مقاله خودکشی با word دارای 94 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله خودکشی با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله خودکشی با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله خودکشی با word :
خودکشی
چکیده
هر چند مطالعات خودکشی، معمولاً سه پدیدهی مهم: افکار خودکشی، اقدام به خودکشی و خودکشی موفق را بررسی میکنند، نظر به این که در دهه گذشته تفکیک اصطلاحات کاربردی و پژوهشی در خودکشی گرایی، منجر به سنجش دقیقتر این حوزه در کار بالینی و افزایش توجه روزافزون به حیطههای دیگر خودکشی (مانند پیشگیری و درمان) شده است،
خودکشی از آسیب های مهم فردی و اجتماعی است که به طور متوسط در میان معتادان و بیماران روانی بیشتر است .فرد خودکش بر این باور است که در زندگی به اهداف و امیال خود نرسیده است و زندگی مفهوم خود را از دست داده است ومرگ بهترازآن قلمداد می شود.
واژگان کلیدی:
خودکشی گریز گرایانه ، اسکیرول ، تجانس ، افسردگی ، Depression، Suicide
مقدمه
خودکشی در لغت نامه ی دهخدا به معنای ” خود را به وسیله ای کشتن ، انتحار ، کار زیاد کردن ، کوشش بسیار ” آمده است.
امیل دورکیم (1917-1858) دراثر معروف خود به نام خودکشی آن را پدیده ای اجتماعی به شمار آورده و چنین تعریف می کند :
“خودکشی عبارت است ازهرنوع مرگی که نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم کردار منفی یا مثبت خود قربانی است که می بایست چنان نتیجه ای به بار آورد .”
هم چنین می توان به تعریف دشه اشاره کرد که می گوید : ” اقدامی معمولاً از روی آگاهی برای سر به نیست کردن خود به آن ترتیب که مرگ هدف یا وسیله باشد .”
آشیل دلماس نیز خودکشی را عبارت می داند از ” عملی که به وسیله ی شخص برای معدوم ساختن خود انجام می دهد ، در حالی که اختیار مرگ و زندگی در حیطه قدرت اوست و از لحاظ اخلاقی موظف به انجام این عمل نمی باشد . “
مین جر روانشناس ، میل به مرگ را نزد فرد خودکش آرامشی می داند که دراثر تنشهای جامعه – محدودیت های اجتماعی واخلاق ،که توانسته مانع ازرهاشدن انرژی پرخاشگری و جنسی فرد شود ودر نهایت فشار داخلی پدید می آورد – به آن دست پیدا کرده است.
ژان باچلر در کتاب خودکشی خود در مورد خودکشی گریز کرایانه می نویسد که ” انسان با خودکشی کردن سعی می کند از روبرو شدن با شرایط غیر قابل تحمل زندگی فرار کند.” به عبارت دیگر وی خودکشی را خروج از شرایط نامساعد ودشوار زندگی می داند .
پس در مجموع می توان نتیجه گرفت که خودکشی عملی است آگاهانه و کاملاً ارادی که فرد برای پایان دادن به زندگی خویش انجام می دهد .Suicide به معنی خودکشی دال بر همین عمل است که دفونتن اولین بار آن را به کار برد ؛ به اعتقاد ” ریمون آرون” کردار مثبت مثل عمل فردی که برای خاتمه دادن به زندگی گلوله ای درشقیقه اش خالی می کند و کردارمنفی عمل فردی است که خانه درحال سوختن را ترک نمی کند . فردی که اقدام به خودکشی می کند از نتیجه عمل خود آگاهی دارد و این مهم ترین مسئله در تشریح و تبیین پدیده خودکشی است. برخی مانند ارسطو خودکشی به منظور فداکاری( دگرخواهانه) را
خودکشی محسوب نمی کنند ؛ ارسطو خودکشی را عملی برای معدوم ساختن فرد توسط خودش می داند که” به منظور فداکاری نمی باشد ،یعنی فرد برای قربانی شدن به انتحار دست نمی زند “. اما اسکیرول که دورکیم در کتاب خودکشی به نظر وی اشاره کرده نظری عکس نظریات یاد شده دارد ، اسکیرول معتقد است که “در خودکشی تمام خصوصیات دیوانگی دیده می شود .” او با استناد به این نظر نتیجه می گیرد که خودکشی عملی غیر ارادی است و نباید تحت
پیگرد قانونی قرار بگیرد . دانامردیث لیزاردی در رساله ی دکترای خود معتقد است که اگرچه بسیاری از تحقیقات نشان دهندی این است که اکثر افرادی که اقدام به خودکشی می کنند ،ذهن بیمار دارند اما این نظریات را نمی توان به همه ی بیماران روانی تعمیم دادو معتقد بود که آنها در طول بیماری خود حتماً یک بار به خودکشی اقدام می کنند. انستیتو ملی بهداشت روانی امریکا “خودکشی را تلاشی آگاهانه برای خاتمه دادن به زندگی شخصی توسط خودش می باشد که ممکن است این تلاش به اقدام تلاشی فقط به شکل احساسی در فرد بماند .
بررسی نظری خودکشی
خودکشی
پدیده خودکشی که ازعوارض مهم دنیای صنعتی عصرحاضراست بیشترمتأثر از نا به سامانی ها ،اختلال های روانی و نابرابری های اجتماعی است . دورکیم درکتاب ” تقسیم کار ” خود براین اعتقاد است که ” خودکشی همراه با تمدن ظاهر می شود و یا حداقل آن چه به شکل خودکشی در جوامع فروتر ملاحظه می شود ، خصوصیات ویژه ای دارد ;” .
در سال 1737 دفونتن برای نخستین بار کلمه Suicideدرفرانسه به کار برد که بعداً آکادمی علوم فرانسه در سال 1762 آن را پذیرفت .
باتاموردراثر خود “جامعه شناسی” ،آورده است که دورکیم درتحقیق خود قصد آن داشته که بین میزان خودکشی و درجه ی پیوستگی افراد درگروه های اجتماعی (همبستگی و انسجام اجتماعی) رابطه برقرارکند ومعتقد است که هدف دورکیم این بود که میزان خودکشی در گروه های مختلف اجتماعی را به خصایص مشخصه ی این گروه ها ربط دهد و به این طریق علل اجتماعی خودکشی را کشف نماید .
دورکیم طبیعت بشر را با رجوع به مفهوم واقعیت های اجتماعی تبیین می کند . به نظر وی واقعیت های اجتماعی طرق عمل کردن ، فکر کردن و احساس کردن است که تا حدودی بین شماری از مردم مشترک است که این واقعیت ها نسبت به افراد اموری خارجی و بیرونی محسوب می شوند و بر وی اقتدار آمرانه ای را اعمال می کنند.
درزندگی شهرنشینی کنونی، جمعیت بسیار زیاد درشهرها وعدم تجانس افراد با هم واحساس غربت ، تنهایی وکم شدن تعداد افراد خانوادهها و کاهشیافتن محبت خانوادگی ،افزایش استقلال فردی ،همچشمیها و پیداشدن آرزوهای دور و دراز زندگی مادی ، خواستنها و نتوانستنها، فرارازخانواده و پناهبردن به اجتماع نا آشنا ، سرگشتگی درمیان ارزشهای متضاد زندگی شهری جدید، ناتوانی درمبارزه با دشواری ها وشکستها و نومیدیها، محرومیت درعشق توام با فقر مادی وسرانجام ضعف یا رنجوری شخصیت آن چنان ناراحتیهایی ایجاد می کند که فرد خود را در نابودی وپوچی جستجو می کند و دست به خودکشی میزند.
رفتار های قبل ازخودکشی
معمولاً افرادی که اقدام به خودکشی می کنند دارای برخی خصوصیات رفتاری مشترک هستند ؛ اغلب در سطح اقتصادی پایین جامعه قرار دارند و یا این که دچار افسردگی می باشند .
اضطراب مزمن ، افسردگی ، تهدید به خودکشی و ; از نشانه های مهم رفتاری هستند که منجر به خودکشی می شوند . این افراد اغلب تصور می کنند که با مشکلی بزرگ وغیر قابل تحمل روبه رو هستند که تنها چاره باقی مانده مرگ است .
رفتارهای خودکشانه نتیجه تعامل پیچیده عوامل پزشکی – اجتماعی و خانوادگی می باشد . تغییرات اجتماعی که ممکن است با افزایش خودکشی جوانان مرتبط باشد عبارتند ازعوامل افزایش دهنده ی افسردگی کودکی ، کاهش ثبات خانوادگی و افزایش دسترسی به سلاح .دراروپا بزرگترین موج خودکشی جوانان طی جنگ جهانی بودو ازدلایل آن می توان به بیکاری دسته جمعی ، ناکامی های ناشی ازآن حتی در بین افراد با تحصیلات بالا ، کاهش اعتقادات مذهبی ،مدارا با رفتارهای بحرانی در خرده فرهنگ جوانان و اثرات طلاق بر کودکان اشاره کرد .
عوامل بسیاری به نسبت های خودکشی بستگی دارند مانند جنس مذکر ، بیوه گی ، مجرد یا مطلقه بودن ، تمرکز جمعیت ، بحران های اقتصادی ، سکونت در کلان شهرها و شهر های بزرگ ، سابقه اختلافات خانوادگی در زمان کودکی ،اختلالات روانی و بیماری های جسمی .
می توان عومل مؤثر برشیوع خودکشی را به صورت زیر دسته بندی کرد :
جنس: در تمام سنین مردها سه برابر زن ها خودکشی موفق داشته اند در حالی که زن ها سه برابر مردها اقدام به خودکشی می کنند .
سن :خودکشی و بیشتر از آن ژست و فکر خودکشی در نوجوانان افسرده دیده می شود . (خودکشی سومین عامل مرگ ومیر نوجوانان است .)
مذهب:میان یهودیان و کاتولیک ها ، خودکشی نسبت به پروتستان ها کمتر است ومیان مسلمانان به خصوص طبقات مذهبی که ازایمان بیشتری برخوردار باشند تصورمی شود از تمام مذاهب کمتر باشد.
وضعیت تأهل : خودکشی میان افراد مجرد دوبار بیشتر از افراد متأهل است و برای مطلقه وبیوه چهار تا ده بار بیشتر از کسانی است که با همسر خود زندگی می کنند.
نژاد : در امریکا اغلب خودکشی سفیدپوستان از سیاه پوستان بیشتر است.
شرایط اقلیمی : اثربادهای خنک مثل ” فون” دردرههای کوه آلپ وحتی در شمال ایران ، به ویژه درگرگان ، باعث حالت تهییج و تشویش بالایی میشود .خطرات خودکشی در هوای خشک قارهای، یا در بهار هنگام افزایش فشار جوی افزایش مییابند.
سلامت جسمی وروانی
محیط زندگی : زندگی در شهرهای بزرگ خطر اقدام به خودکشی را افزایش می دهد.
شاخص های مهم رفتاری قبل از خودکشی
افسردگی ؛ افسردگی به معنی Depression و افسردگی به معنی Melancholy ( غمزدگی )
گیسختگی در روابط صمیمانه ی شخصی
سابقه ی خودکشی در خانواده
سابقه ی اقدام به خودکشی فرد
انزوای اجتماعی
الکلسیم و اعتیاد
فقر ومحرومیت مزمن
رفتارهای پرخاشگرانه در خانه یا محیط اجتماعی
صحبت مستقیم یا غیر مستقیم درباره ی خودکشی
تغییرات ناگهانی در رفتار مانند بی قراری غیرعادی ، ناآرامی و یا انتقال از افسردگی به حالت خوشی و شادمانی که باعث پوشاندن حالات روانی اصلی می شود
بیماری های روانی
از دست دادن ،همسر ،والدین ،فرزندان ،نزدیکان و دوست صمیمی
سابقه بستری شدن در بیمارستان روان پزشکی
آزار و رنجیدگی از نوع غیر قابل تحمل برای فرد
افسردگی
همان طور که قبلاًاشاره شد افسردگی از مهم ترین رفتارهای منجر به خودکشی است ؛ احساس بی ارزشی، احساس گناه و اندیشیدن درباره مرگ،خودکشی یا اقدام به خودکشی از شایع ترین نشانه های افسردگی است ؛ فاربر و ولیمتن (1970) بیان کرده اند که هنگام افسردگی شدید ،شخص معمولاً دوراندیشی خود را از دست داده و از لحاظ عاطفی ، توانایی حل مشکلات را نداشته وبه دلیل محدودیت جریان فکری قادر به انتخاب راه حلی جز خودکشی نیست .
و نیز گفته شد که منظور افسردگی به معنی Depression و افسردگی به معنی Melancholy است .
علایم Depression عبارتند از : اختلال در اشتها ، اختلال در خواب ، فقدان انرژی ،احساس بدبینی ،هیجان روانی و حرکتی ، گاهی غمگین و گاهی شاد وهیجانی اشتغال ذهنی در مورد مرگ و خودکشی ،خستگی پذیری .
واز علایم Melancholy می توان به بی خوابی ،سوءهاضمه ،منزوی و غیر فعال شدن ،خودداری از حرف زدن و خوردن ،احساس شدید تقصیر و گناه و بیچارگی، اضطراب و گریه بی اراده ، اعتراف نکردن به افسردگی اشاره کرد که درنهایت فرد تصورمی کند درد اوغیر قابل علاج است وتنها راه چاره خودکشی است .
شیوه های خودکشی
وسایل خودکشی بسته به سهولت ،تقلید و هنجارهای اجتماعی وزمانی، تقلید می کند . روش های خودکشی درغرب نسبت به سال های 1960 که از گازهای مخرب و سمی استفاده می شد تغییر کرده است . شایع ترین روش خودکشی در امریکا ،اسلحه گرم است .
شایع ترین روش خودکشی درایران خودسوزی و پس از آن دارآویختگی است.
به طور کلی از 50 سال قبل تا کنون می توان روش های خودکشی را چنین برشمرد : حلق آویز کردن ،مسموم کردن ، به کاربردن اسلحه های سرد ،غرق کردن ،پرتاب ازبلندی ،خود را به زیروسایل موتوری سنگین انداختن و بالاخره خودسوزی و استفاده از سلاح های گرم .
• شیوه های خودکشی به موارد ذیل قابل تقسیم هستند :
• شیوه های رنج آور : سقوط از بلندی ،سلاح گرم و سرد ،تصادف عمدی و خودسوزی .
• شیوه های خفه کننده : غرق شدگی ، خفگی با گازها و دود ذغال و حلق آویز کردن .
• شیوه های مسموم کننده : املاح آرسنیک ، داروهای خواب آور ، الکل و سموم شیمیایی .
• و برخی شیوه های مشکوک که به تشخیص پزشکی قانونی بستگی دارد مانند ضربات چاقوی مشکوک ،خفگی های مشکوک و غیره .
امروزه عامل تقلید ،پیچیدگی های شخصیتی و روانی ،تأثیربربازماندگان شیوه های مرگ گوناگونی را نزد فرد خودکش به همراه دارد .
انواع خودکشی
نظریه پردازان تقسیم بندی های مختلفی از انواع خودکشی ارائه داده اند که مشهورترین آن تقسیم بندی دورکیم است .
انواع اجتماعی خودکشی (طبقه بندی دورکیم )
دورکیم استدلال کرد که هرچه فردخود را از زندگی اجتماعی منفک سازد ، اجتماع یکپارچگی خود را از دست می دهد ودرنتیجه با ضعیف و ناتوان شدن گروه های اجتماعی که فرد بدان ها وابسته است ، فرد کمتر به آنها وابستگی پیدا می کند و به خود وابسته می شود و” تنها قواعد رفتاری را که برمبنای منافع شخصی اش استوارباشد ،می پذیرد “. و سرانجام درنتیجه این خود فردی دربرابرخود اجتماعی ،فرد به خود خواهی یا فردگرایی افراطی خواهد رسید. دورکیم خودکشی را به چهار دسته تقسیم کرده است
خودکشی خودخواهانه:
دورکیم این نوع خودکشی را خاص جوامع و اجتماعاتی که دارای فلسفه وسنت فرد گرایی ،استقلال طلبی افراد،خوداتکایی و خودکفایی می باشند ،می داند .
در چنین جوامعی به واسطه ی میزان کنترل اجتماعی و فشار جمعی بسیار کم ،تضعیف روح جمعی ،بی طرفی سازمان های اجتماعی در مسئولیت های فردی ، غلبه مناسبات و روابط ثانویه و رسمی بر روابط اولیه ونخستین و عدم تعلق عمیق فرد به گروه ،کمبود یا اختلال شدید همانند سازی با گروه های اجتماعی و عدم پشتیبانی اجتماعی و سرپرستی عاطفی و روانی سازمان ها از فرد سبب افزایش تمایل او به خودکشی در شرایط بحرانی می گردد. در این جوامع افراد شدیداً به اراده خود وابسته اند و رفتار خود را بنا به میل شخصی اشان تنظیم می کنندو ارزش های حاکم بر جامعه در انتخاب آنها تأثیری ندارد البته این میزان فردگرایی بسته به جوامع متفاوت ، تغییر می کند .
دورکیم برای توجیه خودکشی خودگرایانه به مسایل روانی توجه نمی کند ، “اگر چه توضیح علل خودگرایانه خود به معنی پذیرش نوعی علل روانی است ولی دورکیم بررسی روانی آسیب های اجتماعی را ازمطالعاتش دورمی کند ” .
خودکشی خودخواهانه ،خود نیز به دو قسم است ؛ نوع مالیخولیایی که با نوعی سستی و احساس فتورهمراه است وحالات افسردگی و انفعال شدید درافراد دیده می شود . نوع اپیکوری که با احساس بی میلی و بی اشتهایی به صورت امری واقعی وغیرخیالی درفرد به شدت راه یافته است ،اورا نسبت به هرچه در پیرامون است بی میل ،بی تفاوت و خونسرد می سازد .
ویتنی پوپ استدلال دورکیم رادرباره ی خودکشی خودگرایانه به اختصار زیر جمع بندی می کند :
” هر چه میزان کنش متقابل اجتماعی کم تر باشد ، احساسات جمعی ضعیف تر است ؛هرچه احساسات جمعی ضعیف تر باشد ،یگانگی اجتماعی ضعیف تر است ؛هر چه یگانگی اجتماعی ضعیف تر باشد ،افراد کمتر به منافع اجتماعی نظر دارند ؛ هر چه افراد کم تر به منافع اجتماعی نظر داشته باشند ،در زندگی معنای کم تری می یابند و میزان خودکشی اجتماعی زیادتر می شود . “
خودکشی دگر گرایانه :
خودکشی دگر خواهانه بیشتردرجوامع ابتدایی و به صورت یک وظیفه اجتماعی تجلی پیدا می کند ؛ مثل رسم ساتی هندوان یا خودکشی مردان درآستانه سالمندی وافراد بیماردرقبایل فیجی ومانگا . خودکشی خوخواهانه عموماً متلعق به دنیای جدید و با رشد تکنولوژی وفرد گرایی ارتباط دارد .
در این گونه جوامع میزان کنترل و فشار گروهی به شدت بالا ، تعلق گروهی بسیار عمیق و همانند سازی با گروه بسیار شدید است تا حدی که موجودیت فردی مستقل از موجودیت گروهی نامفهوم قلمداد می شود وکه درمجموع می توان گفت که دراین گونه جوامع ،تقسیم کار محدود ، احساس همبستگی بالا و پیوند و احساس یگانگی به علت همانندی شرکت درآداب و رسوم مشترک می باشد و قابل تقسیم به سه دسته ی اجباری ،اختیاری و هوشمندانه است .
در نوع اجباری خودکشی به عنوان یک وظیفه ی اجتماعی محسوب می شود ؛خودکشی دگرگرایانه ی اختیاری به گونه ای اطلاق می شود که فرد داوطلبانه به استقبال مرگ می رود اما در نوع سوم کناره گیری فرد از خود و چشم پوشی از دنیا به دلیل تمجید وستایش فرهنگ جامعه از این عمل است.
خودکشی آنومیک:
خودکشی آنومیک معلول عدم تعادل ،دگرگونی ساختاری ،وقفه ناگهانی شدید یا تغییرات عمیق و سریع سازمان ها ونظام های اجتماعی است که خوداین عوامل معلول کسادی سازمان اقتصادی ،ازهم پاشیدگی ارزش های سنتی ، تورم ،تغییر حکومت وانقلاب و.. است . و کنش افراد به وسیله ی هنجارهای روشن و قاطع ، تکوین نیابد . چهار شاخص در بوز این نوع خودکشی مؤثر است :تغییرات سریع اجتماعی، آشفتگی در نظام جمعی و نظم عمومی جامعه ، داشتن مشاغل حرفه ای و لیبرال، طلاق و در نتیجه ی آن اغتشاش در روابط بین هدف ووسیله ی خانواده.
خودکشی تقدیرگرایانه :
این خودکشی نوعی عکس العمل به بازبینی ،کنترل و تنظیم اجتماعی جامعه است ؛زمانی که جامعه به حد مفرط و شدیدی دست به ” ایجاد نظمی دستوری ” می زند و( فرد به شدت تحت انقیاد و تقلید اجتماعی قراردارد وهرچیزی تحدید شده ،کنترل شده ،منظم ،خشک و بی روح است ). دراین مواقع حق گزینش از افراد سلب شده و فرد تحت شرایط اجباری ، نمی تواند اهداف و راه های رسیدن به آنها را فراهم کند و سرانجام به قضا و قدر تن دهد.
دانلود این فایل
مقاله تعریف روستا با word دارای 38 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله تعریف روستا با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تعریف روستا با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله تعریف روستا با word :
تعریف روستا
از آنجایی که محدوده ی مطالعاتی ما در این تحقیق واحد روستا می باشد ، در ابتدا لازم است تعاریفی از روستا را بیان کنیم :
مرکز آمار ایران در تعریف خود در آمارگیری جاری جمعیت 1370 ، آبادی (نقطه روستایی ) را به ( مجموعه یک یا چند مکان و اراضی به هم پیوسته ( اعم از کشاورزی و غیر کشاورزی ) اطلاق می کند که خارج از محدوده شهر ها واقع شده است و دارای محدوده ثبتی یا عرفی مستقل باشد ) و می افزاید که اگر آبادی در زمان آمار گیری ، محل سکونت خانوار یا خانوار هایی باشد ، دارای سکنه و در غیر این صورت ،خالی از سکنه تلقی می شود .
دکتر ید الله فرید روستا را این گونه تعریف می کند : ( روستا عمدتا یک واحد همگن طبیعی اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و کالبدی است ، که از یک مرکز جمعیت و محل کار و سکونت ( اعم از متمرکز پیوسته و یا پراکنده ) با حوزه و قلمرو معین ثبتی و یا عرفی تشکیل می شود و اکثریت ساکنان شاغل آن بطور مستقیم یا غیر مستقیم به یکی از فعالیتهای اصلی زراعی ، باغداری ، دامداری ، صیادی ، صنایع روستایی ، و یا ترکیبی از این فعالیت ها اشتغال دارند و از آن ارتزاق می نمایند و پیوند فرهنگی و اجتماعی عمیق ما بین جامعه آن برقرار است و در عرف به عنوان آبادی ، دهکده ،قریه ، و نهایتا ً روستا یا ده نامیده می شوند . )
2 . مفهوم مسکن و توسعه روستایی :
مقوله مسکن ، گستر ده و پیچیده است و ابعاد متنوعی دارد . از این رو نمی توان تعریف جامع و واحدی از آن ارائه نمود .مسکن به عنوان یک مکان فیزیکی و به عنوان سر پناه نیاز اولیه و اساسی خانوار به حساب می آید . در این سر پناه برخی از نیاز های اولیه خانوار یا فرد تا مین می شود ، مانند خواب ، خوراک ، استراحت ، حفاظت در برابر شرایط جوی و شرایط زیست در مقابل طبیعت .
بر اساس تک نگاری سازمان ملل متحد که در مصر صورت گرفته است ، مجموعه ای از تسهیلات که به منظور ارائه خدمات فشرده در یک مکان فیزیکی قرار دارد ، می باشد .
طبق این تعریف مسکن در مفهوم محیطی ا ش نه به عنوان یک سر پناه ، بلکه به مثابه وسیله ای در نظر گرفته شده است که می بایست معیار های اساسی لازم برای ایجاد پیوند بین زندگی خانواده و محیط را دارا باشد . براساس تعریف دیگر مسکن ، کلیه خدمات و تسهیلات عمومی لازم برای بهزیستی انسان است .
یکی از اندیشمندان علوم اجتماعی ، مسکن را یک عنصر فرهنگی می نامد و می نویسد : ( هر جامعه ای دو نوع فرهنگ را پوشش می دهد : مادی و غیر مادی . مسکن جزء فرهنگ مادی است و بدون فرهنگ غیر مادی که چگونگی استفاده از آن را تبین می کند ، ارزش وجودی ندارد . تاثیر مسکن بر فرهنگ براساس نوع رفتار اجتماعی تغییر می کند و بسته به گروههای اجتماعی که آن را اشغال می کنند ، متفاوت است .
بر اساس تعریف مرکز آمار ایران ، واحد مسکونی مکانی است که در زمان سر شما ری ، یک یا چند خانوار در آن سکونت دارد . منظور از مکان ، فضا یا محوطه ای محصور است که یک یا چند ورودی به شارع عام ( کوچه ، خیابان ، بازار ، میدان، ; ) و یا شارع خاص ( راهروی مشترک ، راه پله مشترک و ; ) داشته باشد .
اهمیت نگرش به مفاهیم مسکن ، در تعریف آن از نظر بعد ، نقش و کاربرد آن است ، مسکن که یکی از نیاز های اولیه انسان است ، نقش های متعددی از جمله نقش های زیر را عهده دار است :
1 . مسکن به عنوان استرا حتگاه و محلی برای رفاه و امنیت
2 . مسکن به عنوان کارگاه
3 . مسکن به عنوان انبار
4 . مسکن به عنوان نگهداری دام و طیور
نقشهای بالا در جوامع گوناگون و موقعیت های مختلف ، متفاوت است . به دیگر سخن ، انتظار طبقات و گروه های گوناگون با مشاغل مختلف ، از مسکن یکنواخت نیست . به عنوان مثال برخورد و انتظار دو جامعه شهری و روستایی با مسکن به یک گونه نیست . معمولا در شهر ها قطع نظر از نقش انبار که در همه منازل کم و بیش وجود دارد ، بیشتر نقش استراحتگا هی مسکن در نظر است . امروزه در شهر های بزرگ مانند توکیو ،پاریس ، لندن ، نیویورک و ; بسیاری از مسا کن فقط نقش خو ا بگا هی دارند .
بر خلاف نقاط شهری ، مردم روستایی انتظار بیشتری از مسکن دارند ف برای مرد روستایی ، مسکن فقط یک استراحتگاه صرف نیست ، بلکه کارگاه ، انبار و محل نگهداری دام نیز می باشد . به عبارت دیگر واحد مسکونی در روستا ها علاوه بر یک واحد استراحتگاهی – رفاهی یک واحد یک واحد اقتصادی نیز هست . می بینیم که دید گاه و انتظار روستاییان از مسکن با دیدگاه شهری ها از آن یکسان نیست .
مسکن روستایی به عنوان ما من زندگی خانوادگی و کانون تربیت و محل فعل و انفعالات زندگی اقتصادی روستا ، علاوه بر آنکه نمودی عینی و قابل مشاهده روستا را متجلی می سازد ، بلکه به مثابه بستر و عنصر بسیار مهم حیات اقتصادی و هویت یابی فرهنگی آن ایفای نقس می نماید . مسکن دارای ابعاد گوناگون اقتصادی _ اجتماعی است و می بایست از تمامی ابعاد مورد توجه قرار گیرد و برنامه ریزان و طراحان در امر مسکن در پاسخگویی به نیاز های مسکن
در جستجوی راه حلهایی باشند که مناسب شئون اجتماعی خانواده بوده و بتواند حد اقل شرایط ضروری برای زیست و رشد و کرامت والای انسانی را برای افراد خانوار فراهم آورد . در اصل سی و یکم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ( داشتن مسکن متناسب با نیاز را ، حق هر فرد و خانوار ایرانی دانسته و دولت را موظف کرده که با رعایت الویت برای آنها که نیازمند ترند به خصوص روستانشینان و کارگران که اکثریت افراد جامعه را تشکیل می دهند ، زمینه اجرای این اصل را فراهم کند . )
در بند آخر اصل چهل و سوم قانون اساسی یکی دیگر از ضوابط مزبور ، تاکید بر افزایش تولیدات کشاورزی ، د امی و صنعتی که نیاز های عمومی را تا مین می کند و کشور را به مرحله خود کفا یی رسانده و از وابستگی برهاند ، باشد .
اکنون با توجه به مفاد اصل فوق اهمیت مسکن و توسعه روستایی روشن تر می شود ، چرا که روستا بستر واقعی فعالیت های کشاورزی در زراعت ، باغداری و دامداری ، و روستایی متولی واقعی فعالیتهای کشاورزی است که می بایست هر دوی آنها در توسعه کشور مورد توجه خاص قرار گیرند . بررسی برنامه های توسعه اغلب کشور ها ی در حال توسعه نشان می دهد که مهمترین هدفهای کلی مربوط به حوزه اقتصادی که معمولا مورد تاکید قرار می گیرند عبارتند از :
الف _ کشاورزی : معمولا مهمترین بخش کشاورزی به حساب می آید .
ب _ صنعت : از آنجا که بهره بری کار در این بخش بالاتر بوده و به افزایش در آمد ملی می انجامد ، در بسیاری از کشور ها عامل حیاتی رشد اقتصادی به حساب می آید .
پ _ از جمله هدفهای کلی دیگر که مورد تاکید قرار می گیرد می توان مسکن و ساختمان ، بهداشت ، آموزش و پرورش ، حمل و نقل ، ارتباطات و رفاه اجتماعی را نام برد .
در سالهای اخیر ، نسبت به نقش ممتاز اقتصادی _ اجتماعی مسکن آگاهی فزاینده ای حاصل شده است . اولا مسکن ، بخش قابل ملاحظه ای از تولید نا خالص داخلی را به خود اختصاص داده است و برای گروه کثیری از مردم ایجاد اشتغال می کند . مسکن برای ثبات اقتصادی از عوامل عمده مسایل اجتماعی و بی ثباتی اجتماعی به شمار می روند . نزدیکی واحد های مسکونی به فرصت های اشتغال ، برای ساکنان یک واحد های مسکونی به فرصتهای اشتغال ، برای ساکنان یک عامل اقتصادی بسیار مهم به شمار می روند .
به طور ، روند مطلوب توسعه بر مبانی متوازن ابعاد آن مبتنی بوده و این توازن بین بخشهای فعالیت و ابعاد اقتصادی ، اجتماعی و محیطی آن ، اهمیت ویژه ای دارد . در مفهوم توسعه ، توازن بین نیاز ها و ضرور یتها ی آن همواره مورد توجه است . در ارتباط با مساله ی مسکن ، ایجاد توازن بین نیاز ها ی سکو نتی خانوار و ضروریت های توسعه اقتصادی و اجتماعی و بخش مسکن ، مستلزم شناخت ابعاد کمی و کیفی است .
عملکرد مسکن در توسعه اقتصادی و اجتماعی به ویژه از نظر نقش آن در ایجاد اشتغال جذب مازاد ظرفیت تولید ، افزایش ارزش افزوده و تقویت بنیه اقتصادی اهمیت خاصی دارد .
به منظور دستیابی به توسعه به مفهوم واقعی آن در کشور های در حال توسعه ، به ویژه کشور هایی که بخش کشاورزی نقش محوری در اهداف توسعه ملی و استقلال اقتصادی کشور را دارد ، باید به توسعه ی روستایی توجه خاص نماید . بنابر این به منظور توسعه ی روستایی می بایست خدمات و تسهیلات رفاهی و عمرانی رامتنا سب با امکانات به روستا برد و شرایط مورد نیاز برای افزایش در آمد و ایجاد توان لازم در آنها مشارکت موثر در رفع نیاز های جمعی جامعه روستایی به وجود آورد .
بدین ترتیب در قالب یک بر نامه جامع جهت عمران و بهسازی روستا ها ، برنامه تامین مسکن روستایی اهمیت خاصی داشته و از طریق تامین و عرضه مسکن مناسب و بهداشتی در روستا ها ، دستیابی به اهداف کل عمران و توسعه روستا ،تسریع و تسهیل می شود . در این راستا باید سیاست های متداول کنونی دولت ها را که عبارتند از : ( حد اکثر کوشش در نگهداری ساختمان و یا حد اقل تخریب مساکن تا فراهم شدن مسکن مناسبی برای سکونت صاحبان مساکن زیر استاندارد ) مورد نظر قرار داد . آنچه که در تحقق توسعه حائز اهمیت است این است که توسعه را نمی توان از خارج تحمیل نمود . می بایست از داخل خود
جامعه به وجود آید و شکوفا شود . ممکن است از بین بردن تمام نابرابریهای موجود بین مناطق شهری و روستایی ایجاد شود . برای نیل به این هدف مردم باید به شکل موثر تر و بهتر متشکل شوند . در مناطق روستایی با توجه به طبیعت پراکنده اسکان ، اغلب کار ها ی مربوط به توسعه روستایی ایجاد تغییرات کیفی در درون خود روستا است ، مردم باید توانایی خود را به منظور فائق آمدن بر مشکلا تشان افزایش دهند .
مهاجرت روستائیان به شهر و اثرات آن در کاهش فقر روستایی
«سیاستهایی که امکان تحرک بیشتری را برای جمعیت می پذیرند، احتمالاً با سیاست ارتقاء زندگی توده مردم هماهنگی بیشتری دارند.»
مهاجرت و فقر روستایی
جز در مورد مهاجرتهای اجباری که در اثر مسائل سیاسی و یا حوادث طبیعی صورت می گیرد، تمامی شواهد و مدارک حاکی از آن است که این فقیرترین افراد نیستند که مهاجرت می کنند. به نظر می رسد سطح و دامنه ای از فقر وجود دارد که پایین تر از آن مهاجرت مقدور نیست. خود مهاجرت نیاز به امکاناتی دارد نه تنها برای هزینه های سفر بلکه جهت حمایت مهاجران در مقصد تا زمانی که کار تمام وقت یا پاره وقتی پیدا کنند. عوامل دیگری نیز در مهاجرت دخیل اند،
کسانیکه مهاجرت می کنند معمولاً از بین افراد تحصیل کرده تر جامعه هستند، یعنی از خانوار هائی که توان صرفنظر کردن از نیروی کار خانوادگی فرزند خود را داشته و آنها را به مدرسه می فرستند. به این ترتیب ثروتمندترین ها در هر جامعه فرزندان خود را به دنبال تحصیل و آموزش می فرستند و دقیقاً هم آنها از جمله اولین کسانی هستند که مهاجرت می کنند. افراد باسوادتر موقعیتهای شغلی را که در دیگر مناطق وجود دارد بهتر شناسایی می کنند و با موقعیتهای جدید
بهتر برخورد می کنند. اولین مهاجران از هر جامعه ای به نحو تقریباً تغییرناپذیری از نخبگان آن محل هستند، به هر حال به این موضوع می باید نسبی نگریسته شود، برای مثال نخبه ایکه در یک روستای دورافتاده شمال پاکستان زندگی می کند با نخبه دیگر که در یکی از روستاهای ایالت سند زندگی می کند هم از نظر ثروت و هم ا ز نظر موقعیت کاملاً تفاوت دارد.
بنابراین فقیرترین ها احتمالاً باید در بین کسانی باشند که مهاجرت نمی کنند و در روستا باقی می مانند، با این حساب با رفتن افراد فعال تر و پرانرژی تر روستا، مهاجرت بیش از آنـکه باعـث کاهـش فقـر شود باعث تشدید فقر در روستا می شود. این بحث ممکن است مورد مهمی در برنامه های کاهش فقر باشد، به این ترتیب که با تأکید بر روی ارتقاء وضعیت روستا، مردم دیگر قصد رفتن از آنجا را نکنند و یا اینکه به فکر بهبود وضعیت زندگی مردمی که در روستا باقی مانده اند
باشد. این یک پیشنهاد منطقی و سیاستی قابل فهم است، هرچند ممکن است منجر به غفلت از جنبه های قابل طرح و مهمی از فرآیند توسعه گردد. یکی از موارد نادری که در مورد مهاجرت در سطح جهان خیلی کم می توان تعمیم داد اینست که احتمالاً جوانان بیش از دیگر گروه های سنی تن به مهاجرت می دهند، و در طولانی مدت با مهاجرت آنان ممکن است تولید نسل در جامعه کاهش یابد؛ هرچند این نظریه توجهی به موضوع جریان بازگشت به روستا، یا پولهایی که بصورت حواله به روستا فرستاده می شوند، ندارد. معمولاً در مهاجرتهای خارجی و بین المللی است که حواله پول مهم فرض می شود، امّا پول نقد و اجناس از هر نوع و به هر اندازه که برای خانواده های مهاجران فرستاده می شود، در مهاجرتهای داخلی هم مهم است. در سطح کلان واقعاً فرق می کند که منبع پول
حوالجاتی که می آید از داخل خود کشور است یا از خارج. وقتی که حوالجات پول از خارج فرستاده می شود بر روی موازنه ارزی تأثیر می گذارد و لذا برای دولتهای کشورهای در حال توسعه دارای اهمیت است. وقتی که منبع پول حوالجات از داخل باشد چنین ارتباط مستقیمی با مسائل کلان کشور ایجاد نمی کند بلکه بیشتر این موضوع مطرح می شود که پول رسیده در روستا به چه مصرفی می رسد؟ چنانچه این پول ها صرف خرید کالاهای تولید خارج شود می تواند در موازنه ارزی کشور تأثیر نامطلوب برجای گذارد.
حوالجاتی که برای خانواده مهاجران فرستاده می شود پشتوانه مالی آنها را تقویت می کند و از سوی دیگر منجر به افزایش شکاف درآمدی در جامعه روستایی می شود. خانواده هائی که مهاجری ندارد که پولی برای آنها بفرستد از دستیابی مستقیم به این ثروت جدید محرومند و در این حالت، مهاجرت افراد در سنوات قبل برای چنین خانوارهائی می تواند محرومیت نسبی بیشتری را به همراه داشته باشد. از سوی دیگر گفته می شود که بهر حال تعدادی از کسانی که مهاجرت نکرده اند می توانند از طریق خدمات رسانی به خانوارهایی که مهاجر دارند، تا حدی قادر به ارتقاء وضعیت زندگی خود باشند.
مهاجرانی که از شهرهای کوچک و بزرگ برمی گردند جزء کسانی هستند که می توانند افکار جدید را به دیگران و به جامعه محافظه کار انتقال دهند، روشهای جدیدی را در کشاورزی ترویج دهند، فعالیتهای جدیدی تأسیس کنند و حتی می توانند گرایشاتی را در خصوص تنظیم خانواده با خود بیاورند که منجر به کوچک شدن ابعاد خانوار و کاهش بار تکفل گردد.
اگرچه مهاجرت به مناطق شهری برای جوامع مهاجرفرست می تواند پیامدهای واقعاً منفی داشته باشد، اما در مجموع می توان آنرا مثبت دید. بخش شهری نیروی انسانی
بیشتری را جذب می کند و نقصانی در اقتصاد خانوارهای روستا ایجاد می کند اما یـک نـظام ارتباطی شهری که بر اصول منظمی استوار شده، می تواند عرصه عمل منابع را امتداد دهد و خانواده ها را در برابر ناامنی حمایت کند، بخش شهری در این حالت بعنوانپشتیبان روستاها عمل می کند و در زمان تغییر و تحولات شدید آنها را استوار می دارد.
بنابراین، حداقل در آغاز، مهاجرتهای روستا به شهر می تواند به کاهش فقر در مناطق روستایی کمک کند و سیاستهایی که درصدد محدود کردن مهاجرت هستند ممکن است ضدتولیدی باشند و نتایج خیلی جالبی برای مسئله فقر روستایی نداشته باشند.
سیاستهایی که سعی در متحد کردن غیرمهاجران در تشکل هایی دارند که می توانند خدماتی را برای خانوارهای ثروتمندتری که مهاجر دارند ارائه دهند. ممکن است به اندازه حمایت از برنامه های مهاجران بازگشته در کاهش فقر روستایی مؤثر باشد. (برای مرور مباحث مهاجرت که بسیاری از مطالب ذکر شده در فوق بر پایه آنها عنوان شد، به مطالب نوشته شده توسط اسکلدون (1990) مراجعه کنید).
مهاجرت و انتقال فقر روستایی به مناطق شهری
اگرچه مهاجرانی که از روستاها مهاجرت می کنند از بین گروههای ثروتمندتر و باسوادتر آن جامعه هستند، امّا احتمالاً فقیرتر و کم سوادتر از اکثریت غالب جمعیت شهری هستند. آیا با این حساب اینان در شهر فقیر زده می شوند و به گروه فقرا و بیکاران شهر می پیوندند؟ شواهد و مدارکی موجود است مبنی براینکه نرخ مشارکت پذیری نیروی کار مهاجران در مناطق شهری بیش از غیرمهاجران در کارها می باشد. همچنین اطلاعاتی وجود دارد مبنی براینکه خصوصاً زنان در مشاغلی با درآمدهایی بسیار پایین بکار گرفته می شوند. مهاجران معمولاً در طیف وسیعی از کارها با دامنه گسترده ای از مهارتهای مختلفی که
ممکن است داشته باشند وارد می شوند. مطالعات در ایالت پنجاب هند به خوبی نشان می دهد که مهاجران الزاماً در کم درآمدترین کارها مشغول نمی شوند بلکه اختلافات و تفاوت ها بیشتر از ماهیت شغل اکتسابی ناشی می گردد. بخش غیررسمی اغلب بعنوان پناهگای برای مهاجران فقیری که در حاشیه
شهرهای بزرگ زندگی می کنند دیده می شود. این بخش که شامل کارهای خدماتـی پیش پـا افتـاده، دسـت فروشی و فعالیت های کوچک صنعتی است، خارج از نظارت دولت قرار دارد و غالباً دولتمردان بابدبینی به آن می نگرند. فعالیت در بخش غیررسمی بعنوان مرحله انتقالی نامطلوبی دیده می شود که تا رسیدن به اشتغال مرتب و منظم در بخش رسمی دولتی و یا بخش خصوصی وجود دارد؛ اما در اینجا این نظریه رنگ می بازد: مطالعات در دهلی نو نشان داده است که
درآمدها در بخش رسمی تنها در حدود 9 درصد کمتر از درآمدهای بخش رسمی بوده است همچنین بخش غیررسمی بدون پرداخت مالیات و بدون پرداخت هزینه های تأمین اجتماعی و با ساعت کاری قابل انعطاف، ممکن است جذبه بیشتری نسبت به کار در بخش رسمی اداری داشته باشد.
تفکیک خیلی روشنی مابین بخش های رسمی و غیررسمی موجود نیست. آنهایی که در بخش رسمی دولتی کار می کنند، ممکن است برای کسب درآمد بیشتر بطور قاچاقی در بخش غیررسمی هم کار کنند و شرکت های خصوصی، برای توزیع اجناس خود در بعضی قسمت ها از دست فروشان استفاده می کنند. بنابراین حلقه های ارتباطی محکمی بین فعالیت های بخش رسمی و غیررسمی وجود دارد. بحثی نیست که فرصت های شغلی جدیدی که در بخش
رسمی ایجاد می شود جوابگوی میزان تقاضای شغل در شهرهای کشورهای در حال توسعه نیست. این بخش غیررسمی است که با ظرفیت تقریباً نامحدودی که در ایجاد مشاغل متنوع دارد، بیشترین نیروی کار جدید را در خود جذب می کند این مرحله می تواند بعنوان مرحله عود مرض در نظر گرفته شود که طی آن بخش غیررسمی مانند یک انگل، مداوماً نیروی کار را به خود جذب می کند و نقطه ای را که بازده نهایی ] نیروی کار صفر می شود و مرتباً عقب می افتد. این
نقش کلیدی بخش غیررسمی در فراهم کردن حداقل معاش در شهر، با حضور شبکــه های اجتماعــی کــه بـرای هدایت نیروی کار و اعمال حمایت های دیگری که از این کارکنان صورت می دهد، تقویت می شود. این شبکه ها معمولاً براساس زادگاه مهاجران پایه گذاری شده (البته نه همیشه). بخش غیررسمی سهم مهمی درحمایت ازمهاجران دارد؛ اگرچه در بین نیروی کاری که توسط بخش غیررسمی جذب می شوند تعداد زیادی از خود شهروندان هم هستند. معمولاً مهاجران هر منطقه دسترسی به حرفه خاصی را کنترل می کنند. این بدان معناست که مهاجران آن منطقه وقتی به شهر می آیند، معمولاً می توانند شغلی بدست بیاورند، زمانی که در شهر کاری سراغ داشته باشند به روستا اطلاع می دهند تا کسی که تمایل به کار دارد برای گرفتن آن شغل به شهر بیاید. بنابراین این نظریه که جستجو برای کار در شهر بصورت باز انجام می گیرد صحیح نیست، بویژه در سطوح پایین مهارت. این شبکه های اجتماعی معمولاً بصورت راه
اندازی مجمع هایی است که در شهر به مهاجران کمک می کند و برای آنان احساس اطمینانی مشابه آنچه که در محیط روستای خود داشته اند، ایجاد می کند.
در اینجا ذکر این نکته ضروری است که اکثریت کسانیکه در کشورهای در حال توسعه به شهرها مهاجرت می کنند، عموماً در بنیان اقتصادی و اجتماعی شهرها وارد می شوند و لزوماً در دامن فقر نمی افتند. دلیل اصلی چنین مطلبی را باید در مکانیسمهای حمایتی که خود مهاجران ایجاد می کنند جستجو کرد. منبع
قابل توجهی از انرژی، مهارت های سازمان یافته و استعدادهای بسیاری در ماهیت این مجمع ها و در بخش غیررسمی وجود دارد که دولتها هم می توانند از این استعدادها به منظور رسیدن به اهداف خود بهره برداری کنند. کمک به ایجاد شغل، سازمان دهی رفت و آمدها، امنیت و ساخت خانه احتمالاً مؤثرترین راه برای بهبود وضعیت در شهرهای بزرگ کشورهای در حال توسعه است. حمایت از ایجاد اشتغال و خانه سازی احتمالاً راه مؤثرتری خواهد بود. به این ترتیب چنانچه روستایی اجازه استفاده از انرژی و مهارتهایش داده شود آنها فقیر نخواهند شد.
مهاجرت، سیاست و فقر
سیاستهای مهاجرتی در کشورهای در حال توسعه تقریباً بدون استثناء قصد دارند تعداد مهاجرتها را محدود سازند. خیلی به ندرت سیاستهایی برای تشویق مهاجرتهای داخلی وجود دارد، مگر اینکه مهاجرت به دور از شهرها و در جهت اسکان در نواحی کشاورزی باشد
دولت ها معمولاً به مسئله رشد جمعیت شهرها توجه می کنند و مهاجران روستایی گاه با بی مهری مواجه می شوند. شهروندانی که از موقعیت خوبی برخوردارند از مهاجرت انبوه روستائیان می ترسند زیرا که ثروت این عده کم با فقر آن عده زیاد تهدید می شود. هنوز هم شهرها موفقیت آور هستند. کشور یا ناحیه خیلی توسعه یافته ای نیست که خیلی شهری نشده باشد.
همانطور که قبلاً هم در این مقاله ذکر شد که اکنون شهرگرائی بعنوان یک پدیده گریز ناپذیر مورد قبول قرار گرفته. تجربه محدود کردن مهاجرت به شهرهای بزرگ شکست خورده و به غیر از موفقیت چین طی دهه 1960 و اوایل دهه 1970، کمتر سیاستی در جهان غیر سوسیالیست توانسته اثر خاصی بر روی رشد جمعیت شهری داشته باشد. حتی در کشورهای سوسیالیستی این اثرات در سطح محدودی بوده، بعنوان مثال اجرای رفرم از سال 1979 در چین که به رشد سریع اقتصادی در استانهای ساحلی منجر شده با شهرگرائی شدید و مهاجرتهای داخلی وسیع همراه بوده است. بنابراین کنترل مهاجرت حتی در کشوری دارای برنامه ریزی متمرکز، همچون چین، تنها می تواند در مدت کوتاهی تداوم یابد.
کنترل مهاجرت به شهرها، کنترل افزایش نیروی کار است. ایجاد چنین محدودیتی برای نیروی کار، راه افتادن انواع صنایع «کاربر» را که کشور را در برنامه های توسعه سریع قادر می سازد و می تواند فقر را در نهایت کاهش دهد، محدود می کند. به این ترتیب تناقضی اساسی بین مساعی که برای کنترل مهاجرت به شهرها صورت می گیرد و تعدیل فقر وجود دارد. نتیجه ایکه از مطالب خلاصه فوق گرفته می شود اینست که در کل مهاجرت هم در مناطق روستایی منجر به تعدیل فقر می گردد. بنابراین سیاستهایی که اعمال می گردد می باید با این واقعیت مطابق گردند، نه اینکه مهاجرت به شهرها تشویق گردد، چرا که مهاجرت
به هر حال صورت می گیرد، بلکه می باید تخصیص اعتبارات مطابق با وضعیت مهاجرت گردد. سعی در ارتقاء وضعیت مشاغل غیررسمی هم در شهرها و هم در روستاها (که اخیراً بر روی درآمد حوالجات پایه گذاری شده)، احتمالاً در کاهش فقر مؤثرتر از سیاست های محدود کردن مهاجرت یا محدود کردن فعالیت بخش غیررسمی خواهد بود.
منظور از این مقاله مسلماً این نیست که سیاستهای موجود در زمینه توسعه روستایی رها شوند و مردم بیشتری برای مهاجرت به شهرها ترغیب گردند، بلکه کاملاً برعکس، برنامه ریزی های روستایی نیازمند تقویت و تعمیق اند و این مقاله به هیچ وجه بسیاری مسائل و مشکلات، اعم از اقتصادی و اجتماعی که با حرکت مردم به شهرها ممکن است روی دهد، انکار نمی کند، آنچه قویاً تأکید می شود اینست که برنامه های کاهش فقر لازم است بر روی این مسائل اجتماعی و اقتصادی در شهرها متمرکز شوند. مشخص شده که مهاجرت به شهرها گریزناپذیر است و دولت ها می باید طرح های خود را مطابق با این واقعیت بریزند. سیاستهایی که روندهای موجود کنونی را می پذیرند مؤثرتر خواهند بود تا سیاستهایی که درصدد تغییر روندهای موجود هستند. سیاستهایی که با واقعیتهای موجود سازگار می گردند، احتمال موفقیت بیشتری دارند تا سیاستهایی که قصد کنترل و در دست گرفتن اوضاع را دارند.
در زمینه شهرها مسئله ایکه حساسیت بیشتری دارد موضوع اداره مناسب شهرهای بزرگ است تا کنترل رشد جمعیت در آنها. این مطالب نه مهاجران را کم می کند و نه آنها را زیاد می کند. در مناطق روستایی مسئله حساس گشایش طیف وسیعتری از فرصت ها برای روستائیان است، بسیاری از خط مشی هایی که در این راستا بکار می آید ممکن است محلی و در داخل خود محدوده روستایی باشند اما بقیه سیاستها ممکن است حیطه عملی تا شهرها و یا حتی تا خارج داشته باشند. بنابراین سیاستی که واقعاً باید به دنبال آن بود راههای ارتقاء سیستم ارتباطی سودمند شهر و روستا است.
هنوز خیلی از دولتمردان و متخصصان قبول ندارند که هم مهاجرت و هم فعالیت های بخش غیررسمی می توانند نقش اساسی در ارتقاء وضعیت زندگی و کاهش فقر داشته باشد؛ اگر چه تردیدی نیست که اینها پیامدهای منفی هم می توانند داشته باشند و تعمیم مطالب در کل مشکل است. در مقایسه، با توجه به کمکی که مهاجرت می تواند به کاهش فقر داشته باشد اثرات مثبت آن بیشتر از پیامدهای منفی آن است. سیاستهایی که امکان تحرک بیشتری را برای
جمعیت می پذیرند احتمالاً با سیاست بهبود وضعیت زندگی اکثر مردم هماهنگی بیشتری دارند. این احتمال هست که فقیرترین ها به هــر حال مهاجرت نمی کنند، چرا که تحمل هزینه های آن را ندارند. به این منظور لازم است راههایی را پیدا کنیم تا بتوانیم آنها را به گردونه مهاجرتهای محلی و ناحیه ای بکشانیم تا قدرت انتخاب و اختیارات بیشتری بدست آورند. فقر، در نهایت عملکرد فقدان انتخاب است هم در شهرها و هم در روستاها، بنابراین شواهد و دلایل محکمی ثابت می کند که فقر روستا به شهر منتقل نمی شود، بلکه مهاجرت همانطور که جمعیت حرکت می کند، امکان حرکت کالا، پول و عقاید را بین شهر و روستا فراهم می کند. جمعیتی که توان قابل توجهی در سازماندهی خود دارد، محیطی مناسب و پویا هم از نظر اقتصادی و هم از نظر اجتماعی، ایجاد می کند.
این پویایی احتمالاً پس از مدت کوتاهی هم در مناطق روستایی و هم در شهرها وضعیت رفاهی مردم را ارتقاء خواهد داد. مهاجرت یکی از اجزای مکمل توسعه است که در نهایت به کاهش فقر می انجامد، اما این نقش مثبت و مهم مهاجرت در فرآیند توسعه به شدت مورد بی مهری قرار گرفته است.
مهاجرت :
مهاجرت به عنوان تغییر مکان دائمی یا موقت تلقی می شود ، خواه حرکات مسافتی کوتاه یا بلند ف آسان یا سخت باشد . مهاجرت شکلی از تحرک جغرافیایی یا مکانی جمعیت است که بین دو واحد جغرافیایی انجام می گیرد . بعبارت دیگر ( مهاجرت به معنی آن است که فرد از وطن خود به جای دیگر انتقال یابد بدان سان که این تغییر مکان بصورت ثابت یا نیمه ثابت در آید .
این پدیده از پویایی و حرکت حکایت دارد که نشانگر تلاش انسانها می باشد . لذا انسان آگاه و اندیشمند ، برای یافتن افقهای باز و روشن مهاجرت می نمایند . انسانهایی که در یک مکان جغرافیایی ، زمینه های تلاش و پویایی را برای خود محدود می بینند ، به ترک موطن خود مبادرت می ورزند . در سایه ارتباط و آگاهی است که تصمیم به مهاجرت در ذهن انسان نقش می بندد و چنانچه ارزیابی نتایج مهاجرت مثبت باشد این تصمیم عملی می گردد . در بسیاری از موارد عدم مهاجرت انسانها ، سبب رکود و سستی می گردد ، لذا مهاجرت در بسیاری از موارد کار ساز و از پویایی کافی برخوردار است . هر چند که در کنار آن مهاجرت های بیرویه نیز به فراوانی دیده می شود .
مهاجرت ریشه تاریخی داشته و تمامی سطح کره زمین را در بر می گیرد . مهاجرت های عمده به عنوان یک واقعه مهم در تاریخ ثبت شده و در بعضی موارد مسا له ساز هم می شود . این نوع مهاجرت ها اکثرا به طور غیر منتظره و به صورت یک حرکت سیاسی یا اجتماعی ، فرهنگی ناگهان توجهات را به خود جلب نموده و در اذهان باقی می ماند اما مهاجرت روستایی بدون سرو صدا و آرام صورت گرفته و تنها وقتی که ابعاد آن از حد قابل قبولی گذشت مسا له آفرین شده ، اثرات نامطلوب خود را منعکس و باز می گرداند . در این صورت اولیا ء امور و کارشناسان مربوطه را به فکر چاره جو ی می اندازد که در ا غلب موارد کار از کار گذشته و جبر ان عملی نیست . البته در این میان نباید رشد بی رویه جمعیت روستایی و اقدامات رژیم گذشته در امر اصلاحات ارضی ، و وارد کردن صنایع مو نتاژ ، نبود امکانات در مناطق روستایی ، بی کاری جمعیت روستایی در قبل از انقلاب اسلامی و وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بعد از انقلاب اسلامی را از نظر دور سازیم
دانلود این فایل
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت مبانی تجارت الکترونیکی با word دارای 46 اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در Power Point می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل پاور پوینت پاورپوینت مبانی تجارت الکترونیکی با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی ارائه میگردد
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت مبانی تجارت الکترونیکی با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت مبانی تجارت الکترونیکی با word :
پاورپوینت مبانی تجارت الکترونیکی با word
فهرست :
طرح های کسب و کار و طرح های توجیهی کسب و کار
ساختار مدلهای کسب و کار
مدلهای درآمد نوعی
مدل های کسب و کار متداول در تجارت الکترونیکی
مزایا برای سازمان
تجارت الکترونیک بازار را توسعه می دهد
تجارت الکترونیک موجب صرفه جویی های مهمی در هزینه ها می شود
تجارت الکترونیک موجب بهبود فرآیندها و سازمان کسب و کار می شود
تجارت الکترونیک تعاملات را ارتقاء می دهد
محدودیت های تجارت الکترونیکی
انقالاب دیجیتالی و تاثیر اقتصادی آن بر تجارت الکترونیکی
دامنه پوشش در مقابل محتوای خدمات
مساعدت تجارت الکترونیکی به سازمان
محیط جدید کسب و کار
بازارهای الکترونیکی
انواع فروشگاههای الکترونیکی
بازارهای الکترونیکی عمومی
دانلود این فایل
استاندارد و ضوابط طراحی هتل با word دارای 110 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد استاندارد و ضوابط طراحی هتل با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی ارائه میگردد
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی استاندارد و ضوابط طراحی هتل با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن استاندارد و ضوابط طراحی هتل با word :
استاندارد و ضوابط طراحی هتل با word
هتل یک واژه فرانسوی و منظور آن مکانی است که تسهیلات لازم برای اقامت کوتاه مدت مسافر را در مقصد یا مسیر حرکت تامین می کند.معادل های فارسی آن عبارت اند از: کاروانسرا، مهمانخانه، مهمان پذیر،زائرسرا و مسافر خانه،که صرفنظر از درجه و کیفیت خدماتی آنها در دنیا پیشینه چندین هزار ساله دارند.این تاسیسات برای کسب و کار و ایجاد درآمد ساخته می شوند، و گرنه اقامت موقت از طریق خیریه، و انواع کم هزینه تری وجود داشته و دارند. میان شیوه مسافرت،سنت و نحوه اقامت موقت رابطه تنگاتنگی وجود دارد.
در قدیم که مردم به دلیل کمبود امکانات کمتر مسافرت می کردند، در مقصد اغلب به منزل خویشان و آشنایان خود فرو می آمدند که این کار در سنت مهمان نوازی ایرانیان همراه با اقتصاد معیشتی آن زمان روش پسندیده و پذیرفته ای بوده است.
اتاق اجاره ای کوتاه مدت در یک واحد مسکونی، چیزی میان مهمان پذیر یا اماکن کم هزینه در ایران و دیگر کشورهاست.این سنت پسندیده در بیشتر روستاها و شهرهای شمالی ایران رایج است و به تقویت بنیه اقتصادی مالک خانه و استفاده بهینه از فضای خالی کمک می کند.در بسیاری از شهرهای توریستی اروپا نیز اجاره دادن اتاق اضافی به توریستها مرسوم است.
در حال حاضر در ایران ایجاد مجتمعهای خدمات رفاهی و بین راهی و کمپینگ جزیی از برنامه زیرساختهای گردشگری است.
هتل به مفهوم یک مجتمع خدماتی با هدف کسب درآمد و سود پدیده تکوین یافته ای است که پیشینه آن به انقلاب صنعتی اروپا بر می گردد،از انقلاب صنعتی تا به امروز دست کم چهار رویداد به رونق صنعت توریسم و هتل سازی و هتل داری کمک کرده است. نخستین عامل، تغییر الگوی تولید و مصرف انرژی از سوختهای گیاهی و حیوانی به زغال سنگ و سپس به انرژی هیدروکربنی از آغاز قرن بیستم( که امکان تحرک انسان را در مقیاس انبوه و سریع فراهم آورد.)ف دوم، تولید انبوه صنعتی و گسترش تجارت، آن هم به مقیاس وسیع.سوم اختراع و رواج خودروی شخصی و ترن و هواپیما و امکان حرکت سریع و آسان تر و نهایتا” افزایش سطح درآمد مردم همراه با کاهش ساعات کار و افزایش اوقات فراغت
متل یا مجتمعهای توریستس بین راهی
امروزه مسافران در مسیر حرکت می توانند در اقامتگاه های بین راهی توقف کنند که متل نامیده شده اند.در گذشته کاروانسراها این نقش را ایفا می کردند.متل از نظر لغوی ترکیبی از هتل و ماشین است.ساده ترین تسهیلات بین راهی قهوه خانه یا رستوران است که گاه تخت برای خوابیدن در اختیار مسافر قرار می دهند.
متل حتی از نظر شکلی هم شباهت بسیار زیادی به کاروانسراهای قدیمی دارد.در کاروانسرا، اتاقهایی که در اختیار مسافر قرار می گرفت دور تا دور محوطه یا حیاطی ساخته می شد که چهاپایان مسافر کش یا بارکش نگهداری یا تیمار می شدند. بهترین متل های امروز دور تا دور یا کنار پارکینگ خودروها ساخته می شوند و دسترسی به اتاق را مستقیما” از پارکینگ میسر می کنند. حتی تشریفات ثبت نام و تسویه حساب مسافر به صورت الکترونیکی انجام می شود و مراجعه مسافر به میز پذیزش ضرورت خود را از دست می دهد. متل بر خلاف هتل از تسهیلات کمتر اما سرعت بیشتری برخوردار است. مسافر میان راهی در جایی توقف می کند که سریع غذا بخورد، استراحت کند و دوباره به راه بیافتد تا در زمان پیش بینی شده به مقصد برسد.مسافر در استفاده از متل حتی همه چمدانهای خود را به اتاق نمی برد، بلکه به بردن یک ساک اکتفا می کند و بقیه اثاث خود را در ماشین باقی می گذارد.به همین دلیل، معمولا” در اتاق متل جایی برای اثاثیه مهمان پیش بینی نمی شود.
اما در هتل، مسافر زمان بیشتری در اختیار دارد و می تواند از همه تسهیلات آن از جمله رستوران، فروشگاهها، سالن ورزشی، آرایشگاه و خشک شویی استفاده کند.
موقعیت مکانی انواع هتل در شکه توریسم
هتل یک واحد اقتصادی است و باید سودآور باشد،مگر اینکه اقتصاد آن به نظام گسترده تری وابسته باشد، مانند هتلی که یک نهاد یا صنعت خاص برای کارکنان و مهمانان خود می سازد و سود دهی مستقیم آن هدف سازنده نیست. اما اگر هتل را یک واحد درآمدزا بدانیم، اقتصاد آن به کل اقتصاد شبکه توریسم گره خورده است و میزان درآمدزایی آن وابسته به رفتار شبکه است و از هر اختلالی که به شبکه وارد شودتاثیر می پذیرد. ذکر دو نمونه از اختلالاتی که به دلیل عوامل فراملی و درونی به شبکه توریسم ایران وارد شده است برای درک این نکته لازم به نظر می رسد.عامل تاثیرگذار برونی را در حال حاظر می توان مشکلات سیاسی ایران با جهان غرب و کاهش سهم ایران از بازار بالقوه توریسم اروپا و آمریکا و حتی خاور دور دانست. نمونه بارز و اخیر عوامل داخلی موثر در سلامت اقتصاد هتلداری، سهمیه بندی بنزین است.هر دو مورد بر ضریب اشتغال هتلها اثر منفی داشته اند. این بحث بسیار مهم ریشه دار و عمیق است. به طور خلاصه می توان اشاره کرد که هرچند هتل سازی و هتلداری یک فعالیت خصوصی است، اما بسترسازی برای صنعت توریسم(ایرانگردی و جهانگردی) در سطح ملی از وظایف دولت و نظام برنامه ریزی است.
نابسامانی در این بسترسازی به عوض رونق توریسم در ایران، به سود رقبای همسایه ما تمام می شود. درآمد حاصل از جهانگردی در کشورهایی که به این صنعت تسلط دارند و می دانند چگونه آنرا اداره کنند با درآمد نفتی ایران رقابت می کند،با این تفاوت که درآمد نفتی متمرکز است، اما درآمد توریستی بین مردم توزیع می شود
جا، ظرفیت و درجه بندی هتل
مجهزترین هتلها قاعدتا” در مراکز شهرهای بزرگ ساخته می شوند، اما ساخت چنین مجتمعهایی در حاشیه شهرها نیز کاملا” متداول است. برای هتلهایی که تسهیلات برگزاری کنفرانس در آنها پیش بینی می شود،یا برای کسانی که از ازدحام مراکز شهری گریزان اند،حاشیه شهرها جای مناسب تری است.امکان یافتن زمین بزرگ تر و ارزان تر برای ساخت پارکینگ و باغ سازی در حاشیه شهرها به مراتب بیشتر از مراکز شهری است.
ظرفیت هتل به کشش بازار توریسم بستگی دارد، تعداد اتاق در یک هتل گاهی به چندین هزار می رسد، که در این صورت هتل خود مانند شهری است که به خدمات متعدد دیگری از جمله دسترسی و حمل و نقل سریع نیاز خواهد داشت.
دانلود این فایل
مقاله هوش هیجانی با word دارای 42 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله هوش هیجانی با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله هوش هیجانی با word
چکیده
فصل اول
مقدمه
سؤالات پژوهش
بیان مسئله
اهمیت پژوهش
هدف از پژوهش
فصل دوم
هوش هیجانی
هوش هیجانی ضعیف و بیماری روانی
هوش هیجانی کاربردی
ابراز هیجانی و پیامدهای سلامت
فرونشاندن هیجانی و پیامدهای سلامت
آموختن تنظیم هیجانات خود برای سلامت بهتر
تأثیر مثبت بر حرفه و تجارب
تأثیر منفی بر کار و تجارت
فصل سوم
تجزیه تحلیل
فصل چهارم
نتیجه گیری
پیشنهاد
منبع
مقدمه
اولین بار در سال 1990 دانشمندی به نام «سالوی» اصطلاح هوش هیجانی را برای بیان کیفیت و درک احساسات فرد، همدردی با احساسات دیگران و توانایی اداره مطلوب خلق و خو به کاربرد و این هوش عاملی است که در هنگام شکست در شخص اینجاد انگیزه می نماید. تئوری هوش هیجانی دیدگاه جدیدی درباره ی پیش بینی عوامل مؤثر بر موفقیت و همچنین پیش گیری اولیه از اختلالات روانی هم فراهم می کند
روانشناسی به نام «لگمن» اظهار دارد که هوش شناختی در بهترین شرایط تنها 20 درصد از موفقیت ها را موجب می شود و 80 درصد از موفقیت ها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موقعیت ها در گروه مهارت های هیجانی است. هوش هیجانی عدم موفقیت با ضریب هوشی بالا و موفقیت غیرمنتظره افراد دارای هوش متوسط را تعیین می کند. افراد باهوش عمومی متوسط هوش هیجانی بالا موفق تر از افراد باهوش عمومی بالا و هوش هیجانی پایین هستند
سؤالات پژوهش
1- هوش هیجانی چیست وجه تأثیری در زندگی روزمره ی افراد دارد؟
2- آیا هوش هیجانی تأثیری در سلامت روانی و جسمی افراد دارد؟
3- می توان گفت که تمام افراد با هوش تحصیلی بالا از هوش هیجانی خوبی نیز برخوردارند؟
4- هوش هیجانی چه مقدار از موفقیت افراد در زندگی را تضمین می کند؟
5- آیا هوش هیجانی تأثیری در زمینه ی کار و تجارت ایجاد می کند؟
بیان مسئله
دروانشناسی معدود زمینه هایی هستند که به اندازه هوش هیجانی علاقه مندی عمومی را برانگیخته باشد. لازم به ذکر است که در پنج سال گذشته هوش هیجانی موضوع پرفروش ترین کتاب ها، مجله ها ومقاله های روزنامه بوده است. بنابراین ما را به بحث درباره ی خود علاقه مند کرد
اکنون ما می خواهیم در این پژوهش به تأثیرات این هوش بر سلامت روانی و جسمی و همچنین کار و تجارت بپردازیم
ما خواستار روشن کردن این نکته نیز هستیم که هوش تحصیلی تا چه حد می تواند با هوش هیجانی وموفقیت افراد ارتباط داشته باشد
اهمیت پژوهش
هوش هیجانی پیش بینی کننده ی موفقیت افراد در زندگی و نحوه برخورد مناسب با استرس ها است. پژوهش و رشد هوش هیجانی از اهمیت زیادی برخوردار است. موارد زیر را می توان به عنوان اهمیت هوش هیجانی بیان نمود
1- ایجاد حس مسئولیت پذیری
2- ایجاد زندگی شاد و با نشاط
3- برخورد با موقعیت های خطرناک
4- ایجاد روحیه همکاری و کمک به دیگران
دانیل لگمن نیز در مورد اهمیت هوش هیجانی چنین می گوید:
زمانی که نسبت مهارت های تکنیکی، IQ و هوش هیجانی را به عنوان اجزای عملکرد مطلوب ارزیابی کردم، اهمیت هوش هیجانی دو برابر سایر عوامل بود. به علاوه ارزیابی من نشان داد که هوش هیجانی نقش بسیار مهمی در بالاترین سطوح کاری دارد یعنی جایی که تفاوت ها در مهارت تکنیکی قابل چشم پوشی است
هدف از پژوهش
هدف ما از تحقیق در مورد هوش هیجانی پی بردن به این نکته است که این هوش تا حدی می تواند در زندگی شخصی فرد نقش ایفا کند همچنین ما خواستار پی بردن به این نکته هستیم که هوش هیجانی چه تأثیری را در عرصه کار و تجارت بر افراد وارد می کند
دانلود این فایل