مقاله در مورد عمربن خیام نیشابوری با word دارای 63 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد عمربن خیام نیشابوری با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد عمربن خیام نیشابوری با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله در مورد عمربن خیام نیشابوری با word :
عمربن خیام نیشابوری
آغاز زندگی
حکیم، فیلسوف ریاضی دان و رباعی سرای بزرگ ایران زمین،« عمربن خیام نیشابوری» نامی آشنا برای تمام ایرانیان اهل ذوق و معرفت است.« وی در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم می زیسته است. ». هر چند از تاریخ ولادت دقیق وی هیچ اطلاعی دردست نیست اما د رکتابهای معتبر قدیمی از وی بسیار یاد شده که معروف ترین آنها چهار مقاله ای نظامی عروضی سمرقندی است.
وی در نیشابور چشم به جهان گشود ه است و چون شغل پدرش خیمه دوزی بود به هیمن علت وی را خیام می نامیده اند . «نامش عمر کنیه اش ابوالفتح، لقبش غیاث الدین و نام پدرش ابراهیم بوده است.» در تمامی آثاری که در باره ی خیام از گذشته های دور تاکنون به رشته ی تحریر
درآمده است، نویسندگان بر یک نکته اذعان دارند که وی به تمام فنون و معلومات زمان خود تسلط کامل داشت و در فلسفه، حکمت و ریاضیات سرآمد دوران بود. اما با همه ی فرزانگی و دانایی، خیام مردی صریج الهجه بود و هیچگاه ا زبیان واقعیت و حقیقت ترسی به خود راه نمی داد. و بههمین سبب بسیاری از ویژگی او را حمل بر تندخویی وی دانسته اند. داستان زیر مصداقی بر این ادعاست:
« گویند فقیهی هر روز صبح پیش از برآمدن آفتاب نزد خیام می رفت و درس حکمت می خواند و چون به میان مردم می آمد از او به بدی یاد می کرد. عمر خیام یکبار چندتن را با طبل و بوق درخانه ی خود پنهان کرد. چون فقیه به عادت خودبه خانه ی و ی امد خیام فرمان داد تا طبل ها و بو قها را به صدا درآورند. مرد از هر سوی در خانه ای او گرد آمدند. عمر گفت:ای مردم نیشابور این فقیه
شماست که هر روز در همین هنگام نزد من می آید و درس حکمت می آمود و آنگاه پیش شما از من به ن حوی که میدانید یاد می کند، اگر من همان باشم که او می گوید پس چرا از من علم می آموزد و اگر چنین نیست پس چرا از استاد خود به بدی یاد می کند »
از این دست داستانها و حکایت ها که از سندیت معتبری نیز
ب رخوردار است درکتابها مختلفی ذکر گردیده که نشان از روج آزاد اندیش خیام داشته است.
خیام بیشتر از هر چیز به تدریس فلسفه مشغول بود و به افکار و عقاید فلاسفه ی یونانن اعتقاد بسیار داشته و بویژه در حکمت و فلسفه پیرو محض
به حکم آنکه آن کم زندگانی
چو گل بر باد شد روز جوانی
سبک رو چون بت قبچاق من ود
گمان افتاد که خود آفاق من بود
همایون پیکری نغز و خردمند
فرستاده به من دارای دربند
سران را گوش بر مالش نهاده
مرا درهمسری بالش نهاده
چو ترکان گشته سوی کوچ تاج
به ترکی داده رختم را به تاراج
البته نظامی بعد از مرگ آفاق همسران دیگری برمی گزیند. اما هیچ یک از آنان در نظر نظامی همچون آفاق قدر و منزلت نداشت و مایه دلبستگی عمیق شاعر به آنان نگشت.
محمد، تنها به فرزند نظامی و یادگار آفاق بود.دیدار محمد، غم فراق آفاق را برای نظامی قابل تحمل می کرد. او سعی می نمو د تا فرزند را به شیوه ای تربیت کند که در آینده جزو فرهیختگان ادب فارسی گردد. اما نظامی چندی حسین بن علی که ما او را به نام نظام الملک می شناسیم وزیر الب ارسلان سلجوقی و پس از او ملک شاه شد و مدرسه نظامیه را در بغداد بنیاد نهاد. هنگامی
که عمرخیام دید رفیق مصاحبش صاحب مقام ومنصب گشته ر اصفهان نزد وی رفت. خواجه نیز مقدمش را گرامی داشت و عهدی را که با یکدیگر بسته بودند به یاد آورود و از امام خراسان( خیام) پرسید:« خواست تو چیست»؟ خایم می دانست که هر چه بخواهد خواجه از انجامش کوتاهی نخواهد کرد، ولی چون دارای متانت طبع و مناعت نفس بود جز وجهی برای معاش و آن هم بسیا
ر مختصر و معمولی تقاضای دیگری نکرد. خواجه نیز مزرعه ای در نیشابور که عایدی سالانه آن در حدود پانصد تومان امروز بود، به وی داد.
خلاصه داستان سه یار دبستانی که در بالا آورده شده در کتاب های بسیاری از جمله کتاب جامع التواریخ، روضه الصفا، و تذکره دولتشاه آمده است اما نباید از نظر دور داشت که این سه تن اگر چه با یکدیگر معاصر بوده اند ولی تصور هم شاگردی آنان بعید به نظر می رسد. زیرا وفات خیام در حدود سالهای 509 تا 517 ذکرشده و حسن صباح نیز به سال 518 دار فانی را وداع گفته است اگر این دو با نظام الملک هم سال باشند، پس چون خواجه در سال 408 ولادت یافته، بنابراین خیام و
حسن صباح هنگام مرگ نزدیک به 120 سال سن داشته اند و این امر بعیدی است چرا که در هیچیک از کتابهایی که نامی از خیام در آنها ذکر شده، به طول عمر طولانی وی اشاره نشده است .
ویژگی های شخصیتی خیام
آنچه مسلماست تمامی ابزرگان علم و ادب که باخیام معاصر بوده اند از وی به بزرگی یاد کرده ان و نام وی را با احترام برده اند و« نیروی ادراک، هوش، و سعت دایره ای اطلاعات و سلطه کمل وی را بر علوم نقلی ستوده اند.» از قوه حافظه خیام داستانی نقل شده که د رجای خود شگفت و جالب توجه است:
«نقل می کنندکه خیام کتابی را در اصفهان هفت مرتبه مرورکرد و سپس آن را به نیشابور املاء فرمود. پس از مطابقت معلوم شد اختلاف ناچیزی با اصل متن دارد;..»
اما از ویژگیهای اخلاقی مسلم او کم حرفی و اجتناب از معاشرت است و نیز تندخویی که آنرا می توان بر مزاج عصی یا حالت حجب وی حمل کرد.البته نباید از نظر دور داشت ه این گونه افراد ذاتاً اشخاص خوش معاشرت و بذله گویی نیستند کمتر با مردم انس دارند و بیشتر گوشه نشینی اختیار می کنند. در خود فرو می روند و از طرفی درگیر شدن به امور علمی افرادی چون خیام
راچنان به خود مشغول می نماید که حتی از امور عادی زندگی خود نیز دور می شوند.
بسیاری وی را در امر تدریس وگسترش علم و دانشیکه داشت بخیل و تنگ نظر قلمداد کرده اند وکمی آثار مکتوب او را با توجهبه علم و دانش گسترده اش دلیل بر همین ویژگی میدانند زیرا خیام نه تنها آثار زیادی از خود بجا نگذاشته بلکه چنان ذکری هم از برپایی کلاس درس او چون بزرگان هم عهدش نشده، جز مواردی که به تدریس فلسفه اشتغال داشته که آن هم
بسیار معدود و محدود است.
نکته قابل توجه در این مورد آن است که باید خیام را از آن دسته عالمانی دانست ه بیش از آنکه بخواهد خود را در پیش مردم مطرح نماید ابتدا از خود پرسیده که اصلاً آیا لازم است این مطلبی را که در ذهن دارد، بیان کند؟ لذا تا ضرورت طرح مسایل فلسفی را احساس نمی کرد یا مستقیم از وی سئوال نمی شده، آن را بیان نمی نموده است و یا آنکه درحکمت و فلسفه دارای اعتبار و عقاید خاصی بوده اما همواره از ابن سینا با احترام یاد می کرده تا جایی که می توان گفت آراء و نظرات او را کاملاً پذیرفته است. ولی مانند استاد و منتقدانش شیخ الرئیس دست به تألیف کتاب فلسفی نزده است، چرا که دیگر نیازینبوده تا دوباره همان آراء و نظرات را تکرار نماید، زیرا به جرأت می توان گفت این سینا در زمینه ی فلسفه و حکمت هیچ چیز را فرو نگذاشته و خیام بی گمان مطلب خاصی علاوه بر گفته های او نداشته است. اما در مسایل ریاضی برعکس فلسفه بدون آن که از وی بخواهند رسالات و کتابهای بس ارزشمند به رشته ی تحریر در آورده است.
البته دورری از بیان عقاید فلسفی اش همانگونه که قبلاً نیز اشاره شد به دلیل وضعیت موجود دورانی بوده که در آن می زیسته، آنگونه که مورخان از اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم ذکر می کنند، میدان برای واعظان و محدثان بسیار باز بوده و افرادی چون خیام و هر خردمند دیگری از بیان
آرای فلسفی خود دوری جسته اند. این همان دوره ای است که« عین القضات همدانی » چندی پس از شهادت« حلاج » بعلت بیان آرای خاص عرفان به سرنوشت وی دچار می شود ودر جایی دیگر عارف و فیلسوف بزرگ ایرانی« سهروردی » ر ا نیز شهادت می رسانند. پس حکیم معقول و متینی چون خیام دم فرو می بندد و چون به امور مثبت گرایش داشته بنابراین فن ریاضیات را برمی گزیند و برای بیان اهر امری به دنبال دلایل عقلی می رود.« و برای توجیه ذوق و مشرب فلسفی خود بدین عذر متوسل می شود که:
بنابراین در دوران خیام که بزرگانی چون امام محمد غزالی فلسفه، ریاضیات، طب و نجوم را جزء امور باطل می دانسته ان و رواج عقاید مذهبی خشک و به دور از هرگونه انعطاف و نرمی و عبادات ظاهر فریب، بازار علم را از رونق انداخته بود و تعصب های دینی بر آزادی فکر و اندیشه غلبه پیدا نموده بود، دیگر چه جای مجال برای بحث علمی باقی می ماند؟ پس همان بهتر که کسی چون خیام از فلسفه دم نزند، کلاس درس دایر نکند تا مجبور هم نباشد اندیشه های خود را آشکار کند و این به قول مرحوم دشتی نشانه فرزانگی است نه بخل در تعلیم. در اینجا به داستانی که بین امام محمد غزالی و خیام رخ داده اشاره می کنیم:
« روزی امام محمد غزای به مجلسی وارد شد و از خیام پرسید اختصاص یک نقطه فلک به قطب بودن را چگونه تعطیل می کند.در صورتی که فلک متشابه الاجزا است. خیام به جای آنکه مستقیماً به موضوع بپردازد بنا به روش خود پیرامون قضیه بسط مقال داد و از این حرکت از چه مقوله ایست سخن گفت. شاد بدین شیوه می خواست امام محمد غزالی را که متشرعین متعصب و مخالف فلاسفه است و به علاوه در جدل و مناظره زبردستف از حال تعرض درآورده،محیط را مساعد مطالب علمی کند. در این اثنا صدای مؤذنی بلند شد و غزالی از جای برخاسته گفت:« جاء الحق و زهق الباطل;»
و این رباعی از خیام تأئیدی است براین نظر که وی نه از روی بخل عقایدش را بیان ننموده و مکتوب نکرد، بلکه در آن دوران زمینه برای پذیرش نظرات و عقاید امثال وی فراهم نبود و بی شک دوری از اجتماع آن روز و پرداختن به کشف مسایل علمی مختلف به همین دلیل بوده است که :
خورشید به گل نهفت می نتوانم
و اسرار زمانه گفت می نتوانم
از بحر تفکرم برآورد خرد
دری که زبیم سفت می نتوانم
خیام از جمله افراد با درایتی است که سعی نموده ازکنار طوفان حوادث با تدبیر و احتیاط به سلامت بگذرد وی در امور زندگی مردی دوراندیش بود و زندگی دور از جنجال وی و نیز پرهیز از افراط و تفریط در آن عصر متشنج باعث شد که وی تا پایان عمر از احترام خاصی هم در بین حاکمان و علما و هم مردم عامی برخوردار باشد. با تمام حکمت و دانایی که داشت هرگز دچار نخوت و غرور نشد و از هیچکس با تحقیر نام نبرد.با هیچیک از بزرگان هم دوره اش به مشاجرات لفطی نپرداخت و همین آرامش روحی و اخلاقی به وی چهره ای فرزانه و متفکر بخشید.
خیام از دیدگاه معاصرانش
آنگونه که د رمنابع معتبر تاریخی ذکر گردیده، خیام در نزد دانشمندان معاصر خود از احترام خاصی برخوردار بوده و ایشان همواره از وی با تکریم یاد نموده اند. عناوینی از جمله« امام خراسان»« حجه الحق»« فیلسوف العالم» و« سید الحکما المشرق و المغرب» از جمله القایی است که بزرگان هم دوره ی خیام وی را بدان نامیده اند.« شهرزوری او را تالی ابن سینا، قفطی به طور قطع او را در حکمت و نجوم بی همتا گفته اند. عمادالدین کاتب او را در جمیع فنون حکمیت خاصه قمست
ریاضیات بی مانند دانسته و ابوالحسن بیهقی وی را مسلط بر تمام اجزای حکمت، ریاضیات و معقولات گفته است. زمخشری دانشمند معروف لغت و تفسیر وی را حکیم جهان و فیلسوف گیتی نام برده و مشاجره مختصر لغوی خود را با خیام در کتاب« الزاجز للصغار» نقل کرده و با مباهات می گوید: خیام فضل وی را ستوده و به شاگردان وی]زمخشری[ استفاده از محضرش را توصیه کرده است ».
البته معدود افرادی نیز بوده اند که به وی نظر مطلوبی نداشته اند و یا از وی ایراداتی گرفته اند اما باز هم به علم و دانش او معترف بوده اند، از جمله شیخ نجم الدین رازی در کتاب مرصادا لعباد و یا سلطان ولد پسر جلا الدین محمد مولیو اما واضح است که علت اساسی احترام مخالفان به خیام به دلیل مقام علمی او بوده که علاوه بر حکمت و ریاضیات بر نجوم، طب، تاریخ، ادب، فقه و تفسیر نیز تسلط کامل داشته است. در این باره اشاره می کنیم به یکی از سه حکایت عروضی سمرقندی درباره ی خیام و احکام و نجومی او:
« اگرچه حکیم حجه الحق عمر در احکام نجوم هیچ اعتقادی نداشت، در زمستان 508 در مرو، سلطان کسی را فرستاد به خواجه صدرالدین محمد که از خواجه امام عمر بخواهند تا اختیاری کند که به شکار رویم که اندر آن چند روز برف و باران نیاید. خیام دو روز وقت خود را صرف کرد و روز شکار را معین کرد و آن را به سلطان گفت. چون سلطان در روز مقرر قصد شکار کرد هوا ابر شد و باد برخاست. جماعت بر پیش بینی خیام خندیدند و سلطان خواست که برگردد، خواجه امام( خیام) گفت: پادشاه دل فارغ دارد که هیمن ساعت ابر باز شود و در این پنج روز هیچ بارانی نبارد. سلطان سخن خیام را پذیرفت، پس از لحظه ای ابر باز شد و در آن پنج روز هیچ بارانی نبارید و کسی ابری ندید;. ».
از دیگر بزرگانی که در نوشته هایش به علم و درایت خیام اشاره نموده، علی بن زید بیهقی است. وی در اتمام التتمه از خیام چنین یاد کرد:
« فیلسوف، حجه الحق عمربن ابراهیم خیامی، از تمامی حکمای خراسان بلندمرتبه تر، پرمایه تر، و در ریاضیات از جملگی برتر و در قیاس های خطابی زبردست است. قاضی امام عبدالرشید بن الحسین نقل می کند که روزی در یکی از حمام های مرو با خیام مصاحبتی دست داد. از معنی« معوذتین» و سبب تکرار الفاظ ان سئوال کردم ولی او به نقل اقوال نادر و بیان شواهد غیر متداول آغاز کرد و آنقدر گفت که اگر همه آنها را جمع می کردند به حجم کتابی می شد.»
دانلود این فایل
مقاله در مورد پرش به محتوای اصلیرفتن به نوارابزار با word دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد پرش به محتوای اصلیرفتن به نوارابزار با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد پرش به محتوای اصلیرفتن به نوارابزار با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله در مورد پرش به محتوای اصلیرفتن به نوارابزار با word :
اجزاء یاخته گیاهی
یاختههای گیاهی، ضمن دارا بودن تفاوتهای ظاهری از نظر شکل و ساختار، ویژگیهای مشترک بسیار دارند و به طور کلی از خارج به داخل شامل اجزاء زیرند:
1 دیواره یاختهای و غشای سیتوپلاسمی.
2 سیتوپلاسم که خود شامل دو بخش زمینه (هیالوپلاسم) و اندامکهای مختلف مانند شبکه آندوپلاسمی، میتوکندریها، پلاستها، ریبوزومها، لیزوزومها، دستگاه گلژی، سانتریولها، واکوئولها، ریز رشتهها و ریز لولههاست.
3 هسته که واجد عوامل ارثی اصلی یاخته است.
دیواره یاختهای
در پیرامون اغلب یاختههای گیاهی و بعضی از یاختههای جانوری دیوارهای به نام دیواره یاختهای وجود دارد. دیواره یاختهای در یاختههای گیاهان ساختار نسبتاًسخت سلولوزی دارند و نوعی اسکلت بیرونی را به وجود میآورد که به این یاختهها شکل هندسی و نسبتاً ثابتی میدهد.
این دیواره، که دیواره نخستین نیز نامیده میشود، به وسیله پروتوپلاسم زنده یاخته ایجاد میگردد و وجود آن اساسیترین وجه تمایز بین گیاهان و جانوران است. دیواره بین دو یاخته شامل سه بخ
ش یا لایه است. هر یک از دو یاخته مجاور هم دیواره نخستین را تولید میکند و بین آن دو، لایه بین یاختهای به نام تیغه میانی مشترک بین دو یاخته وجود دارد . جنس تیغه میانی از ترکیبات پکتیکی مانند پکتین است.
دیواره نخستین و لایه بین یاختهها تنها لایههای دیوارهای در یاختههای سازنده بافتهای نرم گیاهان است. در نتیجه افزایش سن یاخته ممکن است مواد دیگری ساخته شوند و از سمت داخل یاخته به صورت لایهای روی دیواره نخستین قرار گیرند که دیواره دومین یا پسین نام دارد. پس از تشکی
ل دیواره پسین، یاخته معمولاً میمیرد و پروتوپلاست آن از بین میرود.
تبادل مواد از خلال دیواره یاختهای
دیواره یاخته گیاهی سطح ممتدی نیست بلکه منافذی به اندازههای متفاوت در آن وجود دارند. در محل این منافذ، سیتوپلاسم دو یاخته مجاور مستقیماً با یکدیگر در ارتباطاند. این ارتباط در اثر رشتههای لولهای سیتوپلاسمی بسیار نازک به نام پلاسمودسمها برقرار میشود. به علتوجود این منافذ در دیوارههای سلولوزی، پخش و تبادل مواد بین یاختهها در بافتهای گیاهی با سرعت و سهولت صورت میگیرد. پلاسمودسمها در دیوارههای نخستین، در سوراخهای ریز دیواره، جایی که دیواره فاقد تیغه میانی است به وجود میآیند و سیتوپلاسم از آن محلها از یاختهای به یاخته دیگر ادامه مییابد.
غشای سیتوپلاسمی
در سطح بیرونی اغلب یاختههای جانوری و در درون دیواره سلولوزی اکثر یاختههای گیاهی، غشایی به ضخامت 75 آنگستروم وجود دارد که از یک سو با خارج و از سوی دیگر با محتویات درون یاخته در ارتباط دایمی است. این غشا از یک لایه دو مولکولی فسفولیپید تشکیل شده است. همه موادی که به یاخته وارد و یا از آن خارج میشوند باید از این غشا عبور کنند.
پروتئینهای مختلفی که در میان لایههای فسفولیپیدی وجود دارند برای عبور مولکولهای ویژه نقش حامل را ایفا میکنند. برای توجیه ساختار شیمیایی غشای سیتوپلاسمی و استقرار مولکولها در آن طرحهای مختلفی از طرف دانشمندان پیشنهاد شده است که از بین آنها مدل موزائیک – سیال برای ساخت غشا بیش از همه مورد قبول واقع شده است. این مدل، که نخست توسط اس. جی. سینگر Singer S.J در سال 1971 پیشنهاد شده، غشای یاخته را به صورت موزائیکی از لیپید و پروتئین نشان میدهد. سینگر ساختار اساسی غشاهای یاختهای را به کوههای یخی (پروتئینها) شناور در دریا (لیپیدها) تشبیه کرده است. بدین سان مولکولهای پروتئین را به صورتی در نظر میگیرند که در سطح غشا حرکتی جانبی دارند و رابطه ساختاری پروتئینها را با لیپیدها متغیر میدانند.
بر اساس مدل موزاییک – سیال، پروتئینهای غشا را، بر حسب میزان نفوذ آنها در درون دو لایه لیپیدی غشا، به پروتئینهای عمقی و پروتئینهای سطحی تقسیم میکنند.
غشای سیتوپلاسمی از یک لایه دو مولکولی (دو ردیفی) فسفولیپید ساخته شده که هر مولکول آن شامل یک سرآب دوست و یک دم آب گریز است. استقرار این دو ردیف مولکول در مقابل یکدیگر به گونهای است که دمهای آب گریز به طرف داخل و در مقابل یکدیگر، و سرهای آب دوست در طرف خارج قرار گرفتهاند. مولکولهای پروتئین در سطح بیرونی یا درونی و یا در تمام غشا وجود دارند.
نقش غشای سیتوپلاسمی حفظ تراوایی انتخابی است. این غشا چون سدی نیمه تراوا عمل میکند، بدین معنی که از خروج مواد آلی یاخته، مانند هیدراتهای کربن و پروتئینها، جلوگیری مینما
ید در صورتی که به آب و نمکهای کانی امکان میدهد تا درون آن نفوذ کنند. چنین غشایی که فقط بعضی مواد از آن عبور میکنند، غشای نیمه تراوا نامیده میشود. نیمه تراوا بودن غشا عامل اصلی در نقش آن است. اگر غشا کاملاً تراوا میبود، مقدار زیادی از محتویات یاخته بسادگی از آن خارج میشد و در نتیجه فعالیت زیستی یاخته متوقف میگشت و اگر غشا کاملاً ناتراوا میبود، آب و نمکهای کانی، مواد ضروری جهت سوخت و ساز یاخته، نمیتوانستند وارد آن شوند و باز هم فعالیتهای یاخته متوقف میشد. بنابراین نیمه تراوا بودن غشای یاخته شرط لازم زندگی آن است.
سیتوپلاسم
سیتوپلاسم شامل تشکیلات یاختهای است که در داخل غشای سیتوپلاسمی (پلاسمایی) و در خارج هسته قرار دارد. سیتوپلاسم ساختاری نیمه شفاف، بیشکل و تقریباً یکنواخت دارد و خاصیت شکست نور در آن کمی بیش از آب است. سیتوپلاسم، پس از مرگ یاخته، با رنگهای اسیدی انیلین رنگ میگیرد، یعنی اسیدوفیل است (به استثنای بعضی نواحی بسیار غنی از ریبوزومها که بازوفیلاند)، بر عکس سیتوپلاسم زنده تقریباً خنثی است. زمینه سیتوپلاسم یا، به عبارت بهتر، اساسیترین قسمت محیط واقعی درون یاخته را هیالوپلاسم گویند، زیرا اکثر اعمال بیوسنتزی یاخته در همین زمینه صورت میگیرد.
در هیالوپلاسم دو دسته عناصر به حالت شناور وجود دارند: یک دسته ضمایم دایمی مانند میتوکندریها، پلاستها، دستگاه گلژی و غیرهاند که اندامک نامیده میشوند و فعالیت زیستی دارند: دسته دیگر مواد غیر دایمی حاصل از اعمال زیست شیمیایی داخل هیالوپلاسم به نام اجسام ضمیمه هستند. در هر حال، محدوده هیالوپلاسم از طرف داخل، غشای هسته و ازطرف خارج، غشای سیتوپلاسمی یاخته است.
اندامکها عبارتاند از: هسته، میتوکندریها، شبکه آندوپلاسمی، دیکتیوزومها، ریز لولهها و ریز رشتهها، لیزوزومها، واکوئولها و پلاستها. ذرات دیگری نیز در سیتوپلاسم دیده میشوند که از اندامکها کوچکترند و غشا ندارند. این ذرات را ریبوزوم مینامند. گر چه ریبوزومها، به علت نداشتن غشا، اندامک به شمار نمیآیند، اما به دلیل اهمیت ویژهای که در سوخت و ساز یاخته دارند در قسمت
اندامکها مورد بحث قرار خواهند گرفت.
سیتوپلاسم در تبادلات یاخته با محیط و همچنین مراحل مختلف سوخت و ساز نقشی اساسی دارد. یکی از ویژگیهای سیتوپلاسم جنبش دایمی آن است که ممکن است چرخشی یا موضعی باشد. این حرکات را جنبش سیتوپلاسمی مینامند که در اثر انقباض ریز رشتهها (رشتههای میکروسکوپی) به وجود میآید. در ضمن ریز لولهها (لولههای میکروسکوپی) جنبش سیتوپلاسمی را جهت میدهند، یعنی جریان آن را به سوی منطقه معینی از یاخته متوجه میسازند و از منطقه دیگر دور میکنند. جنبش سیتوپلاسمی سبب حرکت اندامکها و توزیع مواد درون سیتوپلاسم و تسهیل مواد میشوند. جنبش سیتوپلاسمی، که انرژی آن از فعالیتهای زیستی یاخته تأمین میشود، از ویژگیهای یاخته زنده است.
ریبوزومها
ریبوزومها ذرات کروی کوچکی هستند که به صورت آزاد یا روی شبکههای آندوپلاسمی درون سیتوپلاسم دیده میشوند. قطر این ذرات در حدود 170 تا 200 آنگستروم است. در ساختار شیمیایی ریبوزومها 65 تا 90 درصد اسیدنوکلئیک از نوع اسید ریبونوکلئیک (RNA) و 10 تا 35 درصد پروتئین وجود دارد. با استفاده از رادیو ایزوتوپها توانستهاند محل تشکیل اجزاء ریبوزوم را تعیین کنند. بدین سان معلوم شده است که RNAی ریبوزوم در هستک ساخته میشود و از آنجا به سیتوپلاسم منتقل میگردد. دو بخش ریبوزوم، پس از ساخته شدن، به یکدیگر میپیوندند و ریبوزوم کامل را به وجود میآورند.
ریبوزومها معمولاً درون پلاستها، میتوکندریها و سیتوپلاسم دیده میشوند ولی در اکثر موارد با شبکه آندوپلاسمی همراهاند.
نقش اصلی ریبوزومها شرکت در ساختن پروتئینهاست، بدین معنی که ریبوزومها جایگاه ساخت پروتئینها هستند.
شبکه آندوپلاسمی
این شبکه در برش عرضی به صورت مجاری ظریف غشایی تو خالی با انشعابات فراوان و مرتبط به یکدیگر و یا به شکل مخازن پهن کم و بیش متراکم و پراکنده در تمام سیتوپلاسم مشاهده میشوند. این مجاری متشکل از دو غشا و فضای واقع در بین آنهاست. جدار غشاها با غشای
هستهوغشایسیتوپلاسمی ارتباط داردودرحقیقتادامهآنهادرسیتوپلاسم به شمار میآید.
به بسیاری از نقاط دیواره بیرونی شبکه آندوپلاسمی تعداد فراوانی دانههای ریبوزوم متصلاند، به همین دلیل شبکه آندوپلاسمی در ساختار یاخته به دو صورت وجود دارد: شبکه آندوپلاسمی دانهدار یا ناصاف که واجد ریبوزوم است، و شبکه آندوپلاسمی بدون دانه یا صاف که فاقد ریبوزوم است.
تراکم شبکه آندوپلاسمی در یاخته متغیر است و به عواملی مانند سن و فعالیت یاخته بستگی دارد. مثلاً شبکه آندوپلاسمی در یاختههای فعال یا در حال رشد بیش از یاختههایی است که در حال استراحتاند. ضمناً یاختهای که آسیب دیده باشد، چون برای ترمیم خود بیشتر فعالیت میکند، شبکه آندوپلاسمی آن نیز زیادتر میشود. یاختههایی که نقش غذا دهنده دارند، مانندیاختههای رویشیپیرامون گیاهک درحالرشددانه،نیزمقدارزیادیشبکهآندوپلاسمیدارند.
نقش شبکه آندوپلاسمی ذخیره و هدایت بعضی مواد در درون یاخته است. پروتئینها در جوار ریبوزومهای واقع بر روی این مجاری ساخته شده و سپس وارد آنها میشوند. به علاوه مواد دیگری مانند گلوسیدها در این مجاری وجود دارند.
نقشهای دیگر شبکه آندوپلاسمی عبارتاند از: شرکت در تشکیل دیواره سلولوزی یاخته و ایجاد ارتباط بین یاختهها. بیشتر کسانی که یاخته را با میکروسکوپ الکترونی بررسی کردهاند، عقیده دارند که شبکه آندوپلاسمی، یاختهها را به وسیله رشتههای سیتوپلاسمی (پلاسمودسم) از طریق دیواره سلولوزی به هم مربوط میسازد.
دیکتیوزومها
دیکتیوزومها سیستمهای غشایی ویژهای هستند که از روی هم قرار گرفتن 5 تا 15 کیسه گرد و تخت با وزیکولهایی در لبه آنها تشکیل شدهاند. هر کیسه را سیسترنا گویند. هر دیکتیوزوم حدود 2 میکرون قطر و 5/0 میکرون عرض دارد. یاختههای ترشحی، دیکتیوزوم گستردهتری دارند. مجموعه دیکتیوزومها را دستگاه گلژی مینامند. این نامگذاری به افتخار گلژی، دانشمند ایتالیایی، صورت گرفته است که در سال 1898 برای نخستین بار وجود آنها را در یاختههای عصبی گزارش کرده است.
در داخل کیسههای دیکتیوزومها، مواد مختلفی ذخیره و تغلیظ میشوند. مواد ترشحی عموماً آمیختهای از پروتئینها و هیدراتهای کربناند. این مواد در داخل کیسهها باقی نمیمانند بلکه پس از رانده شدن به داخل وزیکولهای مربوطه، همراه با جوانهزدن آنها، از دیواره دیکتیوزومها جدا و به داخل سیتوپلاسم آزاد میشوند. به طور کلی نقش دستگاه گلژی بستهبندی پروتئینهاس
ت. احتمالاً پروتئینها، پس از ساختهشدن بر روی ریبوزومها، از طریق شبکه آندوپلاسمی به دیکتیوزومها منتقل میشوند.
در یاختههای یوکاریوت، وزیکولهای حاوی آنزیمهای مختلف وجود دارند. بعضی از این وزیکو
لها از دیکتیوزومها جدا میشوند و خود اندامکهای ویژهای را پدید میآورند. این اندامکها را میکروبادی و لیزوزوم مینامند.
میکروبادیها
میکروبادیها ذرات کروی کوچکی هستند که در پیرامون آنها فقط یک غشا وجود دارد. اندازه آنها در یاختههای مختلف گیاهی متفاوت است. میکروبادیها گاهی به اندازه میتوکندریها دیده میشوند ولی با این حال تشخیص آنها از یکدیگر بسیار آسان است، زیرا میکروبادیها فاقد دیواره دو غشایی هستند.
میکروبادیها شامل پراکسیزوم (حامل آنزیمهای اکسید کننده) و گلی اکسیزوم (حامل آنزیمهای تبدیل کننده چربی به قند) هستند.
لیزوزومها
در بافتهای گیاهی و جانوری، اندامکهایی کروی به اندازه میتوکندریها یا کوچکتر از آنها وجود دارند که آنها را لیزوزوم یا«اجسام میکروسکوپی آنزیمدار مینامند. این اندامکها فقط یک غشا دارند و این ویژگی آنها را از میتوکندریها متمایز میسازد. بخش مرکزی آنها متراکمتر است و گاهی دارای بلورهای گوناگوناند.
پژوهشهایی که به منظور شناخت نقش لیزوزومها به عمل آمدهاند نشان میدهند که در این اندامکها آنزیمهای گوناگونی وجود دارند که نوع آنها بر حسب نوع بافت و نوع یاخته متفاوت است و از این نظر اجسام میکروسکوپی آنزیم دار نامیده میشوند. نقش لیزوزومها تجزیه سریع ملکولهای درشت و گوارش مواد هنگام تمایز یاختهای است.
واکوئولها
واکوئول (حباب) حفره یا کیسهای است که غشایی به نام تونوپلاست آن را از سیتوپلاسم جدا میکند. درون واکوئول را مایعی به نام شیره واکوئولی پر کرده است.
واکوئولهای یاختههای جوان کوچکاند و بیشتر فضای درون یاخته را سیتوپلاسم اشغال میکند. به موازات رشد یاخته، واکوئولها نیز رشد میکنند و بزرگ میشوند. سپس تدریجاً با ادغام در یکدیگر تعدادشان کم ولی بزرگتر میشوند. وقتی یاخته به اندازه نهایی خود میرس
د، بخش اعظم فضای آن را واکوئولها اشغال میکنند که سیتوپلاسم و هسته را به کنار دیواره میرانند.
غلظت شیره واکوئولی ثابت نیست و در اثر تغییرات مقدار آب یاخته تغییر میکند. در نتیجه غلظت شیره واکوئولی در یاختههای متفاوت و نیز در یک یاخته در زمانهای مختلف متغیر است. واکوئولها را باید محل ذخیره آب یاخته دانست که در پدیدههای اسمزی نقشی بسزا دارند. معمولاً مواد زاید سیتوپلاسم در داخل واکوئول جمع میشوند.
آنتوسیانینها رایجترین رنگدانه موجود در شیره واکوئولی هستند. رنگ قرمز بعضی از ریشهها، برگ چغندر و همچنین رنگ قرمز و ارغوانی یا آبی گلبرگها یا قسمتهای دیگر گیاه مربوط به انواع این رنگدانههاست. همچنین رنگ بعضی از گلبرگها مربوط به نوعی آنتوسیانین زرد رنگ به نام آنتو گزانتین است. آنتوسیانینها همراه با کاروتنوئیدها و شاید تاننها در تشکیل رنگ برگهای پاییزی نقش مهمی دارند.
در واکوئول یاختههای بسیاری از گیاهان انوع مختلف بلورهای مواد کانی و آلی یافت میشوند. بلورها از نظر ترکیبات شیمیایی متفاوتاند، از مهمترین آنها میتوان بلورهای سوزنی شکل اگزالات کلسیم ( رافیدها) و نیز بلورهای سولفات کلسیم، کربنات کلسیم و سیلیس را نام برد. به نظر میرسد که اسید اگزالیک یکی از فرآوردههای سوخت و سازی پروتوپلاست باشد. اسید اگزالیک در غلظتهای بالا برای پروتوپلاست مسموم کننده است. ولی وقتی با کلسیم ترکیب شد و به صورت اگزالات کلسیم درآمد، دیگر برای پروتوپلاست اثر سمی ندارد. بلورهای اگزالات کلسیم بیشتر اوقات به صورت بلورهای منفرد یا چند تایی پهلوی هم هستند. این بلورها غالباً چند وجهی و گاهی نیز به شکل ذرات شن دیده میشوند. بلورهای اگزالات در گیاهان تک لپهای بیش از گیاهات دولپهای وجود دارند.
میتوکندریها
وجود میتوکندری در یاخته نخستین بار در سال 1900 توسط دانشمند معروف آلمانی به نام آلتمن(Altmann) گزارش شد. میتوکندریها ذراتریزی هستند که با میکروسکوپ نوری به شکلهای کروی، میلهای یا رشتهای دیده میشوند. این تنوع اشکال به علت تهیه برش در زوایای متفاوت است و گرنه میتوکندری اندامکی لولهای شکل به طول 1 تا 3 میکرون است.
میتوکندری غشایی دو لایه دارد: غشای بیرونی صاف است و غشای درونی چینخوردگیهایی به نام تیغه دارد. وجود این چینخوردگیها سبب افزایش سطح آن میشود. از آنجا
که فعالیتهای میتوکندری بیشتر در سطح همین غشا انجام میگیرد، لذا میزان چینخوردگی میتواند در فعالیت غشا مؤثر باشد.
کریستا ممکن است لایه لایه یا به شکل برآمدگیهای لوله مانند باشد. در گیاهان، شکل لولهای آن بیشتر دیده میشود.درون میتوکندری را ماده یکنواخت و بیشکلی به نام ماده زمینهای پر میکند که در آن DNA ,RNA، ریبوزومها، پروتئینها، لیپیدها، نوکلئوتیدها و آب نیز وجود دارند.
ریبوزومهای درون میتوکندری مشابه ریبوزومهای سیتوپلاسمی هستند ولی از آنها کوچکترند. DNAی موجود در میتوکندری با DNAی هسته تفاوت دارد. وجود DNA و ریبوزوم به میتوکندری امکان میدهد که بعضی از آنزیمهای تنفسی مورد نیاز را بسازد.
مهمترین نقش میتوکندریها تنفس است. به این ترتیب که آنزیمهای تنفسی موجود در سطح غشای درونی آنها سبب شکستن مولکولهای گلوگوز و اسیدهای آمینه و چربیها میشود و در نتیجه انرژی آزاد میکند. به همین علت، میتوکندریها به عنوان نیروگاه یاخته نیز شناخته میشوند. انرژی حاصل عمدتاً به صورت ATP ذخیره میشود و در فعالیتهای زیستی مختلف یاخته مورد استفاده قرار میگیرد.
هر میتوکندری از میتوکندری قبلی و بر اثر تقسیم مستقیم ،یعنی دو تکه شدن آن به وجود میآید.
پلاستها
پلاستها اندامکهای کوچکی هستند که در بیشتر یاختههای گیاهی وجود دارند و اغلب بر حسب رنگی که دارند نامگذاری میشوند. پلاستهای کلروفیل دار را که سبز رنگاند کلروپلاست ،پلاستهای رنگین دیگر را کروموپلاست و پلاستهای بیرنگ را لو کوپلاست مینامند.
لوکوپلاستها را گاهی بر اساس ماده اندوختهای آنها نامگذاری میکنند، مانند آمیلوپلاست که پلاست نشاستهدار است.
1 کلروپلاستها
کلروپلاستها عموماً قرصی شکل بوده و به علت دارا بودن کلروفیل سبز رنگ اند. اندازه و شکل آنها در یاختهها متفاوت است. همچنین تعداد آنها در یاختههای گیاهی بر حسب نوع یاخته، نوع گیاه و میزان فعالیت فتوسنتزی آن تفاوت دارد. مثلاً در یاختههای علف خوک فقط یک کلروپلاست وجود دارد در حالی که در جلبکها، کلروپلاستها بسیار متنوع و مختلفاند. کلروپلاستها با میکروسکوپ نوری به رنگ سبز یکنواخت به نظر میرسند و اگر آنها را از گیاه جدا کنند، در زیر میکروسکوپ به دو صورت دیده میشوند: سبزیکنواخت یا سبز دارای لکه های سبزتیره (گرانومها).
میکروسکوپ الکترونی نشان میدهد که این اندامک غشایی دو لایه دارد. بخش درونی کلروپلاست شامل دو سیستم لایهای و ماده در برگیرنده این دو سیستم، یعنی ماده زمینهای دانه داراست. سیستم لایهای دو بخش دارد: بخشی که گرانومها را تشکیل میدهد، و بخش دیگری که آنها را به هم وصل میکند (بخش رابط). هر گرانوم مجموعهای است از کیسههای پروتئینی سکه مانند که روی هم چیده شدهاند. غشاهای درونی گرانوم به صورت کیسههای پهن شدهای مرتب شدهاند که آنها را تیلاکوئید مینامند. کلروفیل و رنگیزههای دیگر درون تیلاکوئید جای دارند.
کلروپلاستها نیز مانند میتوکندریها محتوی DAN هستند، بسیاری از پروتئینهایی که بر اساس اطلاعات مندرج در DNAی کلروپلاست ساخته میشوند در فرآیند فتوسنتز مورد نیازند.
دانلود این فایل
بررسی تکنولوژی RFID با word دارای 80 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد بررسی تکنولوژی RFID با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی ارائه میگردد
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی بررسی تکنولوژی RFID با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن بررسی تکنولوژی RFID با word :
بررسی تکنولوژی RFID با word
بررسی تکنولوژی RFID با word
فهرست مطالب
عنوان |
صفحه |
مقدمه |
|
فصل اول: بررسی نرم افزاری سیستم RFID و عملکرد EPC در آن |
|
مشخصات سامانه RFID |
|
1-1- انواع برچسب ها |
|
2-1- بررسی دستگاه خواننده |
|
3-1- میان افزار |
|
4-1- مشاهدات یک دستگاه خواننده |
|
5-1- فیلتر کردن رویداد |
|
6-1- معرفی EPC |
|
7-1- سرویس نامگذاری اشیا |
|
8-1- بررسی عملکرد زنجیره EPC |
|
فصل دوم : بررسی سخت افزاری سیستم های RFID ، فرکانس ها و استانداردهای موجود |
|
اصول فناوری RFID |
|
1-2- انواع RFID از نظر محدوده فرکانس |
|
2-2- پیوستگی قیاسی |
|
3-2- دامنه های فرکانسی |
|
4-2- استانداردهای RFID |
|
فصل سوم : چالش های تکنیکی و استراتژی های پیش روی سیستم های RFID |
|
چااش های تکنیکی و استراتژی ها |
|
1- 3- هزینه RIFD |
|
2- 3- استانداردهای RFID |
|
3- 3- انتخاب برچسب و خواننده |
|
4- 3- مدیریت داده ها |
|
5- 3- یکپارچه سازی سیستم |
|
6- 3- امنیت |
|
فصل چهارم : بررسی روشهای پیاده سازی امنیت و خصوصی ساری در سیستم های RFID |
|
روشهای امنیتی |
|
1- 4 - برچسب مسدود کننده |
|
2- 4- استفاده از ابزار پراکسی |
|
3- 4- مدل حفاظتی کانال جهت مخالف |
|
4- 4- استفاده از دیودهای سنسوری حساس در برچسب |
|
5- 4- ماشین لباسشوئی هوشمند |
|
6- 4- روش سخت افزاری |
|
6- 4- روش حذفی |
|
منابع و ماخذ |
|
بررسی تکنولوژی RFID با word
فهرست شکلها
عنوان |
صفحه |
|
شکل 1-1- برچسب ها و خواننده در سیستمRFID |
|
|
شکل 2-1- اجزای سیستم RFID |
|
|
شکل 3-1- اجزای میان افزار RFID |
|
|
شکل 4-1- اجزای فیلتر کردن رویداد |
|
|
شکل 5-1- ساختار کد الکترونیکی |
|
|
شکل 1-2- نمایش چگونگی تداخل فرکانس برچسب و خواننده |
|
|
شکل 2-2- تعدیل کننده بار در برچسب |
|
|
شکل 3-2- اصل عملی یک فرستنده در خمش ذرا ت هسته ای |
|
|
شکل 1-4- نمایش خواننده بدون حضور محافظ |
|
|
شکل 2-4- نمایش خواننده در حضور محافظ |
|
|
شکل 3-4- محدوده های زمان بندی محافظ |
|
|
شکل 4-4- رابطه بین ACL و سرعت محافظ |
|
|
شکل 5-4- رمزگذاری مجدد برچسب |
|
|
شکل 6-4- قرار دادن برچسب در حالت خواب |
|
|
شکل 7-4- پوشاندن پاسخ برچسب |
|
|
شکل 8-4- آزاد سازی برچسب |
|
|
شکل 9-4- چگونگی حل تصادم توسط خواننده |
|
|
شکل 10-4- مرحله شناسایی برچسب |
|
|
شکل 11-4- استفاده از دوآنتن برای حفاظت از برچسب |
|
|
شکل 12-4- شناسایی برچسب بدون اعتبار سنجی |
|
|
شکل 13-4- شناسایی برچسب همراه با اعتبارسنجی |
|
بررسی تکنولوژی RFID با word
فهرست جدولها
عنوان |
صفحه |
|
جدول 1- مقایسه روش های مختلف شناسایی خودکار |
|
|
جدول 1-1- میانگین موجودی قفسه ها در فروشگاه |
|
|
جدول 2-1- میانگین تعداد مشاهدات فروشگاه ها |
|
|
جدول 3-1- مقایسه شبکه جهانی EPC و WEB |
|
|
جدول 1-2- فرکانس های استاندارد به کار رفته در RFID |
|
|
جدول 2-2- مقایسه دو استاندارد ISO و EPC |
|
|
جدول 1-3- چالش ها و استراتژی ها |
|
|
جدول 1-4- بررسی انواع روش های حفاظت ازبرچسب |
|
مقدمه
RFID[1] به معنی ابزار تشخیص امواج رادیویی است. RFID یک تکنولوژی برای شناسایی خودکار اشیا است. در برچسب های RFID یک وسیله الکتریکی با یک قلم کالا ضمیمه می شود و به مجرد درخواست انتقال کالا اطلاعاتی را از قبیل ویژگی محصولات و... در اختیار قرار می دهد.
برچسب RFID دستگاه الکترونیکی کوچکی است که شامل یک تراشه کوچک و یک آنتن میباشد. این تراشه قادر به حمل 2000 بایت اطلاعات یا کمتر است. برای روشنتر شدن مطلب میتوان گفت دستگاه RFID کاربردی شبیه بارکد و نوارهای مغناطیسی نصب شده روی کارت های اعتباری[2] دارد. RFID برای هر شی یک مشخصه واحد ایجاد می کند که از دیگر اشیا قابل شناسایی خواهد شد. و همین طور که از روی بارکد یا نوار مغناطیسی میتوان اطلاعات را خواندRFID هم میتواند توسط خواننده ها، خوانده شده و از آن طریق اطلاعات آن دریافت یا اصلاح شود. .در سالهای اخیر روش های شناسایی خودکار[3] در میان صنایع، حرفه ها و شرکتهای مختلف عمومیت یافته اند. از این روشها برای جمع آوری اطلاعات در مورد افراد، حیوانات، کالاها و محصولات در حال حمل استفاده می شود.
جدول 1 انتهای مقدمه، ضمن مقایسه سامانه های عمومی خودکار مزایا و معایب هر یک را نیز نشان می دهد. به نظر می رسد که فناوری شناسایی با امواج فرکانس رادیویی یا RFID فناوری نوینی است که انقلابی در بهره وری تجاری به وجود آورده است. خواننده ها می توانند برچسب ها را با سرعت هزاران متر در ثانیه اسکن کنند. محصولات هنگامی که از یک جایگاه به جایگاه دیگر حرکت داده می شوند ردیابی می گردند. اصلاح کردن صنعتی واسطه ها، حمایت از زنجیره مدیریت و بهترین لیست موجودی محصولات، تجدید حیوانات در نوعی که کمبود دارند همگی می تواند از کاربردهای RFID باشد. در مبحثی بحث انگیز برچسب ها می توانند برای شناسایی انسانها استفاده گردند (به خصوص در مدارس کودکان).
RFID فرکانس پایین در طی بیش از یک دهه در برخی محیطهای صنعتی در دنیا استفاده می شد، اما تصمیم اخیر فروشگاه های زنجیرهای Walmart و وزارت دفاع آمریکا در دستور به تأمین کنندگان تجهیزاتشان برای استفاده از RFID با فرکانس بسیار بالا بعنوان ابزار مدیریت منابع، توجه همه جانبهای را در محیطهای صنعتی و علمی بسوی آن جلب کرده است.
ارائه کنندگان این فناوری معتقدند که RFID به میزان زیادی از هزینه ها خواهد کاست و با افزایش قابلیت رؤیت تمام زنجیره تامین، ما را گامی به سوی یکپارچگی واقعی و زنجیره تامین مجازی به پیش میبرد. در مقابل، منتقدین بر این نظرند که چالشهای فنی بزرگی مانند هماهنگی با زیرساخت IT موجود و قیمت بالای برچسب های RFID و نیاز به تغییرات ساختاری برای تطبیق با آن، مانند تغییر در شیوه پردازش داده های تجاری، مانع استفاده از این فناوری است. مانع بزرگ دیگری که بر سر راه گسترش RFID است، استانداردهای آن است. در تجارت جهانی، مشکل سازگاری بین سیستمهای RFID در نقاط مختلف جهان، مصرف کنندگان را از سرمایه گزاری عمده بر روی این فناوری باز می دارد. با این حال این حقیقت که ارتباط بین برچسب ها و خواننده های RFID بی سیم است و نیاز به اتصالات فیزیکی ندارد احتمال سوء استفاده و نقض امنیت کاربر را به وجود می آورد.
در این ابتدا به بررسی ساختار کلی سیستم هایRFID و نحوه عملکرد زیرسیستم های آن و چگونگی پیشروی آن در زنجیره تولید می پردازیم. در فصل دوم آشنایی بیشتر با ساختار فیزیکی و گستره فرکانس ها و استانداردهای در حال اجرا و در دسترس سیستم های RFID را دنبال می کنیم و در مبحث مهم فصل بعدی به موانع اصلی عدم مقبولیت سیستم های RFID می پردازیم و در نهایت با توجه به این که عدم رعایت مسائل امنیتی در سیستم ها می تواند موجب استراق سمع و دسترسی غیرمجاز متخلفان به اطلاعات ذخیره شده در برچسب ها گردد و امنیت کاربران به خطر اندازد، فصلی را به روشهای پیاده سازی امنیت و خصوصی سازی در سیستم های RFID می پردازیم.
جدول 1 – مقایسه روشهای مختلف شناسایی خودکار
مشخصات سامانه |
بارکد |
OCR[1] |
تشخیص صدا |
شناسایی اثر انگشت |
کارت هوشمند |
RFID |
میزان اطلاعات (Byte) |
1 تا 100 |
1 تا 100 |
- |
- |
16 تا K64 |
16 تا K64 |
تراکم داده ها |
کم |
کم |
زیاد |
زیاد |
بسیار زیاد |
بسیار زیاد |
خوانایی ماشین |
خوب |
خوب |
گران قیمت |
گران قیمت |
خوب |
خوب |
قابلیت خواندن توسط اشخاص |
مشروط |
ساده |
ساده |
مشکل |
غیر ممکن |
غیر ممکن |
تأثیر رطوبت/گرد و غبار |
بسیار زیاد |
بسیار زیاد |
- |
- |
ممکن است |
بسیار زیاد |
تأثیر پوشش |
عمل نمی کند |
عمل نمی کند |
- |
ممکن است |
- |
اثری ندارد |
تأثیر جهت و موقعیت |
کم |
کم |
- |
- |
یک جهته |
اثری ندارد |
فرسایش |
مشروط |
مشروط |
- |
- |
تماسی |
اثری ندارد |
هزینه های عملیاتی (مثلاً چاپگر) |
کم |
کم |
ندارد |
ندارد |
متوسط |
ندارد |
کپی برداری و تغییردادن بدون مجوز |
کم |
کم |
ممکن است (نوار ضبط صوت) |
غیر ممکن |
غیر ممکن |
غیر ممکن |
سرعت خواندن (شامل بررسی دادهها) |
کم حدود 4 ثانیه |
کم حدود 3 ثانیه |
بسیار کم بیش از 5 ثانیه |
بسیار کم بیش از 5 تا 10 ثانیه |
کم حدود 4 ثانیه |
بسیار سریع حدود 5/0 ثانیه |
حداکثر فاصله بین ارسال کننده و دریافت کننده داده ها |
0 تا 50 سانتیمتر |
کمتر از 1 سانتیمتر |
0 تا 50 سانتیمتر |
اتصال مستقیم |
اتصال مستقیم |
0 تا چند کیلومتر بسته به نوع تگ |
1 Optical Character Recognition شناسائی نوری حروف
دانلود این فایل
مقاله در مورد معاد شناسى با word دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد معاد شناسى با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد معاد شناسى با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله در مورد معاد شناسى با word :
معاد شناسى
1-انسان از روح و بدن مرکب است.
2- بحث در حقیقت روح از نظر دیگر .
3- مرگ از نظر اسلام
4- برزخ
5-روز قیامت – رستاخیز
6- بیانى دیگر
7- استمرار و توالى آفرینش .
1-انسان از روح و بدن مرکب است .
کسانیکه بمعارف اسلامى تا اندازه اى آشنائى دارند میدانند که در خلال بیانات کتاب و سنت سخن روح و جسم یا نفس و بدن بسیار بمیان میآید و یا اینکه تصور جسم و بدن که بکمک حس درک میشود تا اندازه اى آسان است و تصور روح و نفس خالى از ابهام و پیچیدگى نیست. اهل بحث از متکلمین و فلاسفه شیعه و سنى در حقیقت روح نظریات مختلفى دارند ولى تا اندازه اى مسلم است که روح و بدن در نظر اسلام دو واقعیت مخالف همدیگر میباشند .
بدن بواسطه مرگ خواص حیات را از دست میدهد و تدریجا متلاشى میشود ولى روح نه اینگونه است بلکه حیات بالاصاله از آن روح است و تا روح به بدن متعلق است بدن نیز از وى کسب حیات میکند و هنگامیکه روح از بدن مفارقت نمود و علقه خود را برید ( مرگ ) بدن از کار میافتد و روح همچنان بحیات خود ادامه میدهد .
آنچه با تدبر در آیات قرآن کریم و بیانات ائمه اهل بیت (ع ) بدست میآید اینست که روح انسانى پدیده ایست غیر عادى که با پدیده بدن یک نوع همبستگى و یگانگى دارد .
خداى متعال در کتاب خود میفرماید ( لقد خلقنا الانسان من سلاله من طین ثم جعلناه نطفه فى قرار مکین ثم خلقنا النطفه علقه و خلقنا العلقه مضغه فخلقنا المضغه عظاما فکسونا العظام لحما ثم انشأ ناه خلقا آخر ) سوره مؤمنون آیه 12-14 ( تحقیقا ما انسان را از خلاصه که از گل گرفته شده بود آفریدیم .سپس او را نطفه اى قرار دادیم در جایگاه آرامى سپس نطفه را خونى بسته کردیم
پس خون بسته را گوشتى جویده شده کردیم سپس گوشت جویده شده را استخوانهائى کردیم پس استخوانها را گوشت پوشانیدیم پس از آن او را آفریده دیگرى بیسابقه قرار دادیم. ) از سیاق آیات روشن است که صدر آیات , آفرینش تدریجى مادى را وصف میکند ودر ذیل که به پیدایش روح یا شعور و اراده اشاره میکند آفرینش دیگرى را بیان میکند که با نوع آفرینش قبلى مغایر است .
و در جاى دیگر در پاسخ استبعاد منکرین معاد باین مضمون که انسان پس از مرگ و متلاشى شدن بدن و گم شدن او در میان اجزاء زمین چگونه آفرینش تازه اى پیدا کرده انسان نخستین میشود ,
میفرماید ( بگو فرشته مرگ شما را از ابدانتان میگیرد پس از آن بسوى خداى خودتان برمیگردید یعنى آنچه پس از مرگ متلاشى گشته و در میان اجزاء زمین گم میشود بدنهاى شما است ولى خودتان ارواح بدست فرشته مرگ از بدنهایتان گرفته شده اید و پیش ما محفوظید ) سوره سجده آیه 11
گذشته از اینگونه آیات قرآن کریم با بیانى جامع مطلق روح را غیر مادى معرفى میکند چنانکه میفرماید ( از تو حقیقت روح را میپرسند بگو روح از سنخ امر خداى من است ) سوره اسرى آیه 85 , و در جاى دیگر در معرفى امر خود میگوید ( امرخدا وقتى که چیزى را خواست این است و بس که بفرماید بشو آن چیز بیتوقف میشودو ملکوت هر شئى همین است ) سوره یس آیه 83 و مقتضاى این آیات آنستکه فرمان خدا در آفرینش اشیاء تدریجى نیست و در تحت تسخیر زمان و مکان نمیباشد پس روح که حقیقتى جز فرمان خداوند ندارد مادى نیست .
و در وجود خود خاصیت مادیت را که تدریج و زمان و مکان است ندارد .
2-بحث در حقیقت روح از نظر دیگر
کنجکاوى عقلى نیز نظریه قرآن کریم را درباره روح تأ یید میکند .هر یک از ما افراد انسان از خود حقیقتى را درک مینماید که از آن ( من ) تعبیر میکند و این درک پیوسته در انسان موجود است حتى گاهى سر و دست و پا و سایر اعضاء حتى همه بدن خود را فراموش میکند ولى تا خود هست خود ( من ) از درک او بیرون نمیرود این ( مشهود ) چنانکه مشهود است قابل انقسام و تجزى نیست و با اینکه بدن انسان پیوسته در تغییر و تبدیل است و امکنه مختلف براى خود اتخاذ میکند و زمانهاى
گوناگون بروى میگذرد حقیقت نامبرده ( من ) ثابت است ودر واقعیت خود تغییر و تبدیل نمیپذیرد و روشن است که اگر مادى بود خواص مادیت را انقسام و تغییر زمان و مکان میباشد میپذیرفت .نیز نسبت داده آرى بدن همه این خواص را میپذیرد و بواسطه ارتباط و تعلق روحى این خواص بروح میشود ولى با کمترین توجهى براى انسان آفتابى میشود که ایندم و آندم و اینجا و آنجا و این شکل و آن شکل و این سوى و آن سوى همه از خواص بدن میباشد و روح از این خواص منزه است و هر یک از این پیرایه ها از راه بدن بوى میرسد .نظیر این بیان در خاصه درک و شعور ( علم ) که از خواص
روح است جارى میباشدو بدیهى است اگر علم خاصه مادى بود بتبع ماده انقسام و تجزى و زمان و مکان را میپذیرفت .البته این بحث عقلى دامنه دراز و پرسشها و پاسخهاى بسیارى بدنبال خود دارد که از گنجایش این کتاب بیرون است و این مقدار از آن بحث در اینجا بعنوان اشاره گذاشته شد و براى استقصاء بحث به کتب فلسفى اسلامى باید مراجعه نمود .
3-مرگ از نظر اسلام
در عین اینکه نظر سطحى , مرگ انسان را نابودى وى فرض میکند و زندگى انسان را تنها همین زندگى چند روزه که در میان زایش و درگذشت محدود میباشد , میپندارد , اسلام مرگ را انتقال انسان از یک مرحله زندگى به مرحله دیگرى تفسیر مینماید .بنظر اسلام انسان زندگانى جاویدانى دارد که پایانى براى آن نیست و مرگ که جدائى روح از بدن میباشد وى را وارد مرحله دیگرى از
حیات میکند که کامروائى و ناکامى در آن بر پایه نیکوکارى و بدکارى در مرحله زندگى پیش از مرگ استوار میباشد .پیغمبر اکرم (ص ) میفرماید ( گمان مبرید که با مردن نابود میشوید بلکه ازخانه اى به خانه دیگرى منتقل میشوید ( .
4- برزخ
طبق آنچه از کتاب و سنت استفاده میشود انسان در فاصله میان مرگ و رستاخیزعمومى یک زندگانى محدود و موقتى دارد که برزخ و واسطه میان حیات دنیا و حیات آخرت است .انسان پس از مرگ از جهت اعتقاداتى که داشته و اعمال نیک و بدى که در این دنیا انجام داده مورد بازپرسى خصوصى قرار میگیرد و پس از محاسبه اجمالى طبق نتیجه اى که گرفته شد بیک زندگى شیرین
و گوارا یا تلخ و ناگوار محکوم گردیده با همان زندگى در انتظار روز رستاخیز عمومى بسر میبرد .حال انسان در زندگى برزخى بسیار شبیه است بحال کسیکه براى رسیدگى اعمالى که ازوى سرزده بیک سازمان قضائى احضار شود و مورد بازجوئى و بازپرسى قرار گرفته بتنظیم و تکمیل پرونده اش بپردازند آنگاه در انتظار محاکمه در بازداشت بسر برد .روح انسان در برزخ , بصورتى که در دنیا زندگى میکرد , بسر میبرد اگر از نیکان است از سعادت و نعمت و جوار پاکان و مقربان درگاه خدا برخوردار
میشود و اگر از بدان است در نقمت و عذاب و مصاحبت شیاطین و پیشوایان ضلال میگذراند. خداى متعال در وصف حال گروهى از اهل سعادت میفرماید : ( و لا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل اللّه امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون , فرحین بما آتاهم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من بعدهم ان لا خوف علیهم و لا هم یحزنون یستبشرون بنعمه من الله و فضل و ان الله لا یضیع اجر المؤمنین ( سوره آل عمران آیه .169
) البته گمان مبر اى پیغمبر کسانى که در راه خدا کشته شده اند , مرده اند بلکه زنده اندو پیش خداى خودشان در مقام قرب روزى داده میشوند از آنچه خدا از فضل خود بایشان داده شاد هستند و به کسانى از مؤمنین که بدنبالشان میباشند و هنوز بایشان نرسیده اند مژده میدهندکه هیچگونه ترس و اندوهى برایشان نیست .
مژده میدهند با نعمت و فضل وصف نشدنى خدا و اینکه خدا مزد و پاداش مؤمنان را ضایع و تباه نمیکند ) .
و در وصف حال گروهى دیگر که در زندگى دنیا از مال و ثروت خود استفاده مشروع نمیکنند , میفرماید ( حتى اذا جاء احدهم الموت قال رب ارجعون لعلى اعمل صالحا فیما ترکت کلا انها کلمه هو قائلها و من ورائهم برزخ الى یوم یبعثون ) سوره مؤمنون آیه 99-100 ( تا آندم که بیکى از آنان مرگ میرسد میگوید خدایا مرا ( بدنیا ) برگردانید شاید در ترکه خود کار نیکى انجام دهم نه هرگز این سخنى است که او میگوید بسخنش گوش داده نمیشود و در پیششان برزخى است که تا روز رستاخیز ادامه دارد )
5- روز قیامت – رستاخیز
در میان کتب آسمانى , قرآن کریم تنها کتابى است که از روز رستاخیز بتفصیل سخن رانده و در عین اینکه تورات نامى از این روز بمیان نیاورده و انجیل جز اشاره مختصرى ننموده قرآن کریم در صدها مورد با نامهاى گوناگون روز رستاخیز را یاد کرده و سرنوشتى را که جهان و جهانیان در این روز دارند , گاهى باجمال و گاهى بتفصیل بیان نموده است .و بارها تذکر داده که ایمان بروز جزا (
روز رستاخیز ) هم تراز ایمان بخدا و یکى از اصول سه گانه اسلام است که فاقد آن ( منکر معاد ) از آئین اسلام خارج و سرنوشتى جز هلاکت ابدى ندارد. و حقیقت امر نیز همین است زیرا اگر از جانب خدا حسابى در کار , و جز او پاداشى در پیش نباشد , دعوت دینى که مجموعه اى از فرمانهاى خدا و اوامر و نواهى او است , کمترین اثرى دربر نخواهد داشت و وجود و عدم دستگاه نبوت و تبلیغ در اثر , مساوى خواهد بود بلکه عدم آن بر وجودش رجحان خواهد داشت .زیرا پذیرفتن دین و پیروى از مقررات شرع و آئین , خالى ازکلفت و سلب آزادى نیست و در صورتیکه متابعت آن اثرى در بر
نداشته باشد هرگز مردم نیز بار آنرا نخواهند پذیرفت و از آزادى طبیعى دست بر نخواهند داشت . واز اینجا روشن میشود که اهمیت تذکر و یادآورى روز رستاخیز , معادل با اهمیت اصل دعوت دینى است.
و هم از اینجا روشن میشود که ایمان به روز جزا مهمترین عاملى است که انسان را به ملازمت تقوى و اجتناب اخلاق ناپسندیده و گناهان بزرگ وادار میکند چنانکه فراموش ساختن یا ایمان نداشتن بآن ریشه اصلى هر گناهى است .
خداى متعال در کتاب خود میفرماید ( ان الذین یضلون عن سبیل الله لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب ) سوره ص آیه 26 .
( کسانیکه از راه خدا بیرون رفته و گمراه میشوند , براى ایشان عذابى است سخت در مقابل اینکه روز حساب را فراموش کردند ) چنانکه پیدا است در آیه کریمه , فراموشى روز حساب منشأ هر گمراهى گرفته شده است .
تأ مل در آفرینش انسان و جهان و همچنین در غرض و هدف شرائع آسمانى در پیش بودن چنین روزى ( روز رستاخیز ) را روشن می¬سازد. ما وقتیکه در کارهائى که در آفرینش تحقق میپذیرد , دقیق میشویم میبینیم که هیچ کارى ( که بطور ضرورت بنوعى از حرکت نیز مشتمل است ) بدون
غایت و هدف ثابت انجام نمییابد و هرگز خود کار بطور اصالت و استقلال مقصود و مطلوب میباشد حتى در کارهائى که بنظر سطحى بیغرض شمرده میشوند مانند افعال طبیعى و بازیهاى بچگانه و نظایر آنها اگر بدقت نگاه کنیم غایتها و غرضهائى مناسب نوع کار مییابیم چنانکه در کارهاى طبیعى که عموما از قبیل حرکت میباشد غایتى که حرکت بسوى آنست غایت و غرض آنست و در بازیهاى بچگانه مناسب نوع بازى غایتى است خیالى و وهمى که مطلوب از بازى همانا رسیدن بدانست.
البته آفرینش انسان و جهان کار خدا است و خدا مننزه است از اینکه کار بیهوده و بیهدف انجام دهد و دائما بیافریند و روزى دهد و بمیراند و باز بیافریند و روزى دهد و بمیراندو همچنین درست کند و بهم زند بیاینکه از این آفرینش غایت ثابتى را بخواهد و غرض پا برجائى را تعقیب کند .پس ناچار براى آفرینش جهان و انسان , هدف و غرض ثابتى در کار است و البته سود و فائده آن بخداى بینیاز نخواهد برگشت و هر چه باشد بسوى آفریده ها عاید خواهد شد , پس باید گفت که جهان و انسان بسوى یک آفرینش ثابت و وجود کاملترى متوجهند که فنا و زوال نپذیرد .
و نیز وقتیکه از نظر تربیت دینى , در حال مردم دقیق میشویم میبینیم که در اثر راهنمائى خدائى و تربیت دینى , مردم بدو گروه نیکوکاران و بدکاران منقسم میشوند , با اینحال در این نشأ ه زندگى و تمیز و امتیازى در کار نیست بلکه بالعکس و على الاغلب پیشرفت و موفقیت ازآن بدکاران و ستمکاران میباشد و نیکوکارى توأ م با گرفتارى و بد گذرانى و هر گونه محرومیت و ستمکشى میباشد. در این صورت مقتضاى عدل الهى آنست که نشأ ه دیگرى وجود داشته باشد که در آن
نشأ ه هر یک از دو دسته نامبرده جزاى عمل خود را بیابند و هر کدام مناسب حال خود زندگى کنندخداى متعال در کتاب خود باین دو حجت اشاره نموده میفرماید : ( و ما خلقنا السماوات و الارض و ما بینهما لاعبین ما خلقناهما الا بالحق و لکن اکثرهم لا یعلمون ) سوره دخان آیه 38 ( ما آسمان و زمین و آنچه را که در میان آنها است بیهوده نیافریدیم این احتمال دور از خرد گمان کسانى است که بخدا کافر شدند واى بحال این کافران از آتش که به کفار وعده داده شده .آیا
ما کسانى را که ایمان آوردند و کارهاى نیک کردند مانند کسانى قرار خواهیم داد که در زمین افساد میکنند ؟ یا پرهیزکارانى را مانند اهل فجور قرار خواهیم داد ؟ ).و در جاى دیگر که هر دو حجت را در یک آیه جمع نموده , میفرماید : ( ام حسب الذین اجتر حوا السیئآت ان نجعلهم کالذین آمنوا و عملوا الصالحات سواء محیاهم و مماتهم ساء ما یحکمون .و خلق الله السمآوات و الارض
بالحق و لتجزى کل نفس بما کسبت و هم لا یضلمون ) سوره جاثیه آیه 21-22 ( آیا کسانیکه بجرم و جنایتها پرداخته اند , گمان میبرند که ما آنان را مانند کسانى که ایمان آورده و کارهاى نیک انجام داده اند , قرار خواهیم داد ؟ بطوریکه زندگى و مرگشان برابر باشد.بد حکمى است که میکنند خدا آسمانها و زمین را آفرید بحق ( نه بیهوده ) و براى اینکه هر نفس بآنچه با عمل خود کسب کرده جزا داده شود بیاینکه بمردم ستم شود ( .
6- بیان دیگر
در بحث ظاهر و باطن قرآن در بخش دوم کتاب اشاره کردیم که معارف اسلامى درقرآن کریم , از راههاى گوناگون بیان شده است و راههاى نامبرده بطور کلى بدوطریق ظاهر وباطن منقسم میشود بیان از طریق ظاهر بیانى است که مناسب سطح افکار ساده عامه میباشد بخلاف طریق .باطن که اختصاص بخاصه دارد و یا روح حیات معنوى درک میشود .بیانى که از طریق ظاهر سرچشمه میگیرد
خداى متعال را فرمانرواى على الاطلاق جهان آفرینش معرفى میکند که سراسر جهان ملک اوست خداوند جهان فرشتگان بسیار بیرون از شمار آفریدکه فرمانبران ومجریان اوامرى هستند که بهر سوى جهان صادرمیفرماید و هر بخش از آفرینش و نظام آن ارتباط بگروه خاصى از فرشتگان دارد که موکل آن بخش هستند .نوع انسان از آفریدگان و بندگان او هستند که باید از اوامر و نواهى او پیروى و فرمانبردارى کنند و پیغمبران حاملان پیامها و آورنده شرایع و قوانین او هستند که بسوى
مردم فرستاده و جریان آنها را خواسته است .خداى متعال از این روى که بایمان و اطاعت , وعده ثواب و پاداش نیک داده و به کفر و معصیت وعید عقاب و سزاى بد داده , و چنانکه فرموده خلف وعده نخواهد نمود , و از این روى که عادل است و مقتضاى عدل او اینست که در نشأ ه دیگرى دو گروه نیکوکاران و بدکاران را که در این نشأ ه موافق خوبى و بدى خود زندگى نمیکنند از هم جدا
کرده خوبان را زندگى خوب و گوارا و بدان را زندگى بد و ناگوار عطاء نماید .خداى متعال بمقتضاى عدل خود و وعده اى که فرموده گروه انسان را که در این نشأ ه میباشند بدون استثناء پس از مرگ دوباره زنده میکند و بجزئیات اعتقادات و اعمالشان رسیدگى حقیقى مینماید و میان ایشان بحق قضاوت و داورى میفرماید و در نتیجه حق هر ذیحق را بوى میرساند و داد هر مظلومى را از ظالمش , میگیرد و پاداش عمل هر کس را بخودش میدهد گروهى به بهشت جاودان و گروهى بدوزخ
جاودان محکوم میشوند .این بیان ظاهرى قرآن کریم است و البته راست و درست میباشد ولى از موادى است که مولود تفکر اجتماعى انسان است تأ لیف و تنظیم شده تا فائده اش عمومیتر و شعاع عملش وسیعتر باشد .کسانى که در ساحت حقایق جاى پائى و بزبان باطنى قرآن کریم تا اندازه اى آشنائى دارند , از این بیانات مطالبى میفهمند که بسى بالاتر از سطح فهم ساده و
همگانى است و قرآن کریم نیز درخلال بیانات روان خود گاهگاهى بآنچه مقصد باطنى این بیانات است , گوشه اى میزند .قرآن با اشاره هاى گوناگون خود , اجمالا میرساند که جهان آفرینش با همه اجزاء خود که یکى از آنها انسان است , با سیر تکوینى خود ( که پیوسته رو بکمال است ) بسوى خدا در حرکت است و روزى خواهد رسید که بحرکت خود خاتمه داده , در برابر عظمت و کبراى خدائى انیت و استقلال خود را بکلى از دست دهد .انسان نیز که یکى از اجزاء جهان و
تکامل اختصاصى وى از راه شعور و علم است شتابان بسوى خداى خود در حرکت میباشد و روزى که حرکت خود را بآخر رسانید حقانیت و یگانگى خداى بیگانه را عیانا مشاهده خواهد نمود او خواهد دید که قدرت و ملک و هر صفت کمال در انحصار ذات مقدس خداوندى است و از هم
ین راه حقیقت هر شى ء چنانکه هست بر وى مکشوف خواهد شد .
این نخستین منزل از جهان ابدیت است , اگر انسان بواسطه ایمان و عمل صالح در این جهان ارتباط و اتصال و الفت و انس با خدا و نزدیکان او داشته باشد با سعادتى که هرگز بوصف نمیآید درجوار خداى پاک و صحبت پاکان عالم بالا بسر میبرد واگر بواسطه دلبستگى و پاى بندى بزندگى این جهان و لذائذ گذران و بیپایه آن از عالم بالا بریده و انس و الفتى بخداى پاک و پاکان درگاهش نداشته باشد گرفتار عذابى دردناک و بدبختى ابدى خواهد شد .
درست است که اعمال نیک و بد انسان در این نشأ ه گذران است و از میان میرود ولى صور اعمال نیک و بد در باطن انسان مستقر میشود و هر جا برود همراه اوست و سرمایه زندگى شیرین یا تلخ آینده او میباشد .
مطالب گذشته را میتوان از آیات ذیل استفاده نمود – خداى متعال میفرماید( ان الى ربک الرجعى ) سوره علق آیه 8 ( برگشت مطلقا ) بسوى خداى تست .
و میفرماید ( الا الى الله تصیر الامور ) سوره شورى آیه 53 ( آگاه باشید همه اموربسوى خدا برمیگردد )و میفرماید ( الامر یومئذ لله ) سوره انفطار آیه 19 ( امروز امر یکسره از آن خداست ) ( یا ایتها النفس المطمئنه ارجعى الى ربک راضیه مرضیه فادخلى فى عبادى ) سوره فجر آیه 27-30 ( اى نفس که اطمینان و آرامش یافته اى ( با یاد خدا ) بسوى خداى خود برگرد , در حالى که
خوشنودى و از تو خوشنود شده , پس داخل شو در میان بندگان من و داخل شو در بهشت من ).
و در حکایت خطابى که روز قیامت به بعضى از افراد بشر میشود , میفرماید : لقد کنت فى غفله من هذا فکشفنا عنک غطائک فبصرک الیوم حدید .سوره ق آیه 22( تو از اینها که مشاهده میکنى در غفلت بوده اى اینک پرده را از پیش چشمت برداشتیم و در نتیجه چشم تو امروز تیزبین است ) در مورد تأ ویل قرآن کریم حقایقى که قرآن کریم از آنها سرچشمه میگیرد میفرماید ( هل ینظرون الا تأ
ویله یوم یأ تى تأ ویله یقول الذین نسوه من قبل قد جائت رسل ربنا بالحق فهل لنا من شفعاء فیشفعوا لنا او نرد فنعمل غیر الذى کنا نعمل قد خسروا انفسهم و ضل عنهم ما کانوا یفترون ) سوره اعراف آیه 53 ( آیا کسانیکه قرآن را نمیپذیرند , جز تأ ویل آن چیزى را منتظرندروزى که تأ ویلش مشهود میشود , کسانیکه قبلا آنرا فراموش کرده اند خواهند گفت پیغمبران خداى ما بحق
آمدند پس آیا براى ما نیز شفاعت کنندگانى هستند که براى ما شفاعت کنند یا اینکه برگردانده شویم ( بدنیا ) و عملى غیر از آن عمل که انجام میدادیم , انجام دهیم ؟ اینان نفسهاى خود را زیان کردند و افترائى که میبستند گم نمودند ).و میفرماید ( یومئذ یوفیهم الله دینهم الحق و یعلمون ان الله هو الحق المبین ) سوره نور آیه 25 ( در چنین روزى خدا پاداش واقعى ایشان را میدهد و میدانند که خدا واقعیتى آشکار و بیپرده است و بس ) و میفرماید ( یا ایها الانسان انک کادح الى ربک کدحا فملاقیه ) سوره انشقاق آیه 6 ( اى انسان تو با رنج بسوى خداى خود در کوشش میباشى پس او را ملاقات خواهى کرد ). میفرماید ( من کان یرجوا لقاء الله فان اجل الله لآت )
سوره عنکبوت آیه 5( هر که ملاقات خدا را امیدوار باشد موقعى که خدا براى ملاقات مقرر فرموده خواهدآمد ) و میفرماید ( فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعباده ربه احدا ) سوره کهف آیه 110 ( پس هر که بملاقات خداى خود امیدوار باشد باید عمل صالح ( کار سزاوار ) بکند و بپرستش خداى خود امیدوار باشد باید عمل صالح ( کار سزاوار ) بکند و بپرستش خداى خود کسى را شریک ننماید ) و میفرماید ( یا ایتها النفس المطمئنه ارجعى الى ربک راضیه مرضیه فادخلى فى عبادى و ادخلى جنتى ) سوره فجر آیه 27-30 .
و میفرماید ( و اذا جائت الطامه الکبرى , یوم یتذکر الانسان ما سعى , و برزت الجحیم لمن یرى , فاما من طغى و آثر الحیات الدنیا , فان الجحیم هى المأ وى ,و اما من خاف مقام ربه و نهى النفس عن الهوى , فان الجنه هى المأ وى ) سوره نازعات آیه 34-41 ( وقتیکه بزرگترین داهیه روز رستاخیز رسید روزى که انسان هر گونه تلاش و کوشش خود را بیاد میآورد و آتشى که براى عذاب روشن
شده آشکار گردید , مردم دو گروه میشوند اما کسى که طغیان نموده و زندگى دنیا را براى خود انتخاب نمود , آتش نامبرده جایگاه اوست و اما کسیکه از مقام خداى خود ترسیده و نفس خود را از هوى دلخواه ناپسند نهى کرد بهشت جایگاه اوست و بس ).و در بیان هویت جزاء اعمال میفرماید : ( یا ایها الذین کفروا , لا تعتذروا الیوم انما تجزون ما کنتم تعملون ) سوره تحریم آیه 7 : اى کسانیکه کافر شدید اعتذار مجوئید امروز ( رور رستاخیز جزائى که بشما داده میشود همان خود اعمالى است که انجام میدادید
7-استمرار و توالى آفرینش
این جهان آفرینش که مشهود ما است , عمر بیپایان ندارد و روزى خواهد رسید که بساط این جهان و جهانیان برچیده شود چنانکه قرآن همین معنى را تأ یید میکند خداى متعال میفرماید : ( ماخلقنا السماوات و الارض و ما بینهما الا بالحق و اجل مسمى ) سوره احقاف آیه 3 ( نیافریدیم آسمانها و زمین و آنچه را که در میان آنها است مگر بحق و اجل معین ) براى مدت محدود و معینى که نام
برده شده است و آیا پیش از پیدایش این جهان فعلى و نسل موجود انسانى , جهان دیگرى آفریده شده و انسانى بوده است ؟ آیا پس از برچیده شدن بساط جهان و جهانیان که قرآن کریم نیز از آن خبر میدهد , جهان دیگرى بوجود خواهد آمد و انسانى آفریده خواهد شد , پرسشهائى است که پاسخ صریح آنها را در قرآن کریم نمیتوان یافت , جز اشاراتى – ولى در روایاتى که از ائمه اهل بیت نقل شده , باین پرسشها پاسخ مثبت داده شده است.
معاد جسمانی
اعتقاد به معاد و زنده شدن هر فرد در عالم آخرت یکی از اصلیترین اعتقادات در همه ادیان آسمانی است و انبیای الهی تاکید فراوانی بر این اصل داشتهاند و برای تثبیت این عقیده در دلهای مردم رنجهای بسیاری بردهاند.
در قرآن کریم هم اعتقاد به معاد و عدل هم سنگ اعتقاد به خدای یگانه دانسته شده و در بیش از بیست آیه کلمات الله و الیوم الاخر با هم بکار رفته است در این بحث قصد داریم تا از احتجاجاتی که قرآن کریم با منکرین معاد جسمانی دارد و پاسخهایی که به آنان میدهد سخن بگوییم و از این طریق معاد و برانگیخته شدن جسمانی انسانها را ثابت نماییم.
شبهه اعاده معدوم
قرآن کریم در برابر کسانی که میگفتند: «چگونه ممکن است انسان بعد از متلاشی شدن بدنش مجددا زنده شود؟» پاسخی میدهد که مفادش این است : قوام هویت شما به روحتان است نه به اندامهای بدنتان که در زمین پراکنده میشوند.
از این گفتگو میتوان استنباط کرد که منشا انکار کافران همان شبهه محال بودن اعاده معدوم است یعنی آنان میپنداشتند که انسان همین بدن مادی است که با مرگ متلاشی و نابود میگردد و اگر مجددا زنده شود انسان دیگری خواهد بود زیرا برگرداندن موجودی که معدوم شده محال است.
دانلود این فایل
تحقیق در مورد ساختار فولادها با word دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق در مورد ساختار فولادها با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد ساختار فولادها با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق در مورد ساختار فولادها با word :
ساختار فولادها
ریز ساختار فولادها و شرحی بر ساختار آنها
نیتال %2 ، X500 در میله فولادی رگههایی از سولفید منگنز وجود دارد (سیاه) و باقیمانده آن را ذرات کاربید کروی در زمینه فریتی تشکیل میدهد . عکس میکروسکوپی در جهت نور گرفته شده است .
1090 : ساختارهای میکروسکوپی
الف) پیکرال ، X2000 میله حاصل از نورد گرم به قطر in1 (mm245) قطعه از دمای نور نهایی 1600 تا oF1650 ( 870 تاoC900) سرد شده است . تصویر میکروسکوپی الکترونی . ساختار : پرلیت لایهای
ب) پیکرال ، X1000 میلگرد به قطر in343 (mm872) که مدت 2/1 4 دقیقه در دمای oF1750 (oC955) آستنتینه شده است . قطعه به مدت 70 ثانیه در دمای oF940 (oC505) در حمام سرب تندسرمایی شده و پس از آن در هوا سرد شده است . ساختار : بیشتر بینیت و پرلیت حل نشده .
ج) پیکرال ، X8000 بعد از نورد گرم ، نوار ورق 80 درصد نورد سرد شده است . جهت عمودی قطعه نورد شده در تصویر میکروسکوپی الکترونی نشان داده شده است .
ساختار: پرلیت لایهای تغییر شکل یافته .
د) نیتال 2 ، X100 سیم فولادی بهینه شده با 38 ، منگنز که با 75 کاهش در سطح مقطع استحکام آن تا Ksi263 (Mpa1813) افزایش یابد . ساختار : پرلیت تغییر شکل یافته ؛ ساختار اولیه پرلیت نرم .
ه) نیتال 2 ، X500 مانند حالت (د) اما با بزرگنمایی بیشتر . ساختار : جهت کشش مفتول افقی است . ساختار اولیه با سرد کردن در سرب مذاب حاصل میشود .
1025 : ساختار میکروسکوپی
الف) پیکرال ، X500 در دمای oF2000 (oC1095) قطعه با آستنیته کردن ، یکنواخت شده و سپس در هوا سرد میشود . ساختار : دانههای درشت پرلیت (قسمتهای تیره) در زمینه آهن (قسمتهای سفید) قرار گرفته است .
ب) پیکرال ، X500 در دمای oF1700 (oC925) با آستنیته کردن ، یکنواخت شده و سپس در هوا سرد میشود . ساختار : به دلیل پایین بودن دمای آستنیته دانهها ریزتر هستند
1010 : ساختار میکروسکوپی
الف) نیتال ، X200 در دمای oF1450 (oC790) کربونیتروره شده و سپس در روغن تندسرمایی شده است . این شکل پوسته پرکربن و کم نیتروژن را نشان میدهد . ساختار: حداکثر ساختار داخلی فریت است (نیمه راست) .
ب) نیتال %2 ، X700 به مدت یک ساعت در حمام نمک نیتروره (تهویه شده) در دمای oF1060 (oC570) نیتروره مایع میشود . عمق لایه نیتریده شده in0003/0 (mm0076/0) است . ساختار داخلی : فریت قطعهای و کاربید مرز دانهای منطقه انتقال واضح نیست .
1020 : ساختار میکروسکوپی
الف) نیتال ، X500 قطعه کربونیتروره شده در روغن تندسرمایی شده است . این شکل تأثیر زیاد پتانسیل کربنی را نشان میدهد . ساختار : لایه سفید بیرونی شمنتیت است که در ادامه آن مخلوط مارتنزیت و آستنتیت باقیمانده وجود دارد و در سمت راست زمینه مارتنزیتی وجود دارد .
ب) نیتال %2 ، 550 قطعه به مدت یک ساعت تا دمای oF1550 (oC845) در حمام نمک ساتیده شده و سپس در آب تندسرمایی شده است . ساختار : قطعه تندسرمایی شده شامل ، مارتنزیت دانه درشت با ذرات کاربید و فربیت آزاد است .
ج) نیتال %2 ، X100 شرایط مثل حالت (ب) است و ساختار پوسته و ناحیه مرکزی و ناحیه انتقالی را نشان داده است . سختی در حفرهها سیاه رنگ g500است . فاصله آنها in003/0 (mm0762/0) است . سختی معادل در پوسته HRC61 و در مرکز HRC255 است .
1030 : ساختار میکروسکوپی
الف) پیکرال ، X1000 به مدت یک ساعت در دمای oF1700 (oC925) آستنیته شده و سپس در دمای oF1430 (oC755) به مدت 2 ساعت و 40 دقیقه این عمل تکرار میشود . جهت انتقال تک دمای آستنیت ، قطعه را به مدت 4 ساعت در دمای oF1305 (oC710) نگهداری میکنند . قطعه در آب تندسرمایی میشود .
ساختار : در تصویر فریت و دانههای درشت پرلیت مشاهده میشود .
ب) پیکرال ، X1000 به مدت 40 دقیقه در دمای oF1475 (oC800) آستنیته شده و سپس به مدت 15 دقیقه در دمای oF1300 (oC705) نگهداری میشود . برای انتقال تک دما ، قطعه تا دمای oF1305 (oC710) مجدداً گرم میشود و به مدت 192 ساعت در همین دما نگهداری میشود . ساختار : پرلیت کروی در زمینه فریت
1117 : ساختار میکروسکوپی
الف) پیکرال ، X200 میله فولادی با آستنیته شدن در دمای oF1650 (oC900) به مدت 2 ساعت یکنواخت شده و پس از آن در هوای ساکن سرد شده است .
ساختار : تکههای فریت (روشن) ، اثرات فریت و یدمانشتتن ، پرلیت ریز (تاریک) ذرات کروی سولفید منگنز .
ب) نیتال %3 ، X200 قطعه در دمای oF1550 (oC845) به مدت 4 ساعت در آمونیاک ، 3 پروپان 6 و باقیمانده آن گاز گرماگیر ، کربونیتروره شده و سپس در روغن تندسرمایی شده است در دمای oF300 (oC150) به مدت 2/1 1 ساعت بازپخت شده است . ساختار : آستنیت باقیمانده (سفید) و ذرات سولفید منگنز (تاریک) در زمینه مارتنزیت بازپخت شده.
ج) نیتال ، X200 قطعه کربونیتروره شده و سپس در روغن تندسرمایی شده است . ساختار : لایهای از فریت کربنزدایی شده که از ساختار مارتنزیتی به وجود آمده است (طرف چپ عکس میکروسکوپی) مواد اصلی محصول تکههایی از فریت میباشد (سفید) .
1078 : ساختار میکروسکوپی
پیکرال ، X550 میله حاصل از نورد گرم که از دمای نورد در هوا سرد شده است . ساختار : بیشتر آن پرلیت و مقدار زیادی پرلیت لایهای حل شده و همچنین مقداری فریت آزاد مرز دانهای وجود دارد .
1055 : ساختار میکروسکوپی
الف) پیکرال ، X1000 میلگرد به قطر in4/1 (mm 35/6) به مدت 3/1 2 دقیقه در دمای oF1710 (oC930) آستنیته شده سپس به مدت 35 ثانیه در حمام سرب با دمای oF1020 (oC550) تندسرمایی شده و پس از آن در هوا سرد شده است . ساختار : پرلیت نامحلول (سیاه) فریت (سفید) در مرز دانههای آستنیت اولیه .
ب) پیکرال ، X1000 سیم به قطر in132/0 به مدت 2/1 1 دقیقه در دمای oF1890 (oC1032) آستنیته شده سپس به صورت مرحلهای در هوا سرد شده است . ساختار : پرلیت لایهای با رسوبهای ناپیوسته فریت در مرز دانههای آستنیت اولیه .
1039 ساختار میکروسکوپی :الف) نیتال %1 ، X750 . غلتکها برای استفاده در آزمایش خستگی کربندهی گازی شدهاند. درون بار و تغییرات پروانهای شکل در مرکز که به فاصله in005/0 (mm127/0) از سطح تماس قرار گرفته است . ساختار : آن فریت سختکاری شده که در اثر تقیل مارتنزیت به وجود آمده است .
ب) پیکرال %2 ، X1950 . مانند (الف) اما تصویر الکترونی از کاربیدهای کروم به صورت نقش برگردان و بزرگتر است عمل ظاهر سازی کمتر از قسمت (الف) است . تغییرات پروانهای شکل در مرکز و در ابتدا تنشهای اصلی تشکیل شده است .
1038 : ساختار میکروسکوپی
الف) نیتال %2 ، X50 مقطع طولی پس از آهنگری مُک داخلی از میلگرد اصلی (قسمتهای سیاه) . فریت (سفید) .
ب) نیتال %2 ، X100 مقطع عرضی پس از آهنگری قطعه شدیداً داغ شده است که این شکل اولین مرحله داغزدگی را نشان میدهد . ساختار : فریت (سفید) در امتداد دانههای درشت آستنیت است . زمینه فریت (سفید) و پرلیت (سیاه) .
ج) نیتال %2 ، X550 . مانند قمست (ب) با بزرگنمایی بیشتر . ساختار : فریت متراکم و دانههای درشت آستنیت همچنین شامل ذرات ریز اُکسید است (نقاط سیاه) . زمینه فریت (سفید) و پرلیت (سیاه) .
1077 : ساختار میکروسکوپی :الف) نیتال %2 ، X100 . مقطع طولی سیم فولادی که تحت کشش سرد قرار گرفته است . استحکام کششی آن Ksi245 (Mpa689) است که با 80% کاهش سطح مقطع به دست آمده است . ساختار : پرلیت تغییر شکل یافته در زمینه پرلیت لایهای نرم .
ب) نیتال %2 ، X1000 . سیم فولادی کشیده شده که تندسرمایی و بازپخت شده است . قطعه در دمای oF1600 (oC870) آستنیته شده است و پس از آن در روغن تندسرمایی شده ، سپس در دمای oF850 (oC455) بازپخت شده است . ساختار : مارتنزیت بازپخت شده ، مقداری فریت آزاد وجود دارد .
1524 : ساختار میکروسکوپی
پیکرال و نیتال ، X500 . ورق با ضخامت in8 /1 (mm175/3) در دمای oF2000 (oC1095) آستنیته شده و پس از آن در هوا سرد شده است .
ساختار : در مناطق تاریک پرلیت نرم و مقداری بینیت و در مناطق روشن فریت در مرز دانههای آستنیت اولیه و در بین دانههای فریت با صفحات ویدماناشتیتن وجود دارد .
1215 ساختار میکروسکوپی
الف) قطعه صیقل کاری شده (عملظاهر سازی انجام نشده) 1000X . ساختار : لوله فولادی که کشش سرد شده است تکههای ناخالص سولفید موجود در مقطع طولی .
ب) قطعه صیقل کاری شده (عمل ظاهر سازی انجام نشده) 1000X . ساختار : لوله فولادی کشش سرد شده که با بزرگنمایی کمتر نشان داده شده است . و همین طور تکههای ناخالص سولفید مشخص میباشد .
1040 : ساختار میکروسکوپی
الف) نیتال ، X200 . میلگرد با قطر in1 (mm4/25) به مدت 30 دقیقه در دمای oF1675 (oC915) آستنیته شده و به آرامی در کوره سرد شده است .
ساختار : فریت (قسمتهای سفید) و پرلیت (سیاه) .
ب) نیتال ، X500 . مانند قسمت (الف) اما با بزرگنمایی بیشتر . ساختار : پرلیت و دانههای فریت که بیشتر حل شدهاند . اندازه دانهها در قمستهای (الف) و (ب) خیلی متفاوت است .
ج) پیکرال ، X1000 . به مدت 40 دقیقه در دمای oF1475 (oC800) آستنیته شده است . جهت انتقال تک ماد ، به مدت 6 ساعت در دمای oF1305 (oC705) نگهداری شده است . ساختار : کاربیدی کروی در زمینه فریت .
د) نیتال ، X500 میلگرد با قطر in1 (mm4/25) در دمای oF1675 (oC915) آستنیته شده و به مدت 30 دقیقه در دمای oF785 (oC420) در حمام نمک تندسرمایی شده و سپس در هوا سرد شده است . ساختار : مقدار غیر نرمال فریت (سفید) که کربنگیری جزئی را در سطح مشخص کرده است (بالا) .
ه) نیتال ، X500 . مانند قسمت (ب) . قسمت داخلی میلگرد . ساختار : فریت (قسمتهای سفید) و دانههای آستنیت که قبل از آن قرار گرفته است . پرلیت (قسمتهای سیاه و خاکستری) .
و) نیتال ، X500 . میلگرد با قطر in1 (mm4/25) به مدت 30 دقیقه در دمای oF1675 (oC915) آستنتیه شده ، سپس در روغن تندسرمایی شده و در دمای oF400 (oC205) بازپخت شده است . ساختار : مارتنزیت بازپخت شده (خاکستری) ؛ فریت (سفید) .
1060 : ساختار میکروسکوپی
فولادهای ماریجینگ ( 18 % Ni)
یکی از نیازهای اساسی صنایع پیشرفته احتیاج به موادی با قابلیت اطمینان بالا از استحکام و تافنس شکست می باشد . در این راستا محققان زیادی فولادهای استحکام بالای مختلفی را گسترش داده اند ؛ که در این میان تنها فولادهای ماریجینگ توانسته اند به هر دو نیاز صنایع پیشرفته پاسخ گویند . مهمترین کاربرد این فولاد ها در صنایع نظامی ، هوافضا ، اجزاء الکترومکانیکی و ; است.
این فولادها که تعلق به خانواده آلیاژهای پایه آهن دارند . ابتدا تحت پروسه استحاله مارتنزیت قرار می گیرند و سپس به وسیله پیری یا رسوب سختی دنبال می شوند . که کلمه Maraging از دو کلمه Martensite و Aging گرفته شده است .
فولادهای ماریجینگ دارای 18 % Ni به دو کلاس گسترده تقسیم می شوند. که بستگی به عناصر تقویت کننده در آنالیز شیمیایی آنها دارد . فولاد ماریجینگ اورجینال در اوایل 1960 معرفی شد ، که کبالت به عنوان عنصر تقویت کننده و استحکام بخش ( 7-12% ) در فولاد ماریجینگ 18 % Ni بکار برده می شد . در اوایل دهه 70 کار بر روی این فولادها کمرنگ شد . که دلیل آن افزایش قیمت کبالت بود که منجر به نوع جدیدی از فولادهای ماریجینگ شد ، این دسته تیتانیوم را به عنوان عامل اصلی تقویت کننده به همراه داشتند. درجه تقویت کبالت یا ” C-type 18 Ni Maraging ” به وسیله حرف ” C ” در شناسائی این کلاس انتخاب می شود ؛ همچنین درجه استحکام تیتانیوم یا ” T-type 18 Ni Maraging ” را با حرف ” T ” نشان می دهند.
این دو نوع فولاد با توجه به میزان استحکام آنها به 200 ، 250، 300، 350 درجه پیری طبقه بندی می شوند و به طور C-200 و T-200 آنها را نمایش می دهند . استحکام دهی به وسیله رسوب دهی آسان اجزاء فلزی در حین عملیات پیر سازی صورت می گیرد . که این رسوب سختی به واسطه عناصر آلیاژی همچون Co , Mo , Ti در مارتنزیت Fe-Ni با کربن بسیار کم 003% یا کمتر صورت می گیرد.
فولاد های ماریجینگ در شرایط آنیل محلول سازی تهیه می شوند پس دارای چقرمگی و نرمی نسبی ( 28 – 32 RC ) هستند . پس به سهولت شکل می گیرند و ماشین می شوند . خواص کامل آنها از طریق پیرسازی مارتنزیت بدست می آید .
خصوصیات فولادهای ماریجینگ :
الف ) خواص مکانیکی عالی :
1-استحکام نهایی و استحکام تسلیم بالا
2-تافنس ، داکتیلیتی و مقاومت به ضربه بالا در مقایسه با فولاد کوئنچ و تمپر شده با استحکام مشابه
3-استحکام خستگی زیاد
4-استحکام فشاری بالا
5-سختی و مقاومت به سایش کافی برای بعضی از ابزار های کاربردی
ب) خصوصیات عملیات حرارتی :
1-دمای مورد نیاز برای کوره پایین است
2-رسوب سختی و عملیات حرارتی پیری
4-حداقل اعوجاج در طول عملیات حرارتی
5-سخت شدن بدون کوئنچ کردن
6-درصد پایین کربن ، که جلوگیری از مشکل دکربوره شدن می کند.
ج) کارپذیری عالی
1-ماشینکاری آسان
2-مقاومت بالا در برابر انتشار ترک
3-شکل پذیری آسان در حالت سرد ، گرم و داغ
4-قابلیت جوشکاری خوب به خاطر درصد پایین کربن
5-مقاومت به خوردگی خوب که نرخ خوردگی آن در حدود نصف فولادهای کوئنچ و تمپر شده است
این فاکتورها نشان می دهد که فولادهای ماریجینگ در کاربردهایی مثل شفت ها و اجزایی که تحت خستگی ضربه ای همچون کلاچ ها و چکش ها بهترین استفاده را دارد.
دانلود این فایل