مقاله در مورد پرش به محتوای اصلیرفتن به نوارابزار با word دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد پرش به محتوای اصلیرفتن به نوارابزار با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد پرش به محتوای اصلیرفتن به نوارابزار با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله در مورد پرش به محتوای اصلیرفتن به نوارابزار با word :
اجزاء یاخته گیاهی
یاختههای گیاهی، ضمن دارا بودن تفاوتهای ظاهری از نظر شکل و ساختار، ویژگیهای مشترک بسیار دارند و به طور کلی از خارج به داخل شامل اجزاء زیرند:
1 دیواره یاختهای و غشای سیتوپلاسمی.
2 سیتوپلاسم که خود شامل دو بخش زمینه (هیالوپلاسم) و اندامکهای مختلف مانند شبکه آندوپلاسمی، میتوکندریها، پلاستها، ریبوزومها، لیزوزومها، دستگاه گلژی، سانتریولها، واکوئولها، ریز رشتهها و ریز لولههاست.
3 هسته که واجد عوامل ارثی اصلی یاخته است.
دیواره یاختهای
در پیرامون اغلب یاختههای گیاهی و بعضی از یاختههای جانوری دیوارهای به نام دیواره یاختهای وجود دارد. دیواره یاختهای در یاختههای گیاهان ساختار نسبتاًسخت سلولوزی دارند و نوعی اسکلت بیرونی را به وجود میآورد که به این یاختهها شکل هندسی و نسبتاً ثابتی میدهد.
این دیواره، که دیواره نخستین نیز نامیده میشود، به وسیله پروتوپلاسم زنده یاخته ایجاد میگردد و وجود آن اساسیترین وجه تمایز بین گیاهان و جانوران است. دیواره بین دو یاخته شامل سه بخ
ش یا لایه است. هر یک از دو یاخته مجاور هم دیواره نخستین را تولید میکند و بین آن دو، لایه بین یاختهای به نام تیغه میانی مشترک بین دو یاخته وجود دارد . جنس تیغه میانی از ترکیبات پکتیکی مانند پکتین است.
دیواره نخستین و لایه بین یاختهها تنها لایههای دیوارهای در یاختههای سازنده بافتهای نرم گیاهان است. در نتیجه افزایش سن یاخته ممکن است مواد دیگری ساخته شوند و از سمت داخل یاخته به صورت لایهای روی دیواره نخستین قرار گیرند که دیواره دومین یا پسین نام دارد. پس از تشکی
ل دیواره پسین، یاخته معمولاً میمیرد و پروتوپلاست آن از بین میرود.
تبادل مواد از خلال دیواره یاختهای
دیواره یاخته گیاهی سطح ممتدی نیست بلکه منافذی به اندازههای متفاوت در آن وجود دارند. در محل این منافذ، سیتوپلاسم دو یاخته مجاور مستقیماً با یکدیگر در ارتباطاند. این ارتباط در اثر رشتههای لولهای سیتوپلاسمی بسیار نازک به نام پلاسمودسمها برقرار میشود. به علتوجود این منافذ در دیوارههای سلولوزی، پخش و تبادل مواد بین یاختهها در بافتهای گیاهی با سرعت و سهولت صورت میگیرد. پلاسمودسمها در دیوارههای نخستین، در سوراخهای ریز دیواره، جایی که دیواره فاقد تیغه میانی است به وجود میآیند و سیتوپلاسم از آن محلها از یاختهای به یاخته دیگر ادامه مییابد.
غشای سیتوپلاسمی
در سطح بیرونی اغلب یاختههای جانوری و در درون دیواره سلولوزی اکثر یاختههای گیاهی، غشایی به ضخامت 75 آنگستروم وجود دارد که از یک سو با خارج و از سوی دیگر با محتویات درون یاخته در ارتباط دایمی است. این غشا از یک لایه دو مولکولی فسفولیپید تشکیل شده است. همه موادی که به یاخته وارد و یا از آن خارج میشوند باید از این غشا عبور کنند.
پروتئینهای مختلفی که در میان لایههای فسفولیپیدی وجود دارند برای عبور مولکولهای ویژه نقش حامل را ایفا میکنند. برای توجیه ساختار شیمیایی غشای سیتوپلاسمی و استقرار مولکولها در آن طرحهای مختلفی از طرف دانشمندان پیشنهاد شده است که از بین آنها مدل موزائیک – سیال برای ساخت غشا بیش از همه مورد قبول واقع شده است. این مدل، که نخست توسط اس. جی. سینگر Singer S.J در سال 1971 پیشنهاد شده، غشای یاخته را به صورت موزائیکی از لیپید و پروتئین نشان میدهد. سینگر ساختار اساسی غشاهای یاختهای را به کوههای یخی (پروتئینها) شناور در دریا (لیپیدها) تشبیه کرده است. بدین سان مولکولهای پروتئین را به صورتی در نظر میگیرند که در سطح غشا حرکتی جانبی دارند و رابطه ساختاری پروتئینها را با لیپیدها متغیر میدانند.
بر اساس مدل موزاییک – سیال، پروتئینهای غشا را، بر حسب میزان نفوذ آنها در درون دو لایه لیپیدی غشا، به پروتئینهای عمقی و پروتئینهای سطحی تقسیم میکنند.
غشای سیتوپلاسمی از یک لایه دو مولکولی (دو ردیفی) فسفولیپید ساخته شده که هر مولکول آن شامل یک سرآب دوست و یک دم آب گریز است. استقرار این دو ردیف مولکول در مقابل یکدیگر به گونهای است که دمهای آب گریز به طرف داخل و در مقابل یکدیگر، و سرهای آب دوست در طرف خارج قرار گرفتهاند. مولکولهای پروتئین در سطح بیرونی یا درونی و یا در تمام غشا وجود دارند.
نقش غشای سیتوپلاسمی حفظ تراوایی انتخابی است. این غشا چون سدی نیمه تراوا عمل میکند، بدین معنی که از خروج مواد آلی یاخته، مانند هیدراتهای کربن و پروتئینها، جلوگیری مینما
ید در صورتی که به آب و نمکهای کانی امکان میدهد تا درون آن نفوذ کنند. چنین غشایی که فقط بعضی مواد از آن عبور میکنند، غشای نیمه تراوا نامیده میشود. نیمه تراوا بودن غشا عامل اصلی در نقش آن است. اگر غشا کاملاً تراوا میبود، مقدار زیادی از محتویات یاخته بسادگی از آن خارج میشد و در نتیجه فعالیت زیستی یاخته متوقف میگشت و اگر غشا کاملاً ناتراوا میبود، آب و نمکهای کانی، مواد ضروری جهت سوخت و ساز یاخته، نمیتوانستند وارد آن شوند و باز هم فعالیتهای یاخته متوقف میشد. بنابراین نیمه تراوا بودن غشای یاخته شرط لازم زندگی آن است.
سیتوپلاسم
سیتوپلاسم شامل تشکیلات یاختهای است که در داخل غشای سیتوپلاسمی (پلاسمایی) و در خارج هسته قرار دارد. سیتوپلاسم ساختاری نیمه شفاف، بیشکل و تقریباً یکنواخت دارد و خاصیت شکست نور در آن کمی بیش از آب است. سیتوپلاسم، پس از مرگ یاخته، با رنگهای اسیدی انیلین رنگ میگیرد، یعنی اسیدوفیل است (به استثنای بعضی نواحی بسیار غنی از ریبوزومها که بازوفیلاند)، بر عکس سیتوپلاسم زنده تقریباً خنثی است. زمینه سیتوپلاسم یا، به عبارت بهتر، اساسیترین قسمت محیط واقعی درون یاخته را هیالوپلاسم گویند، زیرا اکثر اعمال بیوسنتزی یاخته در همین زمینه صورت میگیرد.
در هیالوپلاسم دو دسته عناصر به حالت شناور وجود دارند: یک دسته ضمایم دایمی مانند میتوکندریها، پلاستها، دستگاه گلژی و غیرهاند که اندامک نامیده میشوند و فعالیت زیستی دارند: دسته دیگر مواد غیر دایمی حاصل از اعمال زیست شیمیایی داخل هیالوپلاسم به نام اجسام ضمیمه هستند. در هر حال، محدوده هیالوپلاسم از طرف داخل، غشای هسته و ازطرف خارج، غشای سیتوپلاسمی یاخته است.
اندامکها عبارتاند از: هسته، میتوکندریها، شبکه آندوپلاسمی، دیکتیوزومها، ریز لولهها و ریز رشتهها، لیزوزومها، واکوئولها و پلاستها. ذرات دیگری نیز در سیتوپلاسم دیده میشوند که از اندامکها کوچکترند و غشا ندارند. این ذرات را ریبوزوم مینامند. گر چه ریبوزومها، به علت نداشتن غشا، اندامک به شمار نمیآیند، اما به دلیل اهمیت ویژهای که در سوخت و ساز یاخته دارند در قسمت
اندامکها مورد بحث قرار خواهند گرفت.
سیتوپلاسم در تبادلات یاخته با محیط و همچنین مراحل مختلف سوخت و ساز نقشی اساسی دارد. یکی از ویژگیهای سیتوپلاسم جنبش دایمی آن است که ممکن است چرخشی یا موضعی باشد. این حرکات را جنبش سیتوپلاسمی مینامند که در اثر انقباض ریز رشتهها (رشتههای میکروسکوپی) به وجود میآید. در ضمن ریز لولهها (لولههای میکروسکوپی) جنبش سیتوپلاسمی را جهت میدهند، یعنی جریان آن را به سوی منطقه معینی از یاخته متوجه میسازند و از منطقه دیگر دور میکنند. جنبش سیتوپلاسمی سبب حرکت اندامکها و توزیع مواد درون سیتوپلاسم و تسهیل مواد میشوند. جنبش سیتوپلاسمی، که انرژی آن از فعالیتهای زیستی یاخته تأمین میشود، از ویژگیهای یاخته زنده است.
ریبوزومها
ریبوزومها ذرات کروی کوچکی هستند که به صورت آزاد یا روی شبکههای آندوپلاسمی درون سیتوپلاسم دیده میشوند. قطر این ذرات در حدود 170 تا 200 آنگستروم است. در ساختار شیمیایی ریبوزومها 65 تا 90 درصد اسیدنوکلئیک از نوع اسید ریبونوکلئیک (RNA) و 10 تا 35 درصد پروتئین وجود دارد. با استفاده از رادیو ایزوتوپها توانستهاند محل تشکیل اجزاء ریبوزوم را تعیین کنند. بدین سان معلوم شده است که RNAی ریبوزوم در هستک ساخته میشود و از آنجا به سیتوپلاسم منتقل میگردد. دو بخش ریبوزوم، پس از ساخته شدن، به یکدیگر میپیوندند و ریبوزوم کامل را به وجود میآورند.
ریبوزومها معمولاً درون پلاستها، میتوکندریها و سیتوپلاسم دیده میشوند ولی در اکثر موارد با شبکه آندوپلاسمی همراهاند.
نقش اصلی ریبوزومها شرکت در ساختن پروتئینهاست، بدین معنی که ریبوزومها جایگاه ساخت پروتئینها هستند.
شبکه آندوپلاسمی
این شبکه در برش عرضی به صورت مجاری ظریف غشایی تو خالی با انشعابات فراوان و مرتبط به یکدیگر و یا به شکل مخازن پهن کم و بیش متراکم و پراکنده در تمام سیتوپلاسم مشاهده میشوند. این مجاری متشکل از دو غشا و فضای واقع در بین آنهاست. جدار غشاها با غشای
هستهوغشایسیتوپلاسمی ارتباط داردودرحقیقتادامهآنهادرسیتوپلاسم به شمار میآید.
به بسیاری از نقاط دیواره بیرونی شبکه آندوپلاسمی تعداد فراوانی دانههای ریبوزوم متصلاند، به همین دلیل شبکه آندوپلاسمی در ساختار یاخته به دو صورت وجود دارد: شبکه آندوپلاسمی دانهدار یا ناصاف که واجد ریبوزوم است، و شبکه آندوپلاسمی بدون دانه یا صاف که فاقد ریبوزوم است.
تراکم شبکه آندوپلاسمی در یاخته متغیر است و به عواملی مانند سن و فعالیت یاخته بستگی دارد. مثلاً شبکه آندوپلاسمی در یاختههای فعال یا در حال رشد بیش از یاختههایی است که در حال استراحتاند. ضمناً یاختهای که آسیب دیده باشد، چون برای ترمیم خود بیشتر فعالیت میکند، شبکه آندوپلاسمی آن نیز زیادتر میشود. یاختههایی که نقش غذا دهنده دارند، مانندیاختههای رویشیپیرامون گیاهک درحالرشددانه،نیزمقدارزیادیشبکهآندوپلاسمیدارند.
نقش شبکه آندوپلاسمی ذخیره و هدایت بعضی مواد در درون یاخته است. پروتئینها در جوار ریبوزومهای واقع بر روی این مجاری ساخته شده و سپس وارد آنها میشوند. به علاوه مواد دیگری مانند گلوسیدها در این مجاری وجود دارند.
نقشهای دیگر شبکه آندوپلاسمی عبارتاند از: شرکت در تشکیل دیواره سلولوزی یاخته و ایجاد ارتباط بین یاختهها. بیشتر کسانی که یاخته را با میکروسکوپ الکترونی بررسی کردهاند، عقیده دارند که شبکه آندوپلاسمی، یاختهها را به وسیله رشتههای سیتوپلاسمی (پلاسمودسم) از طریق دیواره سلولوزی به هم مربوط میسازد.
دیکتیوزومها
دیکتیوزومها سیستمهای غشایی ویژهای هستند که از روی هم قرار گرفتن 5 تا 15 کیسه گرد و تخت با وزیکولهایی در لبه آنها تشکیل شدهاند. هر کیسه را سیسترنا گویند. هر دیکتیوزوم حدود 2 میکرون قطر و 5/0 میکرون عرض دارد. یاختههای ترشحی، دیکتیوزوم گستردهتری دارند. مجموعه دیکتیوزومها را دستگاه گلژی مینامند. این نامگذاری به افتخار گلژی، دانشمند ایتالیایی، صورت گرفته است که در سال 1898 برای نخستین بار وجود آنها را در یاختههای عصبی گزارش کرده است.
در داخل کیسههای دیکتیوزومها، مواد مختلفی ذخیره و تغلیظ میشوند. مواد ترشحی عموماً آمیختهای از پروتئینها و هیدراتهای کربناند. این مواد در داخل کیسهها باقی نمیمانند بلکه پس از رانده شدن به داخل وزیکولهای مربوطه، همراه با جوانهزدن آنها، از دیواره دیکتیوزومها جدا و به داخل سیتوپلاسم آزاد میشوند. به طور کلی نقش دستگاه گلژی بستهبندی پروتئینهاس
ت. احتمالاً پروتئینها، پس از ساختهشدن بر روی ریبوزومها، از طریق شبکه آندوپلاسمی به دیکتیوزومها منتقل میشوند.
در یاختههای یوکاریوت، وزیکولهای حاوی آنزیمهای مختلف وجود دارند. بعضی از این وزیکو
لها از دیکتیوزومها جدا میشوند و خود اندامکهای ویژهای را پدید میآورند. این اندامکها را میکروبادی و لیزوزوم مینامند.
میکروبادیها
میکروبادیها ذرات کروی کوچکی هستند که در پیرامون آنها فقط یک غشا وجود دارد. اندازه آنها در یاختههای مختلف گیاهی متفاوت است. میکروبادیها گاهی به اندازه میتوکندریها دیده میشوند ولی با این حال تشخیص آنها از یکدیگر بسیار آسان است، زیرا میکروبادیها فاقد دیواره دو غشایی هستند.
میکروبادیها شامل پراکسیزوم (حامل آنزیمهای اکسید کننده) و گلی اکسیزوم (حامل آنزیمهای تبدیل کننده چربی به قند) هستند.
لیزوزومها
در بافتهای گیاهی و جانوری، اندامکهایی کروی به اندازه میتوکندریها یا کوچکتر از آنها وجود دارند که آنها را لیزوزوم یا«اجسام میکروسکوپی آنزیمدار مینامند. این اندامکها فقط یک غشا دارند و این ویژگی آنها را از میتوکندریها متمایز میسازد. بخش مرکزی آنها متراکمتر است و گاهی دارای بلورهای گوناگوناند.
پژوهشهایی که به منظور شناخت نقش لیزوزومها به عمل آمدهاند نشان میدهند که در این اندامکها آنزیمهای گوناگونی وجود دارند که نوع آنها بر حسب نوع بافت و نوع یاخته متفاوت است و از این نظر اجسام میکروسکوپی آنزیم دار نامیده میشوند. نقش لیزوزومها تجزیه سریع ملکولهای درشت و گوارش مواد هنگام تمایز یاختهای است.
واکوئولها
واکوئول (حباب) حفره یا کیسهای است که غشایی به نام تونوپلاست آن را از سیتوپلاسم جدا میکند. درون واکوئول را مایعی به نام شیره واکوئولی پر کرده است.
واکوئولهای یاختههای جوان کوچکاند و بیشتر فضای درون یاخته را سیتوپلاسم اشغال میکند. به موازات رشد یاخته، واکوئولها نیز رشد میکنند و بزرگ میشوند. سپس تدریجاً با ادغام در یکدیگر تعدادشان کم ولی بزرگتر میشوند. وقتی یاخته به اندازه نهایی خود میرس
د، بخش اعظم فضای آن را واکوئولها اشغال میکنند که سیتوپلاسم و هسته را به کنار دیواره میرانند.
غلظت شیره واکوئولی ثابت نیست و در اثر تغییرات مقدار آب یاخته تغییر میکند. در نتیجه غلظت شیره واکوئولی در یاختههای متفاوت و نیز در یک یاخته در زمانهای مختلف متغیر است. واکوئولها را باید محل ذخیره آب یاخته دانست که در پدیدههای اسمزی نقشی بسزا دارند. معمولاً مواد زاید سیتوپلاسم در داخل واکوئول جمع میشوند.
آنتوسیانینها رایجترین رنگدانه موجود در شیره واکوئولی هستند. رنگ قرمز بعضی از ریشهها، برگ چغندر و همچنین رنگ قرمز و ارغوانی یا آبی گلبرگها یا قسمتهای دیگر گیاه مربوط به انواع این رنگدانههاست. همچنین رنگ بعضی از گلبرگها مربوط به نوعی آنتوسیانین زرد رنگ به نام آنتو گزانتین است. آنتوسیانینها همراه با کاروتنوئیدها و شاید تاننها در تشکیل رنگ برگهای پاییزی نقش مهمی دارند.
در واکوئول یاختههای بسیاری از گیاهان انوع مختلف بلورهای مواد کانی و آلی یافت میشوند. بلورها از نظر ترکیبات شیمیایی متفاوتاند، از مهمترین آنها میتوان بلورهای سوزنی شکل اگزالات کلسیم ( رافیدها) و نیز بلورهای سولفات کلسیم، کربنات کلسیم و سیلیس را نام برد. به نظر میرسد که اسید اگزالیک یکی از فرآوردههای سوخت و سازی پروتوپلاست باشد. اسید اگزالیک در غلظتهای بالا برای پروتوپلاست مسموم کننده است. ولی وقتی با کلسیم ترکیب شد و به صورت اگزالات کلسیم درآمد، دیگر برای پروتوپلاست اثر سمی ندارد. بلورهای اگزالات کلسیم بیشتر اوقات به صورت بلورهای منفرد یا چند تایی پهلوی هم هستند. این بلورها غالباً چند وجهی و گاهی نیز به شکل ذرات شن دیده میشوند. بلورهای اگزالات در گیاهان تک لپهای بیش از گیاهات دولپهای وجود دارند.
میتوکندریها
وجود میتوکندری در یاخته نخستین بار در سال 1900 توسط دانشمند معروف آلمانی به نام آلتمن(Altmann) گزارش شد. میتوکندریها ذراتریزی هستند که با میکروسکوپ نوری به شکلهای کروی، میلهای یا رشتهای دیده میشوند. این تنوع اشکال به علت تهیه برش در زوایای متفاوت است و گرنه میتوکندری اندامکی لولهای شکل به طول 1 تا 3 میکرون است.
میتوکندری غشایی دو لایه دارد: غشای بیرونی صاف است و غشای درونی چینخوردگیهایی به نام تیغه دارد. وجود این چینخوردگیها سبب افزایش سطح آن میشود. از آنجا
که فعالیتهای میتوکندری بیشتر در سطح همین غشا انجام میگیرد، لذا میزان چینخوردگی میتواند در فعالیت غشا مؤثر باشد.
کریستا ممکن است لایه لایه یا به شکل برآمدگیهای لوله مانند باشد. در گیاهان، شکل لولهای آن بیشتر دیده میشود.درون میتوکندری را ماده یکنواخت و بیشکلی به نام ماده زمینهای پر میکند که در آن DNA ,RNA، ریبوزومها، پروتئینها، لیپیدها، نوکلئوتیدها و آب نیز وجود دارند.
ریبوزومهای درون میتوکندری مشابه ریبوزومهای سیتوپلاسمی هستند ولی از آنها کوچکترند. DNAی موجود در میتوکندری با DNAی هسته تفاوت دارد. وجود DNA و ریبوزوم به میتوکندری امکان میدهد که بعضی از آنزیمهای تنفسی مورد نیاز را بسازد.
مهمترین نقش میتوکندریها تنفس است. به این ترتیب که آنزیمهای تنفسی موجود در سطح غشای درونی آنها سبب شکستن مولکولهای گلوگوز و اسیدهای آمینه و چربیها میشود و در نتیجه انرژی آزاد میکند. به همین علت، میتوکندریها به عنوان نیروگاه یاخته نیز شناخته میشوند. انرژی حاصل عمدتاً به صورت ATP ذخیره میشود و در فعالیتهای زیستی مختلف یاخته مورد استفاده قرار میگیرد.
هر میتوکندری از میتوکندری قبلی و بر اثر تقسیم مستقیم ،یعنی دو تکه شدن آن به وجود میآید.
پلاستها
پلاستها اندامکهای کوچکی هستند که در بیشتر یاختههای گیاهی وجود دارند و اغلب بر حسب رنگی که دارند نامگذاری میشوند. پلاستهای کلروفیل دار را که سبز رنگاند کلروپلاست ،پلاستهای رنگین دیگر را کروموپلاست و پلاستهای بیرنگ را لو کوپلاست مینامند.
لوکوپلاستها را گاهی بر اساس ماده اندوختهای آنها نامگذاری میکنند، مانند آمیلوپلاست که پلاست نشاستهدار است.
1 کلروپلاستها
کلروپلاستها عموماً قرصی شکل بوده و به علت دارا بودن کلروفیل سبز رنگ اند. اندازه و شکل آنها در یاختهها متفاوت است. همچنین تعداد آنها در یاختههای گیاهی بر حسب نوع یاخته، نوع گیاه و میزان فعالیت فتوسنتزی آن تفاوت دارد. مثلاً در یاختههای علف خوک فقط یک کلروپلاست وجود دارد در حالی که در جلبکها، کلروپلاستها بسیار متنوع و مختلفاند. کلروپلاستها با میکروسکوپ نوری به رنگ سبز یکنواخت به نظر میرسند و اگر آنها را از گیاه جدا کنند، در زیر میکروسکوپ به دو صورت دیده میشوند: سبزیکنواخت یا سبز دارای لکه های سبزتیره (گرانومها).
میکروسکوپ الکترونی نشان میدهد که این اندامک غشایی دو لایه دارد. بخش درونی کلروپلاست شامل دو سیستم لایهای و ماده در برگیرنده این دو سیستم، یعنی ماده زمینهای دانه داراست. سیستم لایهای دو بخش دارد: بخشی که گرانومها را تشکیل میدهد، و بخش دیگری که آنها را به هم وصل میکند (بخش رابط). هر گرانوم مجموعهای است از کیسههای پروتئینی سکه مانند که روی هم چیده شدهاند. غشاهای درونی گرانوم به صورت کیسههای پهن شدهای مرتب شدهاند که آنها را تیلاکوئید مینامند. کلروفیل و رنگیزههای دیگر درون تیلاکوئید جای دارند.
کلروپلاستها نیز مانند میتوکندریها محتوی DAN هستند، بسیاری از پروتئینهایی که بر اساس اطلاعات مندرج در DNAی کلروپلاست ساخته میشوند در فرآیند فتوسنتز مورد نیازند.
دانلود این فایل