سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر مستحبها به واجبها زیان رساند ، مستحبها را واگذارید . [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 95 شهریور 31 , ساعت 6:59 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 بررسی چگونگی توانبخشی مغز و اعصاب با word دارای 145 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد بررسی چگونگی توانبخشی مغز و اعصاب با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

 

چکیده
این کتاب راهنما به عنوان یک ابزار دستوری و آموزشی برای کارآموزان توان بخشی سطح متوسط و پرسنل مراقب اولیه تهیه شد و تا از آن در کارشان با افرادی که دچار ضربه مغزی شده اند، خانواده های آنها و اعضای جامعه شان استفاده کنند.
توالی های رایج پزشکی، فیزیکی، شناختی  رفتاری صدمه مغزی یاد آوری شده اند. برای درک بهتر صدمه مغزی و حمایت از پروسه توان بخشی فرد صدمه دیده، کتاب راهنما روی اطلاعات پایه تاکید میکند تا از این طریق به پرستاران و اعضای جامعه که شامل معلمان و کارفرمایان بالقوه میشوند کمک کند.
دستورات ایمنی و راهنمای های مراقبتی تهیه شده اند، و همچنین تکنیک های آموزشی به فرد برای با آزمونی مهارتهای عملکردی در زمینه های حرکتی، ارتباطی و مراقبت شخصی کمک میکند. نویسندگان میدانند که تجهیزات پزشکی ویژه همیشه در دسترس نیستند، بنابراین پیشنهاد میشود که از مواد قابل دسترس برای ساخت وسایلی استفاده کنندکه به پشگیری از ایجاد بد شکلی ها کمک کرده و به فردی که نواقض فیزیکی دارد در انجام فعالیت های روزانه یاری برساند.


لیست مراجع (منابع)
منابع زیر برای توان بخشی افراد ناتوان موثر است. این منابع میتوانند در سازمان بهداشت جهانی(WHO) تهیه شوند.
آموزش در جامعه برای افراد ناتوان، Who1989
این چاپ شامل 35 کتابچه میباشد. معرفی نامه، 4 راهنما و 30 بسته آموزشی.
راهنما و بسته های آموزشی که مربوط به توانبخشی افراد صدمه دیده مغزی است در زیر لیست شده است.
این کتابچه ها به تنهایی موجود نیستند.
راهنمای معلمین مدرسه
راهنمای کمیته توانبخشی جامعه
بسته آموزشی برای اعضا خانواده شخصی که مشکل حرکتی دارد.
. بسته آموزشی 8- اطلاعات راجع به ناتوانی ها و اینکه ما چه کارهایی باید انجام دهیم.
. بسته آموزشی 9- چگونه از بد شکل شدن دست و پای بیمار جلوگیری کنیم.
. بسته آموزشی 10- چطور از زخم شدن پوست بیمار در اثر فشار جلوگیری کنیم.
. بسته آموزشی 12- چطور به شخص  آموزش دهیم از حالت نشسته به حالت ایستاده تغییر وضعیت دهد.
. بسته آموزشی 13- چطور به شخص آموزش دهیم که حرکت کند.
. بسته آموزشی 14- چطور به شخص آموزش دهیم از خودش مراقبت کند.
آموزش برای اعضای خانواده شخصی که دچار حمله میشود:
. بسته آموزشی 21- اطلاعات درباره ناتوانی و آنچه که شما میتوانید انجام دهید.
آموزش برای خانواده کودکی که دچار معلولیت است:
. بسته آموزشی 27- مدرسه
بسته آموزشی برای خانواده شخصی که دچار ناتوانی است:
. بسته آموزشی 29، فعالیت های خانه داری.
. بسته آموزشی 30، جایگزینی شغل

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
چهارشنبه 95 شهریور 31 , ساعت 6:58 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله اثرات وعوامل مؤثر بر طلاق در خانواده ها با word دارای 78 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله اثرات وعوامل مؤثر بر طلاق در خانواده ها با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله اثرات وعوامل مؤثر بر طلاق در خانواده ها با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله اثرات وعوامل مؤثر بر طلاق در خانواده ها با word :

اثرات وعوامل مؤثر بر طلاق در خانواده ها

مقدمه
وقتی که جغد طلاق بر آستانه ی خانه ای نشست و غبار غربت و تنهایی فضای غمگین آشیانه ای را در خود گرفت، جوجه های بی پناه و سرگردان در جستجوی پدر و مادر خویش پرپر می زنند. گاه در دامن مادر می آویزند تا لانه را رها نکند و گاه پدر را صدا می زنند تا برای همیشه ترکشان نگوید، زیرا آنان هنوز در آستانه ی پروازند، هنوز دهان گرسنگی خود را برای غذای محبّت والدین گشوده اند، هنوز گرمای تن مادر را می طلبند تا بال و پر بگشایند و در آسمان پاک و صاف

خوشبختی اوج گیرند و زمزمه صدایشان دشت سرسبز زندگیشان را پراکند، ولی اکنون این جغد طلاق است که بر سرشان فرود آمده و کابوس غربت و اندوه بر چشمان منتظرشان نشسته است. اینک پدر یا مادر کدامیک پرواز را تا انتها به آنان خواهند آموخت؟ کدامیک بال نوازش بر سر این جوجگان بی پناه خواهد گسترد؟ کدامیک فروغ محبّت را به لانه ی تاریک هدایت خواهد کرد؟ و اینها پرسشهایی است که کودک در جستجوی پاسخ آنان است.

او قانون نمی داند، او تنها می خواهد به یک اندازه با هر دوتای پدر و مادر باشد و از رنج بی پدری یا بی مادری به یک میزان افسرده و نگران است.
فراموش نکنیم که طلاق یک فاجعه است امّا اگر تنها راه حل موجود باشد وظیفه داریم اثرات مخرب آنرا به حداقل برسانیم. کودکان قربانیان بلافصل طلاق والدین خویشند. اگر نتوانستیم فضای مطلوب و شادی بخش خانوادگی را برایشان فراهم کنیم دست کم باید بیاموزیم که چگونه آنها را از صدمات ناشی از طلاق تا حد امکان در امان داریم.

طلاق یکی از غامض ترین پدیده های اجتماعی عصر ما را از دیدگاه کسانی که بیش از همه آنها لطمه می بینند بررسی می کند. پدیده طلاق (راه حل) رایج و قانونی، عدم سازش زن و شوهر، فروریختن ساختمان خانواده، قطع پیوند زناشویی و اختلاف ارتباط پدرو مادر با فرزند، توجه اصلی به پیامدهای طلاق و اثرات روحی، عاطفی، اجتماعی و اقتصادی آن بر فرزند است و در کنار آن به علل و موجبات طلاق اشاره ی کوتاهی کرده، سابقه ی طلاق به 20 قرن می رسد. مذاهب عمده همانگونه که در زمینه ی ازدواج و روابط زن و مرد رهنمودها و معیارهایی مقرّر کرده اند به امکان قطع این رابطه و نحوه ی آن نیز پرداخته اند امّا فقط در چند دهه ی اخیر است که طلاق به عنوان یک مسأله ی جدی اجتماع مطرح است.

من با طرح این مسأله و تحقیق در این مورد و با بیان اینکه طلاق بلای خانمان سوز است در صدد بررسی علل و عوامل اصلی این پدیده ی شوم برآمدم تا خوانندگان این تحقیق این مسأله را جدّی تر گرفته و راهکارهای آنرا برای زندگی خود در نظر گیرند تا بتوانند خود را از دام این بلا برهانند.

بیان مسئله: طلاق
طلاق در لغت به معنی گشودن گره و رها کردن است. در فقه اسلامی در تعریف طلاق گفته اند: طلاق عبارتست از زائل کردن قید ازدواج با لفظ مخصوص. (صفائی، امامی، 1372، ص 259).

در حقوق امروز ایران طلاق ممکن است به حکم دادگاه یا بدون آن واقع شود و در تعریف آن می توان گفت: طلاق عبارتست از انحلال نکاح دائم با شرایط و تشریفات خاص از جانب مرد یا نماینده ی قانونی او. بنابراین طلاق ویژه ی نکاح دائم است و انحلال نکاح منقطع از طریق بذل یا انقضاءِ مدت صورت می گیرد. ماده ی 1139 قانون مدنی در این باره می گوید: «طلاق مخصوص عقد دائم است وزن منقطعه با انقضاء مدّت یا بذل آن از طرف شوهر از زوجیت خارج می شود. (همانجا، صص 259-260)

طلاق یکی از آسیب های اجتماعی است که در چند دهه ی اخیر در اکثر کشورهای جهان رشد روزافزونی داشته است. در ایران نیز طبق آخرین آمار مربوط به سازمان ثبت احوال کشور، کل موارد ثبت شده ی طلاق در مناطق شهری و روستایی ایران در سال 1371 معادل 33983 مورد بوده است که این شاخص با حدود 80% افزایش در سال 1380 به 61013 مورد رسیده است. عمق مسأله زمانی آشکار می شود که نتایج پژوهشهای متعدّد داخلی و خارجی در زمینه تأثیرات عمیق روانشناختی، اجتماعی، اقتصادی و حتّی قانونی طلاق بر روی همه ی کسانی که به نحوی در آن درگیر هستند، در نظر گرفته شود.

با این وجود، در جریان زندگی یک زوج، گاه شرایطی پیش می آید که طلاق، این «مکروه ترین حلال خداوند» اجتناب ناپذیر می گردد. در چنین شرایطی همچون هر موقعیت استرس آور دیگری در زندگی، لازم است به مقابله با آن پرداخت و در جهت به حداقل رساندن آسیبها و عوارض ناشی از آن تلاش کرد. در این میان کودکان و نوجوانانی که ناخواسته در معرض این پدیده قرار گرفته و ناچار به سازگارشدن و انطباق با چالشها و تغییرات ناشی از آن می گردند، به لحاظ آسیب پذیری بیشتر، نیاز ویژه ای به توجّه و مراقبت و اقدامهای خاص دارند. (قدیری، 1382، ص1)

چنانچه عملی در زندگی از جانب مرد دیده شود که ادامه ی زندگی زن با او صلاح نباشد یا موجبی در زن باشد که برای مرد ادامه ی زندگی سخت و مشکل باشد، اگر رفع آن علّت ممکن نباشد و مورد و زمینه برای طلاق مهیا باشد، طلاق امری شرعی و بی مانع است. در این مورد زن و شوهر و خانواده ی طرفین از تشدید مسأله باید بپرهیزند و از هرگونه سخن ناروایی نسبت به مرد یا زن یا خانواده ی هر یک از آن دو نفر خودداری کنند.

اختلاف مرد با همسرش اگر علّتی شرعی داشته باشد موجب این نگردد که دیگران یا خود آن دو نفر دچار گناهان زبان از قبیل: غیبت، تهمت و تحقیر و سرزنش و استهزاء گردند، که این گونه گناهان باعث ازدیاد شعله ی کینه ی زن و مرد و خانواده های آنان نسبت به یکدیگر و باعث عذاب انسان در روز قیامت است.
متأسّفانه با پیش آمدن زمینه ی طلاق، درِ غیبت و تهمت و کینه توزی در خانواده ها باز می شود و تعداد زیادی از افراد خانواده دچار این گناهان سنگین و شقاوت بار می گردند.

زن یک وقت زن زندگی نیست و تحمّل او برای مرد بسیار مشکل، یا مرد مردی است که در ضمن عقد شرایطی را با زن امضاء کرده که در صورت عملی نشدن آن شرایط زن حق طلاق داشته باشد و یا بالعکس. در این وقت فقط باید با آرامی و آرامش و بدون آلوده شدن به معصیت، طلاق صورت بگیرد، نه اینکه منجر به جار و جنجال و دعوا و کشیده شدن پای دو خانواده به معرکه و تحقّق همه گونه معصیت حق و آبروریزی برای دو خانواده آبرودار شود. (انصاریان، 1375، صص 533-534).
طلاق می تواند چنان تجربه ی دردناکی باشد که بسیاری از والدین پاسخگویی به نیازهای کودکان خود را درست در زمانی که خودشان به حمایت هیجانی و

توجّه بیشتری نیاز دارند، دشوار می یابند. برای کمک به بچّه هایتان در سازگاری با طلاق، باید یاد بگیرید که احساسات خودتان و شرایط جدید را اداره کنید.
طلاق یک رویداد منحصر به فرد نیست، بلکه فرایندی است که در جنبه های مختلف آن در طول زمان آشکار می گردد و این مستلزم یک رشته تغییرات و سازمان یابیهای مجدّد خانواده می باشد که ممکن است چند سال طول بکشد. با رویدادها و هیجانهایی که به همراه این تغییرات پدید می آیند، نمی توان یک شبه برخورد کرد. سازگاری یافتن برای هر یک از اعضاء خانواده مستلزم زمان است.

جدایی و طلاق می تواند طیف وسیعی از عواطف و هیجانهای مختلف را برانگیزد. شما ممکن است احساسات خشم، انزوا، اضطراب، سرخوشی، افسردگی، گناه، از دست دادن کنترل، ترس، بی کفایتی و ناامنی را تجربه کنید. ممکن است به توانایی خود در برخورد با نیازهای فرزندانتان تردید نمایید، زیرا همزمان با فشار نیازهای خودتان هم مواجه هستید، گاهی اوقات والدین ممکن است احساس کنند که در مورد بچّه هایشان کوتاهی کرده و در ارزشمندی و کفایت خود شک کنند. باید دانست که این هیجانها و دشواریها، بخش طبیعی عبور از جریان جدایی و طلاق محسوب می شوند. (قدیری، 1382، صص 17-18).

تمام و احتمالاً بسیاری از طلاق گرفتن ها راحت و آسان نیست. تعداد اندکی از طلاق ها به رشد متقابل تمام افراد درگیر می انجامد. طلاقی که به طور دوجانبه انتخاب شود و همزمان با رشد زندگی دو طرف به وقوع بپیوندد و به دلایل یکسان به آزادی بیشتر جهت رشد تمام افراد بیانجامد «طلاق بر حق» است. کار

بالینی ام نشان داده که «طلاق برحق» بی نهایت نادر است. «طلاق به ناحق» زمانی که یک یا هر دو طرف احساس درماندگی می کنند، یعنی وقتی که به طور دوجانبه رشدی صورت نمی گیرد، هنگامی که خشم و سرزنش، احساس بی عدالتی و کمبود احترام به خود گریبان گیر هر دو عضو شده است، به نظر می رسد طلاق «به ناحق» برای یکی از والدین یا هر دو رخ می دهد، در حالیکه «طلاق بر حق» به طور دوجانبه انتخاب می شود، تصمیمی که طی زمان و به دلیل واضح و اظهار شده در چهارچوب کل نهاد خانواده تکامل یافته است. (گنجی زاده، 1379، صص 627-628).

 

اثرات و عوارض طلاق:
با اینکه طلاق به حکم ضرورت برای اجتناب از مخاطراتی پذیرفته شده است، مع هذا چون از عوامل گسیختگی و پاشیدگی کانون خانواده است، به ناچار عواقب اجتماعی آنرا باید انتظار داشت، زیرا طلاق در نظر جرم شناسان در واقع از عوامل جرم زا محسوب می شود، میزان طلاق را در یک جامعه می توان به مثابه معیار عدم ثبات و تزلزل اجتماعی تلقی کرد، از نظر جرم شناسان نتایج وخیم طلاق را باید به این شرح بررسی نمود:
1- اثر طلاق در مردان و زنان که فاقد فرزند هستند.
2- اثر طلاق در فرزندان.
3- زیانهای اجتماعی طلاق
در مردان اثرات طلاق این است که آنان را افرادی غیرمتعهّد بار می آورد. آمار جنایی نشان می دهد که تعداد این افراد غیرمتعهّد در میان زندانیان قابل ملاحظه است.
اثر طلاق در زنان بخصوص آنهایی که پناهگاهی ندارند و فاقد استقلال اقتصادی هستند، سخت خطرناک است، زنان مطلقه خیلی دیر به خانه ی بخت دوم پای می گذارند وای بسا که این امید هرگز جامه ی عمل نپوشد و احتمالاً راه را برای انحراف و سقوط آنان بگشاید.
اثر طلاق در فرزندان متعلّق به کانون از هم پاشیده بسیار شدید است و عقده هایی غیرقابل تحمّل و توأم با نفرت در آنان بوجود می آورد که شدیدتر از وضع یتیمی است.
یکی از بزرگترین اثرات منفی طلاق این است که چون بچّه ها اکثراً بعد از طلاق با مادران خود زندگی می کنند، به دلیل ناآگاهی و بی تجربگی از روشهای بسیار غلطی استفاده می کنند. به این معنی که پدر فرزندشان را مانند یک دیو به آنها معرّفی می کنند، آنها معمولاً به خاطره هایی که با پدر داشته اند رنگ غم می دهند و خویش را بی گناه و معصوم جلوه می دهند غافل از این که هر کودکی نیازمند آن است که پدر و مادر خود، هر دو را با ارزش بداند و در غیر این صورت متوجّه می شود که خودش نیز بی ارزش است. (مهدیخان، 1382، ص 78).

کودکانی که به خاطر ناآرامی در خانه و جدایی با والدین خود دچار بزهکاری می شوند، آنها باید درکانون اصلاح و تربیت کودکان پرورش داده شوند تا راه و رسم صحیح زندگی کردن را بیاموزند. جمعی اعتقاد دارند که اصلاح بزهکار و بزهکاری بسیار دشوار است. زیرا کودک بزهکار سبک و شیوه ای که برای زندگی در پیش گرفته برایش لذّت بخش است چون نیازهایش را ارضا می کند.

کانون باید به عنوان خانه و معلّم و مدرسه ای مطلوب تلقی شود تا تجارب تلخی را که طفل بزهکار کسب کرده جبران کند و اینجاست که عظمت کار و ظرافت رفتار مسئولان کانونها نمایان می شود. (آریا شمس مستوفی، 1376، ص 129).
آثار اجتماعی طلاق

انسان به خاطر این زاده شده است که سعادتمند باشد؛ آمده است تا دیگران را خوشبخت سازد. خودخواهی همسری را که برای آسودگی خود مایل به انحلال خانواده است، تکلیف او را در تأمین سعادت همسر و فرزندان محدود می کند.
در برابر حقّی که او برای تأمین آسایش خود دارد، فرزندان او نیز حق دارند که آسوده به سر برند. مسئول زندگی و تأمین سعادت کودکان و خانواده ی او است و این تکلیف باید بر هوس ها و مقدّم داشته شود.

کودکی که به خاطر جدایی پدر و مادر ناچار است تا یکی از این دو محبّت را از دل بیرون کند در واقع نیمی از دنیای خود را تمام شده می داند. بیشتر این کودکان از داشتن مربّی دلسوز محروم می مانند و آمار نشان می دهد که پدر و مادر 70 درصد از جوانان مجرم از هم جدا شده بوده اند. کدورتهای خانوادگی، اگر ناپایدار و به قصد بر هم زدن پیوند زناشویی نباشد، همیشه قابل جبران است، ولی انحلال خانواده دری است که به هیچ دارویی درمان نمی شود.

پیش بینی طلاق، نه تنها از روابط آزاد زن و مرد نمی کاهد، آنرا ترویج نیز می کند. زیرا همسری که با دیگری رابطه دارد همیشه امیدوار است که روزی هوس خویش را به لباس قانونی و مشرووع درآورد و با عاشق خود خانواده ی دیگری تشکیل دهد. پس در تصمیم خود استوارتر می شود، به عشق ناپاک دامن می زند و برای اینکه مانعی در سر راه نداشته باشد، از بچّه دار شدن نیز می گریزد، یعنی اخلاق عمومی را به فساد و تباهی می کشد و با محدود کردن نسل، از اقتدار ملّی و اقتصادی کشور نیز جلوگیری می کند.

برای نتیجه گیری از این بحث، باید دانست که دلیل هر دو دسته با پاره ای از حقیقت همراه است ولی هیچکدام قاطع به نظر نمی رسد. انسان ها از حیث عواطف با هم برابر نیستند و روابط اجتماعی چندان پیچیده و مبهم است که هیچگاه نمی توان به عدالت مطلق رسید. بنابراین، قانون عمومی و نوعی هر اندازه که متکی بر حقیقت باشد، همیشه عدالت را حفظ نمی کند.

باید به اخلاق روی آورد و تمهیدی اندیشید که مردم اعتبار و اهمیت خانواده را در دل احساس کنند؛ زن و مرد در روابط خود جانب انصاف بدارند و همه ی نیکی ها را برای خود نخواهند.

قانون نیز در راه رسیدن به این مقصود مؤثر است. باید در استقرار خانواده کوشید، ولی حفظ سلّول فاسد نیز ثمری برای جامعه ندارد. پیش بینی طلاق به عنوان امری مکروه ولی لازم مفید است امّا باید موارد آن در چهارچوب اخلاق و باورهای عمومی، محدود باشد.
محاکم نبایستی، بازیچه دست وکلای طرفین و حیله های حقوقی ایشان شوند، یا امر طلاق را به عنوان چشم دعاوی بی اهمیت نگرند. باید دید در هر مورد خاص عدالت چه اقتضاء دارد و محرک رجوع به دادگاه چیست و حکم به جدایی مصلحتی را رعایت می کند یا مفسدتی به بار می آورد. (کاتوزیان، 1376، صص 312، 314).

عوامل موثر بر طلاق:
وقتی دختر و پسری در جوانی با داشتن عشق فراوان نسبت به یکدیگر با بستن عقد ازدواج، کانونی گرم به نام خانواده را تشکیل می دهند، هیچگاه تصوّر نمی کنند که روزی ممکن است مشکلات زندگی چنان بر آنها غلبه کند و شرایطی بر آنها تحمیل شود که باعث شود در خطر است طلاق داده و زندگی عاشقانه ی خود را به پایان برساند. چه اتّفاقی پیش می آید که تمام آرزوهای دو نفر از هم می گسلد و زندگی آنها قبل از موعد خود می پاشد. در این تحقیق به این موضوع می پردازیم.

به گفته ی کارشناسان ازدواج هایی که در آنها هماهنگی بیشتری میان زوجین وجود دارد موفق ترند و کمتر به طلاق می انجامند. تشابهاتی مانند طبقه اجتماعی، سطح تحصیلات، سطح هوش، هم نژاد بودن، دین مشابه داشتن، هم زبان بودن و; یک ازدواج موفّق را رقم می زند.
تفاوت طبقاتی یکی از عواملی است که با امکانات اجتماعی؛ معمولاً دیدگاه های مختلفی را به وجود می آورد. البته اگر دو نفر، آن اندازه از آگاهی لازم برخوردار باشند که این تفاوتها را به رسمیت بشناسند ازدواجشان معنی ندارد.

دکتر آقاجانی، جامعه شناس معتقد است: «طلاق به عنوان مسأله ی اجتماعی یکی از مهمترین پدیده های حیات انسانی است. می توان گفت کمتر پدیده ی اجتماعی به پیچیدگی طلاق وجود دارد. علل و عوامل طلاق متفاوتند و این علل و عوامل یا در لایه های عمیق اجتماعی قرار دارند یا در لایه های ظاهری، امّا باید توجّه داشت که درک، فهم و تفسیر لایه های عمقی کار پیچیده ای است.»

دکتر آقاجانی علل و عوامل تأثیرگذار در طلاق را اینگونه بیان می کند:
1- عدم تفاهم و توافق اخلاقی 2- ناسازگاری و عدم سازش
3- بداخلاقی و بدرفتاری 4- خشونت (کتک زدن)

5- تفاوت و تضاد در زندگی 6- تفاوتهای فرهنگی
7- سوءِ ظن 8- اعتیاد
9- عدم شناخت و درک یکدیگر 10- ازدواج دوم

11- دخالت دیگران در زندگی 12- اختلاف سن
13- عدم علاقه 14- بیماری روحی
15- بیکاری 16- عدم توافق در مسائل جنسی (زناشویی)
17- ازدواج اجباری

البته از دیدگاه دکتر آقاجانی در میان طبقات مختلف اجتماعی (بالا، متوسط، پایین)، تفاوتهای اساسی در علّت طلاق وجود دارد. به طور مثال، در طبقه ی پایین جامعه، مهمترین علّت طلاق مشکلات مالی عنوان می شود و بیکاری و ندادن نفقه، اعتیاد، خشونت و بداخلاقی و بدرفتاری از جمله دیگر علل طلاق است.

راه حل مسئله
اگر به نظر می رسد که خانواده ی همسرتان، تقاضاهایی بیش از سهم واقعی شان در مورد تصمیم گیری، توجّه یا پول دارند یا احترامی را که حق شماست به شما نمی گذارند و با این کار دارند ازدواج شما را خراب می کنند، مؤثرترین استراتژی این است که از میدان مبارزه عقب نشینی کنید.
احترام به والدین همسرتان در جشن های تولّد و تعطیلات، امری ضروری است امّا شما ناچار نیستید آنها را دوست داشته باشید و یا تحسینشان کنید یا با آنها رقابت کنید. اگر دوست دارید وقت بیشتری را با همسرتان بگذرانید، این موضوع را به او بگویید امّا حرفی راجع به زمانی که او آزادانه با برادرش می گذراند نزنید. اگر از دست پدرشوهر عیب جوی خود عصبی هستید، از او فاصله بگیرید امّا اصرار نداشته باشید که شوهرتان طرف شما را بگیرد. اگر برادر شوهرتان بی خبر به خانه ی شما می آید به او بگویید لازم است قبل از آمدن تلفن بزند امّا از شوهرتان نخواهید که عذری از جانب شما بیاورد.

آیا به خانواده ی همسرتان برمی خورد اگر از همراهی با برنامه ریزی های آنها خودداری کنید؟ امّا این شما هستید که باید بین رنجاندن آنها یا احساس اینکه نظرشان را به شما تحمیل کرده اند، یکی را انتخاب کنید. حتّی اگر همسرتان از نوع برخورد شما با خانواده اش حمایت نمی کند، او نمی تواند این روابط را برای شما به شکلی حسنه درآورد، او باید مراقب بهبود بخشیدن به روابط خودش با خانواده ی شما باشد.

این به نفع شماست که بگذارید همسرتان خودش مسایلش را با خانواده اش حل کند، زیرا مشکلات حل نشده ی خانوادگی می توانند به سرعت به ازدواج شما راه یابند و هر زمان که به نظر می رسد خانواده های شما بر سر راه روابط شما قرار گرفته اند؛ این نکته را به خاطر بسپارید: جدا از هر کاری که آنها انجام می دهند که مشکلی در ازدواج شما ایجاد می کند، هدیه ای هم به شما می دهند که ازدواجتان را ممکن می سازد. آ‹ها با شما یاد داده اند که چگونه عشق بورزید.
شاید عمیق ترین تأثیر خانواده ما بر روی ازدواجمان، در مورد انتخاب همسرمان باشد. فروید و دیگران در مورد نقش خودآگاه بر عشق و ازدواج بسیار نوشته اند، امّا شاید امروزه مفیدترین بحث در این مورد را دکتر هارویل هندریکس مطرح کرده باشد، بر طبق تئوری تصویر او، هر یک از ما تصوّری نیمه هوشیار از یک همسر ایده آل در ذهن داریم که طرح آن از خصوصیات منفی و مثبت والدین ما نشأت گرفته است. این مطلب توضیحی است برای اینکه چرا شما همان خلق و خوی انفجاری که در پدرتان وجود داشت و شما از آن فراری بودید و می ترسیدید، در شوهرتان هم وجود دارد، یا اینکه چرا ترفیع شما احساس تنها ماندن را در شوهرتان بیدار می کند، درست همان احساسی را که زمانی که مادرش سرکار برگشت و او را به یک پرستار سپرده داشت.

مواردی این چنینی از کودکی ما می تواند عامل جدال زناشویی امروز ما باشد. اگرچه معمولاً ما آنرا درک نمی کنیم ، سعی کنید در مورد رفتارهایی که در والدین تان مورد تحسین یا نفرت شما بود فکر کنید، اگر هر دوی شما از صدمات روحی دوران کودکی خود آگاه شوید و در مورد آنها با هم صحبت کنید، بهتر می توانید همسر خود را درک کنید و قدر او را بفهمید.

اهمیت و ضرورت تحقیق:
اهمیت از لحاظ علمی:
طلاق در بسیاری از موارد ضروری است و زوجین ناگزیر به قبول این امر هستند. ولی در اغلب موارد جداییها در نتیجه ی توقّعات بیجای احساسی، اقتصادی و عاطفی زوجین از دیگر، سوءِ ظن و بدبینی بی مورد، نداشتن صبر و گذشت در زندگی، حسادت بیش از حد زن و شوهر، پرخاشگری و تند خویی زن یا مرد و غرور و خودخواهی بی مورد صورت می گیرد. بدیهی است درگیریهای خانوادگی و مشاجره های پدر و مادر در حضور فرزندان تأثیرات روحی شدیدی بر کودکان و نوجوانان ناظر بر صحنه می گذارد و در رفتارهای پرخاشگرانه کودکان و نوجوانان اثر مزمن بر جای خواهد گذاشت.

آنچه از پژوهش ها در امر طلاق بر می آید این است که دختران خانواده های تک سرپرست یعنی آنها که فقط با پدر یا مادر به سر می برند در معرض عوارض نامطلوبی چون انحرافات، ازدواج زودرس، فرار از خانه و ترک تحصیل قرار دارند. این امر در مورد گروه های اجتماعی و طبقاتی نیز صدق می کند.
اکثر قربانیان طلاق که همان کودکان و نوجوانان هستند به مادران خود بیشتر نزدیک هستند تا پدر. زیرا پدر جدا شده از مادر با بچّه های خود مثل یک خویشاوند رفتار می کند تا فرزند. حال آنکه مادر هرگز از کودکش فاصله نمی گیرد و مهر و محبت و احساس مادری را زیر پا نمی گذارد. البته وقتی پای نامادری و ناپدری به میان می آید تحوّل و پیچیدگی خاصی در زندگی کودکان و نوجوانان به وجود می آید.

آشنایی کودک و نوجوان با بستگان جدید، خواهرها، برادرها، دایی ها و عموهای ناتنی گرچه گستره ای از دنیای تازه و متفاوت به وجود می آورد ولی اغلب فرزندان در جوار ناپدری و نامادری احساس شادمانی و خوشبختی نمی کنند، گرچه ممکن است زن یا شوهر با همسر جدید خود کاملاً خوشبخت باشند.
در کشور ما بیشتر بچه های فراری و نوجوانان ساکن در کانون اصلاح و تربیت را قربانیان طلاق تشکیل می دهند. بهتر است برای ساماندهی به وضعیت زندگی کودکان و نوجوانان تک سرپرست که ناگزیرند زیر نظر پدر یا مادر خود زندگی کنند «واحد مددکاران ویژه طلاق» تشکیل شود تا قبل از صدور حکم، پدران و مادران را در اعمال و رفتاری که باید بعد از طلاق با فرزندان خود داشته باشند توجیه کنند. به پدران و مادران بایستی آموزش داده شود که از بدگویی و بازگویی عیوب و نقایص یکدیگر پیش فرزندان خود (بعد از اجرای حکم طلاق) احتزاز نموده و مظلوم نمایی نکنند، چون فرزند باید واقعیت جدایی پدر و مادر را به عنوان یک الزام و ضرورت زندگی پذیرا باشد و جایگاه حرکت متقابل پدر و مادر را حفظ کند.

تداوم ارتباط و تماس مددکاران ویژه طلاق با خانواده فرزندان تک سرپرست برای بررسی و حل مشکلات روانی- اجتماعی در سالهای بعد از طلاق ضرورت دیگری است که از معضلات و نارساییهای کودکان جلوگیری می کند.
بدیهی است گروه مددکاران ویژه طلاق باید دوره های کوتاه مدّت روان شناسی کودک، روانشناسی خانواده و روانشناسی اجتماعی را بگذرانند و با مسائل بزهکاری و ناهنجاریهای کودکان و نوجوانان آشنا شوند. (شمس مستوفی، 1376، صص 98-101).

اهمیت تحقیق از لحاظ اجتماعی:
انسان به خاطر این زاده نشده است که سعادتمند باشد؛ آمده است تا دیگران را خوشبخت سازد. خودخواهی همسری را که برای آسودگی خود مایل به انحلال خانواده است، تکلیف او در تأمین سعادت همسر و فرزندان محدود می کند.
در برابر حقّی که او برای تأمین آسایش خود دارد، فرزندان او نیز حق دارند که آسوده به سر برند. مسئول زندگی و تأمین سعادت کودکان و خانواده او است و این تکلیف باید بر هوس ها مقدّم داشته شود.

کودکی که به خاطر جدایی پدر و مادر ناچار است تا یکی از این دو محبّت را از دل بیرون کند، در واقع نیمی از دنیای خود را تمام شده می داند. بیشتر این کودکان از داشتن مربّی دلسوز محروم می مانند و آمار نشان می دهد که پدر و مادر 70 درصد از جوانان مجرم از هم جدا شده بودند. کدورتهای خانوادگی، اگر ناپایدار و به قصد برهم زدن پیوند زناشویی نباشد، همیشه قابل جبران است ولی انحلال خانواده دری است که به هیچ دارویی درمان نمی شود.

پیش بینی طلاق، نه تنها از روابط آزاد زن و مرد نمی کاهد، آنرا ترویج نیز می کند. زیرا همسری که با دیگری رابطه دارد همیشه امیدوار است که روزی هوس خویش را به لباس قانونی و مشرووع درآورد و با عاشق خود خانواده ی دیگری تشکیل دهد. پس در تصمیم خود استوارتر می شود، به عشق ناپاک دامن می زند و برای اینکه مانعی در سر راه نداشته باشد، از بچّه دار شدن نیز می گریزد، یعنی اخلاق عمومی را به فساد و تباهی می کشد و با محدود کردن نسل، از اقتدار ملّی و اقتصادی کشور نیز جلوگیری می کند.

برای نتیجه گیری از این بحث، باید دانست که دلیل هر دو دسته با پاره ای از حقیقت همراه است ولی هیچکدام قاطع به نظر نمی رسد. انسان ها از حیث عواطف با هم برابر نیستند و روابط اجتماعی چندان پیچیده و مبهم است که هیچگاه نمی توان به عدالت مطلق رسید. بنابراین، قانون عمومی و نوعی هر اندازه که متکی بر حقیقت باشد، همیشه عدالت را حفظ نمی کند.

باید به اخلاق روی آورد و تمهیدی اندیشید که مردم اعتبار و اهمیت خانواده را در دل احساس کنند؛ زن و مرد در روابط خود جانب انصاف بدارند و همه ی نیکی ها را برای خود نخواهند.

قانون نیز در راه رسیدن به این مقصود مؤثر است. باید در استقرار خانواده کوشید، ولی حفظ سلّول فاسد نیز ثمری برای جامعه ندارد. پیش بینی طلاق به عنوان امری مکروه ولی لازم مفید است امّا باید موارد آن در چهارچوب اخلاق و باورهای عمومی، محدود باشد.
محاکم نبایستی، بازیچه دست وکلای طرفین و حیله های حقوقی ایشان شوند، یا امر طلاق را به عنوان چشم دعاوی بی اهمیت نگرند. باید دید در هر مورد خاص عدالت چه اقتضاء دارد و محرک رجوع به دادگاه چیست و حکم به جدایی مصلحتی را رعایت می کند یا مفسدتی به بار می آورد. (کاتوزیان، 1376، صص 312، 314).

اهمیت تحقیق از لحاظ شخصی:
به نظر من طلاق فاجعه ای است که کانون محبّت خانواده را از هم می پاشد و پدر و مادر را از هم جدا می کند که این برای آینده ی فرزندان بسیار خطرناک است چه بسا که فرزندان به انحراف ممکن است کشیده شوند و آینده ی آنها رو به تباهی رود.
من به این دلیل این موضوع را انتخاب کردم که نه تنها خودم تجربه ی بسیار از این تحقیق کسب کنم بلکه کسانی هم که این تحقیق را مطالعه می کنند خود را با این پدیده آشنا سازند تا در آینده دچار مشکل نشوند و با خواندن این کار به آنها کمک شود تا به خوشبختی برسند و با دید باز زندگی آینده خود را شروع کنند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
چهارشنبه 95 شهریور 31 , ساعت 6:58 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 تحقیق لیزر چیست با word دارای 51 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق لیزر چیست با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق لیزر چیست با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن تحقیق لیزر چیست با word :

 

نور چهار مشخصه اصلی دارد:

 

الف- طول موج(length wave) : فاصله بین دو نقطه یکسان موج می‌باشد که مشخص‌کننده رنگ موج است. با تعیین رنگ انرژی و طول موج می‌توان یک موج را نسبت به دیگر موجها سنجید. بعنوان مثال طول موج‌های کوتاه در طیف مرئی در ناحیه آبی و فوق بنفش قرار می‌گیرد.در حالیکه رنگ قرمز دارای طول موجهای بلندتری می‌باشد. فاصله بین این قله‌های موج آن چنان کوچک است که واحد آن را نانومتر( ده به توان منفی نه) یا میکرون( ده به توان منفی شش) قرار داده‌اند.

تشعشع الکترومغناطیسی طیف طولانی از موج‌های بلند رادیویی تا طول موج‌های کوتاه اشعه ایکس را شامل می‌شود.

ب- فرکانس(Frequency) : فرکانس طول موج تعداد موج‌های عبور کرده از یک نقطه در یک فاصله زمانی مشخص می‌باشد. واحد آن سیکل بر ثانیه یا هرتز Hz می‌باشد. فرکانس و طول موج به سرعت موج وابسته‌اند.

طول موجهای بلندتر از قبیل نور قرمز در فرکانس‌های پائین‌تر از نور آبی قرار دارند ولی فرکانس در کل خیلی بالا است( ده به توان چهارده هرتز).

ب-  (Velocity) : سرعت موج تعیین‌کننده تندی عبور موج از یک محیط مشخص می‌باشد. بعنوان مثال سرعت عبور نور در خلاء سیصدهزار کیلومتر در ثانیه می‌باشد. سرعت در محیط‌هایی مثل شیشه یا آب کاهش می‌یابد.

ت: دامنه(Amplitude) : دامنه یا شنت موج با ارتفاع یا بلندی(height) میدان الکتریکی یا مغناطیسی مشخص می‌شود.

برهم کنش نور یا ماده (interaction of light with matter)

از آنجا که نور دارای میدان الکتریکی و مغناطیسی می‌باشد این میدانها با ماده برهم کنش نشان می‌دهند. میدان مهم میدان الکتریکی است چون با الکترونهای کوچک که در ترکیبات مواد شرکت دارند برهم کنش دارد. این الکترونها همصدا و همآهنگ با موج نور وارده نوسان می‌نمایند و می‌توانن تأثیر یا تغییر در عبور نور از یک ماده به چند طریق انجام دهند:

پخش‌کردن(Scsttering) موج نور از مسیر اصلی منحرف می‌شود.

2- انعکاس(Reflection) موج به داخل محیطی خارج از ماده برمی‌گردد.

3- انتقال(Transmission) : موج از یک ماده یا کمترین تغییر شدت عبور می‌نماید.

4- جنب(Absorption) مهمترین پروسه در خیلی جاها جذب می‌باشد که انرژی موج نور در ماده باقی می‌ماند. مقدار زیادی از انرژی باعث ایجاد حرارت و تغییر در خواص ماده می‌شود.

 

تولید نور Generation of light

 

چندین فرآیند تعیین‌کننده طیف نور باعث ایجاد تشعشع الکترومغناطیسی می‌شوند.

طیف تشعشع: طیف نوری که از یک جسم ساطع می‌شود شامل رنگها یا نوارهای رنگی جدا از هم می‌باشد. این از طبیعت تولید نور برمی‌خیزد و نشانه آن است که انرژی نورانی ساطع‌شده از آن جسم دارای مقداری مشخص می‌باشد.

انرژی تمام سیستمها کوانتابی می‌باشد که این انرژی می‌تواند در بسته‌های جدا از هم جذب یا آزاد شود انرژی سیستم پس از آنکه انرژی جذب سیستم افزایش می‌یابد و در مرحله بعدی آن انرژی آزاد می‌شود مدتی که این انرژی آزاد می‌شود راندوم یا اتفاقی بوده که نشر خودبخودی نامیده می‌شود.

انرژی را می‌توان توسط جریان الکتریکی، نور از منبع خارجی، واکنش شیمیایی یا گونه‌های دیگر به سیستم وارد نمود. بهرحال مشخص شده‌است که یک موج  وارده که دارای انرژی معینی است می‌تواند آزادشدن موجها را از سیستم برانگیخته تحریک کند و باعث آزاد نمودن دو موج می‌شود. به این حالت نشر برانگیخته می‌گویند. این موجها خواص مهمی دارند.

1- همدوس(Coherent) : موجها به صورت همآهنگ هستند.

2- تک رنگ(Monochromatic) : موجها دارای رنگ یکسانی هستند.

3- شدت بالا(High Intensity) : اگر ما به مقدار کافی از این نورهای همدوس(Coherent) تولید کنیم شدت این بسیار بالاتر از منبع نور غیرهمدوس است.

4- واگرایی کم (Low divergence) :لیزر را در مقایسه با نور غیرهمدوس بوسیله لنز تا قطرهای خیلی کمتری می‌توان باریک نمود.

5- طبیعت ضربانی(Pulsed nature): چون انرژی ورودی را در لیزر می‌توان کنترل نمود انرژی خروجی نیز به دنبال آن تغییر می‌یابد. بنابراین اگر برانگیختگی لیزر با پالسهای کوچک انجام شود لیزر با پالسهای کوچک تولید خواهد شد. این خاصیت خیلی مهم است.

* لیزر مخفف عبارتlight amplification by stimulated emission of radiation می‌باشد و به معنای تقویت نور توسط تشعشع تحریک شده است.

* اولین لیزر جهان توسط مایمن اختراع گردید و از یاقوت در آن استفاده شده بود در سال 1962 پروفسور علی جوان اولین لیزر گازی را به جهانیان معرفی نمود و بعدها نوع سوم و چهارم.

* لیزرها که لیزرهای مایع و نیمه رسانا بودند اختراع شدند. در سال 1967 فرانسویان توسط اشعه لیزر ایستگاههای زمینی‌شان دو ماهواره خود را در فضا تعقیب کردند بدین ترتیب لیزر بسیار کاربردی به نظر آمد.

* نوری که توسط لیزر گسیل می‌گردد در یک سو و بسیار پرانرژی و درخشنده است که قدرت نفوذ بالایی نیز دارد بطوریکه در الماس فرو می‌رود. امروزه استفاده از لیزر در صنعت بعنوان جوش آورنده فلزات و بعنوان چاقوی جراحی بدون درد در پزشکی بسیار متداول است.

لیزرها سه قسمت اصلی دارند: 1- پمپ انرژی یا چشمه انرژی: که ممکن است این پمپ اپتیکی یا شیمیایی و یا حتی یک لیزر دیگر باشد.

ماد پایه و فعال که نام‌گذاری لیزر بواسطه ماده فعال صورت می‌گیرد.

مشدد کننده اپتیکی: شامل دو آینه بازتابنده کلی و جزئی می‌باشد.

 

طرز کار یک لیزر یاقوتی: 

 

پمپ انرژی در این لیزر از نوع اپتیکی می‌باشد و یک لامپ مارپیچی تخلیه است(flash tube) که بدور کریستال یاقوت مدادی شکل پیچیده شده (ruby) کریستال یاقوت ناخالص است و ماده فعال آن اکسید برم و ماده پایه آن اکسید آلومینیوم است.

بعد از فعال شدن این پمپ انرژی کریستال یاقوت نورباران می‌شود و بعضی از اتمها را در اثر جذب القایی -          Stimulated

absorption برانگیخته کرده و به ترازهای بالاتر می‌برد.

پدیده جذب القایی: اتم برانگیخته = اتم + فوتون

با ادامه تشعشع پمپ تعداد اتمهای برانگیخته بیشتر از اتمهای با انرژی کم می‌شود به اصطلاح وارونی جمعیت رخ می‌دهد طبق قانون جذب و صدور انرژی پلانک اتمهای برانگیخته توان نگهداری انرژی زیادتر را نداشته و به تراز با انرژی کم بر می‌گردند و انرژی اضافی را به صورت فوتون آزاد می‌کنند که به این فرایند گسیل خودبخودی گفته می‌شود ولی از آنجایی که پمپ اپتیکی مرتب به اتمها فوتون می‌تاباند پدیده دیگری زودتر اتفاق می‌افتد که به آن گسیل القایی- Stimulated emission گفته می‌شود همانطور که در شکل انیمیشن زیر می‌بینید وقتی یک فوتون به اتم برانگیخته بتابد آن را تحریک کرده و زودتر به حالت پایه خود برمی‌گرداند.

گسیل القایی: اتم + دو فوتون = اتم برانگیخته + فوتون

این فوتونها دوباره بعضی از اتمها را برانگیخته می‌کنند و واکنش زنجیروار تکرار می‌شود.

بخشی از نورها درون کریستال به حرکت در می‌آیند که توسط مشددهای اپتیکی درون کریستال برگرداننده می‌شوند و این نورها در همان راستای نور اولیه هستند بتدریج با افزایش شدت نور لحظه‌ای می‌رسد که نور لیزر از جفتگر خروجی با روشنایی زیاد بطور مستقیم خارج می‌شود.

اسحاق نیوتن در سال 1672 نظریه ذره‌ای بودن نور را ارائه داد وی معتقد بود که یک منبع نور ذرات نور را با سرعت ثابت روی خط راست گسیل می‌کند و هنگامی که این ذرات به شبکیه چشم برخورد نمایند چشم قادر به دیدن خواهد بود وی برای اثبات نظریه خود آزمایش اتاق تاریک را انجام داد بعدها انیشتن نیز با آزمایش اثر فتوالکتریک و معرفی فوتون بعنوان ذرات نور مهر تائیدی بر نظریه ذره‌ای نیوتن زد.

نظریه موجی نور: کریستال هویگنس فیزیکدان هلندی ماهیت نور را موجی دانست و پخش و بازتابش نور و شکست نور را نشانه موجودبودن نور می‌دانست سپس توماس‌یانگ با استفاده از مایش پراش نور در شکاف مضاعف توانست طول موج را اندازه‌گیری نماید و بین ترتیب ماهیت موجی نور نیز اثبات گردید.

 

جنس امواج نور:

 

امواج نور از نوع الکترومغناطیسی است که برای انتشار احتیاج به محیط مادی ندارد یک موج الکترومغناطیسی ترکیبی است از دو میدان عمود بر هم الکتریکی و مغناطیسی که در شکل زیر به ترتیب با موجهای زردرنگ و آبی نشان داده شده‌است.

 

 

 

خواص امواج الکترومغناطیسی نوری:

 

1- نور در خلاء دارای سرعت ثابت 300000 کیلومتر بر ساعت هستند که بالاترین سرعت است.

2- نورهای مختلف دارای طول موجهای مختلف و شدت نور متفاوت هستند.

3- سرعت نور در محیط‌های شفاف مختلف تغییر می‌کند.

طیف الکترومغناطیسی نور سفید:

همانطور که در شکل زیر دیده می‌شود نور قرمز دارای بیشترین طول موج 700 نانومتر و نور بنفش دارای کمترین موج 400 نانومتر می‌باشد.

 

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
چهارشنبه 95 شهریور 31 , ساعت 6:58 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله شناسایی موثرترین روش تامین مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با word دارای 9 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله شناسایی موثرترین روش تامین مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله شناسایی موثرترین روش تامین مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله شناسایی موثرترین روش تامین مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با word :

چکیده

ایجاد و توسعه روزافزون بنگاههای اقتصادی نیازمند تامین منابع مالی قابل ملاحضه است. از آنجایی که یکی از اهداف مهم مدیریت و تصمیمات سرمایه گذاری، حداکثر نمودن ثروت سهامداران است، مدیران به دنبال یافتن راههای تامین منابع مالی برای رسیدن به این هدف هستند. بدین منظور در این پژوهش سعی گردیده که به شناسایی موثرترین روش تامین مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش بشA بپردازیم.

روش پژوهش حاضر قیاسی- استقرایی، بدین معنی که چارچوب نظری و پیشینه پژوهش از راه مطالعات کتابخانه ای، مقالات و سایتها بصورت قیاسی و جمع آوری دادهها برای تایید یا رد فرضیه ها از استدلال استقرایی استفاده میشود.

همچنین پژوهش مورد نظر از لحاظ اینکه بر پایه داده ها ی واقعی صورت میگیرد از جمله تحقیقات تجربی است.در این تحقیق بعد از جمع آوری نظرات کارشناسان مالی و خبره سازمان بورس اوراق بهادار تهران به وسیله پرسشنامه طراحی شده بر اساس روشهای تامین مالی که شامل انتشار سهام، انتشار اوراق مشارکت، وام بانکی، که همگی جزء منابع خارجی هستند و منابع داخلی است. و همچنین فاکتورهای موثر بر آن ها شامل: ریسک، بازدهی، نقدشوندگی، سود
نقدی و نرخ رشد در نظر گرفته شده است.و گزینههای تحقیق نیز بر اساس روش فرآیند تجزیه و تحلیل شبکهجبشAض و با استفاده از نرم افزارکغپطکططکخ طکژأح روشهای تامین مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس

اوراق بهادار تهران اولویت بندیشود می . بر اساس نتایج بدست آمده منابع داخلی مهمترین منبع تامین مالی انتخاب شده است.

واژگان کلیدی: بورس اوراق بهادار، شرکتهای سرمایهگذاری، منابع مالی، نهادهای مالی، بشA

مقدمه

نحوه تامین مالی بر حسب شرایط اختصاصی و یا محیط فعالیت شرکتها متفاوت و در برخی موارد با محدودیتهای جدی و مشکلات فراوان همراه است.

شناسایی و انتخاب منابع تامین مالی، توان شرکتها در نیل به هدفهای استراژیک را تقویت میکند.[1]

تصمیمات تأمین مالی که در نهایت بافت یا ساختار مالی شرکت را تعیین می کند از اهمیت چشمگیری برخوردار است. زیرا چنین تصمیماتی منجر به دستیابی یا عدم دست یابی شرکت به ساختار مالی بهینه میگردد. ساختار مالی بهینه موجب حداقل نمودن هزینه تأمین مالی یا هزینه سرمایه و به تبع آن افزایش ارزشسهام شرکت میگردد. بنابراین با توجه به اهمیت دستیابی به ساختار مالی بهینه یا مطلوب ، باید دید که شرکتها چگونه و از چه راهی می توانند به این مهم دست یابند .[2]

مؤسسات و بنگاههای اقتصادی به ویژه فعالان در بخش صنعت، برای ادامهی حیات و فعالیتهای تولیدی خود و همچنین توسعهی فعالیتھا، به سرمایهھای کلان نیاز دارند. همچنین، این مؤسسات و بنگاههای اقتصادی برای تأمین سرمایهی مورد نیاز خود وابستگی شدیدی به بازارهای مالی دارند. نقش این بازارها در اختیار گذاشتن سرمایههای لازم برای مؤسسات و شرکتها است .[3]

شرکتها در تصمیمات تامین مالی، با دو منبع تامین مالی داخلی و تامین مالی خارجی رو به رو هستند.

منابع مالی داخلی، شامل جریانهای وجوه نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی، فروش داراییها و سود انباشته و منابع مالی خارجی در بر گیرنده وجوه تحصیل شده از طریق بازار مالی مانند، انتشار سهام جدید، اوراق مشارکت
دریافت تسهیلات مالی از بانک هستند. مدیران بایستی تصمیم بگیرند وجوه مورد نیاز خود را چگونه تامین کنند

منابع مالی در دسترس را چگونه مصرف کنند.[4]

بنابراین با توجه به رقابت شرکت ها در جذب سرمایه و ایجاد برتری رقابتی، شناسایی اولویت روشهای تامین مالی و انتخاب روش مناسب در راستای به حداکثر رسانیدن ثروت سهامداران از اهمیت زیادی برخوردار است.

روش بررسی

روش پژوهش حاضر، بنیادی از نوع قیاسی-

استقرایی می باشد، بدین معنی که چارچوب نظری و پیشینه پژوهش از راه مطالعات کتابخانهای، شامل کتب، مجلات هفتگی، ماهنامه، فصلنامه و انتشارات مراکز تحقیقاتی و پژوهشی، پایان نامهها ی تحصیلی و رسالههای پژوهشی مربوط و ;..بصورت قیاسی و جمع آوری دادهها برای تایید یا رد فرضیهها از استدلال استقرایی استفاده می شود. از سوی دیگر، این تحقیق به دلیل اینکه در جستجوی دستیابی به یک هدف علمی است و اطلاعات سودمندی را در زمینه واقعیات موجود به دست می دهد ماهیت کاربردی نیز دارد و ازنتایج کسب شده میتوان به مدیران شرکتها در جهت انتخاب بهترین گزینه برای تامین مالی شرکت ها کمک کرد.

همچنین پژوهش مورد نظر از لحاظ اینکه بر پایه دادههای واقعی صورت می گیرد از جمله تحقیقات تجربی است.

جامعه آماری این تحقیق مدیران و کارشناسان مالی و خبره سازمان بورس اوراق بهادار تهران است و برای نمونه تحقیق تعداد 90 پرسشنامه بین کارشناسان مالی و خبره سازمان بورس اوراق بهادار پخش میشود و نظر هر یک در مورد روش تامین مالی شرکتها با توجه به معیارها مشخص شده خواسته میشود. در این تحقیق بعد از جمع آوری نظرات کارشناسان خبره به وسیله پرسش نامه طراحی شده بر اساس روشها ی تامین مالی

و همچنین فاکتورهای موثر بر آنها بر اساس روش

فرآیند تجزیه و تحلیل شبکه (ANP) و با استفاده از نرم افزار Super Decisions موثرترین روش تامین مالی

شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران اولویت بندی میشود.

فرآیند تجزیه و تحلیل شبکه (ANP)

یکی از تکنیکهای اولیه در تکنیکهای تصمیم گیری چند معیاره همان AHP میباشد که برای حل اکثر مسائل پیچیده مناسب است. AHP ، توسط ساعتی در سال 1980 و به عنوان روشی برای حل مساعل تصمیم گیری اقتصادی اجتماعی مطرح گردید و پس از آن برای حل طیف گستردهای از مسائل تصمیم گیری بکار گرفته شد. AHP ، یک بستر گسترده را فراهم کرده است تا از این طریق بتوان تمام مسائل با خواص حسی بودن، عقلانی بودن، غیر عقلانی بودن با وجود چند هدفه بودن و چند معیاره بودن و چند تصمیم گیرنده بودن را در شرایط قطعی یا نامطمئن و در حضور گزینههای مختلف حل نماید.[5 ]

فرض اصلی در AHP استقلال عملیاتی قسمت بالایی در ساختار سلسله مراتبی از قسمت پایینی و از معیارهای هر سطح یا طبقه است 6]، 7، 8، .[9 (بزداق و همکاران ،2003؛کهرمان و همکاران ،2003؛کهرمان و همکاران 2006؛ تولگا و همکاران .(2005 بسیاری از مسائل تصمیم گیری را نمی توان در یک ساختار سلسله مراتبی جای داد و این به دلیل تعاملات بین فاکتورهای مختلف است که بعضا فاکتورهای سطح بالا وابستگی خاصی به فاکتورهای سطح پایین دارند. ساختاربندی یک مسئله با وابستگیهای عملیاتی به ما اجازه می دهد بازخوردی بین خوشههای شناسایی شده در سیستم شبکه دریافت گردد .[5]

ANPکه همچنین بوسیله ساعتی معرفی شده یک تعمیم از AHP میباشد در حالیکه AHP چارچوبی را با یک رابطه AHP سلسله مراتب تک بعدی ارائه کرد و

ANPروابط میانی پیچیده را درمیان سطوح تصمیمها و ویژگیها ممکن ساخت. روش بازخورد ANP جایگزین سلسله مراتب ها با شبکههایی است که در آن رابطهها میان سطوح در قسمتهای بالاتر یا پایین تر غالب یا تابع، مستقیم یا غیر مستقیم به آسانی ارائه شده است

(مید و سارکیس ، 1999مثلاً). نه تنها اهمیت معیارها و اهمیت راه حلها را معین میکند بلکه همچنین اهمیت راه حلها ممکن است تاثیر بسزایی براهمیت معیارها داشته باشد .[10] بنابراین یک ساختار سلسله مراتبی با یک شکل بالا به پایین خطی برای سیستم پیچیده نمی باشد .[11]

ANP یک مدل تصمیم گیری است که بر مبنای ریاضیات و الگوریتم روانشناسانهی انسان بنیان گذاشته شده و با ساختار اساسی ذهن منطبق است (کمال آبادی، امیرآبادی و محمدی پور، .(1389 این روش بر اساس تحلیل مغز انسان برای مسائل پیچیده و فازی با ساختار غیر ردهای و به منظور اصلاح روش AHP ارائه شده است.

در این روش پس از برپایی یک ساختار غیر ردهای و تعیین ارتباط منطقی بین سطوح مختلف تصمیم، ساختار موجود به N زیر مجموعه تقسیم شده و سپس از طریق مقایسات زوجی، ماتریس قضاوت برای سیستم بازخورد تشکیل میشود .[12]

بسیاری از مشکلات تصمیم گیری را نمی توان از لحاظ سلسله مراتبی ساختار یافته حل کرد زیرا آنها مستلزم تعادل عوامل متعدد با عوامل سطح بالا بستگی به عوامل سطح پایین میباشند 13]، .[10

ساعتی روش AHP را برای حل مسائلی در حالت استقلال بین گزینهها و معیارها و روش ANP را برای

حل مسائلی که وابستگی بین گزینهها یا معیارها دارند را پیشنهاد کرده است .[5]

در شکل 1 قسمتهای الف و ب تفاوت ساختاری بین سلسله مراتب و شبکه را نشان میدهد. جهت کمان وابستگی را نشان میدهد در حالی که حلقه ها، همبستگی داخل بین عناصر را در یک خوشه یا گروه نشان میدهد. همان طور که مشاهده میشود ساختار سلسله مراتبی حالت خاص و ویژهای از ساختار شبکهای میباشد .[14]

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
چهارشنبه 95 شهریور 31 , ساعت 6:58 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار با word دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار با word :

تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار

ابوالفضل رشید الدین میبدی
صاحب کتاب«کشف الاسرار و عده الابرار» از خاندان اهل علم در میبد در اواخر قرن پنجم دیده به جهان گشود . به جهت رواج فضل و فضیلت در خاندانش مقدمات علوم دینی را فرا خواند . ذوق اموختن او را به هرات، که در آن روزگار از رونق علمی و دینی بهره مند بود کشاندو از محضر خواجه عبدا ; انصاری بهره مند گشت .
میبدى و تفسیر کشف الاسرار
ابو الفضل رشید الدین میبدى

براى شناخت ابوالفضل رشید الدین میبدى مؤلف تفسیر کشف‏الاسرار و عده الابرار به کتابهاى متعدد و متنوعى مانند طبقات المفسرین سیوطى، طبقات الشافعیه سبکى، طرائق القائق معصوم علیشاه، ریحانه الادب مدرس شذرات الذهب ابن عماد حنبلى، البدایه والنهایه ابن کثیر، العبر ذهبى، روضات الجنات میرزا محمدباقر موسوى، الکنى و الالقاب قمى(ره)، الکامل فى التاریخ ابن اثیر، سیر اعلام النبلاء ذهبى، معجم البلدان و معجم الادباء یاقوت و الانساب سمعانى مراجعه شد، ولى متاسفانه شرح حالى از وى به دست نیامد.

تتبع انجام گرفته، حکایت از آن دارد که ابوالفضل میبدى شخصى است گمنام، که در نزد اکثر قریب به اتفاق ارباب تراجم و شارحان احوال علما و مؤلفان و مفسران و عرفا، شناخته شده نبوده است; زیرا در هیچ یک از کتابهایى که تا قرن یازدهم در شرح حال علما و مؤلفان و مفسران، فقها و محدثان، مشاهیر و بزرگان، ادیبان و عارفان و صوفیان نگاشته شده است

از او ذکرى به میان نیامده است، و حتى در کتابهایى مثل معجم البلدان و الانساب با اینکه بعضى از علمایى را که داراى لقب میبدى بوده‏اند ذکر کرده‏اند، از ایشان سخنى به میان نیاورده‏اند. کتابهایى مانند طبقات المفسرین، طرائق الحقائق، العبر، روضات الجنات، الکامل فى التاریخ و البدایه والنهایه با اینکه در شرح حال خواجه عبدالله انصارى مطالبى را یادآور شده‏اند، حتى نام ابوالفضل میبدى را هم ذکر نکرده‏اند.

اولین کسى که نام او را در زمره مؤلفان آورده حاجى خلیفه است که از طریق تحفه الصلاه ملاحسین کاشفى سبزوارى معروف به واعظ از تالیف وى با اطلاع شده است. این کتابشناس معروف اهل تسنن در کتاب کشف الظنون مى‏نویسد: «کشف الاسرار للامام رشید الدین ابى الفضل احمد بن ابى سعید المیبدى ذکره الواعظ فى تحفه الصلاه‏».

کسانى که پس از حاجى خلیفه درباره معرفى میبدى و اثر وى سخنى گفته‏اند، منبع اطلاعشان همان کلام حاجى خلیفه و تفسیر کشف الاسرار و دیباچه و مقدمات آن است. پس شناخت ما از میبدى از طریق غیر کشف الاسرار بسیار اندک و در حد کلام حاجى خلیفه است، و نه تنها میزان دانش و طرز تفکر و بینش او نامعلوم است، بلکه تاریخ تولد و وفات و محل دفن او هم مجهول است و حتى در نام و نسب او هم اختلاف است. راه دیگرى که براى کسب اطلاعات بیشتر سبت‏به میبدى وجود دارد، مطالعه و تتبع در تفسیر کشف الاسرار و مقدمات آن است، زیرا تالیف هر دانشمندى تا حد زیادى معرف شخصیت وى مى‏باشد.
براساس ما در اینجا پس از معرفى تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار و اثبات اینکه مؤلف آن میبدى است، شناسایى او را از طریق اثر مهم او پى مى‏گیریم.

تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار
تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار تفسیر نسبتا مفصلى است‏به زبان فارسى آمیخته به عربى که تا سالهاى اخیر به صورت اجزائى پراکنده با نسخه‏هاى گوناگون در حالت گمنامى به سر مى‏برد. بنابر آنچه آقاى محمد محیط طباطبایى و آقاى على اصغر حکمت اظهار کرده‏اند، قسمتهایى از آن در تهران در کتابخانه شهید مطهرى ره، (سپهسالار سابق) کتابخانه ملى و کتابخانه شخصى مرحوم محیط طباطبایى بوده و قسمتهایى از آن در کتابخانه آستان قدس رضوى، و دو قسمت آن در کابل و نسخه کاملى از آن در استانبول وجود داشته است.

ملاحسین کاشفى سبزوارى مؤلف تفسیر مواهب علیه متوفاى (910 ه) در موارد بسیارى از تفسیر خویش قسمتهاى متعددى از این تفسیر را با اسم و لفظ نقل کرده است و در تفسیر روح البیان تالیف اسماعیل حقى بروسوى، متوفاى (1137 ه) نیز بعضى از عبارات این تفسیر دیده مى‏شود و از این نقلها معلوم مى‏شود که همه یا قسمتى از این تفسیر در نزد آنان هم بوده و مورد استفاده آنان قرار گرفته است.

به هر حال این تفسیر همچنان در گمنامى به سر مى‏برد، تا آنکه در دهه چهارم قرن چهاردهم (1331 – 1339) به سعى و اهتمام آقاى على اصغر حکمت اجزاى پراکنده و نسخ گوناگون آن جمع‏آورى و در ده مجلد به زیور طبع آراسته گردید.
تفسیر یاد شده به خاطر لطافت نثر و ارزش ادبى‏اش مورد توجه دانشگاهیان و دانشمندان فارسى زبان قرار گرفت و تحقیقات متعدد و مختلفى پیرامون آن انجام گرفت که به آن اشاره مى‏شود:

1 – آقاى محمد مهدى رکنى، در سال 1340 هجرى شمسى تحقیق درباره این تفسیر را موضوع پایان نامه خودقرار داده و حاصل پنج‏سال متناوب مطالعه وپژوهش‏خود در مورد آن تفسیر را در کتابى با عنوان لطائفى از قرآن کریم، منتشر نموده است. در دفتر دوم این کتاب 105 قطعه برگزیده از النوبه الثالثه این تفسیر که از نظر ایشان در زیبایى انشا و قدرت بیان برجسته‏ترین قسمتهاى این تفسیر به شمار مى‏آید، نقل کرده و در آخر آن نوشتار، واژه‏نامه‏اى در شرح لغات و اصطلاحات این تفسیر عرضه شده که براى مطالعه‏کنندگان این تفسیر سودمند است.
2 – آقاى حبیب‏الله آموزگار در طول سالهاى 1344 تا 1349 به مطالعه این تفسیر پرداخته و آن را در دو مجلد تلخیص نموده و با نام «تفسیر ادبى و عرفانى قرآن مجید» اثر خواجه عبدالله انصارى، تالیف احمد میبدى معرفى کرده است.

3 – بار دیگر آقاى رکنى آن دسته از روایات این تفسیر را که در فضائل حضرت على علیه‏السلام است، همراه با روایاتى که از ائمه اطهار علیهم السلام در معنى آیات نقل شده، جمع‏آورى نموده و در ده بخش دسته‏بندى کرده ودر مقاله‏اى با عنوان جلوه‏هاى تشیع در تفسیر کشف الاسرار در ضمن یادنامه علامه امینى(ره) در سال 1352 در معرض استفاده شیفتگان ولایت قرار داده است. 

4 – آقاى محمد جواد شریعت از سال 1350 ه . ش. براى سهولت استفاده از این تفسیر به تهیه فهرستى همت گماشت و حاصل زحماتش را در سال 1363 در اختیار علاقه مندان به این تفسیر قرار داد.

5 – آقاى رضا انزابى‏نژاد از بخش سوم این تفسیر مجموعه‏اى را برگزیده و در هفده فصل دسته‏بندى کرده وهمراه با اشاره‏اى به جهات صرفى و نحوى، سبک سخن و واژگان این کتاب در نوشته‏اى به نام گزیده تفسیر کشف الاسرار در سال 1363 هجرى شمسى به بازار علم و دانش عرضه نموده است.
6 – آقاى بهروز ثروتیان روایات فارسى آن تفسیر را (که 581 روایت است)، در مجموعه‏اى به نام «روایات گهربار گزیده از تفسیر کشف الاسرار» گردآورده ومشکلات لغوى و کلامى آن را در ذیل صفحات توضیح داده و اعلامى را که در آن روایات به کار رفته، در پایان آن نوشتار با شرحى مختصر شناسانده است.

7 – قرآنى با ترجمه نوبت اول از کشف الاسرار با پیشگفتار مرحوم سید حسن سادات ناصرى در سال 1384ه . ق. توسط انتشارات ابن سینا منتشر گردیده است.
مؤلف کشف الاسرار
پیش از آنکه اجزاى پراکنده تفسیر کشف الاسرار توسط آقاى حکمت، جمع‏آورى و به صورت یک دوره کامل ده‏جلدى عرضه گردد، درباره مؤلف این تفسیر، ابهامهایى وجود داشت.

آقاى محیط طباطبایى، در مورد قسمتى از این تفسیر که در کتابخانه‏اش بوده، مى‏گوید: «نشانى از نویسنده و نام کتاب در دست نبود، تا آنکه ضمن جستجو در فهرست کتابخانه آستان رضوى، به قسمت دیگرى از این تفسیر به نام تفسیر خواجه عبدالله انصارى برخوردم، و در مشهد ضمن تفتیش نسخ تفسیر فارسى قدیمى، با قسمت دیگرى از این تفسیر آشنا شدم که مربوط به اول کتاب و مشتمل بر مقدمه و نام کتاب دیگرى از این تفسیر و سال تالیف آن بود. ولى چون حاجى خلیفه در کشف الظنون، تفسیرى فارسى به همین نام را به سعد الدین تفتازانى نسبت داده، نویسنده فهرست کتابخانه آستان‏قدس،نام‏مؤلف‏این‏تفسیر را که در مقدمه آن صریحا کشف‏الاسراروعده‏الابرار،خوانده‏شده، سعدالدین مسعود بن عمر تفتازانى متوفاى 791 هجرى، نوشته است‏».

مرحوم معین هم در مقاله‏اى، آن را با نام تفسیر فارسى انصارى معرفى کرده است; و محمد سرور مولایى در مقدمه طبقات الصوفیه، در سه نوبت، تفسیر کشف‏الاسرار را به خواجه نسبت داده و بعد مى‏گوید:
«ممکن است تنظیم کتاب به صورتى که اکنون در دست است، تلاش مرید و شاگرد او، ابوالفضل رشید الدین میبدى باشد» و آقاى عبدالحى حبیبى نیز در مقدمه‏اى که براى طبقات الصوفیه نگاشته است، کشف الاسرار را از تالیفات خواجه به شمار آورده است. در پاورقى تفسیر مواهب علیه نیز یک جا به مناسبت ذکر عبارتى از تفسیر کشف الاسرار آمده است: «این کشف الاسرار از سعدالدین مسعود بن عمر تفتازانى است‏»; و در جاى دیگر، تفسیر کشف‏الاسرار را به خواجه عبدالله انصارى نسبت داده است.

در فهرست کتب خطى آستان قدس رضوى (1304) ذیل حرف «تاء» چنین آمده است: «تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار، اثر تفتازانى است و کشف الظنون، آن را اشتباها به رشیدالدین میبدى نسبت داده است.» در قسمت مخزن کتب خطى کتابخانه مذکور، دو نسخه از این تفسیر وجود دارد، در صفحه اول یکى از آنها که کتاب خطى نسبتا قطورى است، چنین نوشته است:
اسم کتاب: کشف‏الاسرار وعده‏الابرار فارسى از آیه اول بقره تا 192 آن – اثر: میبدى، تالیف: سعدالدین تفتازانى و در صفحه اول دیگرى چنین آمده است:
اسم کتاب: کشف الاسرار وعده الابرار فارسى، اثر: خواجه عبدالله انصارى، تالیف: میبدى .

ولى پس از جمع‏آورى و چاپ اجزاى آن، دیگر آن ابهامها برطرف شده و اکنون این تفسیر از تالیفات ابوالفضل رشیدالدین میبدى شناخته شده است.
لیکن مقتضاى تحقیق آن است که در مورد دلیل این استناد دقت‏شود، چرا با اینکه این تفسیر به تفسیر خواجه عبدالله انصارى معروف است، از تالیفات او به شمار نمى‏آید; و چرا با اینکه حاجى خلیفه در کتاب «کشف الظنون‏» تفسیرى را به همین نام به سعدالدین تفتازانى نسبت داده، این تفسیر از تالیفات او نباشد؟ براى اثبات اینکه مؤلف این کتاب شخصى غیر از تفتازانى و خواجه انصارى است، سه دلیل مى‏توان ذکر کرد:

1 – مؤلف همه جا در نوبت ثالثه با عنوان پیر طریقت‏یا شیخ الاسلام انصارى و گاهى هم با قید رحمت‏بر او باد، از خواجه یاد مى‏کند و این خود دلیل آن است که این تفسیر پس از او نوشته شده و مؤلف آن، غیر از خواجه است.
2 – از دو مورد در این کتاب، استفاده مى‏شود که در قرن ششم نوشته شده و در دیباچه کتاب نیز تصریح شده است که آغاز تالیف کتاب 520 هجرى قمرى بوده است. از سوى دیگر خواجه عبدالله انصارى در سال 481 وفات کرده است و تفتازانى نیز متوفاى 791 هجرى است. بنابراین، نمى‏توان این کتاب را از تالیفات تفتازانى یا خواجه عبدالله انصارى دانست.

3 – مؤلف تفسیر در دیباچه، صریحا مى‏نویسد: «من کتاب شیخ الاسلام عبدالله بن محمد انصارى را در تفسیر قرآن مطالعه نمودم و چون در غایت ایجاز بود، تصمیم گرفتم که بال سخن را در آن باز نموده، عنان زبان را در شرح آن رها سازم‏». این عبارت به خوبى نشان مى‏دهد که این تفسیر، شرح بر تفسیر خواجه است نه خود آن. البته این تفسیر شرح متن کتاب خواجه نیست، بلکه مطالب خواجه همان نکته‏هایى است که در نوبت ثالثه با عنوان پیر طریقت، شیخ‏الاسلام انصارى و امثال آن، نقل مى‏شود و چه بسا علت نسبت این کتاب به خواجه هم ناشى از سوء برداشت از همین عبارت دیباچه باشد.
میبدى در آینه کشف الاسرار
یکى از بهترین راههاى شناسایى مؤلف تفسیر کشف الاسرار خود تفسیر اوست و ما پس از ذکر مقدمه جویاى شناسایى میبدى از طریق تفسیر او مى‏شویم.
الف) دوران زندگى او
هرچند زمان تولد و وفات او را نمى‏توان از این تفسیر به دست آورد، ولى دیباچه و قسمتى از مندرجات آن گویاى این است که میبدى در قرن ششم هجرى مى‏زیسته است و این تفسیر را از سال 520 به بعد به رشته تحریر در آورده است. ایشان در دیباچه مى‏گوید: «وشرعت‏بعون الله فى تحریر ما هممت فى اوائل سنه عشرین و خمسماه وترجمت الکتاب بکشف الاسرار و عده الابرار».
در ذیل آیه کریمه «واذ واعدنا موسى اربعین لیله‏» نوشته است: «موسى از امت‏خویش چهل روز بیرون شد، امت وى گوساله پرست‏شدند و اینک امت محمد(ص) پانصد و اند سال گذشت تا مصطفى(ع) از میان ایشان بیرون شده، و دین و شریعت او هر روزه تازه‏تر و مؤمنان بر راه راست و سنت او هر روز پاینده‏تر بنگر. پس از پانصد سال رکن دولت‏شرع او عامر، عود ناضر، شاخ مثمر، شرف مستعلى، حکم مستولى‏».
در ذیل آیه کریمه «;والربانیون والاحبار بما استحفظوا من کتاب الله;» در نوبت ثالثه مى‏نویسد: لاجرم پانصد سال گذشت تا این قرآن در زمین، میان خلق است‏با چندان خصمان دین که در هر عصرى بودند، هرگز کس زهره آن را نداشت و قوت نیافت و راه نبرد به حرفى از آن بگردانیدن یا به وجهى تغییر و تبدیل در آن آوردن‏».
در بیان رموز و اشارات «حم عسق‏» مى‏گوید: «هر حرفى از این حروف، اشارت به علو مرتبت و کمال کرامت مصطفى است -صلوات‏الله و سلامه علیه- که در خزائن غیب اوست که جواهر دولت دارد، و در دست روزگار اوست که حقوق جلالت دارد. پس از پانصد و اند سال، تباشیر صبح روز دولت‏شریعت او تابنده و شمع شمایل شرف سنت او فروزنده‏».
عبارات فوق به روشنى دلالت‏بر آن دارد که کتاب در قرن ششم تالیف شده است، ولى این مطلب با زمان مطرح شده در موارد زیر سازگار نیست.
در ذیل آیه کریمه «وبالحق انزلناه وبالحق نزل‏» نوشته است: «موسى را معجزه‏اى دادم که دست دشمنان به وى رسید، مصطفى عربى(ص) را معجزه‏اى دادم که دست هیچ دشمنى هرگز به وى نرسید، ششصد و اند سال گذشت تا هزاران دشمنان ازین زندیقان و خصمان دین کوشیدند تا در قرآن طعنى زنند و نقصى آرند نتوانستند، همه رفتند و قرآن بى‏عیب و نقصان بماند، خود مى‏گوید جل جلاله وتقدست اسمائه: «وبالحق انزلناه وبالحق نزل‏».
در نسخه توپ قاپوسراى در ذیل آیه کریمه «وواعدنا موسى اربعین لیله‏» چنین آمده است: «بنگر پس از هشتصد سال رکن دولت‏شرع او عامر، عود ناضر;».
آقاى محیط طباطبایى در بیان خصوصیات نسخه‏اى از این تفسیر که در کتابخانه ملى ملک وجود دارد مى‏نویسد: «و در خاتمه تفسیر به آیه 172 از همان سوره (بقره) به اضافه این عبارت ختم مى‏شود: «تم الربع الاول من کتاب کشف الاسرار و عده الابرار فى تفسیر کلام الله الغفور القهار فى الثانى و العشرین من شهر ذى قعده سنه ثلث و العشرین وثمانماه‏»
در رفع این ناسازگارى مى‏توان گفت‏با توجه به تعدد و هماهنگى عباراتى که دلالت‏بر تالیف کتاب در قرن ششم داشت، باید سه عبارت دیگر را که با یکدیگر نیز ناسازگارند معلول اشتباه کاتبان و نسخه‏برداران دانست; بویژه آنکه نسخه توپ قاپوسراى با عبارت صدر آن جمله تاریخ تالیف را پانصد و اندى مى‏داند ناسازگار است و عبارت سوم که زمان تالیف را قرن نهم مى‏داند مى‏تواند زمان نسخه‏بردارى از کتاب پس از فوت میبدى را مد نظر داشته باشد.
سخن آقاى دانش‏پژوه‏که حسین‏بن‏على‏گویا (719 ه.) نسخه کتاب فصول را از روى خط میبدى نوشته است و ما در آینده آن را نقل خواهیم کرد، بر فرض ثبوت، گواه دیگرى است‏بر عدم صحت عبارت نسخه توپ قاپوسراى و نسخه کتابخانه ملى ملک; زیرا این سخن حاکى از آن است که میبدى قبل از سنه 719 ه . مى‏زیسته است.
ارتباط وى با خواجه انصارى
عبدالحى حبیبى و محمد سرور مولایى، میبدى را از تلامیذ و معاصران خواجه عبدالله انصارى معرفى کرده‏اند و رضا انزابى‏نژاد احتمال داده است که وى محضر درس خواجه را درک کرده باشد. محمد مهدى رکنى آورده: «احتمال اینکه میبدى از معاصران و تلامیذ خواجه عبدالله انصارى باشد بعید به نظر مى‏رسد، زیرا از او به عنوان شخصى در نام مى‏برد و به دعاهایى چون «قدس الله روحه‏» و «رحمه الله‏» از مقتداى خود یاد مى‏کند و اشاره هم به درک حضورش نمى‏نماید».
ما براى تحقیق در این مطلب به سراغ تفسیر کشف الاسرار مى‏رویم تا ببنیم از آن چه استفاده مى‏شود، ولى قبل از آن چند جمله‏اى در معرفى خواجه انصارى تقدیم مى‏داریم:
خواجه عبدالله انصارى از رجال بزرگ بزرگ تصوف و داراى تالیفات متعددى در این موضوع است. در سال 396ه . در هرات متولد شده و پس از فراگیرى حدیث وتفسیر و فقه نزد استادان شافعى در سال 417 ه . براى تکمیل معارف به نیشابور رفته و براى استفاده از خلال بغدادى به بغداد سفر نمود و پس از طى مراحل و جمع وضبط احادیث‏به زادگاه خویش برگشت و به تربیت مریدان پرداخت و با علم کلام به مخالفت‏برخاست و به تالیف کتابى بر ضد کلام همت گماشت و به این جهت‏به دستور خواجه نظام الملک از آن سامان تبعید شد. وى در شهر هرات مریدان زیادى داشت و به شیخ الاسلام شهرت یافت و سرانجام در سال 481 ه. در هشتاد و پنج‏سالگى وفات نمود.
میبدى در دیباچه تفسیر کشف الاسرار او را چنین توصیف مى‏نماید: «کتاب فرید عصر و وحید دهر شیخ الاسلام ابو اسماعیل عبدالله بن محمد بن على انصارى قدس الله روحه را در تفسیر قرآن و کشف معانى آن مطالعه کردم‏»; و در اکثر موارد از نوبت ثالثه این تفسیر، او را با عناوینى از قبیل پیر طریقت، عالم طریقت، شیخ الاسلام انصارى، پیر صوفیان، پیر بزرگ، پیر طریقت و جمال اهل طریقت، عالم طریقت و پیشواى اهل حقیقت‏شیخ‏الاسلام انصارى، الامام شیخ الاسلام عبدالله انصارى، پیر طریقت‏شیخ الاسلام انصارى عالم طریقت عبدالله انصارى، و شیخ‏الاسلام عبدالله انصارى یاد نموده و مطالبى شیوا با نثرى جذاب و زیبا از او نقل شده است و در مواردى با کلمات قدس الله روحه و رحمه‏الله او را دعا نموده است.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ