سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کاش تازیانه هایی بر سر یارانم بود تا درحلال و حرام تفقّه می کردند . [امام صادق علیه السلام]
 
پنج شنبه 96 تیر 15 , ساعت 1:35 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله تبیین روان‌شناختی الگوی انسان کامل با word دارای 39 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تبیین روان‌شناختی الگوی انسان کامل با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تبیین روان‌شناختی الگوی انسان کامل با word

چکیده  
مقدمه  
بیان مسئله  
پیشینه پژوهش  
ضرورت و اهمیت موضوع  
پرسش‌‌های پژوهش  
مبانی نظری الگوی انسان کامل  
طبیعت مشترک  
ادله اثبات طبیعت مشترک  
دستگاه ادراکی  
دستگاه گرایشی  
طبیعت مشترک در متون دینی  
واژه فطرت  
کمال نهایی انسان  
عبودیت؛ نهایت کمال عملی  
کمال نهایی انسان در بعد نظری  
مؤلفه‌های الگوی انسان کامل  
بینش‌های انسان کامل  
بینش توحیدی  
فرجام اندیشی  
گرایش‌های توحیدی  
قدرت و اراده  
اعتدال  
فضایل  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تبیین روان‌شناختی الگوی انسان کامل با word

ـ اتکینسون، رِتتا، ال، زمینه روان‌شناسی، ترجمه محمدنقی براهنی و همکاران، تهران، رشد، 1385

ـ احمدبن فارس، معجم مقاییس اللغه، قم، مکتب اعلام اسلامی، 1370

ـ ارسطاطالیس، اخلاق نیکو ما خس، ترجمه ابوالقاسم پورحسینی، تهران، دانشگاه تهران، 1356

ـ استیونسن لسلی، هفت نظریهدرباره طبیعت انسان، ترجمه بهرام محسن‌پور، تهران، رشد، 1368

ـ آشنائی، علی محمدی، انسان کامل از دیدگاه اهل‌بیت‌علیهم‌السلام و عارفان مسلمان، رساله سطح چهار حوزه، 1384

ـ ملاعبدالرزاق لاهیجی، گوهر مراد، تهران، کتاب فروشی اسلامی، 1360

پورافکاری، نصرت الله، فرهنگ جامع روان‌شناسی- روانپزشکی و زمینه‌های وابسته، تهران، فرهنگ معاصر، 1380

ـ جوادی‌آملی، عبدالله، حیات حقیقی انسان در قرآن، ج 15، قم، مرکز نشر اسراء، چ دوم، 1382

ـ ـــــ ، سیره رسول اکرم در قرآن، ج8، قم، مرکز نشر اسراء، چ دوم، 1382

ـ ـــــ ، سیره علمی و عملی رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، قم، مرکز نشر اسراء، چ دوم، 1374

ـ ـــــ ، صورت و سیر انسان در قرآن، قم، مرکز نشر اسراء، چ دوم، 1381

ـ ـــــ ، فطرت در قرآن، قم، اسراء، 1378

ـ ـــــ ، محیط زیست در اسلام، قم، اسراء،1384

ـ جوهری، اسماعیل بن حمّار، صحاح اللغه، قم، امیری، 1368

ـ الجیلانی، عبدالکریم، الانسان الکامل فی معرفه الاواخر و الاوائل، مصر، مکتبه و مطبعه مصطفی البابی الحلبی و اولاده، چ سوم، 1970

ـ پژوهشکده حوزه و دانشگاه، مکتب‌های روان‌شناسی و نقد آن، تهران، سمت، 1377

ـ حسینی زبیدی، سیدمحمد مرتضی، تاج العروس، قم، دارالهدیه، 1387ق

ـ امام خمینی‌قدس‌سره، چهل حدیث، تهران، نشر فرهنگی رجاء، 1368

ـ راغب اصفهانی، معجم مفردات، الفاظ قرآن، تحقیق، ندیم مرعشی، قم، مکتبه مرتضویه لاحیاء آثار الجعفریه، افست، از دار الکتب العربی،

ـ رجبی، محمود، انسان‌شناسی، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی‌قدس‌سره، چ سوم، 1380

ـ شولتز، دوان، نظریه‌های شخصیت، ترجمه یوسف کریمی و همکاران، تهران، ارسباران، چ دوم، 1378

ـ شولتز، دوان، روان‌شناسی کمال، ترجمه گیتی خوشدل، تهران، نشر نو، 1362

ـ طباطبائی، سیدمحمدحسین و مطهری، مرتضی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج 6 مجموعه آثار، قم، صدرا، 1374

ـ طباطبائی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج15، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1370

ـ ـــــ ، تفسیر المیزان، ج13، قم، اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، 1374

ـ ـــــ ، رساله الولایه، تهران، بعثت، 1360

ـ ـــــ ، سنن النبی‌صلی‌الله‌علیه‌وآله، تهران، اسلامیه،1362

ـ ـــــ ، رساله الولایه، تهران بعثت، 1360

ـ کاسیرر، ارنست، فلسفه و فرهنگ، ترجمه بزرگ نادرزاده، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1360

ـ کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1362، ج 2

ـ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1371

ـ مصباح یزدی، محمدتقی، به سوی او، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی‌قدس‌سره، 1382

ـ ـــــ ، اخلاق در قرآن، جلد2، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی‌قدس‌سره، 1376

ـ ـــــ ، به سوی خودسازی، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی‌قدس‌سره،1380

ـ ـــــ ، آموزش فلسفه، قم، سازمان تبلیغات اسلامی، 1366، ج2

ـ ـــــ ، آموزش عقاید، تهران، شرکت چاپ و نشر بین‌المللی، چ ششم، 1380

ـ ـــــ ، پند جاوید، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی‌قدس‌سره،

ـ ـــــ ، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، قم، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی‌قدس‌سره، 1380

ـ ـــــ ، فلسفه اخلاق، قم، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی‌قدس‌سره، 1380

ـ ـــــ ، معارف قرآن، قم، موسسه در راه حق، 1367

ـ ـــــ ، نقد و بررسی مکاتب غربی، تدوین احمدحسین شریفی ،قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی‌قدس‌سره، 1384

ـ ـــــ ، به سوی او، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی‌قدس‌سره، 1382

ـ مطهری، مرتضی، انسان کامل، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1375

ـ ـــــ ، مجموعه آثار، قم، صدرا، ج 6، 1374 / ج 2، 1368

ـ ـــــ ، مجموعه آثار، ج23، تهران، صدرا، 1374

ـ صدرالدین شیرازی، تفسیر القرآن الکریم، ج 7، تهران، بنیاد حکمت اسلامی، 1380

ـ نصری، عبدالله، سیمای انسان کامل از دیدگاه مکاتب، تهران، دانشگاه علامه طباطبائی، چ سوم، 1371

ـ ـــــ ، مبانی انسان‌شناسی در قرآن، تهران، مؤسسه تحقیقاتی و انتشاراتی فیض کاشانی، 1372

ـ واعظی، احمد، انسان از دیدگاه اسلام، تهران، سمت، 1377

ـ هجل، زیگلر، نظریه‌های شخصیت، ترجمه علی عسگری، ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی،

ـ ژان برن، فلسفه اپیکور، ترجمه سیدابوالقاسم پورحسینی، تهران، امیرکبیر، 1357

ـ ـــــ ، فلسفه رواقی، ترجمه سیدابوالقاسم پور حسینی، تهران، امیرکبیر، 1356

چکیده

ارائه الگو مستلزم مبانی نظری است. از این‌روی، در این نوشتار ابتدا مبانی نظری الگو تبیین شده است؛ مبنای اول درباره ماهیت و چیستی انسان و ظرفیت‌های وجودی اوست. با تحلیل استعدادهای آدمی به‌دست آمد که انسان در بعد شناختی، گرایشی و کنشی ظرفیت‌های بسیار بالایی دارد؛ به گونه‌ای که هیچ حیوانی قابل مقایسه با او نیست. مبنای دیگر، تعیین کمال واقعی و نهایی انسان است. مؤلفه‌های الگوی انسان کامل که با روش تحلیل عقلی و استنباطی، در سه حوزه شناختی، عاطفی و رفتاری به دست می‌آیند، عبارت‌اند از: 1 بینش‌ توحیدی به آغاز و فرجام هستی و زندگی دنیا؛ 2 گرایش‌ توحیدی یعنی ایمان به خدا، معاد، انبیای‌الهی، کتاب‌های آسمانی، ملائکه و امور غیبی؛ 3 قدرت و توان او در حوزه رفتار و کنش؛ 4 فضایل نفسانی در رفتارهای فردی و اجتماعی؛ 5 اعتدال، یعنی هماهنگی بین بینش‌ها گرایش‌ها و رفتارهای اختیاری

کلیدواژه‌ها: الگو، کمال نهایی، گرایش، بینش، کنش

 

مقدمه

تاریخ ادیان، مذهب‌ها و نظام‌های فکری و فلسفی نشان می‌دهد که بحث از انسان کامل سابقه‌ای طولانی دارد و آدمی همواره در جست‌وجوی انسان کامل بوده است. به همین دلیل، گاه موجودات ماوراءالطبیعی،‌ رب‌النوع‌ها و قهرمانان افسانه‌ای و اساطیری و گاهی نیز شخصیت‌های برجسته تاریخ را به منزله انسان کامل مطرح کرده است.1 شاید بتوان گفت «ریشه گرایش به انسان کامل و میل به کمال، در درون آدمی است و همچنین دوری از نقص و ضعف و حقارت است. به گفته آدلر، دوری از احساس کهتری، از نیازهای اساسی آدمی است».2 به عبارت دیگر، «انسان همواره به دنبال نوعی افزایش کمی و کیفی و یا شکوفایی است» و3 همین امر او را در جست‌وجوی انسان برین کشانده است تا در وجود او کمال خویش را ببیند. بنابراین، بحث از انسان کامل و ارائه الگو، به گذشته‌های دور، یعنی قبل از میلاد برمی‌گردد. شاید بتوان گفت در ادیان الهی، به‌ویژه دین مبین اسلام، انسان کامل معرفی و و توصیف شده است؛ اما از نظر پژوهش، حکیمان و فیلسوفان از اولین کسانی هستند که در این زمینه کارهای علمی انجام داده‌اند و با برشمردن ویژگی‌هایی برای آن، کوشیده‌اند الگوهایی نیز ارائه دهند

 

بیان مسئله

اندیشمندان همه ادیان الهی و مکتب‌های بشری همواره به‌ویژگی‌های انسان ایدئال و نمونه در مقام یک الگو توجه داشته‌اند. از دیر هنگام در بی‌تردید هر کدام از این مکاتب‌ها بر اساس نوع جهان‌بینی‌شان، تلاش کرده‌اند الگویی از انسان کامل ارائه، و فردی را به منزله مصداق آن معرفی کنند. برای نمونه، بودا «ارهات» را انسان ایدئال می‌داند؛ کنفوسیوس «کیون تسو»، آیین‌های یوگا و بهاکتی از انسان کامل با عنوان «انسان آزاده» نام می‌برند؛ افلاطون او را «فیلسوف» می‌خواند و ارسطو «انسان بزرگوار». صوفیه، «قطب»، «شیخ» و «پیر» طریقتش می‌نامد و نیچه «ابَر انسان».4 در قرآن و روایات نبوی و ولوی انسان کامل را خلیفه‌الله، ولی‌الله، نبی، رسول، مؤمن کامل، امام، مصطفی، مجتبی، بشیر، نذیر، قطب، صاحب‌الزمان، نفس مطمئنه، شاهد و; نامیده‌اند. البته تمام فضایل و ملکات انسانی که در قرآن و روایات ذکر شده، در واقع بیان ویژگی‌ها، اوصاف مراتب و معارج انسان کامل است. چنانچه می‌توان از وی با عنوان «قرآن ناطق» و تجسم عینی و کامل اسلام نیز یاد کرد. قرآن، مصداق بارز انسان کامل را پیامبر خاتم حضرت محمدصلی‌الله‌علیه‌وآله معرفی می‌کند

در میان تمام جهان‌بینی‌ها و نگرش‌های مختلف و گاه متضاد، می‌توان به قدر مشترکی دست یافت و محورهایی را برای الگوی انسان کامل برشمرد؛ اما از آنجا که مبانی انسان‌شناختی آنها متفاوت و نگرش‌های چندگانه‌ای به جهان و انسان دارند، نه الگوی مناسبی از انسان کامل‌، و نه تعریف جامعی از آن ارائه کرده‌اند؛ حتی روان‌شناسان انسان‌گرا که از نظر فکری هم‌گرایی بیشتری دارند نیز در ارائه الگو و تعریف انسان کامل به توافق نرسیده‌اند. برای مثال، مزلو6 در ارائه الگو بر نیازهای زیستی ـ روانی تأکید می‌ورزد؛7 راجرز8 «کنش کامل»9 را مهم‌ترین ویژگی برای ارائه الگوی انسان کامل در نظر می‌گیرد؛ اریک فروم که شخصیت انسان را محصول فرهنگ می‌داند، «جهت‌گیری بارور» را اصلی‌ترین معیار برای ارائه مدل خود مطرح می‌کند و سپس در تعریف انسان کامل می‌گوید: «انسان کامل یعنی کسی که همه قدرت‌ها و استعدادهای بالقوه خویش را به‌کار می‌گیرد تا خود را بیافریند»

به‌نظر می‌رسد برای ارائه الگوی انسان کامل، در مرحله نخست باید معلوم شود انسان چه ویژگی‌هایی دارد و کدام‌ یک از این ویژگی‌ها، ذاتی اوست و کدام محصول محیط. همچنین اینکه انسان چه ساحت‌های وجودی‌ای دارد؛ یعنی چه صفات و انگیزه‌هایی در وجود انسان نهفته است و چه کشش‌ها، غرایز و فطریاتی دارد و در نهایت چه تعریفی از وی می‌توان ارائه کرد. در مرحله دوم باید مشخص شود کمال حقیقی انسان چیست؟ یعنی انسان چه ویژگی‌های مثبتی را باید در خود ایجاد کند تا به کمال حقیقی و سعادت واقعی خود دست یابد. در مرحله بعد باید تبیین شود الگوی انسان کامل چه مولفه‌هایی دارد و بر اساس چه معیارها و چگونه می‌توان آن را طراحی کرد؟

پیشینه پژوهش

بحث درباره انسان کامل سابقه‌ای طولانی دارد و از دیرباز در همه ادیان الهی و مکاتب‌های فلسفی، ویژگی‌های آن بررسی شده است؛‌ اما این موضوع به ندرت در روان‌شناسی تحلیل شده است. همچنین بحث از شخصیت پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله در سیره نبوی قدمتی طولانی دارد و تقریباً سیره‌نویسان از اواخر قرن اول هجری به سیره‌نویسی اقدام کرده‌اند؛ اما ویژگی‌های شخصیت پیامبر اسلام‌صلی‌الله‌علیه‌وآله کمتر به‌طور جامع از دیدگاه روان‌شناختی بررسی شده است. از این‌روی، تحلیل روان‌شناختی ویژگی‌های شخصیتی پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله و ساختن الگوی انسان کامل بر مبنای آن، موضوعی کاملاً بدیع است که می‌تواند برای مطالعه در زمینه مباحث‌علوم‌انسانی و به‌ویژه روان‌شناختی، و به‌طور خاص موضوع شخصیت افق‌های‌ تازه‌ای بگشاید

در گستره مباحث مربوط به نظریه انسان کامل و ارائه الگو از آن، تبیین مفهوم کمال و همچنین تعیین مؤلفه‌های شخصیت، نقشی مهم دارد. در قلمرو مباحث مربوط به نظریه‌های شخصیت و فراهم کردن زمینه برای ارائه نظریه جدید، تعیین پیش‌فرض‌های اساسی درباره ماهیت انسان، اهمیت ویژه و تعیین‌کننده‌ای دارد؛ زیرا «یکی از جنبه‌های بسیار بااهمیت نظریه‌های شخصیت، تصور یا برداشتی است که هر نظریه‌پرداز از ماهیت انسان دارد»

اگر بتوان با الهام از یافته‌های علمی و آموزه‌های دینی ـ قرآن و سنت ـ پیش‌فرض‌های اساسی درباره ماهیت انسان را تبیین، و مفهوم کمال حقیقی انسان را مشخص کرد، می‌توان گام موثری برای ارائه الگوی انسان کامل برداشت. بنابراین، شناسایی دقیق ویژگی‌های شخصیتی پیامبر در قرآن و سنت و طبقه‌بندی آنها بر اساس اهمیت، به لحاظ نظری برای مدل‌سازی اهمیت ویژه‌ای دارد

در این پژوهش کوشیده‌ایم. ابتدا پیشینه مسئله بررسی، و سپس مفهوم کمال، با الهام از آموزه‌های دینی مشخص شود. آن‌گاه با استفاده از یافته‌های علمی، به‌ویژه پژوهش‌های انجام‌شده در حوزه روان‌شناسی شخصیت، و براساس مبانی دینی، پیش‌فرض‌های اساسی درباره ماهیت انسان تبیین شود تا مبانی انسان‌شناختی الگوی مورد نظر به‌دست آید. سپس به مطالعه ویژگی‌های شخصیتی پیامبر در قرآن و سنت خواهیم پرداخت و با تحلیل روان‌شناختی آن, الگوی مورد نظر را طراحی خواهیم کرد؛ زیرا برای ارائه الگوی مزبور، باید کامل‌ترین انسان را معیار قرار دهیم؛ چنان‌که مزلو نیز به این حقیقت اشاره می‌کند: «وقتی شما می‌خواهید تعیین کنید انسان با چه سرعتی می‌دود، به مطالعه دونده متوسط نمی‌پردازدید؛ بلکه سریع‌ترین دونده‌ای را که می‌توانید، مطالعه می‌کنید. تنها با استفاده از این روش امکان دارد که اوج توان بالقوه آدمی را تعیین کنیم»

ضرورت و اهمیت موضوع

پژوهش‌هایی که تاکنون درباره انسان کامل انجام شده است، هیچ‌کدام جامع‌نگری لازم را نداشته‌اند؛ زیرا هر کدام از زاویه‌ای خاص به موضوع نگریسته‌اند و بخشی از دنیای پهناور درون و ابعاد پیچیده آدمی را ـ از دیدگاه خود ـ توصیف کرده‌اند. از سوی دیگر، انسان‌ها برای دستیابی به کمال، به الگو نیاز دارند تا به‌صورت آگاهانه با آن همانند‌سازی کنند. همچنین تربیت و پرورش فکری واخلاقی در هر مکتب، بر اساس شناخت «انسان نمونه» در آن مکتب امکان‌پذیر است؛ زیرا چه اینکه «اگر انسان کامل اسلام را چه از راه بیان قرآنی و چه از راه شناخت شخصیت‌پرورده‌های قرآن نشناسیم، نمی‌توانیم راهی را که اسلام معین کرده است، برویم؛ نمی‌توانیم یک مسلمان واقعی و درست باشیم؛ جامعه ما نمی‌تواند یک جامعه اسلامی باشد. پس ضرورت دارد حتماً انسان کامل و عالی و متعالی اسلام را بشناسیم».13 بنابراین، پژوهش درباره انسان کامل و ارائه آن به منزله الگو، امری لازم و ضروری است

 

پرسش‌‌های پژوهش

1 چگونه می‌توان الگوی انسان کامل را ترسیم‌ کرد؟

2 کمال واقعی و نهایی انسان از دیدگاه اسلام چیست و چه فرق اساسی با دیدگاه روان‌شناسان دارد؟

روش‌ پژوهش

با توجه به اینکه بحث از انسان کامل از موضوع‌های میان‌رشته‌ای است، در این نوشتار از ترکیبی از روش‌های کیفی استفاده می‌شود؛ مانند: روش تحلیل عقلی و مفهومی و روش اجتهادی و تفسیری؛ زیرا برای به‌دست آوردن مؤلفه‌های الگوی انسان کامل از قرآن و سنت، به نوعی استنباط و تفسیر از متون دینی نیاز است

مبانی نظری الگوی انسان کامل

مدل‌سازی از انسان کامل، قبل از هر چیز مستلزم شناخت انسان است؛ یعنی اول باید مشخص شود ساحت‌های وجودی انسان کدام است؟ چه صفات و انگیزهایی در وجود او نهفته است؟ چه کشش‌ها و غرایز و فطریاتی دارد؟ کدام‌یک از این ویژگی‌ها ذاتی او، و کدام‌یک اکتسابی است؟ آیا اساساً انسان دارای طبیعت مشترک و سرشتی مخصوص به خود است؟ این پرسش‌‌ها باعث گردیده است در طی قرون متمادی، اذهان بسیاری از متفکران به شناسایی ذات انسان معطوف شود و تعریف‌های بسیار متنوعی از طبیعت انسان ارائه کنند؛ اما ابهام‌آمیز و پیچیده بودن حقیقت انسان از یک‌سو، و نبود یک روش شناخت متقن و معتبر از سوی دیگر، نه تنها موجب سردرگمی اندیشمندان گردیده، بلکه بازخوردهای گوناگونی را به‌دنبال داشته است

برخی معتقدند انسان موجودی ناشناخته و معما‌گونه است و هر گونه تلاش در راه شناخت حقیقت او، تنها به شناختی ناقص از بعدی از ابعاد وجود او می‌انجامد

پاسکال را می‌توان نماینده این طرز تفکر دانست. وی دعوت سقراط به شناخت خویش را امری عبث می‌پنداشت و معتقد بود که انسان در شناخت خودش باید مُهر خاموشی بر لب بزند؛ غرور کاذب خویش را کنار بگذارد و تنها به ندای دین گوش فرا دهد؛ زیرا بهتر از هر منبعی دیگر معرّف حقیقت انسان است. البته از نظر وی، دین نیز شناختی فطری و عقل‌پذیر از انسان عرضه نمی‌کند و راز وجودی انسان را نمی‌گشاید؛ بلکه رمزآلود بودن انسان را عمیق‌تر می‌گرداند

افزون بر پاسکال، طرفداران اصالت جامعه مانند دورکیم،15 وجود‌گرایانی مانند سارتر16 و تاریخ‌گرایانی مانند فردریش هگل17 و ریچارد پالمر،18 از کسانی هستند که منکر طبیعت مشترک انسانی‌اند.19 اما در مقابل، عده‌ای مانند واتسون (1950)، اسکینر (1953)، فروید (1925) و بندورا (1975) از کسانی هستند که معتقدند انسان موجودی شناخت‌پذیر است و همچون سایر پدیده‌ها می‌توان آن‌را شناخت

این‌گونه تردیدها و اختلاف‌نظرها درباره امکان شناخت انسان، افق جدیدی را در مباحث انسان‌شناسی می‌گشاید و ما را با پرسش‌‌هایی مواجه می‌کند که باید در صدد پاسخ به آنها باشیم؛ آیا انسان دارای طبیعت واحدی است یا خیر؟ بر فرض اینکه انسان طبعیت واحد و مشترک داشته باشد، این طبیعت مشترک چه ویژگی‌هایی دارد؟ این مشترکات چه رابطه‌ای با فطرت آدمی دارد؟ آیا منظور از فطرت همان شاکله و شخصیت است؟ آیا انسان ذاتاً خیرخواه است یا موجودی پست و شریر؟ بنابراین، بحث از ماهیت انسان، حول چند محور اساسی مطرح است که مباحث متنوع دیگر را نیز در پی خواهد داشت

طبیعت مشترک

منظور از طبیعت مشترک، ویژگی‌های فراحیوانی است که به طور مشترک در همه انسان‌ها یافت می‌شود. بنابراین، «طبیعت و سرشت انسانی، عنوانی است کلی که از ویژگی‌ها و خصوصیاتی حکایت می‌کند که یک انسان به طور طبیعی و در بدو تکون و خلقت خویش داراست»

اکنون این پرسش مطرح می‌شود که منظور از ویژگی‌های فراحیوانی چیست و با چه روشی می‌توان آنها را شناخت؟ بی‌تردید بُعد جسمانی و فیزیولوژیکی انسان در بسیاری از رفتارها و همچنین نیازها با سایر حیوانات شباهت دارد. بنابراین، حوزه جست‌وجوی ویژگی‌های مشترک فراحیوانی، شامل ادراک‌ها، شناخت‌ها، گرایش‌ها و تمایلات ویژه‌ای است که سایر حیوانات از آن محرومند. اگر بتوان ثابت کرد که انسان‌ها شناخت، ادرک‌ها و گرایش‌های ویژه‌ای دارند که سایر حیوانات از داشتن آنها محرومند، در این صورت، وجود طبیعت مشترک فرا‌حیوانی انسان اثبات می‌شود.22 با توجه به آنچه درباره طبیعت مشترک انسان بیان شد، ویژگی‌های زیر را می‌توان برای آن برشمرد

1 غیراکتسابی بودن؛23 تعلیم و تعلّم و سایر عوامل محیطی، در پیدایش عناصر آن نقشی ندارد. به همین دلیل، در همه افراد بشر در هر سطحی از تعلیم و تعلّم و در هر زمان و مکانی یافت می‌شود؛

2 فراحیوانی بودن؛ یعنی این توانش‌ها، گرایش و بینش‌ها یا به‌طور کلی در حیوانات یافت نمی‌شود، یا اینکه در سطح بسیار نازل که قابل مقایسه با انسان نیست، وجود دارد؛ مانند استدلال کردن، قدرت استنتاج و تجزیه و تحلیل

3 زوال‌ناپذیر بودن؛25 جدایی آن از انسان بماهوانسان امکان‌پذیر نیست و اگر روزی انسانی یافت شود که از این عناصر فراحیوانی بی‌بهره باشد، در این‌صورت از زمره انسان‌ها به شمار نمی‌آید. برای مثال، فردی که قدرت عقلانی ندارد یا بر اثر حادثه‌ای آن را از دست می‌دهد، در واقع با بعد حیوانی خود به زندگی ادامه می‌دهد. برای چنین فردی، امکان تکامل یا سقوط انسانی سلب شده است

ادله اثبات طبیعت مشترک

 

دانلود این فایل

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

لیست کل یادداشت های این وبلاگ