
تحقیق انرژی صلح آمیز هسته ای در تاریخچه استفاده از انرژی هسته ای در ایران با word دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق انرژی صلح آمیز هسته ای در تاریخچه استفاده از انرژی هسته ای در ایران با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق انرژی صلح آمیز هسته ای در تاریخچه استفاده از انرژی هسته ای در ایران با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق انرژی صلح آمیز هسته ای در تاریخچه استفاده از انرژی هسته ای در ایران با word :
نخستین حرکت برای آغاز هسته ای شدن ایران به موافقتنامه همکاری هسته ای غیرنظامی مربوط می شود که در سال 1957 بین ایران و امریکا امضاء شد. طبق قرارداد مذکور امریکا متعهد شد در زمینه انتقال فناوری هسته ای با ایران همکاری کند. ایران در سال 1958 به عضویت آژانس بین المللی انرژی اتمی درآمد و در سال 1967 نیز، اولین رآکتور تحقیقاتی پنج مگاواتی توسط امریکا در دانشگاه تهران راه اندازی شد.
از آن زمان دانشگاه تهران در زمینه علم و فناوری هسته ای فعال شد. تلاش ایران برای استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای با حمایت چهار کشور امریکا، آلمان، فرانسه و انگلیس آغاز شد و به سرعت پیش رفت کرد. چهار کشوری که در سال های اخیر تلاش کرده اند از دستیابی ایران به تکنولوژی هسته ای ممانعت به عمل آورند. ایران از دهه 70 میلادی تصمیم گرفت تعدادی نیروگاه هسته ای برای تولید برق احداث کند. اجرای پروژه مذکور نیازمند تأمین جهات اقتصادی و مدیریت آن بود. لذا سازمان انرژی اتمی ایران تأسیس شد و تمامی تأسیسات هسته ای ایران ، تحت مدیریت و نظارت سازمان مذکور قرار گرفت. در همین مقطع، یک شرکت امریکایی نیمه وابسته به دانشگاه آستنفورد (SRI . STANFORD RESEARCH INSTITUTE) با انعقاد قراردادی با ایران، نیاز ایران به انرژی هسته ای را مورد مطالعه و بررسی قرار داد و به مقامات وقت ایران اعلام کرد که ایران باید تا سال 1995، دارای 20 هزار مگاوات نیروگاه هسته ای برای تأمین برق باشد. بر همین اساس همکاری هسته ای ایران با کشورهای غربی توسعه یافت و در سال 1977 دو راکتور 1200 مگاواتی برای نصب در نیروگاه بوشهر از آلمان غربی خریداری و دو راکتور 900 مگاواتی نیز از فرانسه خریداری شد.
در اوت 1975 شرکت ( گرانت ورک یونیون ) آلمان غربی و سازمان انرژی اتمی ایران قراردادی را امضا کردند که شرکت مذکور مسئولیت احداث نیروگاه هسته ای ایران در بوشهر را برعهده گرفت.
درخصوص اینکه از نزدیک به 5 دهه پیش تاکنون چه نیاز و ضرورت هایی برای دستیابی ایران به انرژی هسته ای وجود داشته است آقای دکتر پاپلی یزدی ، اندیشمند ایرانی در علوم توسعه می گوید:
دکتر پاپلی یزدی: (مهمترین ضرورت ما آینده نگری و اینکه نرخ نفت روز به روز در حال افزایش بود و ایران به فکر بود که بیشتر از منابع نفت خودش در زمینه های صنعتی و پتروشیمی استفاده کند و تا می تواند نفت خام را صادر نکند دوماً مردم ایران هم علاقه داشتند که برخوردار شوند از تکنولوژی پیشرفته یعنی تکنولوژی پیشرفته را مورد استفاده قرار دهند. قبل از آن هم عده زیادی از تحصیل کردگان دانشگاهی ما در رشته فیزیک و در رشته های مربوطه در اروپا و امریکا تحصیل کرده بودند و حتی کسانی داشتیم از ایران که شاگرد مستقیم ( انیشتین ) بودند و با انیشتین کار کرده بودند و این اساتید واحدهایی را در دانشگاه ها بخصوص دانشگاه تهران تأسیس کرده بودند که روی مسایل هسته ای کار می کردند بنابراین هم خواست دانشگاهیان ایران بود و هم نیاز کشور بود و هم اینکه ایران می خواست وارد جرگه صنعتی شود و از نفت خودش بیشتر در پتروشیمی استفاده کند و نفت خام را کمتر بفروشد و هم اینکه شاید غرب هم می خواست ایران را به نحوی تقویت کند و یا دل ایران را به دست آورد. چون در بعضی از مسائل صنعتی، غرب ، ایران را حمایت نکرده بود مثل مسئله ذوب آهن و ایران رفته بود به طرف شوروی بنابراین غرب شاید در معادلاتش این بوده که بالاخره ایران که تصمیم گرفته که نیروگاه اتمی داشته باشد اگر غرب وارد مذاکره نشود و با ایران همکاری نکند ممکن است که شاه با شوروی همکاری کند. مجموع این عوال باعث شده بود که ایران به طرف این قرارداد برود و ساخت نیروگاه که در هر صورت این خواست مردم هم بوده جنبه عملی بیابد که الآن هم حتی اگر دولت جمهوری اسلامی ایران هم بگوید ما انرژی هسته ای نمی خواهیم مردم ایران این مطالبه را دارند.)


تحقیق کمالدین بهزاد تبریزی با word دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق کمالدین بهزاد تبریزی با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق کمالدین بهزاد تبریزی با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق کمالدین بهزاد تبریزی با word :
بهزاد و نقاشی جدید
از هنرمندان طراز اول و بدایع نگار هنر کوتاه مدت و نادره کار در نقاشی ایران، شاید هیچ یک به اندازه استاد کمال الدین بهزاد، نقاش بی بدل و قدوه المصورین دوره تیموری بر نقاشان نسلهای بعد سایه نیانداخته باشد. در منابع تاریخی و در نزد پژوهشگران معاصر، هنرمندی را قرینه بهزاد نمی توان یافت که به لحاظ بدایع نگاری و نیروی خلاقه و خامه سنجی، طاق شده باشد،(نگاره 1). بهزاد که در اواسط سده نهم/ پانزدهم چشم به جهان گشود و در حدود 936/1530 رخت به سراط باقی کشید، به قدر نیم سده ، آنهم در بحرانی ترین تاریخ فرهنگی جهان شرق اسلام، به نقش بندی و نگارگری پرداخت. او در سال 911/1506، نه تنها از نزدیک شاهد افول حامیان هنرپرور خویش، تیموریان، بود، بلکه به لحاظ زیبایی شناختی آن قدرتهای امپراطوریی را که بر روی دستاوردهای تیموری سرمایه گذاری کردند، از نزدیک درک کرد.
سنجش و ارزیابی دستیافتهای هنری بهزاد را، چه واقعی و چه اسطوره ای، می باید در چنین زمینه متحول تاریخی و سیاسی برگزار کرد، چون این دوره، دوره ای بود که قابلیتهای فرهنگی و حمایتهای هنری سهم و نقشی وسیعتر و بغرنج تر در میان نخبگان حاکمه پیدا کرد. تحقق حمایت مصلحتی تیموریان از هنر و فرهنگ ایران را می توان از دیدگاه اعتبار سیاسی نگریست که موجب شد این سلسله در تاریخ ایران از رده یک سلسله ترک نژاد نیمه صحراگرد با اشرافیت نظامی به مقام الگویی از فرهیختگی و پرداختگی شهری ارتقا یابد. رقبای توانمند و اغلب مکتب ندیده آنها که در پی کسب موقعیت و مشروعیت در جهان متغیر ترکی _ ایرانی اوایل سده دهم/ شانزدهم بودند یعنی ازبکان در ماوراءنهر (1006 – 905/98 – 1500)، عثمانیان در ترکیه (1342 – 680/1924 – 1281)، صفویان در ایران (1134 – 906/1732 –1501) و اعقاب خود تیموریان در هند یعنی مغولان اعظم (1274 – 932/1858 – 1526)، در مقام حمایت از هنرها نتوانستند به پای بلند آوازی موفقیت آمیز آنها برسند. هر یک از این حکومتهای نظامی از طریق تقلید، اختصاص دادن و یکروند انگاری و تکثیر بعضی از جنبه های دستاوردها و آرمانهای این سلسله، به میزان متفاوتی، از میراث فرهنگی تیموری بهره برداری کردند. این فرآیند که ضمنا فضای غیر قابل نفوذ اقتدار فرهنگی را در اختیار تیموریان قرارداد، این سلسله را برای آنهایی که در پی کسب و یا توسعه قدرت بودند به صورت سلسله ای الگو و سرمشق جلوه گر ساخت.
1 – اسطوره بهزاد
میراث هنری بهزاد یکی از شگردهای مهم و غبطه انگیز استراتژیهای فرهنگی امپراتوری نوپای سده دهم/شانزدهم بود و خود بهزاد هم در این امر دست داشت. معهذا از زندگی بهزاد چیزی دانسته نیست1. و آنچه که از لابلای منابع دوره صفوی و مغولی درباره او باقیمانده توصیفاتی از قریحه و قابلیت هنری او بیش نیست و این دو سلسله به منظور خود بزرگ انگاری خودشان از مقام منیع و فره مندی او نهایت بهره را برده اند. بهزاد در مقام نقاش درباری اصلا با زندگی فرهمگی افسانه آمیز غولانی چون میرعلیشیر نوائی شاعر و سلطان حسین میرزا، آخرین حاکم تیموری، پیوند خورد و درشت تر از خود زندگی نمایانده شد. او و آثار او به گونه تجسمی از نشانهای افتخار فرهنگ درخشان عصر تیموری درآمد که برای حامیان نوظهور بعدی می توانست نمونه ای از بدایع صور و مظهر نوادر هنر باشد. استقبال واقعی و طبیعی صفویان از این هنرمند بیان کننده این اهلیت و قابلیت و کمالات بود. اهمیت انتصاب بهزاد به ریاست کتابخانه صفوی (کتابخانه یا کارخانه سلطنتی) در سال 928/1522 در تبریز از سوی شاه اسماعیل که با فرمانی مملو از اصطلاحات پرشأن و شوکت همراه بود2، نه تنها نشان از اقتدار و حیثیت هنری او بود بلکه از نخستین بازتابهای مقام منیع و برین این هنرمند در ایام صفویان برشمرده می شد. مغولان اعظم، بازماندگان تیموریان در هند، در بهره گیری از احیای فرهنگی نیاکان خود حتی اشتیاق و ذوق و شعف بیشتری از خود نشان دادند، القاب تیموری، آئین درباری، و آثار هنری را حفظ کردند و یا برای پشتیبانی و تقویت داعیه های فرهنگی شان به فرآوری آنها پرداختند، نکته ای که گردآوری منظم و دقیق نسخ خطی دوره تیموری از سوی آنها، این امر را به خوبی نشان داد3. خود اپراتوران مغولان اعظم با نظارت بر مسائل هنری همراه با جلوه مداوم امضای جعلی بهزاد در دوران حکومتشان، اهمیت جادوئی او را در شکل گیری سیمای زیبائی شناختی سلسله شان نمایان ساختند4.


مقاله معماری معاصر ( پیتر ایزنمن) با word دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله معماری معاصر ( پیتر ایزنمن) با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله معماری معاصر ( پیتر ایزنمن) با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله معماری معاصر ( پیتر ایزنمن) با word :
نظر آیزنمن در مورد معماری امروزی
در این جا چند نمونه از مباحثی که در مورد توضیح شده ذکر می شود .
حسینعلی نوذری ، نویسنده و نظریه پرداز معاصر می نویسد: «شالوده شکنی، ساخت گشایی، روش یا متد تحلیل پست مدرن ، هدف آن گشودن یا باز کردن تمام ساختار ها یا سالوده است. مکتب شالوده شکنی ، متن را به اجزاء و یا پاره های مختلف آن تفکیک کرده و آنها را از هم مجزا ساخته و عناصر متعدد و متشکله آن را پاره می کند و از این طریق تناقضات و مفروضات آن را آشکار می سازد ».
دکتر محمد ضمیران مولف کتاب دریدا و متافیزیک حضور، می نویسد: «قرائت یک متن چیزی است شبیه پی جویی آنچه در محاق غیاب ونسیان قرار دارد و این را می توان غایت بن فکنی شمرد».
دکتر ضمیران نظر دریدا را در این مورد چنین می نویسد: «بنیان فکنی روشی است که آدمی را از خواب یقین آورد کارتی بیدار می سازد و وثوق و اطمینان خیالی را از او سلب نموده و دغدغه تازه ای می آفریند».
خود دردا می گوید: «دیکانستراکشن کردن یک متن به معنای بیرون کشیدن منطق ها و استنباطات مغایر با خود متن است. در واقع گسترش درک مجازی است»
به طور کلی دیکانستراکشن نوعی وارسی یک متن و استخراج تفسیرهای آشکار و پنهان از بطن متن است.این تفسیرها و تاویل ها می تواند با یکدیگر و حتی با منظور و نظر پدید آورنده متن متناقض و متفاوت باشد لذا در بینش دیگانستراکشن آنچه که خواننده استنباط و برداشت می کند واجد اهمیت است و به تعداد خواننده برداشت ها، و استنباطات گوناگون و متفاوت وجود دارد. خواننده معنی و منظور متن را مشخص می کند و نه نویسنده. ساختاری ثابت د رمتن و یا تفسیری واحد از آن وجود ندارد. ارتباط بین دال و مدلول و رابطه بین متن و تفسیر شناور لغزان است.
شخصی که این مباحث فلسفی را وارد عرصه معماری نمود ، پیتر آیزنمن ، معمار معاصر آمریکایی ، است. آیزنمن نه تنها با مقالات و سخنرانی های خود بلکه با فضاها ، کالبدها و محوطه سازی متعددی که ساخته، فلسفه دیکانستراکشن رابه صورت یکی از مباحث اصلی معماری در طی دهه هشتاد میلادی درآورد.
آیزنمن در مقاله ای به نام «مرز میانی» هم فلسفه مدرن و معماری مدرن را به باد انتقاد گرفت . از نظر وی ، معماری مدرن بر اساس علم و فلسفه قرن نوزده بنا شده است. به عقیده آیزنمن، بحث ارزشی هگل در مورد تز، آنتی تز و سنتز، دیگر در جهان امروز کاربرد ندارد. فیلسوفان پست مدرن مانند نیچه، فروید ، هایدگر، و دریدا رابطه ما را با جهان هستی عوض کرده اند.
علم قرن نوزده و یقین علمی آن دوره دیگر اعتبار خود را از دست داده است. قوانین جدید فیزیک مانند قانون نسبیت آلبرت اینشتین و اصل عدم قطعیت ورنرهایزنبرگ دریافت ما را از جهان پیرامون تغییر داده است.
لذا اگر معماری علم است باید این معماری بر اساس علم و فلسفه امروز و دریافت کنونی ما از خود و محیط اطراف باشد معماری امروز ما باید از علم و فلسفه قرن نوزده گذر کند و خود را با شرایط جدید منطبق سازد. همچنان که معانی مفاهیم و نمادها در علم و فلسفه عوض شده در معماری نیز باید عوض شود .
آیزنمن معتقد است که مدرنیست ها مدعی هستند که مدینه فاضله را باید در آینده جست و جو کرد . پست مدرنیست ها نیز به دنبال این مدینه فاضله در گذشته هستند، ولی معماری امروز باید این مدینه فاضله را در شرایط امروز پیدا کند. در این مورد وی از واژه Presentness به معنای «اکنونیت» استفاده کرده و معتقد است که معماری در هر زمان و مکان باید اکنونیت داشته باشد . متعلق به زمان و مکان حاضر باشد.
برای رسیدن به شرایط فوق باید قوانین گذشته معماری را بر هم زد و از آنجایی که این قوانین قراردادی هستند و نه طبیعی لذا بر هم زدن آنها ممکن است حقایق و نمادهای گذشته باید شکافته شوند (دیکانستراکت شوند) و مفاهیم جدید مطابق با شرایط امروز از دل آنها استخراج شود.
پیتر آیزنمن بر این باور است که در زندگی امروز ما، دوگانگی هایی مانند وضوح و ابهام، ثبات و بی ثباتی، زشتی و زیبایی سودمندی و عدم سودمندی ، صداقت و فریب ، پایداری و تزلزل ، صراحت و ابهام وجود دارد . نمی توان از یکی برای استتار دیگری استفاده کرد بلکه این تقابل ها و دوگانگی ها می بایست در ساخت معماری به عنوان تجلی گاه شرایط زندگی امروز ما به نمایش گذاشته شود.
در گشدته و همچنین در معماری مدرن و پست مدرن آنچه که حضور داشته، تقارن، تناسب، وضوح، ثبات، مفید بودن و سودمندی بوده است . در این تقابل های دوتایی همواره یکی بر دیگری ارجحیت داشته. اما آن چه که مورد غفلت قرار گرفته و غایب بوده ، عدم تقارن ، عدم وضوح ، ابهام ، ابهام ،بی ثباتی، فریب ، زستی و عدم سودمندی است. معماری امروز ما باید منعکی کننده شرایط ذهنی و زیستی امروز ما باشد و آنچه که در معماری امروز ما مورد غفلت قرار گرفته، بخشی از زندگی امروزه ما است.
در معماری دیکانستراکشن سعی بر این است که برنامه و مشخصات طرح مورد مطالعه و وارسی دقیق قرار گیرد. همچنین خود سایت و شرایط فیزیکی و تاریخی آن و محیط اجتماعی و فرهنگی ای که سایت در آن قرار گرفته نیز مورد بازبینی موشکافانه قرار می گیرد. در مرحله بعد تفسیرها و تاویلهای مختلف از این مجموعه مطرح می شود در نهایت کالبد معماری به صورتی طراحی می شود که در عین برآورده نمودن خواسته های عملکردی پروژه تناقضات و تباینات بین موضوعات اشاره شده در فوق و تفسیرهای مختلف از آن ارائه می شود . لذا شکل کالبدی به صورت یک مجموعه چند معنایی ، ابهام برانگیز ، متناقض و متزلزل ارائه می شود، که خود طرح زمینه را برای تفسیر و تاویل بیشتر آماده می کند.
آیزنمن در مقاله «مرز میانی» از واژه Catachresis استفاده کرده که به معنای دو پهلو یا ابهام است . دو پهلو مرز میانی است. در دو پهلو یا ابهام ارجحیتی وجود ندارد. هم این است و هم آن – نه این است و نه آن . آیزنمن در این مقاله می نویسد «دو پهلو حقیقت را می شکافد و این امکان را می دهد که ببینیم حقیقت چه چیزی را سرکوب نموده است»
یکی از اولین و شاخص ترین ساختمان های سبک دیکانستراکشن مرکزهنرهای بصری و کسنر(1989-1982) در شهر کلمبوس آمریکا است. در مسابقه ای که در سال 1982 برای طراحی این ساختمان صورت گرفت. معماران معروفی از جمله مایکل گربوز، سزارپلی ، آرتور اریکسون و پیتر آیزنمن شرکت کردند.
سایت این ساختمان در قسمت ورودی اصلی دانشگاه ایالتی اهایو در سمت شرق دانشگاه قرار دارد. عملکرد بنا نمایش آثار هنرمندان و دانشجویان دانشگاه در آن است. هر یک از این معماران ساختمان خود را بین دروازه ورودی و ساختمان های موجود در سایت قرار دادند. ولی در کمال تعجب ، ساختمان طراحی شده توسط آیزنمن به گونه ای بود که فضای باریک بین دو ساختمان موجود در سایت را شکافته و در بین آم دو قرار گرفته بود و تعجب بیشتر آن که طرح وی عنوان برنده اول اعلام شد. از آن زمان سبکی در معماری به نام سبک دیکانستراکشن در مجامع بین المللی معماری مطرح و مورد توجه قرار گرفت.
آیزنمن در تبیین طرح خود عنوان کرد که این نقطه محل ملاقات دو قشر نسبتا متفاوت است . یکی دانشجویان و هنرمندان دانشگاه که کارهای خود را در این ساختمان ارائه می کنند و دیگری شهروندان و عامه مردم شهر که به دیدن این آثار می آیند. لذا دو کد یا نشانه برای هر یک از این دو قشر انتخاب شد. یکی محورهای شبکه شطرنجی دانشگاه و دیگری محورهای شبکه شطرنجی شهر کلمبوس این دو شبکه نسبت به یکدیگر 17 درجه اختلاف زاویه دارند. لذا هر دو شبکه به عنوان نشانه ای از هریک از این قشر در محل سایت با یکدیگر تلاقی کرده اند. این دوگانگی در کالبد معماری ساختمان به گونه ای نمایش داده شده که هیچ یک بر دیگری ارجحیت ندارند و این محور همانند دو تیغه قیچی بین دو ساختمان را شکافته و خود در آن جا جایگزین شده اند.
پس از باز نمودن و شکافتن فضای بین این دو ساختمان در سایت، آیزنمن متوجه پی های یک بنای قدیمی شد که کربوط به دانشکده نظامی بود. این بنا در دهه پنجاه میلادی تخریب شده بود ولی هنوز بخشی از پی های آن در زیر خاک در محل سایت مدفون بود اگر چه این ساختمان دیگر وجود نداشت ولی آیزنمن با وارسی دقیق سایت متوجه آن شده بود وی این ساختمان را که دیگر در حاشیه قرار گرفته و به تاریخ سپرده شده بود به عنوان بخشی از متن موجود ، که همان سایت پروژه باشد ، قرائت کرد و این قرائت را به صورت کالبدی نمایش داد . لذا در طرح آیزنمن ، بخش هایی از ساختمان دانشکده نظامی ، که شبیه یک قلعه نظامی بود ، در قسمت سردر ورودی ساختمان مرکز هنرهای بصری و کسنر بازنمایی و بازسازی شد .
در طرح این مرکز هنری ، آیزنمن بر خلاف سایرین توجه خود را معطوف آن چیزی نمود که در نگاه اول و قرائت نخست به نظر نمی آمد . وی با کنکاشی موشکافانه ، مواردی همچون تناقضات ، دوگانگی ها و مسائل و تفسیر های حاشیه ای را عیان و عریان نمود . به چه دلیل ؟ به دلیل آن که معماری باید نمود کالبدی ذهنیت و بینش زمان خود – در این مورد ریکانستراکشن – باشد .
چهار یادداشت درباره معماری اخیر پیتر آیزنمن
ایگناسی دسولا موراله
چنین به نظر می رسد که معماری آیزنمن در سالهای اخیر، بر موقعیت تبعیدی اش پای می فشارد؛ آن هم نه در معنی ساده جا به جایی مؤلفه های زبان روزمره با عملکرد جدید و متفاوت آن، بلکه درمفهومی عالی تر به معنی جا به جا شدن، آگاهی بر از دست دادن وطن، وطن به آن معنی که درآنجا معمار بتواند کاملا طبیعی و ارگانیک رشد کند و تکامل یابد.
این معماری اعم از آنکه در شهرها ساخته شود یا در محیطهای دانشگاهی و یا در توابع و حومه های شهری، در آنچه که خلق می کند ریشه ندارد. به عبارتی دیگر، نه تنها از تداوم منطق درونی – با تمام براهین و مظامین قومی و تاریخی که ظاهرا باید نقطه عزیمتشان از توپوگرافی و خاطره ها کشف شود- ناشی نمی شود؛ بلکه بر عکس، نخستین وظیفه عبارت
است از: دریافت و شناخت این غریبگی و این غریبگی و غیبت مناسبات سمپاتیک بین معماری و مکانی سمپاتیک بین معماری و مکانی که این معماری در آن ساخته می شود. با این حال، هنوز هیچ چیز مالیخولیایی درباره دریافت و شناخت فاصله ای که جبراً مکان و طرح را از هم جدا می کند، وجود ندارد. فروید در مقاله 1917 خود با نام عزا و مالیخولیا، می کوشد نشان می دهد که آگاهی و تجربه غیبت و هجران است که مالیخولیا را باعث می شود. همچنین عجز وضعفی را سبب می شود که از جایگزینی تملک عدم حضور شخص، نقطه عزیمتی است به مناسبات جدید و غیر واقع. مناسباتی که در پاسخ به تحریک در حدود جایگزینی معشوق غایب با اشیاء است. پس البته، اشیاء موضوع های فتیشیستی به چیزهایی بدل می شوند که تلوسه ( نگرانی ها) و اضطرابهای فرهنگ مدرن، خلاء و تهی شدگی اش را در آن می تاباند؟
در مورد آیزنمن، که لامکانی رو در روست، مسئله فرق می کند. پاسخ در حد مالیخولیا باز نمی ماند، بلکه فراتر می رود تا به فعالیتی غنی و پر حرارت ذهن برسد. فعالیتی که افسردگی را با تحریک-تفکر و حرکت-به مفهومی که هلنسیم قرون وسطی درک می کرد، پاسخ می دهد: بازی تصویرها به مفهوم رویای بیدار ( Réve éveillé) لئون دوده، تحریک فانتزی به مفهوم تحرک بخش فانتاسماتا، یا فیگورهای ذهنی، نفی هر نوع شمولیت، استقرار یا روش، پذیرش ناپایداری و واپس زنی.
جورجوآگامبن در پارالل های بین تحلیل های روان-جهان شناختی فلسفه قبل از اسکولاستیک و یافته های روان تحلیلی، مورد متقاعد کننده ای یافته است که تقابل و تأثیرهای بسیاری از مقوله های آنها را در یکدیگر نشان می دهد. معماری آیزنمن می کوشد تا در سایه تحریک تخلیل و تصور و پذیرش نا متعارفها، از دام مالیخولیا بگریزد. بدین ترتیب که اینهارا به عنوان عناصری مثبت در ساختن مکان جدیدی برای لامکانها یا مأمنی که در آن معمار اراده فرماتیو خود را باز شناسد، تلقی می کند. این محصول مصنوعی مکان، بنابر همه آن دلایل ، پاسخ
اوست به لامکانی و به مالیخولیای فقدان واز دست دادنهایی که پیوسته در کمین و همراه با این لامکانی است. در کارهای اخیر آیزنمن، نشان از تو هم ذهنی حتی از کمترین و دقیق ترین نشانه ای از خود گول زنی نیز؛ چرا که هنرمند مدرن-از تبار آیزنمن و بودلر-آگاهانه و هشیارانه مسخ شدگی غیر واقعیت را می پذیرد. استراتژی نهفته در غوطه وری عمیق تحلیلی در هندسه، که پایه های طرحهای آیزنمن را می سازد، هرگز نباید به عنوان بازی صرف فرم برداشت شود. در ورای این هندسه ها که پیوسته ابعاد خود را تکثیر می کنند و یا مدلاسیون هایشان را کاهش یا افزایش می دهند، شکفتگی و سرشاریی وجود دارد که بدان وسیله گریز از متعارفها، ساختار حفاظتی اشراقی خود را پی می ریزد. امروزه آنچه که در پیتر آیزنمن ، معمار فرمهای مکعبی و سری طرحهای خانه های 1تا 10 ، تغییر کرده ، آنجاست که مسئله مکان در پیش زمینه قرار گرفته است. و با این حال، او کاری به دیگران ندارد که با روح نوستالژیک هوشمندانه ونبوغ آسای خود خیال می کنند که می توانند مکان را در تسلط خویش در آورند و معماری خویش را بر آن بنا نهند.
مطالعه اثر هایدگر درباره نقش معماران، حداقل از زمان کریستین نوربرگ شولتس به بعد، امید واهی تفسیری را به وجود آورده است که از نظر فیلسوف هستی و زمان به مثابه وظیفهای تلقی می شد که قاعدتا می باید به عنوان داده نخستین ، نقطه عزیمت و حمایتی مطمئن و چیزی که از ازل وجود داشته است برداشت شود. برعکس، در آیزنمن نه نشانی از آن نبوغ کسانی که خیال می ک نند می توانند خویشتن های مکان را بر ملا کنند وجود دارد و نه هیچ نوع ذهنیت گرایی اگزیستانسیالیستی طرح هایدگری. تفکر او چنین نیست؛ عقیده او بر دریلافت سخت تر- سردتر و بعید تر – از بعد فاصله میان انسان و معماری معاصر و هر چیز شبیه به وطن یا خاک و آب پدری استوار است. پس نخستین آزمون در این سختی و بیهودگی ، تبعید و دربدری و لامکانی است.
2-مادیت بخشیدن
نقطه شروع آیزنمن آیین افلاطونی است. نخست صورت ناب بود و ذهنی و کامل، ک از طریق هبوط پیوسته و متواتر به واقعیت نزدیک می شد. در تماس سنت غرب، آیین افلاطونی همین نردبان را پیش کشیده است که از هندسه یگانه و ناب واصیل شورع می شود و به هندسه مادی متکثر و انضمامی می رسد. اما سنت افلاطونی ، اساسا و دقیقا سنتی است ضد هنری. مکتبی است استوار بر ناخوانی کامل واقع و محسوس، که ذاتا نمودی است گمراه کننده و منوهوم . در اندیشه افلاطونی ، هنرمند نه تنه پایین ترین پله نردبان اجتماعی را اشغال می کند، بلکه موجودی است که هیچ احترامی از جانب پیکر سیاسی متوجه او نیست. در برابر این خط از سنت غرب، یهودیت و آنچه که از یهودیت در آیین مسیحی به جا مانده
قرار دارد ، که بر درک واقعیت استوار است و بیشتر انتقالی است تا سلسله مراتبی. یهودیت آیین و دکترین نص مکتوب است. نخست شوق وخواستاری و بندگی قادر متعال است که در چادرنشینی و عبادت در صحرا متجسم شده؛ ولی شوق و خواستاری ، در نمود کامل و جامع نشانه متحقق می شود. خواستاری و شوق، خود را در قالب کتاب مقدس می بیند ، متنی که به اندازه چیزهایی دیگر واقعی است و حیات آشکاری دارد که در آن همین شوق و خواستاری ، نه فقط خود را بلکه خدای باریتعالی را نیز آشکار می سازد. اندیشه تجسد
مسیحایی کاری به نردبان توالی صورتهای افلاطونی ندارد، چرا که در تجلی و تصویرهای مرتبط به قادر متعال هیچ چیز شبهه برانگیز نیست و جوهر مادی متن {کتاب} ارزش نمونه اصلی را که نشان می دهد، مخدوش نمی کند. همانگونه که اورس فون بالتازار در تفسیرش بر Dionysius The Aeropagite برداشت کرده است، فکر یهودی-مسیحایی تجسد، افلاطون گرایی را که تمام جنبه های فرهنگ امپراطوری سفلی را مخدوش کرده بود، درهم می شکند وبه الهیات و زیبایی شناسی می رسد که کاملا متفاوت از زیبایی شناسی حاکم بر اغلب معیارهای اندیشه جهان باستان است. اما، این دیگر اندیشه فلسفی- خداشناسی چه ارتباطی به موضوع مورد بحث ما، یعنی معماری آیزنمن دارد؟ تفکر آیزنمن ، غیردینی است و
چنین تفکری در شرایط امروزین این احساس را به دست می دهد که کاملا از این گونه مسائل جدا می شود. در مجادلات بین دریدا و لویناس، این مطرح است که منشاء کتاب معین شود. از نظر دریدا ، هیچ امکانی برای وجود تغییر ناپذیر این کتاب موجود نیست، مگر در تغییرات ساختاری و پی در پی جهانی آن. کتاب در مسیر روند بی پایان دستکاریها محکوم به بی هویتی – و در نهایت ، به معنایی – است. چنین به نظر می آید که آیزنمن، علی رغم هواخواهی و علاقه مندی تئوریک و شخصی اش به دریدا، به استدلالات لویناس نزدیکتر باشد. از نظر او کتاب – که شکننده، پر صلابت و کثیر الجوانب است- نقطه ارجاع یا منظر انتزاعی است که غنا و مفهوم ، با آن ساخته می شود – حتی اگر موقت و گذرا هم باشد-.


مقاله Hack و امنیت شبکه با word دارای 134 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله Hack و امنیت شبکه با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله Hack و امنیت شبکه با word
مدل مرجع OSI و لایه بندی پروتکل 1
چگونه TCP/IP سازگار می باشد؟ 3
مفهوم TCP/IP 5
پروتکل کنترل انتقال داده TCP 6
بیت کنترل TCP ، دست دادن سه طرفه 9
فیلدهای دیگر در هدر TCP 13
پروتکل دیتاگرام کاربر 14
پروتکل اینترنت (IP) و پروتکل کنترل پیام اینترنت (ICMP) 16
شبکه های محلی و مسیریابها 17
آدرس IP 18
بخش بندی یک بسته در IP 19
دیگر قسمت های تشکیل دهنده IP 21
امنیت یا کمبود در IP سنتی 23
ICMP 23
تفسیر آدرس شبکه 25
دیواره آتش 28
حفاظت افراد با دیواره آتش 30
راه حل های حفاظتی برای شبکه ها 22
حفاظت لایه کاربردی 33
Thesencure Socket Layer 34
امنیت در سطح ICSec-IP 36
هدرشناسایی (AH)IPSec 37
آیا IPsec و IPV6 ما را حفاظت می کند ؟ 41
سیستم های شناسایی دخول سرزده 44
گریز از IDS ها در سطح شبکه 46
Frage Router 50
گریز از IDs در سطح برنامه کاربردی 51
Whisher 52
راه های مقابله با گریز های IDS 57
در جستجوی مودمهای شبکه 60
Thc-Scan2.0 65
حملات بعد از پیدا شدن مودم های فعال 68
مقابله با نفوذ از طریق مودم های ناامن 69
نقشه برداری از شبکه 73
Cheops 76
تعیین پورت های باز بر روی یک ماشین 78
مکانیزم پویش مؤدبانه 80
پویش مخفیانه 81
مقابله و دفاع در مقابل پویش و جستجوی پورت 88
firewalk بر علیه firewall 90
ابزارهای جستجوی نقاط آسیب پذیر 98
حمله به سیستم عامل 103
پیدا کردن نقاط آسیب پذیر 105
Xterms 107
ردیابی sniffing)) 109
ردیابی از طریق هاب : کشف آرام 114
Snort 115
Sniffit 116
اسب های تراوا در سطح برنامه های کاربردی 117
ویژگی BO2K 121
سایت های وب 126
منابع و مآخذ.130
مدل مرجع OSI و لایهبندی پروتکل
در 1980، یک سازمان بینالمللی استانداردسازی، طرحی را به نام Open System interconnection (DSI) به وجود آورد. این مدر براساس لایهبندی پروتکل پایهگذاری شده است. و آن به این صورت است که وقتی دو کامپیوتر میخواهند با هم ارتباط برقرار ککنند، سریهایی از قسمتهای کوچک استاندارد نرمافزاری روی هر سیسیتم برای بهتر کردن این ارتباط، عملیاتی را انجام میدهند. یک قسمت برای حصول اطمینان از اینکه داده به طور مناسب بستهبندی شده است تلاش میکند و قسمت دیگر از فرستادن پیامهای گم شده به طور مجرد مراقبت میکند و قسمتهای دیگر پیامها را در سراسر شبکه میفرستند. هر کدام از این قسمتها که تحت عنوان لایه از آنها یاد میشود، کار مشخص و کوچکی برای انجام ارتباطات دارند. قسمتهای ارتباطی که با هم استفاده میشوند. Protocl Stack (پشته پروتکل) نامیده میشوند زیرا آنها شامل گروهی از این لایهها هستند که بر روی هم سوال شدهاند. مدل OSI شامل هفت نوع از این لایهها میباشد که هر کدام نقش مشخصی در انتقال دادهها را در شبکه دارند
در توده ارتباطاتی لایهبندی شده، یک لایه روی قسمت فرستنده با همان لایه روی سیستم (قسمت) گیرنده در ارتباط است. به علاوه لایههای پایینتر به لایههای بالایی سرویس میدهند. به عنوان مثال لایه پایینتر ممکن است پیامهای گم شده را به جای ارسال به لایه بالاتر که وظیفه فرمتبندی دادهها را به صورت دقیق به عهده دارد مجدداً به لایه پایین ارسال کند. این لایه، لایه سطح بالایی خود را که ممکن است داده را در قسمت اول تولید میکند، سرویس دهد. وقتی که یک لایه برای انجام امور به لایه دیگر متکی میشود،لایهها به وجود میآیند. بنابراین نرمافزار یک لایه میتواند در حالی که تمامی لایههای دیگر یکسان باقی میمانند، به جای برناه دیگر جایگزین شوند
مدل مرجع OSI از هفت لایه زیر تشکیل شده است
· لایه 7: لایه برنامه کاربردی (Application layer): این لایه به عنوان پنجرهای به کانال ارتباطی برای برنامه کاربردی و البته با توصیف دادهها و تبدیل آنها به اطلاعات با مفهوم برای برنامههای کاربردی عمل میکند
· لایه 6: لایه نمایشی (Presentation layer): این لایه چگونگی نمایش المانهای داده برای ارسال، از جمله منظم کردن بیتها و بایتها در اعداد و فرمتبندی اعداد نمایی و همانند آن را برعهده دارند
· لایه 5: لایه جلسه (Session layer): این لایه، نشستهایی را بین ماشینهای ارتباطاتی با کمک به شروع، نگهداری و مدیریت آنها هماهنگ میکند
· لایه 4: لایه انتقالی (Transport layer): این لایه، برای تهیه جریان ارتباطی قابل اعتماد بین دو سیستم، که شامل انتقال دوباره پیامهای گم شده، قرار دادن آنها در جای مناسب و نظارت و بازرسی خطاها است، استفاده میشود
· لایه 3: لایه شبکه (Network layer): این لایه برای انتقال داده از یک سیستم از میان مسیریابها به ماشین نهایی در طول شبکه، مسئولیتپذیر است
· لایه 2: لایه پیوند دادهها (Data link layer): این لایه، داده را در طول شبکه حرکت میدهد
· لایه 1: لایه فیزیکی (Physical layer): این لایه بیتها را در طول پیوند فیزیکی که میتواند فیبر نوری، ارتباط رادیویی، مس و یا هر رسانه فیزیکی دیگر انتقال میدهد
چگونه TCP/IP سازگار میباشد؟
وقتی که مفهوم مدل مرجع OSI، پروتکلهای گوناگون شبکه را پاسخ میدهد، پس بیایید پروتکل TCP/IP را تجزیه کنیم. در TCP/IP لایه کاربردی، لایههای جلسه و نمایش مدل مرجع OSI در لایه کاربردی قرار داده شدهاند. TCP/IP روی داده ارسالی برای برنامه کاربردی تمرکز ایجاد میکند
· لایه کاربردی:این لایه خود TCP/IP نمیباشد. بلکه متشکل از برنامههای خاصی است که سعی میکنند با استفاده از TCP/IP در طول شبکه با هم ارتباط برقرار کنند. مدل ارتباطی در این لایه ممکن است شامل دو Mail Server، سرویسدهنده و سرویس گیرنده Telnet، سرویس دهنده و سرویس گیرنده FTP و یا سایر برنامههای کاربردی باشد
· لایه انتقال: این لایه شامل پروتکل کنترلی ارسالی، (TCP) پروتکل دیتاگرام کاربر (UDP)، و پروتکل سادهای که ما در آینده در این قسمت با جزییات بیشتری تجزیه میکنیم، میباشد. این لایه اطمینان حاصل میکند که بستهها به مکان مناسب روی ماشین مقصد تحویل داده شدهاند. همچنین برای فراهم کردن بستهها به صورت منظم برای برنامهای کاربردی که احتیاج به این عمل دارند، میتواند استفاده شود
· لایه شبکه: این لایه به پروتکل اینترنت (IP) وابسته است و هدف آن فرستادن پیامها از کامپیوتر منبع داده شده به ماشین نهایی داده شده در طول شبکه میباشد. بر طبق اصطلاح مدل مرجع OSI، به لایه IP گاهی اوقات لایه سوم نیز گفته میشود
· لایه پیوند داده: این لایه پیامها را در طول شبکه از هر کامپیوتر به کامپیوتر دیگر انتقال میدهد. به عنوان مثال، این لایهها روی کامپیوتر دادهها را از کامپیوتر شما به مسیریاب (Router) شبکه محلی شما حرکت میدهد. سپس مسیریاب (Router) با استفاده از این لایه پیوندی، داده را به مسیریاب بعدی انتقال میدهد. باز هم طبق اصطلاح مدل OSI، لایه پیوند داده به لایه دوم ارجاع میشود
· لایه فیزیکی: این لایه یک واسطه فیزیکی از قبیل سیم و یا کابل که اطلاعات از آن عبور داده میشود، میباشد
لایههای شبکه و انتقال با هم سیستم پشتهای TCP/IP را تشکیل میدهند که متشکل از نرمافزارهای اجرایی روی کامپیوتر است. همانند مدل OSI، یک لایه با لایهای مشابه در قسمت دیگر رابطه برقرار میکند. علاوه بر آن، لایه پایینی سرویسی را برای لایههای بالایی تهیه میکند
مفهوم TCP/IP
اینکه که درک ابتداییای از لایه پروتکل داریم. TCP/IP را با جزئیات دقیقتری مورد آزمایش قرار میدهیم. خانواده پروتکلهای TCP/IP از اجزای گوناگونی تشکیل یافته است: پروتکل کنترل انتقال *TCP) پروتکل (UDP) User Datagram، پروتکل اینترنت (IP) و پروتکل پیام کنترل اینتر (ICMP)
TCP/IP در رشتههایی از مدارک تولید و نگهداری شده توسط گروه ویژه مهندسی اینترنت (IETF) توضیح داده میشود. John Postel پدر خانواده TCP/IP، رشتههایی از درخواستها یکسری از اسناد و نظریههای تئوری که توضیح میدهد چگونه TCP/IP کار میکند را تهیه کرد. 193 تا 191 RFC که IP، TCP و ICMP را توصیف میکنند که در www.ietf.org/rfc,html با هزاران RFC دیگر که جنبههای دیگر اینترنت را توصیف میکنند قابل دسترسیاند
TCP/IP در اصل برای تحقیقات و آکادمیها تهیه شده بود و هیچگونه قابلیت حفاظتی را دارا نبود. پروتکل سنتی TCP/IP برای اطمینان از قا بلیت اعتماد، جامعیت دادهها و اعتبار داده ارسال شده بر روی شبکه مناسب نبود. بدون کنترلهای مخفیانه و صادقانه، وقتی که شما دادهای را به اینترنت میفرستادید، TCP/IP به هر استفادهکننده دیگری اجازه دیدن و تغییر داده شما را میدهد. به علاوه، بدون اعتبارسنجی (authentication) یک مهاجم میتواند دادهای را که به نظر میآید از منابع قابل اعتماد دیگر روی شبکه به دست میآید، برای شما بفرستد
درگذشته، تمام قابلیتهای حفاظتی شبکههای TCP/IP در برنامههای کاربردی ارتباطی به کار گرفته میشدند و در پشته TCP/IP عملی انجام نمیگرفت. فقط اخیراً حفاظت و امنیت، به پروتکل TCP/IP در فرم توسعه پروتکل که Ipsee نامیده میشود و ما در آینده با جزییات دقیقتری در این قسمت آن را توصیف خواهیم کرد، قرار داده شده است. اگرچه Ipsee آینده خوبی دارد اما هنوز به طور گسترده به کار گرفته نشدهاند. بنابراین، بدون این قابلیتهای حفاظتی پروتکل، برنامههیا کاربردی هنوز برای انجام امور حفاظتی اغلب به خود واگذار میشوند
پروتکل کنترل انتقال داده TCP
TCP بخشی است از اینترنت که امروزه توسط اکثریت برنامههای کاربردی استفاده میشود. از میان هزاران برنامه کاربردی که توسط TCP استفاده میشوند برخی از آنها قابل توجهترند
· انتقال فایل با استفاده از پروتکل انتقالی فایل (FTP)
· telnet، یک رابط خط فرمان از راه دور
· Email با استفاده از پروتکلهای گوناگون که شامل پروتکل انتقالی پستی ساده (SMTP) و پروتکل (POP) Post Office میباشد
· مرورگر وب با استفاده از پروتکل انتقالی ابرمتنها (HTTP)
هر کدام از این پروتکلها بستهها را تهیه کرده و آنها را به پشته TCP/IP ماشین محلی عبور میدهند. نرمافزار لایه TCP روی سیستم این داده را میگیرد و با قرار دادن هدر TCP در جلوی هر پیام، بستههای TCP را تولید میکند
شماره پورت TCP
هدر هر بسته TCP شامل دو عدد درگاه میباشد. پورت مبدأ و پورت مقصد. این اعداد 16 بیتی همانند درهای کوچکی بر روی سیستم یعنی جایی که داده میتواند فرستاده و یا دریافت شود میباشند. درگاهها درهای فیزیکی نیستند. آنها واحدهای منطقی هستند که توسط نرمافزار پشته TCP/IP توضیح داده شده است. 65535 پورت TCP مختلف روی هر ماشین وجود دارد. پورت صفر TCP رزرو شده و استفاده نمیشود. هر بسته TCP از میان یکی از این درها از ماشین مبدأ بیرون میآید (عدد پورت TCP مبدأ) و پورت دیگر روی ماشین مقصد مشخص شده است
وقتی که یک برنامه کاربردی سرویس دهنده مبتنی بر TCP روی سیستم کار میکند، به درگاه خاصی برای بستههای TCP که از یک سرویسگیرنده میآید، گوش میدهد. به یک پورت با سرویس شنوایی، پورت باز و به جایی که چیزی برای شنیدن وجود ندارد پورت بسته گفته میشود. سرویس دهندههای گوناگون برنامه کاربردی به پورتهای مشهور گوش میدهند. پورتهای TCP مورد استفاده اغلب به صورت زیر میباشد
· TCP Port 21- پروتکل ارسالی فایل (FTP)
· TCP Port 23-Telnet
· TCP Port 25-پروتکل ارسالی پستی ساده (SMTP)
· TCP Port 80-Word Wide Web (HTTP)
· TCP Port 666-Doom (…Id بازی از نرمافزار)
برای اتصال، سرویسدهندگان برنامه کاربردی، لایه TCP سرویس گیرنده بستههایی با پورت مقصد TCP شبیه به پورتی که برنامه کاربردی سرویس دهنده در حال گوش دادن است را تولید میکنند
پورت مبدأ برای درخواست بسته (Packet) به صورت دینامیکی توسط سیستم عامل به برنامه متقاضی به شمارهای بیش از 1023 که پورت شماره بالا (“High-numbered”) نامیده میشود تنظیم شده است. پورت نهایی درخواست مطابق با برنامه کاربردی، جایی که سرویسدهنده در حال گوش کردن است همانند TCP Port 80 برای عبور و مرور HTTP میباشد. برای بیشتر برنامههای ک اربردی، سرویس دهنده پیامهای پاسخ را به شماره پورتهای ارسال شده خواهد فرستاد. پورت مبد بسته پاسخ، شمارهپورتی است که سرویسدهنده در حال شنیدن بوده است و پورت مقصد جایی است که سرویسگیرنده پیام اصلی را فرستاد
هدایتگر سیستم میتواند هر سرویسدهنده برنامه کاربردی را برای استفاده از هر شماره پورت صادر شده مدیریت کند اما برنامههای سرویس گیرنده از برنامههای کاربردی انتظار دارند که روی درگاههای نهایی مشخصی شنیده شوند. بنابراین، برای اینکه سرویسگیرنده و کاربر درباره پورت نهایی مرسوم روی سرویسدهنده اطلاعاتی داشته باشند، شمارههای پورتی که در REC 1700 توصیف شدهاند اغلب مورد استفاده قرار میگیرند
برای آنکه ببینید چه پورتهایی در Window NT/2000 یا سیستم UNIX مورد استفادهاند میتوانید از دستور «netstat» استفاده کنید. با تایپ «Netstat-na» در خط فرمان، تمام پورتهایی که دادهها را میفرستند، نمایانگر خواهند شد. نشان «-na» در تمام دستورات به معنای نمایش همه پورتها و لیست کردن آدرسهای شبکه و شماره فرمها در قالب عددی میباشد
بیتهای کنترلی TCP، دست دادن سه طرفه (Three-way handshke) و شمارههای سریال
بیتهای کنترل TCP، که همچنین اغلب با عنوان «code bits» نامیده میشوند، قسمتهای بخصوص مفیدی از هدر TCP هستند
این 6 فیلد کوچک (هر کدام فقط با طول 1 بیت) مشخص میکند که کدام قسمت از نشست (Session) بسته TCP در رابطه است با مثلاً آغاز نشست و acknowledgment، پایان دادن به یک نشست. همچنین، بیتهای کنترل میتواند معلوم کند که آیا بسته درخواست شده، توجه لازم که توسط لایه TCP هدایت شود را دارد؟
اکثری مردم به بیتهای کنترل TCP تحت عنوان «Cod bites» مراجه میکنند. هر کد بیت میتواند به طور غیروابسته تنظیم شود بنابراین هر بسته TCP میتواند شامل یک و یا حتی بیشتر کد بیتهای 6 تایی به ارزش 0 و 1 باشد. اغلب، تنها یکی و یا دو تا از کد بیتها در پیام داده شده به ارزش 1 تنظیم شدهاند. کد بیتها به معانی زیر هستند
URG: اشارهگر ضروری در فیلد هدر TCP مهم و بامعنا است
ACK: فیلد Acknowledgment مهم است. این پیام برای مشخص کردن بستههای دریاف شده استفاده میشود
PSH: این یک عملگر جلوبرنده است که برای حرکت دادن داده در لایه TCP استفاده میشود
PST: ارتباط به خاطر خطا و سایر وقفهها باید دوباره برقرار شود
SYN: سیستم باید شماره سریال را همگام نماید این کد در طول برپایی نشست استفاده میشود
FIN: هیچ داده دیگری از فرستنده وجود ندارد. بنابراین، نشست باید از بین برود
وقتی که ما چگونگی آغاز نشستها را در TCP تجزیه و تحلیل کنیم، اهمیت بیتهای کنترل TCP واضح میشود تمامی ارتباطات TCP قانونی با استفاده از دست دادن سه طرفه (Three-way handshake) و ابزار اولیه که توسط TCP برای انجام کارهایش استفاده میشود برپا شده است. دست دادن سه طرفه، ترسیم شده به سیستم اجازه میدهد تا یک نشست ارتباطی و برقراری مجموعهای از شمارههای سریال برای بستههایی که در نشست استفاده میشوند را باز کند
تمامی بستهها در این نشست به جای مناسب میرسند. اگر دو بسته در این انتقال برگشت داده شوند (به این حالت که مثلاً بسته آخر مسافت کمتری را نسبت به بسته اولیه طی کرده است) لایه TCP میتواند مشکل بستهها را قبل از فرستادن آنها در برنامه کاربردی کشف کند. و آنها را دوباره مرتب نماید. به طور مشابه اگر یک بسته در طول انتقال و ارسال گم شود، TCP میتواند مشکل را با توجه به شمارههای سریال و شمارههای ACK بسته مفقود شده، کشف و نسبت به انتقال دوباره این بستهها اقدام کند. بنابراین، Three-way handshake و شمارههای سریالی که از آن نتیجه میشوند، به TCP اجازه میدهند که ارسالهای قابل اعتمادی داشته باشند
هنگامی که کد بیتهای SYN و ACK برای برپایی نشست استفاده میشوند، کد بیت FIN برای از میان بردن نشست استفاده میشود. هر طرف پیامی را که کد بیت FIN تنظیم شده است تا نشستی را که باید خاتمه یابد مشخص کند، میفرستد
کد بیت RST برای توقف ارتباطات و آزادسازی شمارههای سریال در حال استفاده به کار میرود. اگر یک ماشین بستهای که انتظارش را ندارد دریافت کند (مانند پیامهایی شامل بیت ACK وقتی که هیچ نشستی برپا نشده است) با پیامی که بیت RST آن تنظیم شده است، واکنش نشان خواهد داد. این روش بیان ماشین است. «اگر شما فکر میکنید که نشستی وجود دارد، آن را از بین ببرید زیرا من نمیدانم شما راجع به چه مسألهای صحبت میکنید.»
کد بیتهای URG و PSH اغلب کمتر از 4 بیت دیگر استفاده میشوند. کد بیت URG به این معناست که داده شامل برخی دادههای ضروری میباشد. اگر کد بیت URG به یک تنظیم شده است فیلد اشارهگر مشخص میکند که در کدام قسمت داده رشتهای، داده ضروری واقعی وجود دارد. TCP مشخص نمیکند که چگونه داده ضروری باید توسط برنامه کاربردی به کار برده شود. این فقط به لایه کاربردی در یک طرف ارتباط اجازه میدهد تا داده واقعی را برای قسمت دیگر ارتباط نشان دهد. کد بیت PSH به این معناست که لایه TCP باید بسته را از میان پشته با سرعت عبور دهد
فیلدهای دیگر در هدر TCP


مقاله سرگذشت دانش پزشکی تا رنسانس با word دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله سرگذشت دانش پزشکی تا رنسانس با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله سرگذشت دانش پزشکی تا رنسانس با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله سرگذشت دانش پزشکی تا رنسانس با word :
سرگذشت دانش پزشکی تا رنسانس
پیش از پیدایش تاریخ
تاریخشناسان بر این باورند که انسانهای کنونی فرزندان نیاکانی هستند که روزگارانی در دشتهای پهناور و شکاف کوههای بلند به سر میبردند.
دگرگونی زندگی، که آدمیان به جای بهرهگیری از توان جسمی خود، از نیروی خرد خویش یاری بگیرند، و از میان دشتها و درون شکاف کوهها به شهرهای پرشکوه بیایند، هزاران سال طول کشیدهاست.
آدمی در روزگاران قدیم بر روی زمینهای سرد و خیس (مرطوب) میزیست و با حیوانات خطرناکی که در اطرافش بودند، دست و پنجه نرم میکرد. در آن روزگاران، مردم حیوانات را شکار میکردند تا گوشتشان را بخورند. استخوانهای همان حیوانات وسیله شکار و پوست آنها لباس انسانها بود. انسانها در گروههای بسیار کوچک زندگی میکردند و مانند فرزندان امروزی خود سخن گفتن نمیدانستند و با صداهای مبهم فریاد مانند، چیزهایی را به یکدیگر میگفتند، و بیشتر با اشاره دست چیزهای ساده را بیان میکردند.
نیاکان ما که در روزگاران پیش از تاریخ زندگی میکردند، به سه چیز بسیار مهم، پی برده بودند. یکی اینکه استخوانهای درشت و نوک تیز، ابزار مفیدی است که میتواند سلاح نبرد نیز قرار گیرد. سپس دریافتند که میتوان دستهای نیز برای آن ابزار یا سلاح فراهم کرده تا بهتر به کار گرفته شود. کشف آتش گام بعدی آنان بود. بوسیله آتش، آدم توانست خوراک خود را پخته، بخورد. آتش وسیلهای تازه بود که میتوانست از هجوم حیوانات درنده نیز جلوگیری کند.
پزشکی غریزی
انسانهای نخستین همواره در تیررس خطر مرگهای فوری و دردناک ناشی از بیماری و خطر مرگ فوری و هراسانگیز یورش حیوانات وحشی از هر طرف بودند. در چنان شرایط سخت و ترسآور، زندگی آرام، آسان به دست نمیآمد. به این ترتیب عمر کمتر از سیسال بود. دانش پزشکی آن زمان از روی غریزه حیوانی بود؛ و هرگاه زخمی بر بردن وارد میشد و یا جوش و عفونتی در بدن کسی پدید میآمد، با مکیدن زخم، زودتر بهبود بدست میآید.
همانگونه که دانسته بودند پس از یک پرخوری، مالیدن دستها (ماساژ) بر شکم، موجب آرامش دل درد میگردد.
ابزارهایی که برای جنگ فراهم کرده بودند نیز، برای پاره کردن دملهای دستها و پاها و پشت و سایر جاهای بدن به کار رفت و سوزاندن محل زخم نیز نوعی مداوای دیگر شده بود که جلوگیری از گسترش زخم میکرد و کسی که از سوزاندن زخم جان سالم به در میبرد، بهبود مییافت.
هرچه گروههای کوچک بزرگتر میشدند، بیماریهای گوناگون گسترش بیشتری پیدا میکرد و میکروبها و ویروسهای بیماریها زیادتر میشدند و گروههای بیشتری را آلوده کرده و می کشتند. همانگونه که اینک در مناطق غیربهداشتی جهان، بیماریهای گوناگون رواج دارند. این گونه کارهای پزشکی غریزی، رفته رفته به حالت روش درمانی درآمد که با نظارت رئیس قبیله و با گروه رهبری انجام میگرفت و هر کس بیمار میشد، آن تجربهها برای او فراهم بود.
دگرگونیهای نخستین
با گذشت صدها سال، رفتهرفته آدمیان کشش فراوانی به بررسی و تشریح بدن حیواناتی پیدا میکردند که شکار کرده بودند. با راهپیماییهای طولانی نیز با طبیعت آشنا میشدند. اختراع چرخ، چگونگی کشت نباتات و تهیه ظروف سفالین نیز از پیشرفتهای بعدی بود. طرز به کار گرفتن پشم حیوانات و الیاف گیاهی و انتخاب نوع خوراک، از بزرگترین حوادث به شمار میرفت، ولی باز هم بیماریهای سخت و آشفتگی روانی را با جادوگری، گرفتن خون و یا بریدن عضو درمان میکردند! به این ترتیب پزشک جادوگر دارای ارزش و اعتباری بود و ارزش او به طور طبیعی به اندازه تعداد افراد هر قبیله بود.
در سالهای میان 7000 و 4000 پیش از میلاد مسیح، نخستین قبیلهها که مرکز مجموعه تمدن آن روزگار بود، پدیدار شدند. با افزایش شمار افراد قبیلهها و نیز بالا رفتن تعداد قبیلهها، بیماریهای گوناگون نیز فزونی میگرفت، اما روش درمانی بسیار اندک بود.
در حدود 3000 سال پیش از میلاد، با پیشرفت تمدن در میان دو قبیله بزرگ ساکن مصر و سرزمینهای سرسبز شمالی فرات آشنایی با مسائل پزشکی بیشتر شد، تا جایی که افرادی متخصص بوجود آمدند که کارشناسان پزشکی و دریافت مزد از این پیشه بود. ولی هرگاه نمیتوانستند بیماری را معالجه کنند، و یا بیمار آنان میمرد، با شدیدترین کیفرها روبرو شده، گاهی نیز اعدام میشدند.
داروهای آن زمان شامل جوشانده گیاهان، پیشاب حیوانات و مدفوع آنها و گاهی هم استخوان کوبیده شده حیوانات گوناگون بود.
مصر باستان
باستانیان مصری نخستین گروه متمدن جهان بشر بودهاند که روش تدریس درباره جسم انسان را پدید آوردند. طبیعت نیز مادهای در اختیار آنان گذاشته بود تا بتوانند جسد اشخاص مهم را مومیایی کرده، در تابوتهای مخصوص در زیرزمینها نگهداری کنند. آزمایشهای گوناگون به آنان نشان داده بود که میبایستی پیش از مومیایی کردن اجساد، اعضای داخلی بدن، از قبیل معده، جگر، کلیهها، قلب، ریهها و جز آنها را بیرون آورده، در ظرفهای شیشهای خالی از هوا قرار دهند.
اگرچه جادوگران در همه جا از نفوذ برخوردار بودند، برای درمان بیماران در مصر باستان، کارهای علمی پزشکی انجام میگرفت. از جمله اینکه پزشکان علمی مصری دریافته بودند که با گذاردن گیاهان کوبیده، یا پخته به شکل پماد، بر روی زخمها، زودتر و بهتر درمان میشوند. نیز دریافتند که با قرار دادن مفصلهای قطع شده و شکسته در جای خود، میتوانند بار دیگر سلامت آن عضو را به دست آورند. به این ترتیب پزشکان جادوگر در میان عامه مردم حکمروا بودند، ولی پزشکان تجربی در کاخهای فرمانروایان و بزرگان به درمان بیماران میپرداختند.
در مصر باستان داروهای شیمیایی گوناگونی را برای درمان بیماران به کار میبردند که بسیار مفید بوده است. با این حال بر این باور بودند که «خون گاو» و «پیشاب انسان» و «پیه نهنگ دریایی» و «چشم خرگوش قرمز» و غیره میتواند ارواح خبیثه را دور سازد.
مصریان باستان نیز نوشتن را میدانستند و نوعی ماده از گیاهی به نام «پاپیروس» را برای ساختن کاغذ و نگارش اکتشافات و آزمایشهای خود به کار میبردند.
تمدنهای جدید دیگر
با آنکه تمدن سرزمین آریایی شمالی فرات و تمدن مصر هر کدام با ویژگیهای خود بر بیشتر تمدنهای دیگر برتری داشتند، با این حال تمدنهای جدید دیگر نیز برای پیشرفت و تکامل خود میکوشیدند، و در مجموع چنین کوششهایی بود که در طول هزاران سال تمدن بشری را تا مراحل کنونی آن آورد.
پزشکان چینی اهمیت «نبض» را کشف کرده، بیش از هزار بیماری را تشخیص داده بودند؛ و بیش از صد وسیله جراحی برای کارهای خود درست کرده بودند. آنان بیمارانی را که باید مورد عمل جراحی قرار می گرفتند، با خواب مغناطیسی بیهوش میکردند و به این ترتیب درد و رنج آنان کمتر میشد.
ایرانیان نخستین گروهی بودند که برای جلوگیری از گسترش بیماریها، دست به کار شدند و به این ترتیب روش پیشگیری از بیماریهای همگانی (نظام بهداشت عمومی) وارد تمدن انسانی گردید. آنان نخستین گروهی بودند که برای جلوگیری از انتقال بیماریهای حیوانات، سر آنها را میبریدند تا خون از تنشان بیرون برود. آنان دریافته بودند که خون میتواند مایه انتقال بیماری گردد.
پیدایش پزشکی در چین به سال 2800 پیش از میلاد میرسد. در این مرحله «طب سوزنی» به وجود آمده ، تمدن تازهای آغاز شده بود. «پزشکان سوزنی» چین این فن را خیلی مهم میشمردند و معتقد بودند که اگر نقاط حساس بدن آدمی را با روش خاصی سوزن بزنند، بیماری از میان میرود و سلامت بازمیگردد. با آنکه هنوز هم «طب سوزنی» ارزش پزشکی جهانی به دست نیاورده است، بسیاری از متخصصین طب سوزنی در سراسر دنیا، در این زمینه وجود دارند که به درمان بیماریهای گوناگون میپردازند. هنوز دانش پزشکی جدید نتوانسته است تفسیر دقیقی برای «طب سوزنی» بیان کند. چینیان قدیم بیش از دو هزار بیماری را کشف کرده بودند.
تمدن یونانی
مجموعه دانش پزشکی مصریان باستان رفته رفته در سالهای 600 سال پیش از میلاد به سوی یونان رفت و در طی صدها سال دگرگونیهای مهمی را پدید آورد.
جنگجویان یونانی دریافته بودند که چگونه تیرهای دشمن را از بدن خویش درآورند و چگونه خونریزی را متوقف کنند. داروهای شفابخش را نیز میشناختند. به این ترتیب جنگجویان پس از چند روز شفا یافته، بار دیگر به جبهه جنگ برمیگشتند. در حالی که این موضوع برای نیروهای دشمن مشخص نبود و به همین دلیل بسیاری از مجروحانشان میمردند.
