مقاله ارتباط متقابل نظام بانکی و بازار سرمایه در چارچوب اقتصاد اسلامی با word دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله ارتباط متقابل نظام بانکی و بازار سرمایه در چارچوب اقتصاد اسلامی با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ارتباط متقابل نظام بانکی و بازار سرمایه در چارچوب اقتصاد اسلامی با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله ارتباط متقابل نظام بانکی و بازار سرمایه در چارچوب اقتصاد اسلامی با word :
چکیده
بازارهای مالی شامل نظام بانکی و بازار سرمایه، نقش عمدهای را در کنترل فعالیتهای اقتصادی و به گـردش درآوردن چـرخهـای پیشرفت اقتصادی ایفا میکنند. به گونهای که توسعه بازارهای مالی، نقش بسزایی در تأمین مالی و فرآیند رشد اقتصادی دارد و عملکـرد صحیح آنها، میتواند اثرات قابل ملاحظهای را بر سرمایهگذاری مورد نیاز بخشهای مختلف اقتصادی از خود بر جای گذارد. لذا میـزان اثرگذاری و نقش بازارهای مالی در زمینه تأمین منابع مالی از موضوعات مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد. از این رو، هدف اصلی از گسترش راههای ارتباطی بین نظام بانکی و بازار سرمایه در چارچوب اقتصاد اسلامی؛ ضمن دور شدن از معاملات ربوی، رشد ابزارهای نوین تأمین مالی، ارتباط بیشتر بازارهای مالی با یکدیگر و به دنبال آن، افزایش رشد اقتصادی کشورهای اسلامی میباشد.
مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای و اینترنتی، تلاش میکند به اثبات ایـن فرضـیه بپـردازد کـه »نهادهای موجود در بازارهای پول و سرمایه میتوانند با ایجاد راههای ارتباطی میان این دو بازار از قبیل؛ تبدیل به اوراق بهادارسازی اسناد طلبکاری بانکها، تعیین نرخ سود سپرده ها و تسهیلات و;، به تأمین مالی خود از بازار مقابل بپردازند.« مقاله، ضمن تبیین ارتباط متقابـل نظام بانکی و بازار سرمایه در چارچوب اقتصاد اسلامی، این نتیجه را به دنبال دارد که در چارچوب حذف ربا و سایر اصـول پذیرفتـه شـده اقتصاد اسلامی، نهادهای موجود در بازارهای پول و سرمایه میتوانند با ایجاد راههای ارتباطی میان این دو بازار، به تأمین مالی خود از بازار مقابل بپردازند، که این امر، علاوه بر فراهم کردن زمینه مکمل بودن عملیات این دو بازار، زمینه ارتباط و تعمیق بازارهای مـالی را فـراهم میکند.
واژگان کلیدی: بازارهای مالی، نظام بانکی، بازار پول، بازار سرمایه، بازار بورس اوراق بهادار.
طبقهبندی D53 :JEL،E44 ، G21، .O16
-1nazarpur@mofidu.ac.ir: Email استادیار گروه اقتصاد دانشگاه مفید
mhaghighi1367@gmail.com : Email
– کارشناس ارشد علوم اقتصادی 2
.1 مقدمه
امروزه در بسیاری از کشورها، شیوه تأمین منابع مالی مورد نیاز فعالیتهای اقتصادی، بسته به میزان تأکید متقاضیان سرمایه بـه روی-آوری به بازار سرمایه یا بانکها متفاوت است و با توجه به اهمیت بازارهای مالی و نقش و کارکرد آنها در اقتصاد، نظـامهـای مـالی دارای ساختار مالی »بانک پایه3« یا »بازار پایه4« به وجود آمدهندا. از سوی دیگر، در کشورهایی مثل ایران، که عمدتاً بانکپایه میباشند، بانکهـا به عنوان مهم ترین واسطه های گردش وجوه به حساب می آیند، که با طراحی انواعی از سپرده های بانکی، وجوه مـازاد اشـخاص حقیقـی و حقوقی را جمع آوری کرده و از طریق تسهیلات بانکی در اختیار فعالان اقتصادی قرار میدهند و بدین وسیله طرحها و پروژههای اقتصـادی را تأمین مالی می کنند. گاهی خود بانک ها با مشکل تأمین مالی مواجه شده و برای تهیه منابع به بازارهای مالی دیگر متوسل می شوند و از ابزارهای مالی دیگری در کنار سپردههای بانکی استفاده میکنند(موسویان، .(81 :1389
بنابراین، فرآیند تشکیل سرمایه در یک نظام اقتصادی به عنوان مقدمه رشد اقتصاد، مرهون ساختار مالی پویایی است کـه پاسـخگـوی نیازهای عوامل بازار مالی باشد؛ زیرا بازارهای مالی شامل نظام بانکی و بازار سرمایه، نقش عمدهای را در کنترل فعالیتهای اقتصادی و بـه گردش درآوردن چرخ های پیشرفت اقتصادی ایفا میکنند. به گونه ای که توسعه بازارهای مالی، نقش بسزایی در تأمین منابع مالی و فرآینـد رشد اقتصادی دارد و عملکرد صحیح آن ها، میتواند اثرات قابل ملاحظهای را بر سرمایهگذاری مورد نیاز بخشهـای مختلـف اقتصـادی از خود بر جای گذارد. لذا میزان اثرگذاری و نقش بازارهای مالی در زمینه تأمین منابع مالی از موضوعات مهمی است که باید مورد توجه قـرار گیرد. از این رو، هدف اصلی از گسترش راههای ارتباطی بین نظام بانکی و بازار سرمایه در چارچوب اقتصـاد اسـلامی؛ ضـمن دور شـدن از معاملات ربوی، رشد ابزارهای نوین تأمین مالی، ارتباط بیشتر بازارهای مالی با یکدیگر و به دنبال آن، افـزایش رشـد اقتصـادی کشـورهای اسلامی می باشد. از اینرو، ابداع ابزارهای مناسبی که بتواند اجزای ساختار مالی اعم از بازار پول و سرمایه را در تعاملی سـازنده بـاهم قـرار دهد، همواره دغدغه پژوهشگران این حوزه بوده است؛ ابزارهایی که ضمن تأمین نیازهای سپردهگذاران و سرمایهگذاران، متناسب با قوانین و فرهنگ جامعه باشند.
ابزارهای موجود در بازار پول و بازار سرمایه در اقتصاد متعارف که مبتنی بر نرخ بهره میباشند، قابلیت به کارگیری در جامعه اسـلامی را نخواهند داشت و این کشورها در صورتی میتوانند از تجربه آنها در زمینه ابزارها و راههای ارتباطی میان نظـام بـانکی و بـازار سـرمایه استفاده کنند که یا آن ها را به گونهای بازسازی کنند که قابلیت بکارگیری در اقتصاد اسلامی را داشته باشند و یا برای آنها جایگزینهـایی مبتنی بر شریعت اسلامی طراحی کرده و مورد استفاده قرار دهند. لذا طراحی ابزارهای مالی اسلامی برای تجمیع پسانـدازهای موجـود در جامعه و سوق دادن آنها به سمت سرمایهگذاریهای توسعهای، از اولویتهای بازسازی ساختار مالی اقتصاد اسلامی میباشد.
مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای و اینترنتی، تلاش میکند بـه اثبـات ایـن فرضـیه بپـردازد کـه »نهاد های موجود در بازارهای پول و سرمایه میتوانند با ایجاد راه های ارتباطی میان این دو بازار از قبیل؛ تبدیل به اوراق بهادارسازی اسناد طلبکاری بانکها، تعیین نرخ سود سپرده ها و تسهیلات بانکی در بازار سرمایه، رتبهبندی متقاضیان تسهیلات بانکی و تخصیص تسـهیلات توسط بازار سرمایه، تنزیل اسناد تجاری و اوراق بهادار بنگاه های بازار سرمایه توسط نظام بانکی ، اعطـای تسـهیلات مشـارکتی از طریـق صندوق های سرمایه گذاری مشترک و تجهیز منابع بانک ها از طریق انتشار اوراق و مبادله آن ها در بازار سرمایه، به تأمین مالی خود از بـازار
3- Bank Based Financial Structure 4- Market Based
مقابل بپردازند.« سوال اصلی مقاله نیز این است که »در زمینه تأمین منابع مالی نهادهای بازار پول و سرمایه از بازار مقابل، چـه ارتباطـات متقابلی بین نظام بانکی و بازار سرمایه در چارچوب اقتصاد اسلامی وجود دارد؟« مقاله، ضمن بررسی ادبیات و پیشینه موضـوع، بـه بررسـی مبانی نظری ارتباط نظام بانکی و بازار سرمایه می پردازد. سپس به تبیین ارتباط متقابل نظـام بـانکی و بـازار سـرمایه در چـارچوب اقتصـاد اسلامی می پردازد و این نتیجه را به دنبال دارد که در چارچوب حذف ربا و سایراصول پذیرفته شده اقتصاد اسـلامی، نهـاد هـای موجـود در بازارهای پول و سرمایه میتوانند با ایجاد راه های ارتباطی میان این دو بازار، به تأمین مالی خود از بازار مقابل بپردازند، که این امـر، عـلاوه بر فراهم کردن زمینه مکمل بودن عملیات این دو بازار، زمینه ارتباط و تعمیق بازارهای مالی را فراهم میکند.
.2 پیشینه و ادبیات موضوع
بازارهای مالی به دو بخش بازار پولی که عمدتاً نظام بانکی کشورها آن را اداره میکند وکارکرد آن، تأمین مالی اعتبارات کوتاهمـدت و بازار سرمایه که کارکرد اصلی آن تأمین مالی اعتبارات بلندمدت است، تقسیم می شود. از سوی دیگر، مطالعاتی در زمینـه چگـونگی ارتبـاط متقابل این دو بازار باهم، صورت نپذیرفته و تنها منابعی اندک وجود دارد کـه بـه بررسـی روابطـی کـه میـان بازارهـای مـالی وجـود دارد، پرداختهاند، که درذیل به بررسی برخی از این منابعِ – داخلی و خارجی- در دسترس، میپردازیم:
مهدوی نجمآبادی (1377)، در مقالهای تحت عنوان »نقش بانکداری اسلامی در ایجاد تحول در بازار سرمایه«، به بررسی تأثیر متقابـل عملیات بانکداری اسلامی و بازار سرمایه بر یکدیگر میپردازد و به این نتیجه میرسد که اجرای صحیح عملیات بانکداری اسلامی در قالـب سپردهها و تسهیلات اعطایی از یک طرف و انجام مطلوب عملیات در بازار سرمایه از طرف دیگر، می تواند منشاء تـأثیر متقابـل و مثبـت بـر یکدیگر بوده و به تحول بازار سرمایه کمک میکند.
میرجلیلی((1384، در مقاله خود با عنوان »الگویی برای اصلاح ساختار نظام بانکی در ایران«، برای اصلاح ساختار نظام بانکی در ایران، الگویی را پیشنهاد می کند، که در این الگو، بانکها به ماهیت اصلی خود یعنی »واسطهگری مـالی« بـاز مـیگردنـد و وظـایف عاملیـت بـه مؤسسات متناسب واگذار میشود. بانکها همچنین میتوانند از عقد مشارکت استفاده نمایند و منابع مالی مازاد خود را از راه اوراق بهـادار در اختیار شرکتهای سرمایهگذاری قرار دهند و در سود حاصل از سرمایهگذاری شریک شوند. وی در این الگو با جدا کردن دو بخـش پـولی و سرمایهای، این نتیجه را بیان میکند که بخش سرمایهای، برطرفکننده نواقص نظام بانکی میگردد.
صادقی و فرهانیان (1387) در گزارش تحقیقی خود با عنوان »نحوه تعامل واسطههای مالی با بازار سهام«، ضمن معرفی واسطههای مالی در بازار سهام، به بررسی نقش بانکهای تجاری در بازار سرمایه از طریق »ارائه وام خرید سهام« پرداخته و به این نتیجه میرسند که یکی از راههای ورود بانکها به بازار سرمایه، ارائه وام خرید سهام میباشد.
عبـــده تبریـــزی و رادپـــور (1391) در مقالـــه خـــود بـــا عنـــوان »جایگـــاه بـــازار ســـرمایه و نقـــش آن در تعامـــل بـــا صنعت بانکداری«، یکی از راههای کمک بانکها به بازار سرمایه را وامدهی بانکها به شرکتها معرفی میکنند و در ادامه، بیان مـیکننـد که بانکهای سرمایهگذاری در توسعه بازار سرمایه نقشهای مهمی از جمله؛ افزایش پایه سرمایه بازارهای مالی، کمک به خصوصیسـازی، افزایش نقدشوندگی بازار سهام و افزایش کارآیی اطلاعاتی این بازار را ایفاء میکنند.
صالحآبادی (1391)، در مقالهای با عنوان »ارتباط بین بازار سرمایه با سایر بازارهای مالی در تأمین مالی و سرمایه گذاری«، با توجـه بـه تجربههای صورت گرفته در بازار مالی ایران، به بررسی خدمات و فعالیتهای متقابل بازار سرمایه در این سیستم مـیپـردازد و در پایـان بـه بررسی زمینههای مشترک همکاری بین حوزه های مختلف پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که با افزایش پیچیدگی بخش مـالی و روند معرفی خدمات و محصولات جدید مالی، روز به روز بر اهمیت همکاری و تعامل در بازارهای سرمایه، پول و بیمه برای هماهنگ شـدن تلاشها در راستای افزایش رشد اقتصادی افزوده میشود.
سیلا(1998) 5 در مقالهای با عنوان »بازار اوراق بهادار و نظام بانکی ایالات متحده: «1790 – 1840، به بررسی نظام مالی ایالات متحده میپردازد و بر حمایتهای متقابل میان نظام بانکی و بازار اوراق بهادار آمریکا تأکید میکند و بیان میکند که ویژگیهای متمایز نظام بانکی در این کشور، بستگی به وجود بازار اوراق بهادار دارد. در ادامه بیان میکند که در این فاصله زمانی، بانکها در آمریکا برخلاف سایر کشورها، از طریق انتشار اوراق سهام، سرمایه خود را افزایش میدهند.
گروئن وود و همکاران(2003) 6 در مقاله مشترکی با عنوان »کارآیی بازار سهام چین و نقش بانکها«، به بررسی ارتباط کارآیی بازار اوراق بهادار شانگهای و شِنزِن و تغییرات مقررات مربوط به نقش بانکها در بورسهای اوراق بهادار پرداختند و دریافتند که، هنگامی که بانکها از صحنه فعالیت بورسها در سال 1996 حذف شدند، نقدپذیری و کارآیی بازار اوراق بهادار کاهش پیدا و گردش اطلاعات، کمک چندانی به کارآیی بازار نمیکند و هنگامی که مجدداً در سال 2000 در بازار بورس پذیرفته شدند، فعالیت بورسها بهبود پیدا کرد.
نظر به مطالعاتنجام شده در این بازه، دو خلاء اساسی محسوس است؛ اولاً، مطالعات صورت گرفته پیشین فقط به بیان وجود راههای ارتباطی میان بازارهای مالی پرداختهاند و هیچیک به بررسی چگونگی این ارتباطات به صورت مفصل نپرداختهاند؛ ثانیاً، تنها ابزارهایی یکطرفه و در راستای تأمین مالی نهادهای بازار پول از بازار سرمایه در این مطالعات صورت گرفته است. بنابراین، مطالعهای درباره چگونگی ارتباطات متقابل و دوجانبه میان نظام بانکی و بازار سرمایه در چارچوب اقتصاد اسلامی، صورت نگرفته است. مقاله حاضر، در پی تبیین چگونگی ارتباطات متقابل بازارهای مالی باهم برآمده است. به گونهای که، در عین مطابقت با شریعت مقدس اسلام، قابل اجرا در تمامی کشورهای اسلامی، به خصوص ایران باشد.
.3 مبانی نظری تحقیق
از آنجایی که نظام بانکی و بازار سرمایه به عنوان واسطه، در هدایت پساندازهای مردم به سمت پروژههای سرمایهگذاری عمل میکنند، میتوانند مکمل یا جایگزین یکدیگر باشند. از اینرو، در هر دو بازار، وام گرفته میشود و بنگاهها بر حسب شرایط، گاهی از طریق بازار پول تأمین مالی شده و گاه ترجیح میدهند که از طریق بازار سرمایه تأمین مالی شوند. دلیل این امر، تفاوت نیاز این دسته از بنگاهها و شرایط بازار مالی است. بنابراین، میتوان گفت که بخش بانکی و بازار سرمایه، در تأمین نیازهای مالی بنگاههای خصوصی و دولتی، به نوعی مکمل و یا رقیب یکدیگر میباشند.
– Richard Sylla
– N. Groenewold , S. Hak Kan Tang, Y. Wu
5
6
از سوی دیگر، بررسی ارتباط ساختار مالی و رشد اقتصادی، مطالعه چگونگی جانشینی بازار مالی و بانک نیست، بلکه مطالعه نقش مکمل بازار مالی و بانک در رشد و توسعه اقتصادی است(شادکام، .(133 : 1384 لذا با توجه به اهمیت بازارهای مالی و ارتباط میان این بازارها و نقش برجسته آنها در اقتصاد، در ادامه به بررسی نقشهایی که نظام بانکی و بازار سرمایه نسبت به هم دارند، میپردازیم:
الف) مکمل بودن بازارهای مالی: تئوریهای موجود در مورد ارتباط بین نظام بانکی و بازار سرمایه، حاکی از این است که این دو میتوانند جانشین و مکمل هم باشند. به طور کلی، بانکها به عنوان مؤسسات واسطه، در کنار بخشهای دیگری که در قالبِ بازارهای مالی تعریف میگردند، به فعالیت خود میپردازند و از آنجا که هر یک از نظام بانکی (بازار پول) و بازار سرمایه، بخشی از نیازهای جامعه را تأمین میکنند، تعامل آنها میتواند با ابزارهای متفاوتی، پاسخگوی نیازهای متنوع بازار باشد. به گونهای که مهمترین هدف بازار پول، ایجاد تسهیلات برای واحدهای اقتصادی به منظور اصلاح و بهبود وضع نقدینگی آنهاست. در حالیکه وجود بازار سرمایه در کنار بازار پول، به منظور تجهیز منابع مالی بلندمدت، انعطافپذیری مطلوب را در بازارهای مالی به وجود میآورد و زمینه توسعه اقتصادی را فراهم میآورند، زیرا در نخستین مرحله از ویژگیهای حرکت به سوی توسعه اقتصادی؛ این نظام بانکی است که نقش اساسی را در تجهیز منابع پسانداز برعهده دارد، اما به تدریج که اقتصاد، توسعه مییابد، بازار سرمایه بخش فزایندهای از پساندازها را به سمت سرمایهگذاریها هدایت میکند. اینگونه تعامل باعث همافزایی توان هر دو بازار میشود و همکاری بازارها میتواند از تداخل وظایف و دوبارهکاری جلوگیری کند. تقویت این همکاری، ثبات بازارهای مالی و افزایش سرعت واکنش به بحرانهای مالی را در پی خواهد داشت.
از سوی دیگر، با توجه به محدودیتهایی که در سیستم بانکی اسلامی برای پاسخگویی به نیاز همه متقاضیان سرمایه وجود دارد، بازار سرمایه میتواند به عنوان یک مکمل در کنار نظام بانکی در جذب و هدایت سرمایهها فعالیت کند زیرا به لحاظ نظری، ایفای نقش مؤثر بانکهای اسلامی در عرصه فعالیتهای اقتصادی، در گرو حضور بازار گسترده دادوستد انواع اوراق بهادار (بازار سرمایه فعال) میباشد7 و اجرای صحیح عملیات بانکداری اسلامی از یک طرف و انجام مطلوب عملیات بازار سرمایه از طرف دیگر، میتواند نقش مکملی این دو را نشان دهد. که در این راستا، در کشور ما نیز اقداماتی در دستور کار قرار گرفته است.8 به گونهای که عملیات نظام بانکی بر نحوه فعالیت
– 7 برای نمونه، ر.ک: عباس میرآخور، »نظریه نظام مالی اسلامی«، مقالاتی در اقتصاد اسلامی، ترجمه حسن گلریز، مؤسسه عالی بانکداری ایران، 1371، صص .175 -178
– 8 اعضای کارگروه سازمان بورس در 1391/4/11، به منظور تعیین نقش مکمل بازار پول و سرمایه در نظام مالی، اثرات مثبت این دو بازار بر یکدیگر و لزوم حمایت بانکها از بازار سرمایه، پنج تصمیم مهم برای حمایت بانکها از شرکتهای بورسی و فرابورسی اتخاذ کردند که به شرح زیر میباشد:
– مصوبه اول: افزایش سقف مجموع تعهدات و تسهیلات پرداختی بانکها به واحدهای تولیدی و غیرتولیدی پذیرفته شده در بورس و فرابورس به 20 درصد سرمایه پایه بانکها، که پیش از این، حداکثر سقف تسهیلات پرداختی بانکها به واحدهای تولیدی معادل 15 درصد و واحدهای غیرتولیدی، معادل 5 درصد سرمایه پایه بانکها بوده است که با این مصوبه، زمینه اعطای تسهیلات بیشتر به شرکتهای پذیرفته شده در بازار سرمایه فراهم میگردد.
– مصوبه دوم: اعطای تسهیلات توسط بانکها به شرکتهای تابعه خود، بصورت مستقیم و یا غیرمستقیم، که مقرر شده است که این تسهیلات، در راستای حمایت از بازار سهام و پس از تأئید رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار و رئیس کل بانک مرکزی، توسط بانکها به شرکتهای تابعه بانکها پرداخت شود.
– مصوبه سوم: موافقت بانک مرکزی با پذیرش سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس و فرابورس، به عنوان وثیقه تسهیلات اعطایی به اشخاص حقیقی
حقوقی.
– مصوبه چهارم: موافقت کارگروه با افزایش سقف نرخ سود اوراق مشارکت و صکوک بازار سرمایه؛ که با تصویب این مصوبه، توسط کارگروه، نرخ اوراق مشارکت و صکوکی که با مجوز سازمان بورس و اوراق بهادار منتشر میشود، میتواند تا سقف 3 درصد بالاتر از نرخ سود اوراق مشارکت منتشر شده با مجوز بانک مرکزی باشد.
بازار سرمایه و برعکس، عملیات بازار سرمایه بر فعالیتهای نظام بانکی تأثیر میگذارد. از اینرو، همکاری مشترک بانکها و بازار سرمایه، همعرض و در راستای تقویت یکدیگر بوده و موجب افزایش اطمینان در بازارهای مالی خواهد شد. حذف فعالیت بانکها از بازار سرمایه نیز، باعث کاهش فعالیت بازار سرمایه میشود(.(Groenewold and et.all, 2003: 607 از اینرو، میتوان گفت که نظام بانکی مکمل خوبی برای بازار سرمایه در جهت جذب سرمایههای مازاد جامعه و تأمین مالی طرحهای کوتاهمدت و بلندمدت، محسوب میشود. عکس این قضیه نیز صادق میباشد.
ب) رقیب بودن بازارهای مالی:در این حالت نظام بانکی و بازار سرمایه در تأمین منابع مالی، رقیب یکدیگرند و اصولاً رقابت میان بازارهای مالی موجب بهبود فعالیت، ایجاد خلاقیت و ارائه خدمات هرچه بهتر به متقاضیان با هزینه کمتر خواهد شد و این خود، زمینه توسعه بازارهای مالی و همچنین توسعه و رونق اقتصادی را فراهم خواهد نمود و با توجه به نقش هرکدام از این دو بازار، قانونگذاران بهدنبال ایجاد توازن در توسعه هر دو بازار میباشند. از اینرو، امروزه بسیاری از نهادهای مالی به منظور متنوعسازی وظایف خود، محصولات و خدمات متنوعی را ارائه میدهند. در نتیجه خدمات آنها به گونهای با هم همپوشانی دارد و رقابت میان آنها را نیز افزایش میدهد و از آنجایی که نهادهای قانونگذاریِ متفاوتی برای انواع مختلف نهادهای اقتصادی و بازارهای مالی وجود دارد، هماهنگی میان این قانونگذاران، بسیار دشوار میشود. بنابراین، وضع قوانین مختلف توسط این نهادهای قانونگذار، باعث ایجاد نوعی مزیت رقابتی میان برخی بازارها و همچنین نهادهای مالی یک بازار با بازار دیگر میشود. از اینرو، بازارهای مالی هم در نظام اقتصادی متعارف و هم در نظام اقتصادی اسلام، در زمینه تأمین منابع مالی متقاضیان، رقیب هم میباشند. بهگونهای که، توسعه بازارهای نظام بانکی به کاهش هزینه بازار سرمایه و در نتیجه، توسعه بازار سرمایه میانجامد؛ بانکها با هزینههای کمتری از طریق بازار سرمایه تأمین مالی میکنند و وامهای بیشتری اعطا میکنند. از اینرو، اگر بتوان گفت که ورود بانکها به بازارهای سرمایه، موجب افزایش رقابت در میان بازارهای مالی خواهد شد، نقش این بنگاهها در افزایش رقابت مورد تأیید واقع میشود. بانکها با ورود به بازارهای مالی در جهت تأمین مالی و کسب حداکثر سود، انعطاف بیشتری را در پاسخگویی به خواستههای مشتریان بدست خواهند آورد و در تجهیز و تخصیص منابع و عمل به سایر وظایف خود، در رقابتی جدی با بازار سرمایه قرار میگیرند.
بنابراین، نظام بانکی چه در نقش مکمل بودن بازار سرمایه و چه در نقش رقیب بودن، تکمیلکننده بازار سرمایه میباشد. به این صورت که، زمانی که نظام بانکی در نقش مکمل بازار سرمایه میباشد، نیازهای مالیای را تأمین میکند که تکمیلکننده فعالیتهای بازار سرمایه در این زمینه میباشد و در حالتی که در نقش رقیب برای بازار سرمایه، به فعالیت میپردازد، باعث رونق فعالیتهای بازار سرمایه شده و این امر، رشد و توسعه اقتصادی را به دنبال خواهد داشت. بانک جهانی (2001) نیز، به نتایج مشابهی دست یافته و معتقد است که نظام بانکی با بازار سرمایه (بازار سهام توسعهیافته)، هردو میتوانند به رشد اقتصادی کمک کنند و هریک، مکمل دیگری است(World Bank، .(2001 از اینرو، میتوان اینگونه بیان کرد که، قسمت اعظم عملیات بانکهای اسلامی میتواند به صورت مکمل فعالیت بازار سرمایه و یا در واقع، جزئی از بازار سرمایه تلقی شود(مهدوینجمآبادی، .(103 :1377 زیرا عملاً قسمت عمده فعالیت سیستم بانکی اسلامی، خود، بخشی از نوع فعالیت در بازار سرمایه است و مکمل بازار سرمایه میباشد. در این میان، تقویت بازار سرمایه و افزایش کارآیی نظام بانکی، میتواند گامی اساسی در جهت توانمندسازی اقتصاد کشورهای اسلامی محسوب شود.
– مصوبه پنجم: به منظور تعیین راهکارهای اجرایی کردن مصوبات صورتگرفته، وزارت امور اقتصادی و دارایی و سازمان بورس و اوراق بهادار هماهنگی لازم را با بانکها به عمل آورند (گزارش بورس نیوز به نقل از سنا، »پنج گام مهم بانکها برای حمایت از بازار سرمایه«، کد خبر: 69993، 11 تیرماه 1391، ( http://www.boursenews.ir
.4 ارتباطات متقابل نظام بانکی و بازار سرمایه در چارچوب اقتصاد اسلامی9
نحوه عملکرد نظام بانکداری اسلامی، که برحسب طبیعت و ذات آن ها ضرورت دارد که عمده منابع مالی آنها در شـکل سـرمایه (نـه قرض) در عملیات بانکی مورد استفاده قرار گیرد از یک طرف و مشابهت نظام بانکداری اسلامی با عملیات بـازار سـرمایه در تجهیـز منـابع پولی و مالی جامعه از طرف دیگر، نقش بسزایی در رونق بازارهای مالی و گسترش سرمایهگذاریها و افزایش راندمان و کارآیی این بازارها خواهد داشت. این سیستم از دو طریق؛ ساز و کار جذب سپرده ها و اعطای اعتبارات و تسهیلات به روش های مختلف، باعـث تحـول بـازار سرمایه و در نهایت کارآیی این بازار، رونق و رشد اقتصادی خواهد شد. در طرف مقابل نیز، فعالان بازار سـرمایه مـی تواننـد از اوراقـی کـه براساس عقود و تسهیلات اعطا شده توسط بانکها منتشر شده، در جهت تأمین مالی خود برآیند.کارگزاران میتوانند با پرداخت وثیقـه و یـا اوراق بهادار خود به بانک و یا مؤسسات اعتباری، تسهیلات دریافت کنند و به سرمایهگزاری در بازار سرمایه (و حتی بازار پـول) بپردازنـد. از این رو، در این بخش از مقاله، به تبیین چگونگی خدمات متقابل نظام بانکی و بازار سـرمایه و حـوزه مشـترک خـدمات مـالی ایـن دو بـازار میپردازیم:
الف) تبدیل به اوراق بهادارسازی اسناد طلبکاری بانکها
مطالعه عمیق و دقیق تعالیم اسلام نشان میدهد که برخلاف تصور برخی، نه تنها دین اسلام، مسلمانان را در چارچوب قراردادهای رایج در عصر رسالت محصورنکرده و همه قراردادهای عُقلایی را با رعایت معیارها و ضوابطی جایز میدانـد، بلکـه فراتـر از ایـن، بـا ارائـه خطوط کلی، اندیشمندان را به تفکر و تأمـل و طراحـی ابزارهـای نـوین مـالی و ابـداع قراردادهـای متناسـب بـا عصـر و زمـان خـود فـرا میخواند(موسویان، .(33 – 34 :1390 لذا میتوان ادعا کرد که از» نظر فقه اسلام، تمام معاملات عُقلایی در هر عصر و زمانی صحیح است، مگر اینکه از معامله ای به صورت خاص یا در ضمن دلیل عام، نهی شده باشد)«همان: .(71 از اینرو، ابداع اوراق بهادار اسلامی (صـکوک)، براساس فرآیند تبدیل به اوراق بهادارسازی اسناد طلبکاری بانکها، یکی از اقدامات موفق بانکداری اسلامی برای داشتن ارتباط متقابـل بـا بازار سرمایه است؛ که طی این فرآیند، داراییهای بانک – که حاکی از اسناد طلبکاری بانک از گیرندگان تسهیلات است- از ترازنامه بانک جدا شده و در قالب اوراق بهادار با ارزش اسمی یکسان طراحی شده و در بازار سرمایه عرضه میشوند و به این صورت میباشد کـه، بـدون نیاز به واسطهگری مالی، امکان تماس مستقیم میان پس اندازکنندگان و سرمایه گذاران را از طریق بازارهای مالی فراهم میآورد. به گونهای که این فرآیند، می تواند در ابعاد مختلف، برای ارتقاء کارآیی بخش بانکی، بازار سرمایه و توسعه کلی بازارهای مـالی نقـش مثبتـی را ایفـاء نماید. لذا دسترسی فعالان اقتصادی به منبع تأمین مالی بلندمدت جدید، با قیمت های متعادلتر، از طریق ایجاد و گسترش بـازار بـدهی بـا پشتوانه دارایی به افزایش رشد اقتصاد خدمت خواهد رساند. همچنین، با ترغیب بهرهجویی از نیروهای بازار در مقابل استفاده از سازوکارهای پیوندهای بازاری- اداری و بکارگیری منافع تقسیم وظایف و صرفههای ناشی از مقیاس، به معقول کـردن تقویـت بیشـتر بـازار سـرمایه در ایفای نقشهای کلیدی خود(میرمطهری، (153 -154 : 1380 علاوه بر این، تقویت حضور بانکها در بازار سرمایه و کاملتر کردن بازارهای
– 9 الگوی تبیین شده در این مقاله، با توجه به مفاهیم و چارچوب اقتصاد اسلامی جمهوری اسلامی ایران میباشد، که قابلیت تعمیم به سایر کشورهای اسلامی را نیز دارد.
مالی، میگردد. از اینرو، این ابزار میتواند برای مؤسسات مالی و بانکهای اسلامی مناسب و سودمند باشد. زیرا نهادهای مالی اسـلامی را قادر میسازد که نیازهای نقدینگی خود را از طریق بازار سرمایه به آسانی تأمین نمایند.
از سوی دیگر، فعالیت اصلی بانکها و مؤسسههای مالی و اعتباری در جایگاه واسطهگری وجوه مالی، قبول و تجمیع منابع مالی از طریق سپرده ها و اعطای آن ها به متقاضیان مالی در قالب تسهیلات است، اما عدم تطابق زمانی سررسید سـپرده هـا و تسـهیلات، همـواره شکاف زمانی را در جذب نقدینگی بیشتر و تأمین منابع مالی مورد نیاز متقاضیان تسهیلات پدید میآورد. بنابراین، جمعآوری وجوه با هزینـه مناسب و کمتر و همچنین گردش مناسب این وجوه به صورتی که خطر عدم بازپرداخت آن به حداقل برسد، اهمیت بسزایی دارد. از ایـنرو، با توجه به اینکه روش های متداول جذب نقدینگی نمی تواند پاسخ گوی نیاز بانکداران باشد، آنها با استفاده از تبدیل تسـهیلات و مطالبـات خود به اوراق بهادار، می تواند در مدت زمان مطلوب، نقدینگی و منابع مالی لازم را جمع آوری کند. اما در طرف مقابل، بـا توجـه بـه اینکـه تمامی بانکداران با این مشکل- یعنی تأمین منابع مالی لازم- مواجه میباشند، تمایل کمتری به خرید اوراق و سـهام بانـکهـای دیگـر در بازار بینبانکی دارند. از اینرو، وجود بازار سرمایه به عنوان بازار ثانویه این اوراق، میتواند زمینه لازم برای فروش اوراق بانکها – به عنوان ناشران اوراق- را فراهم کند.
بنابراین، وجود بازار سرمایه به عنوان کارگزار فروش اوراق و سهام بانکها، سبب گسترش فعالیت بانکها در زمینـههـای مختلـف می شود و این امر، باعث افزایش نقدشوندگی و به تبع آن، افزایش جذابیت سهام و اوراق منتشر شده توسط بانکها، بـرای سـرمایهگـذاران می شود. زیرا، این فرآیند واسطهگری مالی بانکها را کاهش داده و با مراجعه مستقیم به سرمایهگـذاران و بـازار سـرمایه، کـارآیی بیشـتری بدست میآید. علاوه بر این، این موضوع، کاهش هزینه های تأمین مالی بانک ها برای انتشار اوراق و سهام جدید و همچنین، کاهش اضافه برداشت آنها از بانک مرکزی را به دنبال خواهد داشت و با فروش این اوراق و دارایی های مالی توسط بانک ها در بازار سـرمایه، بانـکهـا منابع غیرسپردهای را از بازار سرمایه به دست میآورند، که طبعاً متفاوت از منابع سپرده ای خواهد بود و این امر، باعث میشود که بانکهـا، دیگر ملزم به پرداخت ذخایر قانونی برای این قبیل منابع به بانک مرکزی نباشند. با جمع آوری این قبیـل منـابع کـه حاصـل فـروش اوراق بانکی در بازار سرمایه می باشد، بانکها میتوانند در سطح کلان، اعتبارات بیشتری را اعطا نمایند، بدون اینکـه سیاسـتهـای پـولی بانـک مرکزی را نقض کرده باشند. زیرا همانطوری که بیان شد، تجهیز این قبیل منابع، به طور مستقیم از محل سپرده های بانکی نیسـت و ایـن امر متغیرهای پولی را تحت تأثیر قرار نمی دهد. بنابراین، با توجه به اینکه این منابع از یکطرف از بازار سرمایه جـذب شـدهانـد و از طـرف دیگر موجب افزایش سپردههای بانکی نمیگردنـد، لـذا اعطـای اعتبـار توسـط بانـک هـا از محـل ایـن منـابع، فاقـد آثـار تـورمی خواهـد بود(مهدوینجمآبادی، .(147 : 1377
فرآیند این عملیات نیز، به این صورت می باشد که بانکهایی که منابع خود را از طریق اعطای تسهیلات و اعتباراتی که مطابق بـا موازین اسلامی میباشد، در اختیار متقاضیان قرار داده بودند، می توانند با تبدیل مطالبات خود به اوراق بهادار قابل فروش در بازارهای مالی، منابع خود را تجدید کرده و به مشتریان دیگری تسهیلات بپردازند. به عبارت بهتر، ابتدا در بانکها سبدی از تسـهیلات و وامهـای همگـن (مثل سبد تسهیلات فروش اقساطی یا مرابحه و;) شکل می گیرد، سپس بانکها این سبد دارایی را به شـرکتهـای واسـط (نهادهـای بـا
منظور خاص)10 می فروشند. این نهادها در ادامه، با پشتوانه این سبد دارایی، اقـدام بـه انتشـار اوراق بهـادار قابـل عرضـه در بـازار سـرمایه می نماید. اصل و سود این اوراق نیز به صورت مستقیم، به جریانات نقدی حاصل از سبد تسهیلات و مطالبات بانکی بستگی دارد. همچنین، لازم به ذکر است که در طراحی این ابزار، باید به مسائل مالیاتی و جریانهای نقدی، توجه کافی داشت. نمودار زیـر، نحـوه ایـن فرآینـد را نشان میدهد:
دانلود این فایل
توجه : این فایل به صورت فایل PDF (پی دی اف) ارائه میگردد
بررسی اتصالات فولادی در تخریب پیش رونده با word دارای 8 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در PDF می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل پی دی اف بررسی اتصالات فولادی در تخریب پیش رونده با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی ارائه میگردد
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی بررسی اتصالات فولادی در تخریب پیش رونده با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن بررسی اتصالات فولادی در تخریب پیش رونده با word :
بررسی اتصالات فولادی در تخریب پیش رونده با word
دانلود این فایل
مقاله هانری ماتیس با word دارای 52 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله هانری ماتیس با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله هانری ماتیس با word
هانری ماتیس ( 1869 ـ 1954)
ماتیس پس از فوویسم
پیکره سازی ماتیس;
پرواز ماتیس بر روی رنگها
منابع
هانری ماتیس ( 1869 ـ 1954)
هانری ماتیس دو سال پس از تولد بونار به دنیا آمد و تا هفت سال پس از مرگ او زیست. این دو مرد نابغه نه تنها دقیقاً معاصر هم بودند، بلکه به عنوان نقاش وجوه مشترک بسیار نیز داشتند: هردو از بزرگترین رنگ پردازان قرن بیستم بودند، و هردو از دیگری چیزهایی آموختند
با این همه ماتیس ، یکی از پیشتازان تجربه گر نقاشی قرن بیستم ، ظاهرا به نسل بعد و دنیایی دیگر تعلق دارد. او نیز همچون بونار، در ابتدا حقوق خواند ، اما در 1892وارد آکادمی ژولین شد و نزد ا. و.بوگرو ، عضو فرهنگستان ، به آموختن پرداخت
سال بعد در مدرسه هنرهای زیبای پاریس نام نویسی کرد و این بخت خوش را داشت که در کلاس گوستاو مورو به تحصیل بپردازد. مورو گرچه خود یک نمادگرا بود، اما معلمی بود بسیار صمیمی که هنر آموزانش را تشویق می کرد تا با مطالعه مداوم در موزه ها و همچنین به کمک تجربه فردیشان به راهی که خود می خواهند بروند
ماتیس در کلاس او با ژرژ روئو، آلبر مارکه ، هانری ـ شارل مانگن ، شارل کاموئن و شارل گه رن، که همگی شان بعدا در گروه فووها به هم پیوستند ، آشنا شد
ماتیس از رنگ مایه های تیره و مضامین ادبی ای که در آغاز به دست آورده بود ، به آرامی شیوه خود را متحول ساخت. از 1896 رفته رفته به دگا ، تولوز لوترک ، امپرسیونیسم ، باسمه های ژاپنی و بعد رنوار و سزان روی آورد. در 1899 ، در کارگاه کاریه ، که با جنبش نمادگرایی پیوستگی داشت ، با آندره دورن آشنا شد. در همان سال به تجربه درباره پیکر نگاری و نقاشی طبیعت بیجان با رنگ آمیزی غیر توصیفی و برداشت مستقیم از طبیعت پرداخت
کمی پس از آن نخستین کوششهایش در زمینه پیکره سازی به کار بست و چنان قابلیت هایی در این زمینه بروز داد که او را یکی از بزرگترین نقاش پیکره سازان قرن بیستم کرد
در 1901 ، به توسط دورن با موریس دو و لامنک آشنایی یافت و به این ترتیب حلقه فوو تقریبا کامل شد. از میان نقاشیهایی که ماتیس به هنگام هنر آموزی نزد گوستاو مورو در موزه لوور به کپی کردنشان پرداخت ، تصویر طبیعت بیجانی بود اثریان داویدزدوهیم نقاش هلندی قرن هفدهم برداشت ماتیس کپی برداری آزادی بود به مراتب کوچکتر از اصل
این کار را ، که ماتیس روایت کوبیسمی دیگری از آن را حدود 1916 کشید ، می توان تقریباً نمادی دانست از سمت گیری او طی دوران خلاقه اش به سوی حذف ریزه کاریها و ساده کردن خط و رنگ تا حد عناصر اصلی اشیاء. حتی زمانی که او به رنگ پردازی و ظرافت نگاری مفرط روی آورد، که گهگاه چنین می کرد، باز هم این ظرافت کاری مقدمه ای می شد برای روند دیگری از حذف غیر ضروری ها
در سالون انجمن ملی هنرهای زیبا (که به سالون دو لا ناسیونال شهرت دارد ) در 1897 ، میز ناهار (دسر ) را به نمایش گذاشت ، کاری که به ظاهر خیلی سنتی می نماید ، اما یکی از پیچیده ترین و پر استحکام ترین آثار او تا آن زمان بود
این نقاشی ، گرچه دارای رنگ مایه تیره است، ولی با درخشش مایه قرمزی که دارد نشان دهنده توجه او به امپرسیونیست ها ست ؛ و با میز ناگهان کژی یافته اش فضای تصویر را چنان شلوغ و تنگ می نماید که پیشگویی کننده حرکت بعدی او به نوعی ساده سازی معمارانه ایست که در واقع نیای روایت خاص خود او از کوبیسم به حساب می آید
مدل مذکر ، در حدود سال 1900 ، مدل همانست که او برای پیکره برده به کار برده است ـ این روند ساده سازی و تنگ کردن فضا را چندین مرحله و تا جایی که حتی از لحاظ ژرف نمایی ایجاد اندکی اخلال می کند، پیشتر برد و به این ترتیب توانست حس فضای محدودیت یافته را ، به شیوه ای که یادآور تاثیر پذیری او از ون گوگ و سزان است ، القا کند. هرچند که این اثر تقریبا در رنگ مایه قهوه ای همگونی ، با تاکید بر ساخت معمارانه ، کشیده شده است، ولی ماتیس در همان زمان سرگرم نقاشی از مناظر طبیعی و کاوش در شیوه ترکیب رنگ تجزیه یافته امپرسیونیست ها و نقوش انتزاعی رنگین نوامپرسیونیست ها نیز بود
او با کارملینا به گوشه کارگاه و ارائه تمام رخ تصویر به رسم سزان ، و با جلوه دادن پیکر سازانه مدل بر زمینه ای از طرح مستطیل شکل، بازگشت
طی نخستین سالهای قرن بیستم ماتیس به پیکره سازی خود ، به ویژه روی پیکر برهنه ادامه داد . در همان اوان به مطالعات خود در زمینه برهنه نگاری نیز پرداخت. بین سالهای 1902 و 1905 آثارش را در گالری برت ویل ، و بعد در گالری آمبرواز ولارد. به سرعت داشت مهمترین فروشنده آثار نقاشان آوان گارد در پاریس می شد، به نمایش در آورد. هنگامی که سالون آزادمنش تر پاییزی در سال 1905 افتتاح شد ، ماتیس کارهایش را به همراه بونار و مارکه در آنجا به تماشا گداشت. در همین سالون پاییزی به سال 1905 و در اتاقی که به آثار ماتیس ، ولا منک ، دورن و روئو، در میان جمعی دیگر ، اختصاص یافته بود، عبارتی گفته شد که نام جاودانی گروه از آن برخاست. به روایت لطیفه ای، هنگامی که لویی واکسل منتقد چشمش به پیکره ای دوناتلو وار در میان نقاشی های شدیداً رنگ آمیزی شده افتاد فریاد بر آورد : “دوناتلو در میان جانوران وحشی ! ” چه این عبارت در همین مجلس گفته شده باشد یا در 1906 در نمایشگاه نقاشان آزاد، به هر حال نام فووها ( جانوران وحشی ) از این عبارت برخاسته است
کلمه “فووها ” اشاره ویژه ای داشت به رنگ آمیزی دلبخواه و تابناکی که به مراتب غلیظ تر از رنگ آمیزی نوامپرسیونیست ها و رنگ آمیزی غیر توصیفی گوگن و ون گوگ بود، و اشاره ای بود به قلم زنی مستقیم و زمختی که ماتیس و دوستانش طی سال قبل در کولیور و سن تر و به در جنوب فرانسه داشتند تجربه می کردند
فووها آخرین گامها را در راه آ زادی شیوه رنگ آمیزی، برداشتند، راهی که گوگن ، ون گوگ ، سورا، نبی ها و نوامپرسیونیست ها ، به شیوه های گوناگون ، در حال پیمودنش بودند
فووها با استفاده از وسایل مشابه در پی مقاصد متفاوت بودند. آنها می خواستند رنگهای تند را مستقیما از داخل لوله رنگ پیاده کنند، به این معنا که در پی توصیف اشیا طبیعت ، یا ایجاد نوعی گوناگونی در برابر شبکهی چشم نباشند، و نه آنکه مضمونی رمانتیک یا عرفانی تاکید بگذارند، بلکه می خواستند ارزشهای تصویری تازه ای بسازند سوای همه اینها. به این ترتیب ، به یک معنا شیوه رنگ آمیزی گوگن و سورا را به کار می بردند، و آن را آزادانه با توازن خطی خودشان به هم می آمیختند تا به تاثیراتی شبیه آنچه سزان همیشه در پی اش بود دست یابند
تصادفی نیست که ماتیس از میان نقاشان نسل پیشین بیشترین احترام را برای سزان قائل بود
ماتیس پیش از آن ، ترکیب عظیم نوامپرسیونیستی خود را که با برداشت از این بیت منظومه “دعوت به سفر ” اثر بودلر
آنجا همه نظم است و جمال
شکوه است و سکون است و سرور
شکوه و سرور و سکون ، نامیده بود، در نمایشگاه سال 1905 نقاشان آزاد نشان داده بود. او در این اثر، که در راه انتزاع گرایی بسیار فرارفته بود، شیوه منظره پردازی موزائیک وار سینیاک ( که همین تابلو را خرید ) را با مطالعات خود در زمینه پیکره سازی و با سازمانبندی پیکری مبتنی بر شیوه سزان در مجموعه آب تنی کنندگان به هم آمیخت. این نقاشی نخستین نمونه با اهمیت گونه ای از “منظره با پیکر” است که موجب آفرینش چندین اثر بسیار مهم از این دست در چند سال آینده شد
ماتیس در سالون پاییزی سال 1905 ، پنجره باز ، کولیور و تکچهره ای از بانو ماتیس به نام زن کلاه به سر را نیز به نمایش گذاشت. پنجره باز شاید نخستین نمونه کاملا جا افتاده از مضمونی باشد که طی باقی زندگی ماتیس مورد علاقه اش بود
این مضمون به عبارت ساده ، بخش کوچکی از دیوار یا اتاقی است که در اصل همراه با یک پنجره بزرگ است، پنجره ای گسترده رو به دنیای بیرون ـ یک مهتابی با گلدانها و پیچک ها، بعد دریا ، آسمان و قایق ها . در اینجا دیوار داخلی و چارچوب ها مرکب از خطوط عمودی رنگهای سبز ، آبی ، ارغوانی و نارنجی زنده ؛ و دنیای بیرونی مرکب از نقش و نگار شادی است از ضربات کوچک و تابناک قلم مو که از نقطه چین های سبز تا ضربات صورتی ، سفید و آبی در توصیف دریا و آسمان گوناگونی می یابد
در این نقاشی ماتیس دیگر از بونار یا هر نو امپرسیونیست دیگر دور شده و به سوی نمایشی از رنگ آمیزی انتزاعی گراییده است. اما ، همچنانکه همیشه در کارهای ماتیس دیده می شود. القای حسی از یک صحنه واقعی و گذرا همچنان با توانمندی بسیار وجود دارد
تابلوی زن کلاه به سر موجب خشمی بیش از آنچه پنجره باز او برانگیخت شد، زیرا در آن چیزی آشکارا به دور افکنده شده بود که در پیامدش رنگ به شیوه ای درهم و برهم بر سطح مالیده شده بود آن هم نه فقط در رنگ آمیزی پس زمینه و کلاه ، بلکه حتی در چهره خود زن ، که خطوطی کلی سیمایش با ضربات گستاخانه رنگهای سبز و شنگرفی کشیده شده بود. اندکی پس از آن ماتیس تکچهره دیگری از خانم ماتیس کشید که به یک معنا گستاخانه تر بود، دقیقا به این خاطر که با فشردگی و دقت بیشتری نمایان شده بود
در این اثر که نوار سبز نام دارد ، چهره ای دیده می شود در تسخیر نوار سبز درخشانی که چهره را از خط مو تا چانه به دو بخش تقسیم می کند . در این مرحله ماتیس و همپالکیان فوو او بر نظریاتی تکیه می کردند که به توسط گوگن ، نمادگرایان و نبی ها ارائه شده بود: نقاش آزاد است که رنگش را فارغ از ظاهر طبیعی و برای برپایی ساختاری از ترکیب های رنگی انتزاعی و خطوطی به کار ببرد که بیگانه از زن ، درخت ، یا طبیعت بیجان ، صرفا نقش شالوده ای برای آن ساختار بازی می کند
ماتیس پس از فوویسم
دانلود این فایل
مقاله در مورد ستاره شناسی(نجوم) با word دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد ستاره شناسی(نجوم) با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد ستاره شناسی(نجوم) با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله در مورد ستاره شناسی(نجوم) با word :
ستاره شناسی(نجوم)
ستاره شناسی ، علمی است که با مشاهده و توضیح وقایعی که در خارج از زمین و جو آن رخ میدهد سر و کار دارد. این علم منشا پیدایش و خواص فیزیکی و شیمیائی اشیائی که قابل مشاهده در آسمان بوده (و خارج زمین قرار دارند) و همینطور فرآیندهای منتجه از آنها را مطالعه میکند. در طی قسمتی از قرن بیستم ، ستاره شناسی به سه شاخه تقسیم شده بود: محاسبات نجومی ، مکانیک آسمانی و فیزیک نجومی. حالات برجسته متداول فیزیک نجومی در نامگذاری گروههای آموزشی دانشگاهی و موسسات درگیر با تحقیقات نجومی متجلی میشود:
قدیمیترین آنها بدون هیچ تغییری ، گروهها و موسسات ستاره شناسی میباشند، جدیدترین آنها به نگه داشتن فیزیک نجومی در نامشان تمایل دارند، برخی اوقات کلمه ستاره شناسی را برای تأکید بر طبیعت تحقیقاتشان ، در نامشان قرار نمیدهند. به علاوه ، تحقیقات فیزیک نجومی ، مخصوصا در فیزیک نجومی نظری ، را افرادی که پس زمینه فیزیک و ریاضی دارند میتوانند انجام دهند.
ستاره شناسی از معدود علومی است که آماتورها هنوز در آن نقش فعالی دارند، خصوصا در کشف و مشاهده حوادث زودگذر. ستاره شناسی نباید با طالع بینی ، شبه علمی که با پیگرد مسیر اجرام آسمانی ، مبادرت به پیشگویی سرنوشت افراد مینماید اشتباه شود. این دو اگر چه در ریشه مشترکند، اما کاملا متفاوتند؛ ستاره شناسان روش علمی را پذیرفتهاند، در حالیکه طالع بینها اینطور نیستند.
تقسیمات ستاره شناسی
ستاره شناسی به چند شاخه تقسیم میگردد. اولین تقسیم بندی بین ستاره شناسی نظری و ستاره شناسی شهودی میباشد. مشاهده گرها روشهای مختلفی را برای جمع آوری اطلاعات درباره حوادث بکار میبرند، اطلاعاتی که بعدا توسط نظریه پردازان برای ایجاد تئوریها و مدلهایی ، برای شرح مشاهدات و پیش بینی حوادث جدید بکار میرود. حوزههای مطالعه همچنین به دو طریق دیگر تقسیم بندی میشوند: موضوعی ، که معمولا به منطقه فضا (مثلا ستاره شناسی
کهکشانی) یا مسائل اشاره شده (مانند تشکیل ستاره یا کیهان شناسی) بستگی دارد؛ یا به روش مورد استفاده برای گرد آوری اطلاعات (بطور مبنائی ، چه ناحیهای از طیف الکترومغناطیس استفاده میشود). در حالیکه تقسیم بندی اولیه به هر دوی مشاهده گر و نظریه پرداز مربوط میشود، دومی مربوط به مشاهده گرهاست(نه کاملا) ، چون نظریه پردازها سعی میکنند از اطلاعات موجود در تمامی طول موجها استفاده کنند و مشاهده گرها اغلب بیش از یک منطقه از طیف را مشاهده میکنند.
تقسیم بندی بر اساس موضوع یا مسائل اشاره شده
- اجرام آسمانی
- تاریخچه نجوم
- محاسبات نجومی: مطالعه مکان اشیاء در آسمان و تغییر مکان آنها، که سسیستم مختصات مورد استفاده و علم حرکت اجرام در کهکشان را تعیین میکند.
- کیهان شناسی: مطالعه کیهان به عنوان یک کل و تکامل آن.
- ستاره شناسی کهکشانی: مطالعه ساختمان و اجزاء کهکشان ما و سایر کهکشانها.
- ستاره شناسی برون کهکشانی: مطالعه اجرام (عمدتا کهکشانها) خارج از کهکشان ما.
- شکل گیری کهکشان و تکامل: مطالعه شکل گیری کهکشانها و تکامل آنها.
- علوم سیارهای: مطالعه سیارات منظومه شمسی.
- ستاره شناسی ستارهای: مطالعه ستارگان.
- تکامل ستارهای:
مقدمه
یکی از مهمترین پارامترهای یک جسم در جهان که برای محاسبه دیگر پارامترهای آن مورد محاسبه قرار میگیرد، فاصله آن از ما است. از روی فاصله اجسام میتوان به اطلاعاتی مهم و اساسی در مورد آنها رسید. از گذشتههای دور برای محاسبه فاصله اجرام آسمانی روشهایی ابداع شده بود. اما معمولا تمامی آنها در مورد اجرامی دورتر از سیارههای مریخ و مشتری جواب نمیدادند؛ زیرا دقت بسیار پایینی در ابزار اندازه گیری موجود بود. اما این روشها با گذر زمان پیشرفت کرد و روشهای جدیدی بوجود آمدند. در این مقاله به چهار نمونه از مهمترین روشهای اندازه گیری اشاره میکنیم.
اختلاف منظر ظاهری
انگشتتان را مقابل خود بگیرید، چشم چپ خود را ببندید و با چشم راست به پشت زمینه انگشت خود نگاه کنید حال این کار را با چشم چپ هم انجام دهید. در هر مورد پشت زمینه انگشت شما تغییر میکند، زیرا دو چشم شما از هم فاصله دارند و به دلیل اختلاف منظری که باهم دارند زمینههای متفاوت را به شما نشان میدهند. با این روش میتوان با داشتن فاصله دو چشم
از هم فاصله انگشت را محاسبه کرد، این روش که اختلاف منظر نامیده میشود. برای محاسبه فاصله اجرام نزدیک بسیار خوب و ساده است (برای اندازه گیری در ارتش از این روش استفاده میشود.)
برای محاسبه جابجایی منظره پشت یک جرم در دو نوبت که معمولا در طرفین مدار زمین است عکس میگیرند و جابجایی زاویهای آن را با حالت قبلی مقایسه کرده و بر حسب درجه قوسی بدست میآورند. حال با استفاده از معادله زیر به راحتی فاصله را بر حسب واحد نجومی بدست میآورند(همانطور که میدانید هر واحد نجومی (Au) برابر فاصله زمین تا خورشید یا 150میلیون کیلومتر است). که طبق تعریف هر 206265 واحد نجومی را یک پارسک در نظر میگیرند و رابطه را به صورت زیر مینویسند. که با محاسبه P (جابجایی ظاهری بر حسب ثانیه) قوس d بدست میآید. (P = 1/d (pc
با این روش به دلیل ناتوانی فقط میتوان تا 100 پارسک را انداز
گیری کرد که با حذف اثر جو به 1000پارسک قابل تغییر است. بنابراین زیاد کاربردی نیست و معمولا در مورد اندازه گیری در منظومه شمسی خودمان استفاده میشود.
اختلاف منظر طیفی
ستارگان بر اساس دمای سطحی و شکل طیفشان ، دسته بندی طیفی میشوند که این دسته بندی نوع طیف ستاره را مشخص میکند و با دانستن نوع طیف ستاره میتوان اطلاعاتی از جمله درخشندگی مطلق ستاره را محاسبه کرد. نموداری به نام هرتز پرونگ – راسل (H – R) وجودارد که درخشندگی مطلق ستارگان بسیاری را بر حسب رده بندی طیفی آنها به صورت تجربی و آماری مشخص میکند. از روی این نمودار و با طیف نگاری از این ستارگان میتوان درخشندگی مطلق هر ستاره را مشخص کرد. با بدست آوردن درخشندگی مطلق (L) با استفاده از فرمول سادهای که در مورد درخشندگی مطلق و ظاهری وجود دارد فاصله جرم محاسبه میشود.
در این فرمول درخشندگی ظاهری (b) نیز لازم است که بوسیله فوتومتری از روی زمین تعیین میشود. به این روش که طیف نگاری مبنای تعیین فاصله است اختلاف منظر طیفی میگویند. این روش بدلیل نداشتن دقت کافی و لازم برای ستارگان کم نور و دور دست محدودیتهایی دارد، ولی بهتر از اختلاف منظر ظاهری است. زیرا تا حدود فاصله دهها میلیون پارسک را برای ستارگان پر نور تعیین میکند که مزیت بزرگی نسبت به روش قبلی است، اما در مورد خوشهها و کهکشانها با توجه به کم نور بودن ستارگانشان استفاده ار این روش دقت کمی دارد.
استفاده از متغیرهای قیفاووسی و ابر نواختران
متغیرهای قیفاووسی و ابرنواختران از شاخصهای اندازه گیری فاصله هستند، زیرا تناوب آنها مستقیما با درخشندگی آنها رابطه دارد. متغییرهای قیفاووسی مهمترین ابزار برای محاسبه فاصله کهکشانها هستند. اخیرا ستاره شناسان با استفاده از ابرنواخترهای گروه I) a) میتوانند فاصله اجرام بسیار بسیار دور را نیز بدست بیاورند. زیرا درخشندگی این ابرنواختران به قدری زیاد میشود که میتوان آنها را از فواصل دور نیز رصد کرد. برای مثال در سال 1992 یک تیم از اخترشناسان از تغییرهای قیفاووسی یک کهکشان به نام IC 4182 برای تعیین فاصله آن از زمین استفاده کردند.
آنها برای این منظور از تلسکوپ فضایی هابل بهره جستند. در 20 نوبت جداگانه از ستارگان
آن کهکشان عکسبرداری کردند. با مقایسه عکسها با یکدیگر آنها 27 متغییر را در عکسها شناسایی کردند. با رصدهای متوالی از آن متغییرها توانستند منحنی نوری آنها را رسم کنند، سپس با طیف سنجی ، طیف ستارگان متغییر را مورد بررسی قرار میدهند و از روی طیف آن مقدار آهن موجود در متغییر را شناسایی میکنند. اگر مقدار آهن زیاد باشد متغییر I) a) است و کم باشد از نوع II است.
از روی منحنی نوری ستاره میانگین قدر ظاهری آن را محاسبه میکنند و دوره تناوب آن را بدست میآورند. همان گونه که گفتیم دوره تناوب با درخشندگی متغییرها رابطه مستقیم دارد. این رابطه از روی نمودار زیر که یک نمودار تجربی است بدست میآید. با قرار دادن دوره تناوب متغییر مورد نظر و دانستن نوع طیف آن (I)یا (II) میتوان درخشندگی مطلق آن را بدست آورد. از طرفی چون افزایش درخشندگی برای قدر مطلق به صورت لگاریتمی و (در پایه 254) تغییر میکند. به ازای دانستن نسبت درخشندگی مطلق به درخشندگی خورشید میتوان قدر مطلق ستاره را محاسبه کرد. حال با دانستن قدر مطلق و قدر ظاهری از روی نمودار منحنی نوری با استفاده از رابطه مودال فاصله ، فاصله بدست میآید:
m – M = distance modulus =5 log d – 5
استفاده از قانون هابل
روش دیگر برای محاسبه فاصله اجرام مخصوصا کهکشانها استفاده از قانون هابل است. در این روش از صورت ریاضی قانون هابل که به صورت زیر است استفاده میکنیم:
V = d×H
که درآن v سرعت جسم در راستای دید ما است و H ثابت هابل است. برای محاسبه فاصله کهکشانها و اجرام دور دست سرعت شعاعی (در راستای دید) جرم را بوسیله انتقال به سرخ (red shift) ستاره از روی طیف آن محاسبه میکنند. طبق پدیده انتقال به سرخ اگر جسمی از ناظر دور شود انتقال به سرخ و اگر به آن نزدیک شود انتقال به آبی صورت گرفته که مقدار آن از رابطه زیر بدست میآید، که در آن Z انتقال به سرخ است. بوسیله رابطه زیر از روی انتقال به سرخ میتوان سرعت را بدست آورد:
v = C×Z
حال با قرار دادن سرعت در رابطه هابل فاصله بدست میآید:
d = C×Z/H
البته روش فوق دقت زیادی ندارد. دلیل آن مشخص نبودن مقدار دقیق ثابت هابل است. زیرا این ثابت با سن جهان رابطه دارد و با توجه به نظریات مختلف مقدار آن تغییر میکند. هم چنین وابستگی این عامل به زمان نیز در محاسابت اختلال بوجود میآورد. در حال حاضر بهترین روش برای اندازه گیری فاصله اجرام استفاده از ابرنواخترهاست که تا فواصل چند ده مگا پارسکی را با دقت خوبی محاسبه میکند.
رصدآسمان شب
آسمان شب یکی از نعمت های طبیعت که خداوند آن را در اختیار بشر قرار داده تا بتواند با آن رابطه برقرار کند و از آن به عنوان راهنما و آزمایشگاه نجومی استفاده کند. آسمان شب، این طبیعت فراموش شده، بیش از 4500 سال است که مورد توجه بشر قرار می گیرد و این آثار باستانی از دیرباز تا کنون مورد کاوش انسان قرار گرفته است.
ما در این مقوله می خواهیم شما را با چگونگی رصد اجرام آسمانی آشنا کنیم تا بتوانید حتی بدون استفاده از هرگونه ابزار، صور فلکی، سیارات و ستارگان مهم را رصد کنید. این روش به گونه ای انتخاب شده که می تواند به کسانی که در آغاز فعالیت رصدی خود هستند، کمک کند.
چگونه به ستارگان نگاه کنیم؟
برای شروع ستاره شناسی و مشاهده ستارگان، به چیزی بیش از چشمانتان و یک دوربین دوچشمی مناسب احتیاج ندارید. کافی است که نقشه آسمان شب را مطابق با جهت جغرافیایی آسمان محل خود قرار داده و به کمک آن به شناسایی و رصد ستارگان بپردازید. اما برای مشاهده دقیق برخی از اجرام مانند سحابی ها و کهکشان ها به ابزار اپتیکی نیاز داریم. زیرا این ابزار می توانند نور بیشتری را نسبت به چشمانمان جمع آوری می کنند و همچنین قادر به بزرگنمایی هستند. دوربین دوچشمی و تلسکوپ دو ابزار اپتیکی پرکاربرد در این زمینه هستند که هر کدام خصوصیت منحصر به خود را دارد.
آسمان در هر فصل چگونه تغییر می کند؟
آسمان مانند ساعت و تقویم است و با تغییر ساعت در شب، و فصل در سال، تغییر پیدا می کند. برای نمونه به جایگاه و موقعیت ستاره قطبی نسبت به دب اکبر اشاره می کنیم. در ساعت 10 شب اواسط دی ماه، دب اکبر در سمت راست ستاره قطبی قرار دارد و در ساعت 10 شب اواسط فروردین در بالا آن و در همان ساعت در اواسط تیر ماه در سمت چپ ستاره قطبی قرار دارد.
دانلود این فایل
مقاله Erp چیست با word دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله Erp چیست با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله Erp چیست با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله Erp چیست با word :
مقدمه
سالیان متمادی برنامه های کاربردی مورد استفاده در سیستمهای اطلاعاتی بصورت مجزا ((functional ارائه میشد و هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشتند. چنین نرم افزارهایی مورد توجه و علاقه شرکتهای کوچک بود و براحتی نیازهای خود را توسط این برنامه های کاربردی (application) برآورده میکردند. اما پس از مدتی با گذشت زمان و با شروع فرایند مهندسی مجدد فرایندهای تجاری در سازمانها، نیاز به انواع مختلف سیستمهای اطلاعاتی احساس شد و تولید سیستمهای اطلاعاتی یکپارچه که بتواند نرم افزارهای حوزه های مختلف از جمله
حسابداری، تولید، فروش، انبار و; را بصورت منسجم و همراه هم بکار گیرد آغاز گردید. برای تولید چنین نرم افزاریهایی، ارائه رویکرد های جدیدی از جمله معماری مبتنی بر client /server و همینطور نرم افزارهای یکپارچه ضروری بنظر میرسید. در سال 1992ساختار یک سیستم اطلاعاتی یکپارچه توسط YakhouوRahali توسعه یافت. در این ساختار، به اشتراک گذاری داده ها بین کاربران این امکان را ایجاد میکرد تا به سادگی و بسرعت داده های مورد نیاز واحدهای دیگر را در اختیارشان قرار دهند و همچنین مدیران بخشهای دیگر نیز قادر بودند بصورت یک سیستم جامع و یکپارچه با یکدیگر در ارتباط باشند و گزارشات مورد نیاز خود را از یک سیستم واحد استخراج نمایند.
ERP چیست ؟
ERP(Enterprise Resource Planning ) سیستمی جامعی است که سعی در یکپارچه سازی همه وظایف و بخشهای موجود دریک سازمان با استفاده ازیک سیستم کامپیوتری واحد را دارد که بتواند نیازهای خاص و ویژه این بخشها را برآورده سازد. این کار با استفاده از یک نرم افزار کامپیوتری انجام میشود که بوسیله یک دیتابیس واحد، امکان به اشتراک گذاری اطلاعات و ارتباط بخشهای مختلف را با یکدیگر برقرار میسازد. این نرم افزار از تعدادی ماژول نرم افزاری تشکیل شده است که هر یک بخشی از وظایف موجود در شرکت را بر عهده دارند. اغلب نرم افزارهای ERP آنقدر منعطف هستند که شرکتهای خریدار قادرند تعدادی از ماژولهای مورد نیازو یا همه آنها را نصب و بکارگیرند. بعنوان مثال شرکت خریدار قادر است فقط ماژولهای منابع انسانی (HR) و مالی را از این بسته نرم افزاری، خریداری، نصب و مورد استفاده قرار دهد.
ERP چگونه قادر است عملکرد تجاری یک شرکت را بهبود بخشد ؟
بطور کلی هدف اصلی و اولیه ERP آن است که فرآیند دریافت سفارش از مشتری و پردازش آن تا مرحله نهایی را بهبود بخشد. بعنوان مثال وقتی یک سفارش رسیده از سوی مشتری وارد سیستمERP میگردد، همه اطلاعات لازم جهت تکمیل و ارائه این سفارش، در آن موجود میباشد. اطلاعات مربوط به اینکه آیا مشتری سفارش دهنده، اعتبار کافی نزد شرکت را دارد یا خیر، از ماژول مالی بدست میآید و به همین ترتیب اطلاعات لازم در مورد سطح موجودی انبار کالا و مواد اولیه مربوط به این سفارش، از ماژول انبار استخراج میگردد.
با بکارگیری این سیستم، کاربران تنها وارد کننده داده و اطلاعات به سیستم نیستند بلکه آنها از این پس وظیفه سنگینی را بر عهده خواهند داشت زیرا در مورد سئوالاتی از قبیل اینکه “آیا مشتری حاضر بموقع بدهی خود را بابت سفارش دریافتی خود خواهد پرداخت؟”، “آیا ما قادر خواهیم بود بموقع سفارش مورد نظر را تحویل مشتری دهیم ؟” و سئولاتی از این قبیل، کاربران سیستم باید بتوانند سریعا تصمیم گیری لازم را انجام دهند واین تصمیمات بر روی کل فرایند ERP تاثیر گذار خواهد بود. بعلاوه سایر کاربران در بخشهای دیگر نیز لازم است اطلاعات را بروز وارد سیستم نمایند. بعنوان مثال اگر مسئول سیستم انبار در مورد سطح موجودی انبار اشتباهی مرتکب شود، شرکت ممکن است بسیاری از مشتریان خود را بدلیل اطلاعات نادرست درمورد کافی نبودن میزان موجودی، از دست بدهد.
یک پروژه ERP چه مدت بطول میانجامد ؟
در شرکتهای کوچک و آنهایی که فقط بخشی از ماژولهای ERPرا خریداری و راه اندازی میکنند، این پروژه ممکن است حدود شش ماه یا کمتر بطول انجامد ولی برای شرکتهای بزرگتر و آنهایی که تمایل دارند این پروژه را بطور کاملتر به اجرا گذارند، به این دلیل که نیاز به تغییر در بخشهای مختلف سازمان متناسب با بسته نرم افزاریERP وجود دارد، اجرای این پروژه بطور میانگین بین یک تا سه سال بطول میانجامد.
بکارگیریERP برای یک کسب و کار چه مزیتهایی رامیتواند به همراه داشته باشد ؟
بطور کلی مزایای عمده پیاده سازی سیستمهایERP در شرکتها را میتوان بصورت زیر بر شمرد :
الف ) یکپارچه سازی اطلاعات : بر خلاف سیستهای دیگر که ممکن است هر یک از بخشهای مالی، فروش، تولید و; گزارشهای ضدونقیضی در مورد فعالیتها و سهم خود در افزایش میزان درآمد شرکت ارائه دهند،ERP به شرکت کمک خواهد کرد که اطلاعات مورد نظر را بصورت جامع و کامل از یک سیستم بدست آورد.
ب) یکپارچگی اطلاعات در مورد سفارشات مشتریان : ERP کمک خواهد کرد تا سفارشات مشتریان از زمان دریافت سفارش از مشتریان، دریافت مواد اولیه از تامین کنندگان کالا برای تولید آن سفارش تا تحویل کالای تولید شده به مشتری و دریافت وجه آن بطور یکپارچه در یک سیستم نگهداری شود و به این ترتیب شرکتها قادرند براحتی سفارشات را ردیابی کنند و هماهنگی لازم بین بخشهای مختلف شرکت را ایجاد نمایند.
ج) استاندارد سازی و سرعت بخشیدن به فرآیند تولید : سیستمهایERP با استاندارد سازی فرایندهای تولید و استفاده از یک سیستم کامپیوتری منسجم باعث صرفه جویی در زمان و افزایش بهره وری خواهند شد.
د) کاهش موجودی انبار : ERP با بهینه سازی فرآیند سفارشات و تولید محصول، باعث کاهش موجودی مواد اولیه و موجودی در جریان ساخت میگردد وهمین امرموجب کاهش موجودی کالای ساخته شده در انبارها میشود. به بیان دیگر ERP توانایی مدیریت زنجیره عرضه محصول(Supply Chain Management) را نیز فراهم میسازد.
ه) استاندارد سازی اطلاعات مربوط به منابع انسانی شرکت، صرفه جویی در زمان و جلوگیری از دوباره کاری
آیا ERP با فرایندهای موجود در شرکت تطابق دارد یا خیر؟
نکته مهمی که در اجرا و پیاده سازی یک سیستمERP باید مد نظر قرار گیرد آن است که آیا این مجموعه نرم افزاری با وضع موجود شرکت خریدار نرم افزار، تطابق دارد با نه ؟ این یکی از دلایل مهمی است که در روند اجرای فرآیند ERP در شرکتهای خریدار، اختلال ایجاد میکند و باعث میشود گاها در اجرای پروژه چند میلیون دلاری ERP وقفه ایجاد شود. در چنین شرایطی دو راه وجود دارد:
یا اینکه شرکت خریدار باید فرایندهای موجود خود را تغییر داده و مطابق با سیستم ERP سازد و یا بسته نرم افزاری موجود باید بر اساس شرایط خاص آن شرکت تغییر داده شود.
در حالت اول تغییرات عمده ای در مسئولیتها، نحوه کار، وظایف پرسنل و روشهای انجام کار و; ایجاد میگردد و به عبارتی لازم است فرآیند مهندسی مجدد(Reengineering) در سطح شرکت اجرا شود. در حالت دوم نیز احتمال بروز مشکلات (BUGS) در نرم افزار افزایش می یابد و بعلاوه اشکالات خاصی را در بروزرسانی نرم افزار (UPGRADING ) در نسخه های بعدی ایجاد خواهد کرد زیرا نسخه های بعدی نیز باید بصورت خاص و سفارشی تولید شوند.
ERP چه نوع هزینه هایی میتواند به همراه داشته باشد؟
1) هزینه های آموزش : از آنجا که کارکنان در بخشهای مختلف شرکت با یک سیستم یکپارچه کار میکنند، لازم است درک بیشتری از فعالیتها و فرایندهای موجود در سایر بخشها نیز پیدا کنند. زیرا هر داده ای که آنها وارد سیستم میکنند بر روی کل سیستم اثر گذار خواهد بود. بنابراین باید ارتباط بین بخشهای مختلف شرکت از طریق این سیستم برای کاربران کاملا تشریح گردد. علاوه بر این، برنامه ای برای آموزش شکل ظاهری (INTERFACE) سیستم نیز باید تدارک دیده شود.
2) هزینه یکپارچگی و تست نرم افزارها :برای حصول اطمینان از روند صحیح اجرای فعالیتها، باید ارتباط بین نرم افزارهای ERP با یکدیگر و احتمالا با سایر نرم افزارهای بکاررفته در شرکت مورد توجه قرار گیرد که این کار مستلزم هزینه هایی خواهد بود. به عنوان مثال یک شرکت تولیدی ممکن است نرم افزارهای جانبی برای تجارت الکترونیکی، سیستم بارکد و سایر سیستمهای مورد استفاده خود نیز داشته باشد. بنابر این لازم است ارتباط درست و حساب شده ای بین این نرم افزارها و بسته نرم افزاری ERP برقرار شده باشد.
3) سفارشی کردن نرم افزارها (Customization) : این کار در مواقعی انجام میشود که یکی یا چند مورد از نرم افزارهای ERP نتواند با شرایط کاری و فرایندهای موجود شرکت خریدار تطابق داده شود و بنابراین ضروری بنظر میرسد که نرم افزار مزبور بر اساس شرایط خاص آن شرکت باز سازی شود.
4) تبدیل داده ها (Data Conversion): بطور یقین تبدیل و انتقال داده ها و اطلاعات مربوط به مشتریان، کالاها، عرضه کنندگان، طرفهای تجاری و; از سیستم مورد استفاده قبلی به سیستم جدید مبتنی بر ERP، مستلزم هزینه هایی خواهد بود.
5) مدت زمان بازگشت سرمایه (ROI) : اغلب شرکتها انتظار دارند پس از نصب و راه اندازیERP بتوانند منافع مورد نظر خود را سریعا از این سیستم کسب کنند ولی چنین امری در بدو امر امکان پذیر نیست و لازم است مدت زمانی از نصب و اجرای سیستم، گذشته باشد و بهبودهایی در فرآیند موجود نیز حاصل شده باشد تا زمان بازدهی این پروژه آغاز گردد.
چه عواملی اغلب باعث ناکامی در اجرای پروژه ERP میگردد؟
تجربه نشان داده است که مهمترین عامل ناکامی در پیاده سازی و اجرای این پروژه، کارکنان و پرسنل استفاده کننده از نرم افزارها در بخشهای مختلف شرکت میباشند. اگر آنها نپذیرند که ERP روند اجرای کارها و فعالیتهای آنها را نسبت به سیستمهای قبلی بهبود میبخشد، در برابر اجرای آن مقاومت نشان میدهند و آن را با شکست مواجه میکنند. بنابراین اجرای مدیریت تغییر که از مباحث عمده در مدیریت بشمار میرود قادر است روند این ناکامی و شکست را متوقف سازد.
ERP چگونه با تجارت الکترونیکی تطابق پیدا میکند؟
همانگونه که کاربران سیستمهای مختلف در بخشهای متنوع شرکت از سیستم یکپارچه ERP استفاده میکنند و نیازهای خود را از طریق آن برآورده میسازند، دو گروه عمده دیگر یعنی مشتریان(Customers) و عرضه کنندگان(Suppliers) که در خارج از محدوده شرکت فعالیت میکنند، نیز نیازمند دسترسی به یکسری از اطلاعات موجود در سیستمERP از قبیل میزان سفارشات، سطح موجودیها و; میباشند. پس لازم است دو کانال جدید برای این دو گروه ایجاد شده و امکان دسترسی آنان را به بخشی از اطلاعات مورد نیاز فراهم سازیم. این کار امروزه از طریق تجارت الکترونیکی(Electronic Commerce) امکان پذیر خواهد بود که در مورد مشتریان بحث B2C و در مورد عرضه کنندگان، بحث B2B مطرح میشود. با توجه با آنچه گفته شد، لازم است بسته نرم افزاری ERP بتواند ارتباط مناسبی با Web برقرار ساخته و از این طریق امکان استفاده و بکارگیری تجارت الکترونیکی را نیز در شرکت فراهم سازد.
ازآنجا که اینترنت هیچگاه با توقف مواجه نمیشود و دائما در حال تغییر است، در مواقعی که لازم است اصلاحات، نگهداری و بروز رسانی درسیستمERP انجام شود، فعالیت وب سایت شرکت نیز متوقف خواهد شد. پس لازم است با انعطاف پذیری مناسبی که بین ERP و وب سایت شرکت صورت میپذیرد، ترتیبی اتخاذ شود که برنامه های کاربردی تجارت الکترونیکی در مواقعی که ERP متوقف شده است، همچنان به فعالیت خود ادامه دهند. برای حل این مشکل از نرم افزاری استفاده میشود که قادر است اطلاعات مورد نیاز را از ERP بدست آورده و به عنوان یک مترجم این اطلاعات را به یک فرمت قابل درک در تجارت الکترونیکی و سایر برنامه های کاربردی تبدیل کند.
نرم افزار SAP R/3 :
همانگونه که گفته شد سیستمهای غیر یکپارچه قادر نبود بخشهای مختلف شرکت را به گونه ای با یکدیگر پیوند دهد که کاربران این بخشها بتوانند از داده های بخشهای دیگر استفاده کنند. با پیشرفت سیستمای کامپیوتری مبتنی بر client / server، نیاز به وجود نرم افزاری واحد که بتواند همه فرایندهای تجاری را بصورت online کنترل کند احساس شد و اینچنین بود که بحث ERP بعنوان یک راه حل مطرح گردید.
از بین شرکتهایی که اقدام به تولید این نرم افزار کردند میتوان یک شرکت آلمانی بنام SAP AG را نام برد که محصول این شرکت در زمینه ERP با نام SAP R/3 سرآمد سایرنرم افزارهای موجود میباشد. این نرم افزار قادر است بخشهای وظیفه ای مختلف شرکت را با یکدیگر پیوند داده و همچنین زنجیره عرضه محصول (supply chain ) را از عرضه کنندگان تا مشتریان تحت کنترل داشته باشد. برای مثال میتوان به شرکت Mobil Oil که در زمینه پتروشیمی فعالیت دارد اشاره کرد که توانست با بکارگیری این نرم افزار، حدود 300 سیستم مختلف خود را بصورت یکپارچه تبدیل کند.
بدلیل پیچیدگی زیادی که در اجرا و بکارگیری این نرم افزار موجود است و اینکه شرکتهای مختلف باید برای هماهنگ کردن خود با چارچوب بکار رفته در طراحی این نرم افزار، تغییرات زیادی را در فرایندهای تجاری موجود خود اعمال کنند، این نرم افزار نتوانسته است برای همه موسسات و شرکتها جذابیت ایجاد کند.
SAP R/3 بطور کلی ازچهار بخش کاربردی حسابداری، تولید، فروش و منابع انسانی تشکیل شده است.این چهار بخش بیش از هفتاد ماژول را در این نرم افزار به خود اختصاص داده اند. کاربرد این نرم افزار به شرکتها این امکان را داده است که کاملا بطور اتوماتیک و یکپارچه عمل کنند و بسیاری از فرایندها و رویه های دستی و هزینه بر که منجر به بروز اشتباهاتی در روند کار میشد را نیز حذف کنند. قابلیت دیگری که R/3 دارد آن است که در شرکتهای چند ملیتی نیز میتواند براحتی مورد استفاده قرار گیرد زیرا این قابلیت را دارد که واحد های مختلف پولی، زبانهای مختلف دنیا، قوانین ومقررات مالیاتی گوناگون و نیازمندیهای مختلف چندین کشور را برآورده سازد. بنابر این SAP علاوه بر افزایش سرعت در تصمیم گیری مدیران قادر است بصورت کارا و اثر بخش در سطح بین المللی مورد استفاده قرار گیرد.
اجرا و بکارگیری این نرم افزار در سطح شرکتهای بزرگ با مشکلات و هزینه های زیادی همراه است و بعلاوه زمان زیادی نیز بطول خواهد انجامید. ولی تجربه نشان داده است اجرای این سیستم در شرکتهایی با اندازه متوسط که حدود 500 میلیون دلار فروش سالانه داشته باشند، مناسب و ایده آل خواهد بود.
سیستم های جامع اطلاعاتی و عملیاتی 1
در دنیای رقابتی امروز، اطلاعات مانند سرمایه و نیروی انسانی درشمار عوامل تولید و به عنوان مهمترین مزیت نسبی بنگاههای اقتصادی محسوب می شود. استقرار یک سیستم جامع کارآمد همیشه از دغدغه های اصلی مدیران شرکتهای بزرگ بوده است.
اجرای موفقیت آمیز یک پروژه سیستم جامع درگرو عوامل گوناگونی است که فقدان هریک می تواند نتایج نامطلوبی برجای گذارد.
مدیران مالی سازمان، مدیریت پروژه، تیم پیاده سازی نرم افزار، تحلیلگران، مدیران میانی و کاربران ازجمله عواملی هستند که در اجرای موفق یک پروژه سیستم جامع دخالت دارند. یکی از عوامل شکست پروژه سیستم جامع، طولانی شدن زمان اجرای مراحل مختلف پروژه است.
یکی از مشکلات اساسی سیستم های جامع، گستردگی سیستم ازنظر جغرافیایی و عدم امکان اتصال دایمی بخشهای مختلف شرکت با یکدیگر است. استقرار سیستم جامع در یک شرکت یک طرح توسعه ای است که بسیار پیچیده و حساس انجام می گیرد. استقرار سیستم جامع درواقع یک فرایند توسعه انسانی و نوعی اصلاحات است.
مقدمه
انفجار اطلاعات را باید مهمترین حادثه صنعتی قرن بیستم دانست که سایر عرصه های صنعت را تحت الشعاع خود قرار داده است. در دنیای رقابتی امروز، اطلاعات، همتراز سرمایه و نیروی انسانی، درشمار عوامل تولید و به عنوان مهمترین مزیت نسبی بنگاههای اقتصادی محسوب می گردد. درهمین راستا، سیستم های جامع اطلاعات مدیریت (MIS) در کشورهای پیشرفته صنعتی از سالها پیش و در کشور ما طی سالهای اخیر موردتوجه خاص مدیران قرار گرفته است. سیستم های جامع با حذف عملیات تکراری باعث تسهیل و تضمین صحت عملیات شده و به اطلاعات استحکام می بخشــد و درعین حال با تهیه اطلاعات طبقه بندی شده و تحلیلی، مدیران عالی را در برنامه ریزی و اتخاذ تصمیم مناسب و به موقع یاری می کند. به همین دلیل، استقرار یک سیستم
جامع کارآمد، همیشه جزو دغدغه های اصلی مدیران شرکتهای بزرگ بوده است و مانند هر موضوع دیگری در کشور ما از شرایط بومی و فرهنگی خاص خود برخوردار است. نوشتار حاضر درخصوص استقرار سیستم های جامع، توصیه هایی را فهرست وار به مدیران عالی یا مدیران انفورماتیک شرکتها ارائه می کند که متکی به تجربیات شخصی نگارنده است.
هنگامی که یک سازمان با ابعاد بزرگ دستیابی به سیستم های جامع را در دستور کار قرار می دهد، راههای مختلفی پیش روی اوست که به هیچ وجه قابل توصیه نیستند:
استفاده از بسته های نرم افزاری آماده؛
بسته های نرم افزاری آماده به دلیل طراحی و پیاده سازی منفک، یکپارچگی سیستم را تامین نمی کنند.
پیاده سازی جزایر اطلاعاتی؛
یکی دیگر از راه حلهای تقریباً منسوخ، استفاده از جزایر اطلاعاتی است، به این مفهوم که قسمتهای مختلف یک سازمان مستقلاً موردمطالعه قرارگرفته، طراحی و پیاده سازی آن به انجام می رسد. بدین ترتیب به مرور، مجموعه ای از سیستم های اطلاعاتی جدا از هم کل سازمان را پوشش می دهد. باید تاکید کرد گرچه جزایر اطلاعاتی راهی است برای برآوردن پاره ای نیازها، ولی مطلقاً به یک سیستم جامع کارآمد منتهی نمی شود.
اجرای پروژه های خاص منظوره؛
یکی از راههایی که توسط برخی مشاوران انفورماتیک به مدیران عالی سازمانهای بزرگ توصیه می شود اجرای پروژه های توسعه سیستم های یکپارچه اطلاعاتی است که به برقراری یک نظام انفورماتیک منجر می شود. گرچه می توان تصور کرد که با اجرای این گونه پروژه ها یک سیستم یکپارچه اطلاعات مدیـریت منطبق با نیازهای سازمان به وجود می آید، ولی آکنده از مسائل و مشکلاتی است که به افزایش هزینه ها و مدت پروژه ها منجر شده، عملی غیراقتصادی محسوب می گردد و معمولاً به نتایج دلخواه نمی رسد.
اجرای موفقیت آمیز یک پروژه سیستم جامع، درگرو عوامل گوناگونی است که فقدان هریک می تواند نتایج نامطلوبی را برجای گذارد. عواملی که بعضاً بسیار آشکار و بعضاًَ ناشناخته هستند ولی مطلقاً کم اهمیت نیستند و این بدان دلیل است که اجرای پروژه سیستم جامع، علاوه بر تهیه یک نرم افزار کارآمد، امکانات و اقدامات بسیاری را می طلبد تا به نتایج مطلوب برسد. از این زاویه برخی موارد را فهرست وار بازگو می کنیم:
1 – نرم افزار متناسب و کارآمد: نرم افزار سیستم جامع باید دارای ویژگیهایی باشد که در نگاه اول در یک نرم افزار قابل جمع نیستند:
الف – این نرم افزار بسیار گسترده است زیرا حــوزه وسیعی از فعالیتهای یک مجموعه را می پوشاند؛
ب – این نرم افزار درعین گستردگی، یکپارچه است، یعنی جداول مشترک زیادی وجوددارند و ارجاعات منطقی بین جداول بسیار زیاد است؛
ج – این نرم افزار درعین گستردگی و یکپارچگی، منعطف است زیرا هیچ دو شرکتی حتی در کمال شباهت، به طور کامل از روشهای مشابه استفاده نمی کند و این نرم افزار باید قادر باشد بدون هیچگونه تحمیل و تکلفی با روشهای جاری آن شرکت انطباق یابد؛
د – این نرم افزار درعین گستردگی، یکپارچگی و انعطاف، باید قادر باشد توالی عملیات و کنترلهای داخلی را رعایت کند؛
ه – این نرم افزار باید قادر باشد با وجود انعطاف پذیری لازم، گزارشهای موردنیاز کارفرما را تا هر سطح و به هر تعداد و با هر شکل تامین کند
سیستم های جامع اطلاعاتی و عملیاتی 2
2 – حمایت مدیران عالی: مدیران عالی یک شرکت ممکن است از دو جهت پروژه را دچار دردسر کنند:
وانهادن پروژه و محول کردن آن به مدیران میانی.
از آنجایی که استقرار یک سیستم جامع، به جابجایی قدرت و به هم خوردن توازن قوا در یک سازمان منجر می شود، بنابراین، با منافع مدیران میانی برخورد پیدا می کند و اگر ازطریق مدیران عالی این موضوع کنترل نشود، پروژه در هزارتوی اختلاف نظر مدیران میانی، نابود خواهدشد.
همچنین گاهی اوقات مشکلات اجرایی پروژه ناشی از مسائلی است که حل آن در توان مدیران میانی نیست.
حمایت مطلق، درعین حال بدون شناخت از پروژه.
این حمایت مطلق از پروژه باعث می شود خطاهای منطقی نرم افزار کشف نشود، مجری پروژه از موضوع سوءاستفاده کرده، سیستم با کیفیت نامناسب عرضه کند، مدیران میانی مسئولیت کار سیستم را نپذیرند و به دلیل احسـاس تحمیلی بودن پروژه، کاربران برای راه اندازی سیستم، فقط درحد رفع تکلیف همکاری می کنند.
راه حل صحیح حمایت منطقی مدیریت عالی از پروژه است به گونه ای که مدیران میانی به جای منافع خود، به منافع سازمان خود بیندیشند و ازطرف دیگر انتظارات مدیران میانی و کاربران شنیده شده و از مجری پروژه خواسته شود تا به شکل منطقی به آن پاسخ گوید.
3 – مشارکت مدیران میانی و کاربران: در سازمانهای بزرگ، راهبری سیستم ها با مدیران میانی وکاربران است و لذا تحول گیرنده نهایی سیستم آنها هستند. بخشنامه های اداری که توسط مدیران عالی برای بکارگیری سیستم جامع صادر می شود به اجرای سیستم منجر نخواهدشد و عموماً نوعی نگرش منفی و مقاومت نامطلوب ناشی از تحمیل سیستم جدید در کاربران و مدیران میانی ایجاد می کند. مجریان سیستم های جامع باید بدانند که اقناع مدیران میانی و کاربران جزء وظایف آنهاست و در این مسیر باید احساسات آنها را نیز درنظر بگیرند زیرا مدیران میانی و کاربران مایل نیستند: سیستمی را بپذیرند که در طراحی آن نقش نداشتند؛
سیستمی را بپذیرند که به ایشان تحمیل شده است؛
عادات جاری خود را با عادتهای جدید عوض کنند مگر آنکه ارجحیت عادات جدید را درک کنند؛
وضعیت امن موجود را با وضعیت ناامنی که ممکن است با استقرار سیستم جدید به وجود آید عوض کند؛
تغییرات در سیستم را که احتمالاً به جابجایی توازن قوا در سازمان منجر می گردد به سهولت بپذیرند؛
سیستم های تک کاربره را که در محدوده مدیریت آنها قرار دارد با سیستم یکپارچه ای که ممکن است استقلال اداری آنها را خدشه دار کند تعویض کنند.
4 – تحلیل واقع بینانه نیازها: خطای رایج در پروژه های استقرار سیستم جامع، عدم درک متقابل بین کاربران و تحلیلگران است به این مفهوم که کاربر نیازی دارد که با دوچرخه رفع می شود ولی روی چرخ دستی اصرار می کند و تحلیلگر آسانسور تجویز می کند و طراح پله برقی طراحی می کند ولی درنهایت نردبان تحویل کاربران می شود! این خطا وقتی بیشتر می شود که از سویی کاربران به جای تکیه بر رفع نیازهای خود بر روی روشها تکیه می کنند و از سوی دیگر، تحلیلگران به دلایل مختلف به درخـواستهای کاربران با پیشداوری برخورد می کنند. باید دانست همواره برای نیازهای کاربران، راه حلهای اصولی و استاندارد وجود دارد. برای پرهیز از این خطا توصیه های زیر مفید است:
الف) نیازها را بادقت و صرف وقت کافی بررسی کنید. هرگونه
شتابزدگی و بی دقتی در تحلیل موضوع، به طور تصاعدی به اتلاف وقت در مراحل بعدی منجر می شود؛
ب) کاربران به جای فکر روی روش، به نیازهای واقعی (و نه آرمانی) خود بیندیشند و تحلیلگر را در روشهای اجرایی خود محبوس نسازند؛
ج) از گسترده کردن بی رویه موضوع باید پرهیز کرد زیرا نیازهای اساسی و فوری اهمیت خود را از دست می دهند؛
د) تحلیلگران، نیازها را در محیط واقعی مشاهده کنند و به استنباط کاربران از موضوع اکتفا نکنند؛
ه) هیچ نقطه ابهام و ظاهراً کم ارزشی را در مطالبات خود بدون بررسی رها نکنند؛
و) موضوع را بارها از ابتدا بررسی کنند. صرف وقت در این مقطع مطمئناً به صرفه جویی وقت در مراحل بعد منجر می شود.
5 – سازماندهی مناسب: ازنظر وزنی، تهیه یک نرم افزار مناسب، کارآمد، درصد بزرگی از یک پروژه استقرار سیستم جامع به حساب نمی آید. قسمت بزرگ، مربوط به سایر فعالیتهایی است که باید انجام گیرد.
توجه به این نکته حائزاهمیت است که اجرای موفق یک پروژه سیستم جامع، درگرو ارتباط نزدیک و تنگاتنگ عناصر دخیل در پروژه است. این عناصر عبارتند از مدیران عالی سازمــان، مــدیریت پروژه، تیم پیاده سازی نرم افزار، تحلیلگران، مدیران میانی و کاربران.
سازماندهی و تعریف ارتباط کاری این عناصر باید به گونه ای باشد که همگی به طور کاملاً مسئولانه در خدمت پیشبرد پروژه قرار گیرند. خصوصاً تعریف یک ارتباط کاری صحیح با تیم پیاده سازی نرم افزار، یک اقدام کلیدی و استراتژیک است، بویژه آنکه این تیم از کارکنان شرکت نباشد و درقالب یک قرارداد به پروژه مربوط شده باشد.
برای برقراری یک ارتباط صحیح با تیم تولیدکننده نرم افزار که ما از آن با نام کارگزار یاد می کنیم توصیه های زیر مفید است:
الف) عقد یک قرارداد شفاف که در آن حدود و ثغور وظایف طرفین معین باشد؛
ب) تعریف دقیق موضوع قرارداد شامل زیرسیستم ها و امکانات وویژگیهای هر ریزسیستم؛
ج) فازبندی پروژه و تناسب پرداخت با پیشرفت پروژه؛
د) الزام کارگزار به انتقال دانش فنی موردنیاز به شرکت؛
ه) توجه پروژه به اجرایی شدن پروژه به جای گسترده کردن بی رویه آن؛
و) مشارکت و همــراهـی در راه اندازی سیستم ها؛
سیستم را به فازهای بعد سپرد.
8 – تدوین طرح دستی: طرح دستی متولی پاسخ دادن به پرسشهای زیر است:
– گردش عملیات درشرکت چگونه است؟
– در هر قسمت چه مستنداتی و به امضای چه کسانی باید تهیه شود؟
– شکل مستندات و فرمهای جاری در شرکت چگونه است؟
– کنترلهای داخلی برای عملیات مختلف چگونه باید اعمال گردد؟
– کدینگ مناسب حسابها، کالا، پرسنلی و; کدام است؟
– چارت سازمانی و شرح وظایف بخشهای مختلف چگونه است؟
– آئین نامه های داخلی شرکت ازقبیل آئین نامه معاملات، آئین نامه داخلی و امثال آن چیست؟
بدیهی است بدون داشتن پاسخ مناسب برای پرسشهای فوق سخن از سیستم جامع بیهوده است و فی الواقع از این جهت وجود طرح دستی به صورت پیش نیاز یا هم نیاز یک پروژه سیستم جامع ضروری است.
9 – آموزش: معمولاً کاربران (خصوصاً مدیران میانی) از اینکه بگویند نمی دانند یا بلد نیستند اکراه دارند و لذا هراس از ناتوانی خود را در راهبــری سیستم با رفتارهای غیرعادی بروز می دهند تا آن را مخفی سازند. یک مدیر پروژه هوشمند، لازم است با تدبیر مناسب، آموزش کافی در اختیار کاربران قرار دهد بدون آنکه به شأن سازمانی ایشان لطمه ای وارد شود. برای این منظور تدابیر زیر مفید است:
برگزاری آموزشهای عمومی و سمینار؛
دراختیــار گــذاشتـن یک نفر اپراتور آموزش دیده خارج از سازمان جهت آموزش مدیران میانی؛
آموزش حین کار؛
جزوات راهنمای کاربران و یا HELP روی صفحه.
و از این اقدامات باید دوری جست:
آموزش به مدیران توسط زیردستان؛
! آموزش به مدیران توسط مدیران هم تراز؛
آموزش مدیران توسط تکنسین های واحد کامپیوتر.
زیرا آموزش فرایندی زمانبر و تکرارپذیر است و شخص آموزش گیرنده، باید بدون احساس کوچکی بتواند بارها موضوعها را (هرچند ساده و پیش پاافتاده) موردسوال قرار دهد.
10 – بستر سخت افزاری و نرم افزاری مطمئن: هنگام راه اندازی یک سیستم جامع، مهمترین اتفاقی که درحال شکل گیری است ایجاد یک اعتماد سازمانی نسبت به نرم افزار است. این اعتماد به کندی و با ممارست ایجاد و به اندک خطایی از بین می رود. خصوصاً آنکه معمولاً در دوره راهانــدازی، راهبــری مـوازی سیستم های قدیم و جدید نیز در دستور کار ازسوی دیگر نمی توان انتظار داشت یک شبه سیستم جدید جایگزین سیستم قدیم گردد، بویژه آنکه سیستم قدیم، از مجموعه سیستم های منفصل و تک کاربره تشکیل شده باشد و سیستم جدید، سیستمی یکپارچه و فراگیر. لذا، راه اندازی سیستم جدید باید با یک مکانیسم اصولی همراه باشد. البته این جایگزینی درمورد برخی سیستم ها مانند حسابداری مالی و انبار بسیار دشوار و درمورد برخی دیگر آسانتر است ولی در یک حالت عمومی می توان مراحل زیر را درنظر گرفت:
الف) اجرای آزمایشی نرم افزار و با اطلاعات آزمایشی موردقبول کاربران و اخذ تائیدیه؛
ب) بازنگری کدینگ سیستم (کالا، حساب، اموال، پرسنلی و;) این بازنگری باید اولاً با ساختار سیستم جدید همخوانی داشته باشد، ثانیاً در حداقل قابل قبول باشد، زیرا در این مقطع، راه اندازی اهمیت دارد و بعداً فرصت برای بازنگری وجود خواهد داشت. ثالثاً با کدهای سیستم قدیم شباهتهایی داشته باشد تا درصورت اجرای موازی سیستم امکان کنترل اطلاعات ومقایسه سیستم ها وجود داشته باشد؛
ج) ورود یا حتی المقدور تبدیل اطلاعات پایه در سیستم جدید. این مرحله درصورتی که تبدیل اطلاعات میسر است باید به سرعت انجام گیرد حتی اگر هزینه دربرداشته باشد و درغیر این صورت با تخصیص اپراتوری به تعداد زیاد، دوره زمانی ورود اطلاعات را به حداقل رساند؛
د) تعیین یک تاریخ مشخص جهت راه اندازی سیستم جدید به موازات سیستم قدیم؛
ه) تعیین وضعیت صفر برای سیستم جدید در تاریخ اعلام شده بند »د«. این وضعیت برای سیستم انبار موجودی کالا و برای سیستم حسابداری تراز آزمایشی در سطح تفصیل در آن تاریخ است؛
و) تبدیل یا ورود اطلاعات مربوط به وضعیت صفر سیستم قدیم در سیستم جدید. این اطلاعات نیــز باید به سرعت وارد شده ولی می تواند همزمان با عملیات جاری شرکت به انجام رسد؛
ز) اجرای همزمان سیستم جدید در سایه سیستم قدیم، به این صورت که عملیات اصلی را سیستم قدیم به انجام می رساند و در سیستم جدید عملیات تکرار می شود. این فاز به منظور رفع اشکالات و نواقص احتمالی سیستم جدید ضروری است؛
ح) راه اندازی سیستم جدید به عنوان سیستم اصلی و سیستم قدیم در سایه به جهت کاهش ریسک و افزایش اعتماد عمومی. دراین مرحله فرم های خارجی توسط سیستم جغرافیایی و عدم امکان اتصال دائمی و با سرعت بالای بخشهای مختلف شرکت با یکدیگر است. مثلاً ارتباط دفتر مرکزی و کارخانه یا کارخانه ها (که معمولاً فاصله زیادی با هم دارند) یا ارتباط دفتر مرکزی با شعب فروش. برای پشتیبانی ارتباطات راه دور راه حلهای متفاوتی قابل بررسی است:
الف) ارتباط ONLINE بخشها با یکدیگر با استفاده از راه حلهای مخابراتی با سرعت بالا (مثل ماهواره)؛
ب) ارتباط ONLINE بخشها با یکدیگر با استفاده از خطوط تلفن؛
ج) ارتباط OFFLINE بخشها با یکدیگر با استفاده از سرویسهای REPLICATION.
د) ترکیبی از روشهای فوق. هریک از راه حلهای فوق می تواند به صورت فقط خواندن، نوشتن یک طرفه و یا نوشتن دوطرفه باشد. انتخاب راه حل مناسب فقط از طریق مطالعه و بررسی جوانب مساله وتوجه به ملاحظات اقتصادی و مدیریتی میسر است
دانلود این فایل