زنانه ـ مردانه است و زنان از روی به اصطلاح »وجد« صیحههای شوقمندانه برمیکشند و قصصگوی، محض آنکه دلها را از خود نرماند بلکه قلوب را به خود متمایل سازد نهی از منکر نمینماید« (ابنجوزی، 1389، (103 قصّهگویانی که به گفته ابنجوزی در زمان رسولخدا و همچنین در عهد ابوبکر اجازه تشکیل جلسه نداشتند ـ این امر مرسوم نبود ـ وارد میدان شده ، قارچ گونه زیاد شدند اولین» کسی که قصّه گفت »تمیمالداری« بود که از عمربن خطاب اجازه خواست تا ایستاده برای مردم قصه بگوید« (ابنجوزی، 1386، (81 ظاهراًدر اوایل، قصّهگویی، تعریف دینی داشت و به نوعی وعظ بشمار میآمد قصّه»گویان کسانی هستند که بهشت و دوزخ و بیم از خدا را به یاد مردمان میآورند و نیّت
نیک و راستگویی در ذاتشان هست « (همان، (78 مفسّران متأخّر نیز جا پای کسانی گذاشتند که نزدیک به صدر اسلام و تحت تأثیر دانشمندان یهودی و مسیحی
بودند. ایشانلاوهع بر تحمّل بار اسرائیلیات، سنگینی تعصّب مذهبی را بر گردهشان احساس میکردند. این تعصّب از یک سو و از سوی دیگر ترس از نفی سخن رسول خدا ـ که بیدینی در پی دارد ـ ایشان را ناخواسته وادار به قبول کورکورانه موهومات، می کرد تا کار به جایی کشید که علاوه بر قبول چشم و گوش بسته، دست به توجیهات ناموجّه و دلیلتراشی زدند. یعنی از تفسیر واقعی کلام خدا، که هدایت آیندگان روشنبین را به دنبال خواهد داشت، اعراض و به نقل دروغ پرداختند و چون دروغ، دروغی دیگر بدنبال دارد، برای راست نشان دادن دروغ اول مجبور به ساخت دروغ ثانی گشتند. » اینان آنچنان نسبت به حدیث رکون و خضوع دارند که حتی اگر برخلاف صریح عقل و صریح قرآن هم باشد قبولش نموده احترامش می گذارند و یهودیان هم وقتی اینها را دیدند مشتی کفریات مخالف عقل و دین را به صورت روایات در دست و دهان آنان انداخته و به کلی حق و حقیقت را از یادشان بردند اذهانشان را از معارف حقیقی
منصرف نمودند« (طباطبایی، 11 ، (180گذشت زمان و تلقین عقاید خرافیِ آبا و اجدادی به فرزندان، سدّ محکمی در اذهان پیروان ادیان ایجاد خواهد کرد. نفی اعمالی که به ظاهر قداست دارند، حذف سخنان نابجایی که به ظاهر دینی هستند و ترک اعمال ناروایی که صورت الهی دارند، رعبآور است. کوری پیروان ادیان ـ حاصل از عدم شناخت ـ ترسی در دلشان ایجاد کرده که از روشنایی، خفّاش وار ترساناند و حاضر به تغییر شرایط موجود و حرکت به سوی نور نیستند. یعنی ایشان در مواجهه با مترسکهای پوشالی آبا و اجدادی، بجای اقدام به شناخت، سعی در تقلید از اعمال پدرانشان، یعنی فرار، دارند. امروزه نیز افسانههای دینی که از گذشتگان رسیده، تبدیل به همان ترساننده های مذهبی
شده است. قرآن کتاب وحیی که آیاتش خالی از افسانهسرایی است، همه انسانها را دعوت به شکستن بتهای اعتقادی جاهلیِ بهارث رسیده از اجداد میکند. قرآن در برابر سؤال کنندهها، عصبانی نمیشود، بحث کنندهها را تکفیر نمیکند
با صبری که ناشی از صفات پاک الهی است، به تکتک آنها جواب میدهد و در برابر هر نوع عقیدهای انعطاف عاقلانه
الهی دارد. مقابله ناعاقلانه بشر امروزی در قبال احادیث ساختگی و روایتهای خارقالعاده جعلی را به سخن و استدلال کسانی تشبیه مینماییم که در مقابل نزول وحی گفتند: چگونه ممکن است از دین آبا و اجدادی دست
برداریم و از دین جدید تبعیّت کنیم. ترس از مواجهه و مداقّه در احادیث واصله،ناخودآگاهِ حتّی پژوهشگران را تسخیر کرده است که خلاصی از آن به گذر زمان و به همّت عظیم فرهنگی ، وابسته است .
کشفالاسرار »بدست ابوالفضل رشیدالدین المیبدی که در نیمه اول قرن ششم هجری میزیسته است، تألیف شد و تاریخ تألیف آن سال 520 هجریست ; وی در تألیف کتاب خود در حقیقت بشرح کتاب خواجه عبداالله انصاری در تفسیر قرآن نظر داشته یعنی همان کتاب که سیوطی بدان اشاره کرده )«صفا، 1371، 2، (930 با توجه به سال تحریر این تفسیر میتوان نتیجه گرفت که میبدی برای تدوین کتاب خویش آثار گرانمایه بسیاری را که قبل از وی تدوین و تحریر شدهبود، در اختیار داشت . او خود اذعان دارد که پس از مطالعه تفسیر خواجه عبداالله، آن را تفسیری بر سبیل ایجاز دیده، خواسته است که تفسیری مبسوط ارائه دهد، علاوه بر آن، تفاسیر اشخاصی چون محمد جریرالطبری((310، جاراالله زمخشری (538) حسین بن مسعود البغوی (516) ، علی بن ابراهیم بن هاشم القمی((307، شیخ طوسی((460 و ابوالفتوح رازی((535 و; قبل از وی بوده، احتمال دارد ،نظری بر اینان داشته است.


مقاله مجموعه قوانین و مقرارات بورس اوراق بهادار با word دارای 41 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله مجموعه قوانین و مقرارات بورس اوراق بهادار با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مجموعه قوانین و مقرارات بورس اوراق بهادار با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله مجموعه قوانین و مقرارات بورس اوراق بهادار با word :
مقدمه
بورس اوراق بهادار ، بازار خاصی است که حد آن داد و ستد اوراق بهادار توسط کارگزاران بورس، مطابق قانون تأسیس بورس اوراق بهادار انجام می گیرد
شرایط مناسب هر فعالیت قانونمند در گرو حضور مجموعه قانونی منسجم و متناسب با آن که با طرح مقرارات جدید ابعاد تازه تری برای فعالیت پدید آورد یا ابهام های قانونی موجود را برطرف سازد از این رو گاه مراجعه به مجموعه های مطول اما پراکنده قانونی، نشان می دهد که چگونه قانون گذار با پاره ای پیش بینی های هوشمندانه بستر قانونی مناسب برای تکوین و تداوم فعالیت های نو بنیاد را پدید آورده است.


تحقیق قانون تاسیس بیمه مرکزی ایران و بیمه گری با word دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق قانون تاسیس بیمه مرکزی ایران و بیمه گری با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق قانون تاسیس بیمه مرکزی ایران و بیمه گری با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق قانون تاسیس بیمه مرکزی ایران و بیمه گری با word :
بخش اول – بیمه مرکزی ایران
قسمت اول – تشکیل و موضوع
ماده 1- به منظور تنظیم و تعمیم و هدایت امر بیمه در ایران و حمایت بیمه گذاران و بیمه شدگان و صاحبان حقوق آنها همچنین به منظور اعمال نظارت دولت براین فعالیت موسسه ای به نام بیمه مرکزی ایران طبق مقررات این قانون به صورت شرکت سهامی تاسیس می گردد.
ماده 2- سرمایه بیمه مرکزی ایران پانصد میلیون ریال است که به پنجاه سهم ده میلیون ریالی به نام تقسیم می شود و تمامی آن متعلق به دولت و غیر قابل انتقال است و افزایش آن با تصویب مجمع عمومی امکان پذیر است . مبلغ مزبور از محل اندوخته های شرکت سهام بیمه ایران تامین خواهد شد.
ماده 3- مرکز اصلی بیمه مرکزی ایران تهران است و بیمه مرکزی ایران می تواند در هرجا که لازم بداند به شرکت سهامی بیمه ایران نمایندگی بدهد.
ماده 4- بیمه مرکزی ایران تابع قوانین و مقررات عمومی مربوط به دولت و دستگاههایی که با سرمایه دولت تشکیل شده اند نمی باشد مگر آنکه درقانون مربوط صراحتا از بیمه مرکزی ایران نام برده شده باشد ولی نسبت به مواردی که دراین قانون پیش بینی نشده باشد بیمه مرکزی ایران تابع قانون تجارت است.
قسمت دوم – وظایف و اختیارات
ماده 5- بیمه مرکزی ایران دارای وظایف و اختیارات است :
1- تهیه آیین نامه ها و مقرراتی که برای حسن اجرای امر بیمه در ایران لازم باشد با توجه به مفاد این قانون .
2- تهیه اطلاعات لازم از فعالیتهای کلیه موسسات بیمه که در ایران کار می کنند.
3- انجام بیمه های اتکایی اجباری .
4- قبول بیمه های اتکایی اختیاری از موسسات داخلی یا خارجی .
5- واگذاری بیمه های اتکایی به موسسات داخلی یا خارجی در هر مورد که مقتضی باشد.
6- اداره صندوق تامین خسارتهای بدنی و تنظیم آیین نامه آن , موضوع ماده 10 قانون بیمه اجباری مسوولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث مصوب دی ماه 1347.
7- ارشاد و هدایت و نظارت بر موسسات بیمه و حمایت از آنها درجهت حفظ سلامت بازار بیمه و تنظیم امور نمایندگی و دلالی بیمه و نظارت بر امور بیمه اتکایی و جلوگیری از رقابت های مکارانه و ناسالم .
تبصره – بیمه مرکزی ایران ملزم به حفظ اسرار موسساتی است که به موجب این قانون حق نظارت بر آنها را دارا می باشد و به هیچ وجه نباید از اطلاعاتی که درجهت اجرای این قانون بدست می آورد جز در مواردی که قانون معین می نماید استفاده کند .
قسمت سوم – ارکان بیمه مرکزی ایران
ماده 6- بیمه مرکزی ایران دارای ارکان زیر است :
1- مجمع عمومی .
2- شورای عالی بیمه .
3- هیات عامل .
4- بازرسان .
فصل اول – مجمع عمومی
ماده 7- مجمع عمومی بیمه مرکزی ایران مرکب از وزیر امور اقتصادی و دارایی , وزیر بازرگانی , وزیر کار و امور اجتماعی , هیات عامل و بازرسان بدون داشتن حق رای در جلسه شرکت خواهند کرد.
ماده 8- مجمع عمومی عادی به دعوت رئیس کل بیمه مرکزی ایران سالی یک مرتبه حداکثر تا پایان شهریور ماه تشکیل می شود.
مجمع عمومی فوق العاده به دعوت رئیس کل بیمه مرکزی ایران و یا به پیشنهاد هریک از اعضاء مجمع تشکیل خواهد شد.
رئیس کل بیمه مرکزی ایران موظف است ظرف ده روز پس از دریافت پیشنهاد تشکیل جلسه مجمع عمومی را کتبا دعوت کند. در دعوتنامه دستور جلسه , روز و ساعت و محل انعقاد جلسه ذکر خواهد شد.
1. به موجب تصویبنامه شماره 49708 مورخ 26/8/1353 هیات وزیران مستند به ماده 4 قانون تشکیل وزارت امور اقتصادی و دارایی به شرح متن اصلاح شده است.
هیچ موضوعی را نمی توان در مجمع عمومی عادی یا فوق العاده مطرح کرد مگر آنکه قبلا جزو دستور قرارداده شده باشد.
ماده 9- وظایف مجمع عمومی به شرح زیر است :
الف – تعیین خط مشی کلی .
ب – رسیدگی و اظهار نظر نسبت به گزارش سالانه رئیس کل بیمه مرکزی ایران.
ج - رسیدگی و تصویب بودجه و ترازنامه و حساب سود و زیان و ترتیب تقیسم سود.
د – تصویب سازمان و آیین نامه های مالی و اداری بیمه مرکزی ایران .
ه – تصویب مقررات استخدامی با رعایت بند پ ماده 2 قانون استخدام کشوری .
و – انتخاب بازرسان .
ز – تعیین حقوق رئیس کل و اعضای هیئت عامل و حق الزحمه بازرسان .
ح – تصمیم نسبت به هر موضوعی که از طرف رئیس کل بیمه مرکزی ایران جزو دستور قرارداده شده باشد.
فصل دوم – شورای عالی بیمه
ماده 10- شورای عالی بیمه از اشخاص زیر تشکیل می شود :
1- رئیس کل بیمه مرکزی ایران .
2- معاون وزارت امور اقتصادی و دارایی.
3- معاون وزیر بازرگانی .
4- معاون وزارت کار و امور اجتماعی .
5- معاون وزارت تعاون و امور روستاها .
6- رئیس شرکت سهامی بیمه ایران .
7- مدیر عامل یک از موسسات بیمه به انتخاب سندیکای بیمه گران ایران .
8- یک نفر کارشناس امور حقوقی به انتخاب مجمع عمومی .
9- یک نفر کارشناس
10- یک نفر مطلع در امور بیمه به انتخاب رئیس اطاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران
تبصره – اعضاء شورای عالی بیمه موضوع بندهای 7 و 8 و 9 و 10 برای مدت سه سال انتخاب می شوند و انتخاب مجدد آنان بلامانع است .
ماده 11- ریاست شورای عالی بیمه بدون شرکت در اخذ رای با رئیس کل بیمه ایران و در غیاب او با قائم مقام او خواهد بود.
