
مقاله کلیاتی درباره مسأله معاد از مطهری با word دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله کلیاتی درباره مسأله معاد از مطهری با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله کلیاتی درباره مسأله معاد از مطهری با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله کلیاتی درباره مسأله معاد از مطهری با word :
کلیاتی درباره مسأله معاد از مطهری
بحث ما درباره مسأله معاد است . مسأله معاد از نظر اهمیت ، بعد از مسأله توحید مهمترین مسأله دینی و اسلامی است . پیغمبران ( و بالخصوص آنچه از قرآن درباره پیغمبر ما استفاده میشود ) آمدهاند برای اینکه مردم را به این دو حقیقت مؤمن و معتقد کنند : یکی به خدا ( مبدأ ) و دیگر به قیامت و یا فعلا به اصطلاح معمول ما معاد مسأله معاد چیزی است که برای یک مسلمان ایمان به آن لازم است ، یعنی چه ؟ یعنی در ردیف مسائلی نیست که چون از ضروریات اسلام است و ایمان به
پیغمبر ضروری است ، پس ایمان به آن هم به تبع ایمان به پیغمبر ضروری است . ما بعضی چیزها داریم که باید به آنها معتقد بود ، به این معنا که اعتقاد به آنها از اعتقاد به پیغمبر منفک نیست ، ” باید ” به این معناست نه به معنی تکلیف ، به معنی این است که انفکاک پذیر نیست که انسان به پیغمبر و اسلام ایمان و اعتقاد داشته باشد ولی به این چیز ایمان نداشته باشد . مثلا روزه ماه رمضان ، میگویند که روزه ماه رمضان از ضروریات اسلام است . اگر کسی روزه نگیرد و بدون عذر روزه بخورد ، این آدم فاسق است ولی اگر کسی منکر روزه باشد ، از اسلام خارج است ، چرا ؟
برای اینکه اسلام ایمان به وحدانیت خدا و ایمان به پیغمبر است و امکان ندارد که کسی به گفته پیغمبر ایمان داشته باشد ولی روزه را منکر باشد ، چون اینکه در این دین روزههست از ضروریات و از واضحات است ، یعنی نمیشود انسان در ذهن خودش میان قبول گفتههای پیغمبر و منها کردن روزه تفکیک کند . ولی خود مسأله اعتقاد به روزه داشتن مستقلا موضوع ایمان و اعتقاد نیست ، یعنی در قرآن هیچ جا وارد نشده : ” کسانی که به روزه ایمان میآورند ” . اما گذشته از اینکه مسأله معاد و
قیامت مثل روزه از ضروریات اسلام است ( یعنی نمیشود کسی معتقد به پیغمبر باشد ولی منکر معاد باشد ) در تعبیرات قرآن کلمه ایمان به قیامت ، ایمان به یوم آخر آمده است ، یعنی پیغمبر مسأله معاد را به عنوان یک چیزی عرضه کرده است که
مردم همان طوری که به خدا ایمان و اعتقاد پیدا میکنند ، به آخرت هم باید ایمان و اعتقاد پیدا کنند ، که معنی آن این میشود که همین طوری که خداشناسی لازم است ( یعنی انسان در یک حدی مستقلا با فکر خودش باید خدا را بشناسد ) در مسأله معاد نیز انسان باید معادشناس باشد ، یعنی پیغمبر نیامده است که در مسأله معاد بگوید چون من میگویم معادی هست شما هم بگویید معادی هست ، مثل اینکه من گفتم روزه واجب است شما هم بگویید روزه واجب است . نه ، ضمنا افکار را هدایت و رهبری و دعوت کرده که معاد را بشناسند ، معرفت و ایمان به معاد پیدا کنند .
معاد ، جزء اصول دین
اینکه علمای اسلام معاد را از اصول دین قرار دادهاند ولی سایر ضروریات را از اصول دین قرار ندادهاند ، بر همین اساس است . چون خیلی اشخاص از ما این سؤال را میکنند ، میگویند شهادتین که انسان به آن مسلمان میشود دو چیز بیشتر نیست : ” اشهد ان لا اله الا الله ، اشهد ان محمدا رسول الله
” . دیگر چرا مسأله معاد را جزء اصول دین قرار دادهاند ؟ خوب ، آدمی که به پیغمبر ایمان داشته باشد ، به هر چه پیغمبر گفته ( اگر برایش ثابت شود که پیغمبر گفته ، مخصوصا اگر ثبوتش به حد ضرورت و بداهت برسد ) ایمان پیدا میکند ، پس ما باید بگوییم اصول دین دو چیز بیشتر نیست
( 1 ) : توحید ، نبوت ، معاد فرع و طفیلی نبوت است ، چون ما به نبوت
اعتقاد داریم و پیغمبر از معاد خبر داده ، به معاد هم اعتقاد داریم ، همین طوری که چون پیغمبر گفتهاند نماز واجب است به نماز هم اعتقاد داریم ، نماز هم از ضروریات است ، روزه هم از ضروریات است ، حج هم از ضروریات است . این ایراد وارد نیست ، چون علت اینکه مسلمین معاد را جزء اصول دین قرار دادها ند این بوده که اسلام درباره معاد یک امر علاوهای از ما خواسته ، یعنی نخواسته ما فقط آن را به عنوان یکی از ضروریات اسلام ، به طفیل قبول نبوت قبول کرده باشیم ، خواسته که خود ما
هم مستقلا به آن ایمان و اعتقاد داشته باشیم ، ولو مثلا ما به نبوت اعتقاد نداشته باشیم ، به معاد اعتقاد داشته باشیم . این که ” ولو ” میگویم نه اینکه از آن صرف نظر میکنم ، میخواهم بگویم یک مسألهای است که خواسته ما مستقلا به آن ایمان داشته باشیم و لهذا قرآن استدلال میکند بر قیامت ، استدلال نمیکند بر روزه ، میگوید روزه را پیغمبر گفته ، ولی استدلال میکند بر قیامت ، چه آن نوع استدلالی که پایه آن خود توحید است ، و چه آن استدلالی که پایه آن نظام خلقت است .
استدلالهای قرآن بر معاد
دو نوع استدلال در قرآن هست . یک نوع استدلال بر معاد ، بر اساس توحید است که قرآن میگوید ممکن نیست خدا خدا باشد ولی معادی نباشد ، یعنی اگر معاد نباشد خلقت عبث است . این خودش یک استدلال است . قرآن خواسته روی این مطلب استدلال کند : ” « ا فحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون »” ( 1 ) . البته ما روی این استدلالها بعد بیشتر صحبت
میکنیم ولی حالا این مدعای خودمان را که ” معاد از اصول دین است ” میخواهیم بگوییم روی چه حساب است . قرآن در واقع این طور میگوید : یا باید بگویید خدایی نیست ، پس خلقت و آفرینش عبث و باطل و بیهوده است ، دنبال حکمت در خلقت نباید رفت و مانعی نخواهد داشت که خلقت بر عبث و بیهوده باشد ، و یا اگر خدایی هست که جهان را آفریده است معادی هم باید باشد ، معاد متمم خلقت است ، مکمل خلقت است ، جزئی از خلقت است که با نبودن آن خلقت ناقص است
، خلقت عبث و بیهوده استیک سلسله استدلالهای دیگر هم در قرآن هست که همان نظام موجود و مشهود را دلیل بر قیامت قرار میدهد . در اول سوره حج و مؤمنون هست که ایها الناس ! اگر در بعث و در قیامت شک و ریب دارید ، پس ببینید خلقت خودتان را ، بعد خلقت خود ما را میگوید که شما را از نطفه آفریدیم ، نطفه را از خاک آفریدیم ، بعد نطفه را به علقه و علقه را به مضعه تبدیل کردیم ، بعد برای مضعه استخوان قرار دادیم ، بعد گوشت پوشاندیم ، بعد شما را به
صورت طفل در آوردیم ، ” « ثم انکم بعد ذلک لمیتون 0 ثم انکم یوم القیامه تبعثون »” ( 1 ) همچنین کأنه همین راهی را که تا حالا آمدهاید ادامه میدهید تا منتهی میشود به قیامت . پس سر اینکه معاد را جزء اصول دین قرار دادهاند ، نه صرف [ این بوده که معاد ] یکی از ضروریات دین و از توابع نبوت بوده است ، بلکه یک مسألهای بوده که راه استدلال بر آن لا اقل تا اندازهای باز بوده و قرآن میخواسته است که مردم به مسأله قیامت به عنوان یک مسأله مستقل اعتقاد پیدا کنند .
پیوستگی زندگی دنیا و آخرت
انسان در آن دنیا آنچنان است که اینجا خودش را بسازد ، اینجا اگر خودش را کامل بسازد آنجا کامل است ، اگر ناقص بسازد ناقص است ، اگر خودش را کور قرار بدهد آنجا کور است و اگر خودش را کر قرار بدهد آنجاکر است و اگر خودش را از صورت انسانیت خارج کرده باشد و به صورت حیوانی از انواع حیوانات دیگر در آورده باشد ، در آنجا به صورت همان حیوان محشور میشود . این هم مسأله سوم ، یعنی رابطه و پیوستگی بسیار شدید میان زندگی دنیا و زندگی آخرت ، که فرمود : ” « الدنیا مزرعه الاخرش » ” ( 2 ) . تنها این جمله نیست ، هزارها جمله [ هست ] ، اصلا هر چه درباره معاد آمده در همین زمینه ” « الدنیا مزرعه الاخرش » ” آمده است . اساسا نظام آنجا با نظام اینجا فرق میکند . اینجا نظام ما نظام اجتماعی است ، به این معنا که افراد واقعا در سعادت و شقاوت یکدیگر شریک و مؤثرند ، یعنی عمل خوب من میتواند شما را خوشبخت کند و عمل بد من تأثیر دارد در بدبختی شما و افراد یک اجتماع سرنوشت
مشترک دارند . ولی در آنجا اصلا سرنوشت مشترک نیست ، اهل سعادت با
هماند و اهل شقاوت هم با هم ، ولی آن با هم بودن غیر از اشتراک داشتن
در سعادت است ، اساسا اشتراکی در کار نیست ، هر کسی در وضع خودش هست
بدون آنکه تأثیری در وضع دیگری داشته باشد .
اینها اموری است قطعی و مسلم و پیغمبران آمدهاند برای اینکه مردم را
به این مطلب دعوت کنند ، مخصوصا این قسمت اخیر چون جنبه تربیتی
زیادتری دارد و بیشتر به مسأله دعوت مربوط است . ما میبینیم که در درجه
اول قرآن و بعد سایر آثار دینی ما اصرار فراوانی روی این مطلب دارند که
آن دنیا دار الجزاء است ، خانه پاداش و خانه کیفر است ، پس شما
مراقب عمل خودتان در اینجا باشید . حتی قرآن تعبیری دارد که عدهای این
تعبیر را حمل بر هیچ گونه مجاز گویی نمیکنند و عین حقیقت میدانند .
تعبیر این است که قرآن میگوید آنچه که شما در این دنیا عمل میکنید ، عمل شما پیش فرستاده شما به دنیای دیگر است . عدهای میگویند این تعبیر بلاغتی است ، تعبیر مجازی است ، عمل ما که آنجا فرستاده نمیشود ، عمل من یعنی کار ، این کار یک حرکت است و این حرکت هم همین جا فانی و تمام میشود . ولی عدهای معتقدند که هر چه در این دنیا پیدا بشود ، صورتی در دنیای دیگر پیدا میکند که همین خودش یک حقیقتی در دنیای دیگر پیدا میکند و این تعبیر قرآن راست است که هر چه ما در اینجا عمل میکنیم چیزی در آن دنیا ایجاد کردهایم ، پس چیزی را از این دنیا به آن دنیا
فرستادهایم


مقاله بازسازی مقیاس یکپارچه هوش معنوی: اعتباریابی، رواسازی، بررسی ساختار عاملی و فرآوری نسخههای موازی با word دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بازسازی مقیاس یکپارچه هوش معنوی: اعتباریابی، رواسازی، بررسی ساختار عاملی و فرآوری نسخههای موازی با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بازسازی مقیاس یکپارچه هوش معنوی: اعتباریابی، رواسازی، بررسی ساختار عاملی و فرآوری نسخههای موازی با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله بازسازی مقیاس یکپارچه هوش معنوی: اعتباریابی، رواسازی، بررسی ساختار عاملی و فرآوری نسخههای موازی با word :
با توجه روزافزونی که از نیمـه دوم سـده بیسـتم، بـهویـژه در بیسـت سـال پایـانی آن بـه دیـن و معنویــت در میــان روانشناســـان رواج یافــت، ســـازهای بــا عنـــوان »هــوش معنـــوی« را در روزنامه »کرسیتین ساینس مانیتور« در سال 1985 به نوشـتارگان علمـی روانشناسـی مطـرح شـد. اگرچه شاید بتوان استیونس را با نگاشتهای در سال 1996، بهعنوان نخستین کسی نام بـرد کـه ایـن اصطلاح را در مقالهای علمی به کار برده است، اما اتفاقنظری در مورد مؤسس این مفهـوم وجـود
ندارد .(Halama & Strizenec, 2004, p. 242)
بخش عمدهای از اعتبار نظری این مفهوم، وامدار گاردنر است که بـا معرفـی دیـدگاه خـود در زمینه چنـدگانگی هـوش و دفـاع شـورمندانه از آن، راه را بـرای تولـد هـوشهـای متنـوع گشـود .(Gardner, 1983, p. 100)وی کوشید تـا هفـت هـوش مختلـف را براسـاس معیارهـای تکـاملی، وراثتشناختی، عصبشناختی، روانسنجی و; پیشنهاد کند: .1 هوش زبانی؛ .2 هـوش منطقـی ـ ریاضی؛ . 3 هوش موسیقایی؛ .4 هوش فضایی؛ .5 هوش تنـی- جنبشـی؛ .6 هـوش بـرونفـردی و .7 هوش درونفردی. بعدها او، با احتیاط، سه نامزد دیگر را برای احراز مقام هوشبـودگی معرفـی کرد. هوش طبیعتگرایانه، هوش وجودی و هوش معنوی .(Gardner , 1999, p. 47-63)
بهرغم نگاه کمابیش مثبتی که به این نظریه در ایران (میرمحمدی، 1385، ص 9 و (10 و دیگـر کشورها (Chen & et al, 2009, p. 17- 26) وجود دارد، تقریباً هیچ وجهی از وجوه نظریـه گـاردنر، چه معیارهایی که او برای هوشبودگی بنیاد نهاده (White, 2006, p.45-72) و چه هوشهایی که بر مبنای این معیارها معرفی کرده است (Barnett & et al , 2006, p. 97)، از جمله منتقدان ایمن نمانده است؛ زیرا نظریه او را از مبنا غیرعلمی و ابطالناپذیر (Visser & et al, 2006; Waterhouse, 2006) و صرف گمانهزنی دانسـتهانـد. گفتـهانـد کـه بـرای چنـدگانگی هـوش گـاردنری نـهتنهـا شـواهد تجربی همخوان قانعکنندهای وجود ندارد که شواهد ناهمخوان بسـیاری، هـم بـه لحـاظ تجربـی و هــم بــه لحــاظ نظــری و حتــی بــه لحــاظ کــاربردی در دســت اســت. جــرج میلــر، از مشــاهیر روانشناسی شناختی نظریه گاردنر را چیزی بیش از گمانـهزنـی نمـیدانـد. چنانکـه جـروم برونـر از دیگر نامبرداران این حیطه نیز هوشهای گاردنری را در نهایت »افسانههای سودمند« نام مینهـد
(به نقل از .(Eberstadt, 1999
با این حال، او و رویکرد چندگانهنگر او به هوش در میان عامه مردم، سیاستگذاران تربیتـی و پژوهشگران، نفوذی قابلتوجه داشته است. نمونـه ایـن نفـوذ را مـیتـوان در توجـه بـه دو هـوش
بازسازی مقیاس یکپارچه هوش معنوی: اعتباریابی، رواسازی، ; 12
برونفردی و درونفردی یافت که در نخستین عرضه نظریه چندگانگی هـوش تحـت عنـوان کلـی هوش فردی (شخصی)، معرفی شده بود (Gardner, 1983, p. 176- 237) دانیل گلمـن توانسـت بـا تمرکز بر این دو نوع هوش، »نوعی دیگر« از هوش با نام »هوش هیجانی« را معرفی کنـد و بخـش قابلتوجهی از موفقیت در زندگی را برآمده از ایـن نـوع هـوش و نـهتنهـا هـوش متعـارف بدانـد (Goleman , 1995, p. 189-287)؛ مطلبی که شواهد پژوهشی قابلتوجهی در تأیید آن فـراهم آمـده
است .(Mayer & Salovery, 1997, P. 3-31)
موفقیت گلمن و دیگـران در معرفـی هـوش هیجـانی، روانشناسـان علاقمنـد بـه معنویـت را وادار کرد تا معنویتورزی را از دریچـه هـوش بنگرنـد. بـه ایـن ترتیـب، از سـال 2000 بـه بعـد تعداد توجهیقابل از پژوهشگرانِ علمـیِ معنویـتگرایـی و دیـنورزی، همـت خـود را مصـروف تعریف و تبیین و اندازهگیری هوش معنوی کردهاند. اما در مورد اینکـه هـوش معنـوی چیسـت و اجزا و مؤلفههـای آن کـدام اسـت، اتفـاقنظـر انـدکی وجـود دارد؛ حتـی در مـورد اینکـه اساسـاً معنویــتگرایــی قابــل تحویــل بــه مفهــوم هــوش باشــد، از همــان آغــاز تــأملاتی وجــود داشــته
اسـت Gardner, 2000)؛ Mayer, 2000 ؛ Halama & Strizenec, 2004؛ .(Gardner, 1999, p. 54
ایمــونز از نخســتین پژوهشــگران ایــن حــوزه، هــوش معنــوی را »چــارچوبی بــرای شناســایی و سازماندهی مهارتها و تواناییهای ضروری برای کاربرد معنویت در جهـت سـازگاری« مـیدانـد .(Emmons, 1999, p. 163) وی در آغـاز، هـوش معنـوی را مشـتمل بـر پـنج مؤلفـه مـیدانسـت: .1 توانایی بهرهگیری از منابع معنـوی در جهـت حـل مسـئله؛ .2 توانـایی ورود بـه سـطوح بـالاتر هشیاری؛ . 3 توانایی قدسی دیدن تجارب و روابط روزمره؛ 4ظرفیـت. فـراروی از دنیـای مـادی و فیزیکی و .5 ظرفیت پارسایی .(Emmons, 2000a, p. 9-10) اما با نقد مایر (2000)، که پارسـایی و رفتار پرهیزکارانه را مقولهای متعلق به اخلاق و شخصیت میدانست و نـه هـوش، مؤلفـه پـنجم را کنار گذاشت .(Emmons, 2000b, p. 64) صاحبنظران دیگری که در این قلمـرو پـژوهش کردنـد، برخی، شرط پارسایی و نیکویی را به نحوی از انحاء در تعریف یـا مؤلفـهپـردازی خـود از هـوش معنوی داخل کردهاند. برخی نه تنها رفتار پارسایانه، که ورود هر نوع رفتاری را به تعریـف مفهـوم هوش معنوی نادرست دانستهاند. کینگ و دسیکو نمونـهای از گـروه اخیـر هسـتند کـه در پیـروی سرسختانه از معیارهای مایربرای احراز هوشبودگی ِیک ویژگی، اصرار دارند که آن ویژگـی بایـد نوعی توانایی باشد و نه رفتاری خاص و یا تجربهای ویژه .(King & DeCicco, 2009, p. 69) نابـل را میتوان موردی از گروه اول دانست. وی معتقد است که هوش معنوی متضمن این بینش اسـت
22 ، سال ششم، شماره سوم، پاییز 2931
که آدمی باید در پی سلامت روان، نه تنها برای خود، بلکه برای تمام اعضای جامعه خـود و بلکـه بـرای همه انسانها باشد. روشن است که خواستن خیر و نیکی برای دیگران بهگونهای صادقانه و جدی، اصـل خوبی و پارسایی و فضلیتمندی است .(Noble, 2000, p. 46) نازل هوش معنوی را توانایی اسـتفاده از ظرفیتها و منابع معنوی در موقعیـتهـای عملـی مـیدانـد و معتقـد اسـت کـه پرسـشگـریِ وجودنگرانه و احساس حضور خداوند، دو مؤلفـه اصـلی آن اسـت .(Nasel , 2004, p. 4;192) وان هوش معنوی را اینگونه تعریف میکند: »ظرفیت فهم عمیق پرسشهای وجودی و داشـتن شـهود نسبت به سطوح مختلف هشیاری; آگاهی از ارتباط با ذات متعالی، با دیگران، با زمـین و بـا همـه موجودات.( Vaughan, 2009, p. 19) « از نظر زهر و مارشال، که از پیشگامان ایـن حـوزه هسـتند، هوش معنوی »هوشی است کـه بـهواسـطه آن امـور مـرتبط بـه معنـا و ارزش را درک مـیکنـیم و دشواریهای مربوط به آنها را حل میکنیم; که بهواسطه آن میتوان اعمـال و زنـدگی خـود را در بافتی گستردهتر، غنیتر و معنابخشتر قـرار داد.( Zohar & Marshal, 2000, p. 3) « آمـرام و درایـر هوش معنوی را »مجموعهای از تواناییهایی میدانند که انسان از طریق آنهـا قـادر مـیشـود منـابع معنوی خود را بهکار اندازد و ارزشها و کیفیات معنوی را ابراز کند و محقق نمایـد تـا کـنشهـای روزمره و رفاه خود را ارتقا دهد.( Amram & Dryer, 2008, p. 29) « آنها این مجموعه از تواناییها را در پنج دسته عمده جای دادهاند که عبارتند از: تواناییهای مرتبط با هشیاری، رحمـت، معنـا، فـراروی
و حقیقت. شاید »رحمت« که برگردان بسندهای برای Garceنباشد و ظاهراً چنانکه از اجزای ایـن مؤلفـه برمیآید، آمرام و درایر بیشتر معانی آن را در نظر داشتهاند. باطنی این کلمه را چنین برمـیگردانـد: زیبایی، وقار، ظرافت و ادب، لطف و محبت، رحمت الهـی و; البتـه ایـن کلمـه صـبغه مشـخص مسیحی دارد و از بنیادهای نظریه نجات در الهیات مسیحی است، در آن بافتمعمولاً، معادل فیض
و لطف و اعطا و رحمت بلااستحقاق در نظر گرفته میشود (ر.ک: باطنی، .(1377
سیاهه تعاریف صاحبنظران از هوش معنویتقریباً، با ظهور هر چهره جدید طویلتر میشـود. روشن است که حداقل بخشی از این روند به علت ابهام موجود در این سازه است؛ ابهامی که تأثیر خود را بر شیوههای اندازهگیری این سازه نیز برجای گذاشته است. تقریباً در تمام آزمونهـایی کـه برای سنجش هوش معنوی سـاخته شـدهانـد، تعریـف ویـژه آزمـونسـاز از ایـن سـازه و اجـزای تشکیلدهنده آن مبنای آزمونسازی قرار گرفته است. مثلاً، »سیاههچارچوبِ روانی معنویتگرایی«
(Psycho-Matrix Spiritual Inventory)، بهعقیده برخـی، ولمـن (Amram & Dryer, 2008, p. 6)،
بیش از آنکه هوش معنوی را اندازه گیری کند، جهتگیری عام معنوی را مـیسـنجد. هفـده گویـه
بازسازی مقیاس یکپارچه هوش معنوی: اعتباریابی، رواسازی، ; 32
»مقیاس هوش معنوی« نازل (2004) نیـز بیشـتر بـر مسـیحیت و جنـبش معنویـتگرایـی خـاص امریکایی، موسوم به عصر جدید تأکید دارد و شرط جهانشمولی و عمومیت را نادیده گرفته اسـت
.(King & DeCicco, 2009, p. 69)
بهعبارت دیگر، میتوان گفت: کسانی که موضوعیت هـوش معنـوی را پذیرفتـهانـد، در بحـث اندازهگیری، در این دو موضوع کمابیش همداستانند کـه اولاً، هـوش معنـوی مقولـهای سـازگاری-محور وثانیاً، جهانشمول است. بدینترتیب به نظر میرسد که تا دست یافتن به تبیـین و تعریفـی جامع، معتبر و مورد پذیرش بیشینه صاحبنظران در زمینه هوش معنـوی، هـر ابـزاری کـه بتوانـد: .1 آن وجه از حیات معنوی آدمی را که به نحو مشخصی با مقوله سازگاری (حل مسـئله، سـلامت تن و روان و;) مـرتبط اسـت، متمـایز کنـد . .2 جهـان شـمول و فرهنـگ نابسـته باشـد؛ یعنـی در فرهنگهای گوناگون بتواند افراد معنویتگرا را از افراد غیرمعنویتگرا جدا کند . .3 قـادر باشـد در هر فرهنگ و جامعهای، اعضای معنویتگـرایِ بـاسـازگاریِ بیشـتر را از افـراد معنویـتگـرایِ بـا ازگاریِس کمتر متمایز کند. اگرچه ممکن است نتواند در میان غیرمعنویتگرایان، افراد با سـازگاری بیشتر را از افراد با سازگاری کمتر جدا کند، احتمالاً شروط کمینه آزمونی معتبر و روا برای سنجش
هوش معنوی را احراز کرده باشد. آزمونهای سنجش معنویت تنها شرط دوم را احـراز مـیکننـد، ولی آزمونهای هوش معنوی باید هم شرط دوم و هم شرط سوم را، با هم، داشته باشند تـا امکـان احراز شرط اول مهیا شود. شرح مبسوط و مستوفای این شروط و نیـز تعریفـی از هـوش معنـوی، مجال دیگری میطلبد.
در این پژوهش، فیالجمله برای هوش معنوی تعریف زیر پیشنهاد مـیشـود: توانـایی فطـری و تجربهپذیرِ آدمی در افزایش سازگاری از طریق کنشها و دریافـتهـای معنـوی. در ایـن تعریـف، تلاش شده است تا هم معیارهای بیشتر مورد وفاق صاحبنظران در زمینه هوشبودگی لحاظ شود و هم به جهت مفهومی، شروط جامعیت، مانعیت و صرفهجویی را تا حد امکان احراز کند: هـوش معنوی اولاً، نوعی توانایی است نه گونهای از رفتار یا ویژگی اخلاقیثانیاً.، فطری است؛ یعنی هـم بنیادهای فیزیولوژیایی دارد و هم فرهنگ نابسته و جهانشمول استثالثاً.، تجربهپذیر اسـت؛ یعنـی از آموزش و فرهنگ و; اثر میپذیردرابعاً.، سازگاری- محور اسـت؛ یعنـی دارای آن مشخصـهای است کـه شـرط لازم هـوشبـودگی اسـت و خامسـاً، منظـور از کـنشهـای معنـوی، رخـدادهای روانشــناختی ارادی ماننــد نمــاز گــزاردن، نیکــی کــردن و; و مقصــود از دریافــتهــای معنــوی، رخدادهای روانشناختی غیرارادی مانند احساس بخشودگی کردن، دانشی را بیاختیار دریـافتن و;
42 ، سال ششم، شماره سوم، پاییز 2931
است. البته هیچ بخش از معنویت آدمی، نه افزون بر این دو وجه دارد و نه خـالی از ایـن دو وجـه است. در این تعریـفعمـداً، از ورود بـه مسـئله »معنویـت چیسـت؟« و بـه تبـع آن، بیـان برخـی مشخصههای معنویت پرهیز شده استزیرا؛ اولاً، هوش معنوی اگرچه جزئی از معنویت است، امـا با معنویت یکی نیست و تفکیک هوش معنوی از معنویت، راه را برای فروکاستن معنویت به امـری صرفاً بشری میبندد و دستکم امکان بیطرفی در این زمینه را تا حدی حفظ مـیکنـد. بـهعبـارت دیگر، سازه هوش معنوی ممکن استدین را چنان معرفـی کنـد گـه گـویی صـرفاً ابـزاری بـرای
سازگاری است و شأن شناختاری آن اهمیتی ندارد. به این ترتیب، به ابزاری بـرای قدسـیزدایـی از معنویت و دین مبدل شود. تفکیک هوش معنوی از معنویت ممکن است این سـازه سـودمند را تـا حدی از این آسیب دور کند و یا دستکـم امکـان بـیطرفـی در ایـن زمینـه را حفـظ کنـدثانیـاً.، همانگونه که در تعریف هوش ( شناختی ) وضوح نسبی مفهوم سـازگاری کفایـت کـرده اسـت، در هوش معنوی نیز، مقوله معنویت وضوح دارد و دعوی کفایت برای آن خالی از وجه نیسـتثالثـاً.، هر معنایی که از معنویت مراد شود، مادامیکهبتوان نشان داد که نوعی تواناییِ فطـریِ تجربـهپـذیر سازگاری محور از آن، قابل استخراج است، اعتبار سازه هوش معنوی پابرجا و استقلال مفهومی آن از معنویت معتبر استرابعاً.، عدم توجه به این مطلب دشواریهایی را به لحاظ نظـری و سنجشـی پدید میآورد که برخی صاحبنظران گرفتار آن شدهاند. بـرای نمونـه، ایـن معضـل را در نگاشـته ایمونز و نقد مایر و واکنش ایمونز میتوان دیـد. در حقیقـت، مـیتـوان گفـت: بخـش عمـدهای از ایراداتی که صاحبنظران هوش معنوی به یکدیگر وارد میکننـد، نـاظر بـه ورود بـه همـین بحـث است. از سوی دیگر، بیشتر ابهامها حاصل ورود سرزده و چهبسا نادانسته به حوزه تعریف معنویت استمثلاً. دشوار است که نگاشته وان -2002) تحت عنوان هوش معنوی چیست؟) را جز شرحی کمابیش پراکنده از معنویت »عصر جدیدی« دانست. آنچه مؤلفههای هوش معنوی گفته میشـود و بیشترین محل مجادله است، همان دیدگاهی است که نظریهپرداز در مـورد معنویـت دارد: پاسـخی است که او به پرسش »معنویت چیست؟« میدهد و به جای پاسـخ بـه »هـوش معنـوی چیسـت؟« میگذارد.
آمرام و درایر »مقیاس یکپارچه هوش معنوی(« را با 83 گویه تهیـه کردنـد ( Amram & Dryer, (p. 41-45 2008, که اگرچه مانند سایر ابزارهای اندازهگیری هوش معنوی، خالی از برخی اشکالات نظری(مثلاً (King & DeCicco, 2009, p. 69 و روششناختی نیست، اما از دو جهت شایسته توجه است: نخست آنکه بنای نظری این آزمون بر پژوهشی کیفـی (Amram, 2007, p. 4) اسـتوار اسـت که شرکتکنندگانی بـا زمینـههـای دیـنورزی و معنویـتگرایـی بسـیار متنـوعی ماننـد یهودیـت،
بازسازی مقیاس یکپارچه هوش معنوی: اعتباریابی، رواسازی، ; 52
مسیحیت، اسلام، هندوئیسم، تائوئیسم، آزمودنیهای آن را تشکیل میدادند. دوم آنکه، پژوهشـگران کوشیدهاند علاوه بر استفاده از شیوههای متعارف اعتباریابی و رواسازی، مقیاس در حال سـاخت را بهصورت تجربی با توانایی تفکیک گروههای متفاوت از لحاظ معنویتگرایی بیازمایند و سـاخته و پرداخته کنند .(Amram & Dryer, 2008, p. 11) همین ویژگی را میتوان یکـی از برجسـتگیهـای کمیاب آزمونهای سنجش هوش معنوی دانست.
تلاش برای دستیابی به ابزار اندازهگیری معتبر، روا، منعطف و پژوهشپذیر در زمیه هـوش معنـوی و رویکرد معنویتگرایانه، بهگونهای که از یکسو، با بافت و ساختار فرهنگ ایرانـی انطبـاق داشـته باشد و از سوی دیگر، تجارب فربه پژوهشگران جهان نیز در ساخت آن لحاظ شـده باشـد، و نیـز شواهدی تجربی درباره توان پیشبینیکنندگی آن وجود داشته باشـد، هـدف اصـلی ایـن پـژوهش است. تعیین دامنه برش و فرآوری دو نسخه موازی از مقیاس نهایی برای افزایش پژوهشپـذیری و انعطاف در کاربرد، از دیگر اهداف این تحقیق است.
روش پژوهش
برای مشارکت در این پژوهش، که پژوهشی توصیفی – پیمایشی از نـوع اعتبارسـنجی اسـت، 456 نفر از دانشجویان دانشگاه گیلان با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای برگزیده شـدند و بـه پرسشنامه آماج (برگردانده نهایی نسخه کوتاه مقیاس یکپارچه هوش معنوی) پاسخ دادنـد کـه بـر مبنای نتایج گویه اعتباریاب پیشنهادی آمرام و درایر، پاسخنامه 42 تن از آزمـودنیهـا حـذف شـد. نتایج حاصل از 414 آزمودنی باقیمانده مورد بررسی و پردازش قـرار گرفـت . میـانگین سـنی ایـن دانشجویان 21/72 سال بود . در میان این دانشجویان، 38 درصد در رشتههای انسانی، 39 درصد در رشتههای فنی و علوم پایه، 9 درصد در زیرمجموعـه علـوم کشـاورزی، 10 درصـد در رشـتههـای تربیت بدنی و 5 درصد در مجموعه علوم پزشـکی در سـال 91-90 تحصـیلی در دانشـگاه گـیلان مشغول به تحصیل بودند.
ابزار این پژوهش نسخه کوتاه »مقیاس یکپارچه هـوش معنـوی(ISIS) « سـاخته آمـرام و درایـر (2008) است. آنها کوشیدهاند تا پنج مؤلفـهـوشه معنـوی (هشـیاری، رحمـت، معنـا، فـراروی و حقیقت) را از طریق 83 گویه این مقیاس اندازه بگیرند . نسخه کوتاه این مقیاس، 45 گویه برگزیـده از نسخه اصلی است که مبنای این پژوهش قرار گرفته است . پاسـخدهـی بـه هـر گویـه، بـه شـیوه نمرهگذاری شش درجهای لیکرت از 1 تا 6 درجهبندی شده است. بر حسب گزارش آمرام و درایـر
62 ، سال ششم، شماره سوم، پاییز 2931
(2008)، پایایی درونی کل مقیاس بسیار بالا و پایایی بر حسب بازآزمایی پس از بازه زمـانی شـش هفتهای، قابل قبول بوده است. روایی همگرا و واگرای این مقیاس، از طریـق مقایسـه بـا دو آزمـون دیگر تأیید شده است. همچنین این مقیاس توانست آزمودنیهایی را که بر حسب داوری آشـنایان، انسانهایی معنویتگرا بودند، از آزمودنیهای معمولی متمایز کند. در پایـان هـر دو نسـخه بلنـد و کوتاه گویهای برای سنجش اعتبار پاسخهای آزمودنی تعبیه شده است که از او میخواهد تـا میـزان صداقت و جدیت خود را در پاسخدهی مشخص کند. نمره این گویـه، میـزان اعتبـار پاسـخنامـه را تعیین میکند و در اندازه نمره نهایی هوش معنوی محاسبه نمیشود.
ابتدا نسخه کوتاه مقیاس یکپارچه هوش معنوی بـه ازای هـر گویـه، 2 تـا 5 برگـردان، بـه فارسـی برگردانده شد. برگردانهای پیشنهادی بـهصـورت انفـرادی بـا گروهـی از دانشـجویان کارشناسـی، کارشناسی ارشد، اعضـای هیئـت علمـی و برخـی از اعضـای سـازمانهـای دولتـی دارای مـدرک کارشناسی و بالاتر به بحث گذاشته شد. مناسبتـرین پیشـنهادهای برگردانـی بـر مبنـای دو معیـار فهمپذیری و بیشترین مطابقت با متن انگلیسی انتخاب گردید . پس از اصـلاح بـهصـورت مقیـاس آماج 45 گویهای نهایی در اختیار شرکتکنندگان در پژوهش قرار گرفـت. بـرای تجزیـه و تحلیـل دادههای بهدستآمـده، عـلاوه بـر اسـتفاده از روشهـای متـداول در آمـار توصـیفی بـرای تعیـین مشخصههای آماری گویهها، از دو شاخص درجه دشواری و ضریب دو رشتهای نقطهای بهره بـرده شد. همچنین برای برآورد ضریب اعتبار مقیاس از فرمول کلی ضریب آلفای کرونباخ، برای بررسی روایی مقیاس از تحلیل عاملی اکتشافی بر اساس تحلیل مؤلفههـای اصـلی و بـرای تعیـین سـاختار ساده مقیاس از چرخش وریماکس و پروماکس استفاده شد.


مقاله شهر اشکذر (از توابع استان یزد) با word دارای 69 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله شهر اشکذر (از توابع استان یزد) با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله شهر اشکذر (از توابع استان یزد) با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله شهر اشکذر (از توابع استان یزد) با word :
در مورد تاریخ سکونت گزینی در اشکذر همانطور که قبلاً گفته شد بنای اولیه شهر اشکذر به زمان اشکانیان باز میگردد. احمد بن حسین علی کاتب یزدی مولف کتاب تاریخ جدید یزد می نویسد: در زمان اشکانیان اشک بن زال ( اشکین زال) که از ملوک الطوایف بود اشکذر را ساخت. بنابراین با توجه به مطالب فوق اشکذر در زمان اشکانیان بوجود آمده است که قدمت آن به حدود 2 هزار سال می رسد، گرچه عده ای بر این باورند که اشکذر قدیمی تر از آنچه گفته شده است، می باشد و معتقدند بنای اولیه اشکذر بعلت هجوم شن های روان در دل خاک مدفون گردیده است.
قبل از بوجود آمدن اشکذر مردم در اسفنجریه که از اسکندریه گرفته شده است زندگی می کرده اند. این قریه در نزدیک اشکذر در سمت جنوب غربی آن، واقع شده است لیکن امروز به دلیل حرکت شن و طوفانهای شدید در زیر خاک مدفون گردیده بطوریکه امروز قابل شناسائی نیست.
در جامع مفیدی و جامع الخیرات نیز آمده است: این که در محلی در حدود یک فرسخی آثار آبادی قدیم تلهایی که بر آنها ساختمان بوده است وجود دارد که گفته می شود بنیان گذار آن اسکندر بوده است و مردم این محل را اسکندریه می نامند، که همان اسفنجرد مذکور در تواریخ یزد است.


تحقیق بررسی روابط بین فقر خانواده و سلامت روان دانش آموزان دوره متوسطه با word دارای 86 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق بررسی روابط بین فقر خانواده و سلامت روان دانش آموزان دوره متوسطه با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق بررسی روابط بین فقر خانواده و سلامت روان دانش آموزان دوره متوسطه با word
فصل اول: طرح تحقیق
1-1-مقدمه
2-1- بیان مسأله
3-1- ضرورت و اهمیت پژوهش
4-1- فرضیه های پژوهش
1-4-1- فرضیه اصلی
2-4-1- فرضیه های فرعی
5-1- اهداف پژوهش
1-5-1- اهداف اصلی
2-5-1- اهداف فرعی
6-1- تعریف اصطلاحات و واژه ها
1-6-1 – نظری
1-1-6-1- سلامت روان
2-1-6-1- فقر
3-1-6-1- خانواده
2-6-1- عملی
1-2-6-1- سلامت روان
2-2-6-1- فقر
فصل دوم : پیشینه تحقیق
1-2- مقدمه
2-2- مفهوم فقر
3-2- انواع فقر
1-3-2- فقر مطلق
2-3-2- فقر نسبی
3-3-2- فقر عمومی
4-2- آمار فقر مطلق و نسبی
5-2- شاخص فقر (در سطح شهرستان)
6-2- ابعاد فقر
1-6-2- واقعیات
2-6-2- برداشت فرد از وضعیت خود
3-6-2- برداشت دیگران از فقر
4-6-2- عوامل اجتماعی ، فرهنگی و زمانی تأثیرگذار بر برداشت های مختلف از فقر
7-2- شاخص های فقر
8-2- فقر و خاستگاه های آن
1-8-2- خاستگاه فردی
2-8-2- خاستگاه اجتماعی
3-8-2- خاستگاه دولتی
1-3-8-2- اختصاص یافتن اموال دولتی به طبقه خاص
2-3-8-2- ضعف های اجرائی
3-3-8-2- سپردن امور بدست کم خردان
4-3-8-2- کوتاهی در گرفتن حقوق محرومان و بازگرداندن به ایشان
5-3-8-2- خیانت کارگزاران و مأموران امور مالی
6-3-8-2- شرکت ندادن محرومان در موضوعات سرنوشت ساز
9-2- فقروآثارمنفی آن
1-9-2- فقروانزوای حاصل ازآن
1-1-9-2- انزوای فکری وفرهنگی
2-1-9-2- انزوای اجتماعی
3-1-9-2- انزوای سیاسی
4-1-9-2- انزوای حقوقی
5-1-9-2- انزوای محیطی( خانوادگی)
6-1-9-2- انزوای دینی
2-9-2- رابطه فقروشخصیت انسان
1-2-9-2– کشته شدن شخصیت
2-2-9-2- کشته شدن جسم و نیروی آن
3-2-9-2- کشته شدن مواهب و استعدادها
3-9-2- اضطراب و نگرانی
4-9-2- سستی در باورها
10-2- وظایف سنگین گروههای اجتماعی درمبارزه با فقر
1-10-2- وظیفه عموم افراد جامعه
2-10-2- وظایف عالمان دینی
3-10-2- وظیفه مسؤلان آموزش وپرورش
4-10-2- وظیفه قوه مجریه
5-10-2- وظیفه بازرگانان، تولیدکنندگان ونرخ گذاران
6-10-2- وظیفه استادان دانشگاه ومتخصصان
7-10-2- وظیفه برنامه ریزان رسانه های گروهی
8-10-2- وظیفه روزنامه نگاران
9-10-2- وظیفه نویسندگان
10-10-2- وظیفه طلاب علوم دینی حوزه هاودانشجویان
11-2- تاریخچه بهداشت روانی
12-2- تاریخچه بهداشت روانی درایران
13-2- هدف بهداشت روانی
1-13-2- پیشگیری
1-1-13-2- پیشگیری اولیه
2-1-13-2- پیشگیری ثانویه
2-13-2- درمان
3-13-2- بازتوانی یا توانبخشی
14-2- مفهوم سلامت
1-14-2)- نظام زیستی نگری
2-14-2)- نظام روان تحلیل گران
3-14-2)- نظام رفتاری نگر
4-14-2)- نظام انسانی نگر
15-2- عوامل مؤثر بر سلامت روان
1-15-2- الگوی پزشکی
2-15-2- الگوی روان تحلیل گری
3-15-2- الگوی رفتارنگری
4-15-2- الگوهای هستی نگر- انسانی نگر
5-15-2- الگوی بین فردی
6-15-2- دیدگاه بین فرهنگی اجتماعی
16-2)- نظام ارزشی وسلامت روانی
17-2)- معیارهای ایده آل سلامت روان
1-17-2)- تکامل روانی
2-17-2)- احساس هویت
3-17-2)- به فعلیت درآوردن نیروهای ذاتی
18-2)- پیشینه موضوع پژوهش
فصل سوم: روش انجام تحقیق
1-3- مقدمه
2-3- روش تحقیق
3-3- روش کارتحقیق
4-3- جامعه آماری
5-3- نمونه های آماری وروش نمونه گیری
6-3- متغیر پژوهش
7-3- ابزارهای گردآوری اطلاعات
8-3- پرسشنامه سلامت عمومی(G.H.Q-28)
9-3- نوع علائم و نشانه های هر مقیاس
10-3- شیوه نمره گذاری
11-3- ویژگی های روانسنجی پرسشنامه سلامت عمومی
1-11-3- روایی
2-11-3- پایایی
فصل چهارم : بررسی روش های آماری
مقدمه
بررسی روش آماری
توصیف یافته ها
نمودارها
فصل پنجم : نتایج و یافته ها
بحث و نتیجه گیری
محدودیت های پژوهش
فهرست منابع
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق بررسی روابط بین فقر خانواده و سلامت روان دانش آموزان دوره متوسطه با word
مزلو ، آبراهام /انگیزش شخصیت/ ترجمه: احمد رضوانی / مشهد 1372 /انتشارات آستان قدس رضوی
مزلو ، آبراهام /روانشناسی شخصیت سالم/ ترجمه:شیوا رویگریان / تهران 1367 /انتشارات گلشایی
هومن ، عباس / استاندارد سازی و هنجاریابی پرسشنامه لذت عمر ، جهت دانشجویان دوره کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت معلم تهران / مؤسسه تحقیقات تربیتی دانشگاه تربیت معلم
گنجی ، حمزه / بهداشت روانی / تهران 1376/ انتشارات ارسباران
گنجی ، حمزه / روانسنجی / ویراستار علی دلاور / چاپ دوم 1377/ انتشارات پیام نور
شاه آبادی ، محمد علی / مروری بر تجمل و اسراف / تهران 1380/ انتشارات مؤسسه فرهنگی و نشر اندیشه معاصر
زاکس ، ولفگانگ / نگاهی نو به مفاهیم توسعه / ترجمه: فریده فرهی و وحید بزرگی / انتشارات نشر مرکز
سیف ، سوسن / تندرستی رشد خانواده / 1368/ چاپ نقش جهان
حکیمی ، محمد / حق و توسعه(جلد 4) / چاپ اول 1380 / انتشارات بوستان کتاب قم. (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی)
دلاور ، علی / روش های تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی (چاپ دوم تجدید نظر شده تیر 1386)
دلاور ، علی / روش های آماری در روانشناسی و علوم تربیتی / چاپ دوازدهم 1377 / انتشارات پیام نور
شولتس ، دوآن / روانشناسی کمال / ترجمه گیتی خوشدل/ تهران 1368 / انتشارات نشر نو
کاپلان ، هارولدوسادوک ، بنیامین / خلاصه روان پزشکی ، علوم رفتاری و روان پزشکی بالینی / ترجمه نصرت الله پورانکاری/ تهران 1373 /انتشارات آزاده
. شرقاوی ، حسن محمد / گامی فراسوی روانشناسی اسلامی یا اخلاق و بهداشت روانی در اسلام / ترجمه سید محمدباقر حجتی / تهران 1366 / انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی
2-2)- مفهوم فقر
وازه فقیر برای مدت طولانی و در بسیاری از فرهنگ های دنیا همواره در تقابل با واژه ثروتمند یا غنی مطرح نمی شد. افت در جایگاه زندگی، محرومیت از ابزار کار ، از دست دادن مقام یا نشانه های حرفه ای (مانند از دست دادن کتاب برای یک کشیش و یا از دست دادن اسب یا سلاح برای یک نجیب زاده)، فقدان حمایت، رانده شدن از جامعه خود، یتیم شدن، ناتوانی و یا تحقیر در منظر عموم، تعاریف دیگری از مفهوم فقر بودند
در اروپا برای سال های زیادی، واژه بینوا در تقابل با واژه توانمند (ثروتمند) استفاده می شد.در قرن نهم ، فرد بینوا انسان آزادی به حساب می آمد که آزادی اش را فقط “توانمندان” تهدید می کردند. در متون جنبش های صلح قرن یازدهم ، فرد بینوا را به فردی “بی پناه” تبدیل شده بود که باید به نیروی “سربازان” احترام می گذاشت. واژه “فقیر” می توانست به مالکین معاف از مالیات، تاجران سرگردان و حتی به یک غیر رزمنده از جمله همسر یک شهسوار نیز تعلق گیرد. به طور کلی فقرا اشخاص نسبتاً محترمی بودند که فقط “موقعیت یا شأن” خود را از دست داده و یا در معرض از دست دادن آن بودند
در همان دوران در اروپا طبقه کاملاً جدیدی از فقرا در صحنه اجتماعی پدیدار شد، برای این فقرای ارادی، زندگی عاری از ثروت و مقام ، یک انتخاب و نشانه ترقی – ونه تنزل – بود. البته احترام و تحسین فقرا همیشه در سنت های شرقی وجود داشته است
تعریف فقیر بعنوان فردی فاقد آنچه ثروتمند یا غنی از لحاظ پول و دارایی می تواند داشته باشد، فقط بعد از گسترش اقتصاد تجارتی ، فرآیند شهرنشینی و بینوا شدن گسترده ناشی از
آن ، و در واقع پولی شدن جامعه رواج پیدا کرد. یکی از وجوه مشترک بین تمام برداشت های موجود درباره فقر ، تصور “فقدان” یا “کمبود” می باشد
3-2)- انواع فقر
1-3-2)- فقر مطلق:
آمار نشان می دهد که در سال 1980 بیش از یک پنجم از جمعیت شهرنشین آمریکای مرکزی ؛ نزدیک به 25 درصد جمعیت شهرنشین در آفریقا و خاورمیانه ؛ دو پنجم جمعیت آمریکای لاتین و نیمی از جمعیت شهری در منطقه کارائیب در شرایط فقر مطلق به سر می بردند. (داودی 1369).
هر چند آمار فوق الذکر به دو مساله ، یعنی فقر مطلق در نواحی ای از آسیا و نیز مناطق روستایی جهان سوم اشاره نشده است ، اما همین مقدار نیز از وضعیت نا بسامان و ناخوشایند انسانهای زیادی پرده بر می دارد . در تعریف این نوع فقر ، که برخی از آن به عنوان فقر ابتدایی تعبیر کرده اند ، به وضعیتی اشاره شده است که در آن درآمد افراد پاسخگوی نیازهای اساسی زندگیشان نمی باشد .
( شیخی 1368 )
انک جهانی ، که تنها در میان کشورهای عضو و بدون احتساب کشورهای غیر عضو ، فقر مطلق را گریبانگیر نزدیک به 640 میلیون نفر برآورد کرده است ، میزان درآمد موردنظر را کمتر از 50دلار (بر اساس قیمت سال 1969) در سال می دانست ؛ درآمدی که برای تأمین حداقل شرایط لازم برای زیستن ، ناکافی است
“مک نامارا” که زمانی ریاست بانک جهانی را به عهده داشت ، طی سخنرانی درنایروبی3در سال 1973 چهره فقر مطلق را چنین ترسیم می کند : شرایطی آن چنان محدود از زندگی که مانع می شود فرد به امکانات مادرزادی خود دست یابد ، شرایطی از زندگی که به قدری
دون و زشت است که به شأن انسان توهین می شود و همچنین شرایطی از زندگی که40 درصد مردم یا به عبارتی 800 میلیون جمعیت کشورهای در حال توسعه باآن آشناهستند.”
(قراچه داغی ، 1363)
در سخنان “مک نامارا به فقر از زاویه آثاری که بر جای می گذارد نگریسته شده و میزان درآمد یا ملاک های سنجش دیگری در نظر نیامده است و در همان حال برخی فقر مطلق را فراتر از کمبو درآمد و شامل سوء تغذیه ، کمبود بهداشت و نبود آمزش می دانند
با توجه به مطالب ذکر شده ، در تفکیک فقر مطلق و دیگر اقسام آن می توان به دو ملاک زیر توجه داشت
3پایتخت کشورکنیا
1- وسعت و فراگیری تمام ابعاد زندگی
2- پایین بودن سطح متوسط زندگی که مایحتاج اساسی افراد را تأمین نمی کند و به رنج انسان های مبتلا به آن ادامه می دهد
2-3-2)- فقر نسبی
فقر نسبی یا ثانوی به مواردی اطلاق می شود که اگر افراد بخشی از درآمد خود را صرف مخارج غیر ضروری (یا ضروری ولی در حد غیر لازم) نکنند ، برایشان کافی خواهد بود . بانک جهانی میزان درآمد موردنظر را بیش از 50 دلار (براساس قیمت سال 1969) تعیین کرده است. برخلاف فقر مطلق ، که به مفهوم فقدان دارایی برای رفع نیازمندی های ضروری بود ، در فقر نسبی افراد کم درآمد به سنجش وضعیت زندگی خود با سایر افراد می پردازند و اگر از یک حداقل زندگی برخوردار باشند ، در این صورت فقر از نوع نسبی است برای اندازه گیری ، معمولاً از روش مقایسه درآمدها و بررسی سیستم توزیع درآمد در جامعه استفاده می شود. تفکیک فقر مطلق ، از نسبی چندان سهل و آسان نیست ، زیرا برای تشخیص و تحدید هر یک ، معیار دقیق و مورد اجماع ، در دست نداریم و نیز ممکن است که هر دو بصورت ملازم و همراه در یک جامعه فقیر وجود داشته باشد. برای بررسی فقر می توان آن را در یک فرآیند زمانی مطالعه کرد. بر این اساس می شود یک جامعه را – هر چند فرضی – بعنوان فقیر مطلق در نظر گرفت که در آن تمام فعالیت های انسان ها برای حفظ حیات صورت می گیرد. در واقع در چنین جامعه ای تلاش برای هدفی غیر از بقاء ، ناممکن یا بیهوده تلقی می شود. با گذشت زمان و با پیدایش متغیرهای جدید و امکانات رفاهی بیشتر،فقر مطلق به فقر نسبی تبدیل می شود .بنابراین کسانی را که در گذشته در شرایط فقر
مطلق به سر می برده اند ، در زمان حال هر چند گشایشی در زندگیشان فراهم نشده باشد ، نمی توان با معیارهای سابق در فقر مطلق قرار داد. به عبارت دیگر ، مشکل دیگر در روند تفکیک دو نوع فقر ، نداشتن معیار واحد در زمان ها و مکان های مختلف است. در جوامع بسیار فقیر که تنها برای حفظ حیات فعالیت می شود ، ملاک فقط ملاک اقتصادی است. معیار درآمد ، هر چند مهمترین است ، اما در جوامعی که از شرایط بهتری برخوردارند ، ملاک های دیگر نیز پا به میان می گذارد
هم چنین در میان کارشناسان مؤسساتی که به مطالعه فقر پرداخته اند ، ملاک واحدی برای تعیین و تعریف انواع فقر وجود ندارد. بعنوان نمونه ، چنان که قبلاً اشاره شد ، بانک جهانی کمتر از 50 دلار در سال را معیار فقر مطلق قرار داده بود . با این میزان، محدوده فقر مطلق در کشورهای جهان سوم
تنگ تر می شود . اما اگر بگوییم که : “; مشخص کننده فقر مطلق تنها نازل بودن درآمد سرانه نیست ، بلکه با پدیده های دیگری مانند سوء تغذیه ، بهداشت نازل کمبود لباس و مسکن و بیسوادی; و نازل بودن سطح زندگی همراه است”، در این صورت ، عرصه فقر مطلق در کشورهای جهان سوم ، بسیار وسیع تر می شود و افرادیکه در حدود فقر مطلق قرار می گیرند ، به استثنای چین ، تقریباًبه 800 میلیون یا بین یک تا یک ونیم میلیارد نفر بالغ می شود . از سوی دیگر ، اگر سطح زندگی افراد ساکن در کشور های توسعه نیافته را با معیارهای کشورهای توسعه یافته مطالعه کنیم غیر از آن چیزی نخواهد بود که با معیار های مربوط به به خود آن جوامع بدان می رسیم
3-3-2)- فقر عمومی
این نوع فقر ، که از ویژگی های جهان سوم است ، در برگیرنده بیشتر افراد جامعه می باشد . سطح زندگی بیشتر مردم کشور های در حال توسعه به بیابانی غیر قابل کشت می ماند که واحد های آباد داخل آنها بیانگر وضعیت اقلیت ثروتمند این کشور هاست . اگر رد پای “بزرگترین مصیبت بشری ” را دنبال کنیم ، محل تراکم آن در روستاها ، که بیشتر جمعیت کشورهای جهان سوم را تشکیل می دهد ، خواهیم یافت.”جان کنت گالبرایت” در این مورد می نویسد “فقر در روستا ، پدیده ای رام نشدنی است . در روستاها مردم سالهاست که با حداقل امکانات لازم برای ادامه حیات زندگی می کنند . در این مناطق فقر ادامه می یابد ؛ زیرا مردم روستا در یک حالت تعادل فقر زندگی می کنند. بندرت اتفاق می افتد که چیزی فراتر از حداقل زندگی در سطح امرار معاش وجود دارد که وارد عمل شده و مردم را به سطح محرومیت شان باز می گرداند. افزایش و بهبود سطح درآمد در روستاها ، یک امر طبیعی به شمار نمی آید و این پدیده همچنان ناشناخته مانده است .” (عادلی ،1366) تراکم فقر عمومی در روستاها ، نه تنها هر گونه امید به بهبود زندگی را به یأس مبدل می سازد ؛ بلکه از طریق حرکت و مهاجرت جمعیت فقیر ، فقر را به شهرها منتقل می کند . آمار نشان می دهد که در سال 1980 میلادی در برابر 80 میلیون خانوار روستایی فقیر ، نزدیک به 40 میلیون خانواده فقیر شهری وجود داشته است که با مهاجرت خانوارهای تهیدست روستایی به شهر ، پیش بینی می شود تا سال 2000 تعداد خانوارهای فقیر شهر ، با افزایش 76 درصد به میزان 72 میلیون خانوار برسد و تعداد آنها در روستا ها با افزایش 29 درصدی به 56 میلیون خانوار بالغ گردد . (معمارزاده ،1370)
4-2)- آمار فقر مطلق و نسبی
سند ملی فقر زدایی کشور از سوی سازمان مدیریت و برنامه ریزی در حال تدوین است و قرار است برنامه فقرزدایی در رأس عملیات اجرائی کشور قرار گیرد ؛ این در حالی است که بر اساس آمار مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی ، بیش از 20 درصد جمعیت کشور ، توانائی مالی برای سیری شکم خود را ندارند و 50 درصد ، برای تأمین “سیری سلولی ” ، دچار مشکل هستند
این نوشته ابتدای گزارش تکان دهنده ، روز شنبه “روزنامه شرق” چاپ تهران است. ایران ، یکی از 189 کشوری است که با امضای بیانیه ای در سال 2000 و تحت نظر سازمان ملل خود را متعهد کرد برای دستیابی به شاخص های توسعه هزاره سوم ، گام های لازم را بردارد. اولین هدف این پیمان ، ریشه کن کردن گرسنگی و فقر مطلق است . روزنامه شرق با یادآوری اینکه مصرف متوسط سرانه چربیدر کشور ، به میزان 50 درصد ، افزایش یافته ، شماری از ویتامین های ضروری برای سلول های بدن انسان را در ایران بر می شمارد که تا 50 درصد جمعیت ایران از کمبود آن رنج می برند
کارشناسان ، وجود سیاست غذایی در کشور را مقدم بر تدوین سند ملی فقرزدایی و اجرای آن می دانند. این گزارش ، پس از مقایس استان های کشور از نظر سیری شکم و سیری سلولی و نیز توزیع نسبت درآمد و مخارج زندگی ، نمونه می آورد که در تهران ، افرادی که کمتر از 220 هزار تا 240 هزار تومان درآمد دارند ، زیر خط فقر نسبی هستند. و این رقم در شهرهایی مانند اصفهان ، شیراز و مشهد 180 هزار تا 200 هزار تومان و برای روستاها تا 80 هزار تومان می رسد و محاسبه می کند که 11 میلیون نفر جمعیت کم درآمد در کشور وجود دارد که با حقوقی حدود 200 هزارتومان تنها می توانند زندگی را بگذرانند. در بسیاری از استان ها بطور متوسط 25 درصد خانوار های گروه پایین درآمد ، دچار ناامنی غذایی هستند؛ یعنی کمتر از 8 درصد از مقدار غذای لازم می خورند . برای نمونه 17 درصد مردم کرمان ، در ناامنی غذایی هستند . این گزارش ، در عین حال افزود که مشکل اصلی ، توزیع نابرابر تغذیه است و در حدود 20 درصد افراد جامعه ما بیش از حد لازم می خورند و به همین دلیل بیش از بخش های دیگر جامعه در معرض بیماری های همچون چاقی ، دیابت ، سرطان و قلب و عروق هستند
در سال 2003 سازمان ملل متحد و سازمان مدیریت و برنامه ریزی – با اختلاف چند درصد – جمعیت زیر خط فقر شدید در ایران را حدود 3 درصد برآورد کرده اند ؛ یعنی جمعیتی حدود 720 هزار نفر و 16 درصد از جمعیت کشور نیز ، که برابر با 9 میلیون و 600 هزار نفر می شود زیر خط فقر نسبی هستند
فریبرز رئیس دانا (کار شناس اقتصاد ، تهران ) : خط فقر نسبی آنجائی است که گرسنگی در واقع وجود ندارد ؛ ولی ممکن است گرسنگی سلولی وجود داشته باشد . یعنی پروتئین ، ویتامین های کافی ، مواد معدنی و چیزهائی که لازم است به بدن نرسد . بنابراین خط فقر نسبی به فرهنگ جامعه بستگی دارد. خط فقر نسبی با متوسط درآمد جامعه مشخص نمی شود ولی متوسط درآمد جامعه روی آن تأثیر می گذارد ؛ یعنی فقیر نسبی در ایران ، با فقیر نسبی در آمریکا فرق دارد
فقیر مطلق در آمریکا کماکان از کسانی که در ایران بالای فقر نسبی هستند ، ممکن است وضعش بهتر باشد . اما معنی اش این نیست که پدیده های مستقل هم وجود ندارد . غذا غذا است . ویتامین ، ویتامین است. مسکن ، نور ، بهداشت هم وجود دارند
خط فقر نسبی در ایران ، بین 50 الی 52 درصد است . به این ترتیب 52 درصد از جمعیت ، زیر خط فقر نسبی هستند ؛ چون 32 درصد از جمعیت زیر فقر مطلق هستند ؛ بنابراین می توانیم بگوییم که 20 درصد ، بین فقر مطلق و نسبی قرار دارند
” در گزارش طرح فقر زدائی کشور جمهوری اسلامی ایران که توسط سازمان برنامه و بودجه در سال 1375 تهیه گردیده است فهرست دلایل عمده ایجادفقر در جوامع را این چنین شمرده است
1- پایین بودن میزان درآمد سرانه
2- محدود بودن فرصت شغلی
3- کم کاری و پایین بودن میزان بازدهی نیروی کار
4- عدم توسعه نیروی انسانی
5- محدودیت دستیابی به عوامل تولید
6- کند بودن گردش نقل و انتقال درآمد
7- رشد سریع جمعیت
8- توزیع ناعادلانه درآمد به دلیل عدم وجود نظام مالیاتی صحیح
9- محدود بودن پوشش های تأمین اجتماعی
در واقع فقر هنگامی در یک جامعه بروز می یابد که فرد یا افرادی از سطح رفاه معینی که طبق معیار های آن جامعه حداقل معقول تلقی می شود بر خوردار نباشند. بدین ترتیب ممکن است در یک کشور در حال توسعه فقر به معنی محرومیت از امکاناتی تلقی میشود که صرفاً برای حیات ضرورت دارد در حالی که این پدیده در یک کشور پیشرفته ب
معنای محرومیت از شرایط و امکانات یک زندگی معمولی و خاص آن کشور باشد”
5-2)- شاخص فقر (در سطح شهرستان خوی)
این گزارش طبق مصاحبه ای که در تاریخ 8/2/88 در کمیته امداد شهرستان خوی با یکی از مسئولان این اداره صورت گرفته است ، تنظیم شده است . این مسئول محترم طی آمارهایی که در دست داشت بیان کرد که در شهرستان 3500خانوار فقیر وجود دارد که حدود 700 تا 800 خانوار زیر خط فقر (یعنی فقر مطلق) هستند و بقیه از فقر نسبی رنج می برند. کمیته امداد طبق ضوابط خاصی افراد را تحت پوشش می گیرد ، ، که بر اساس این ضوابط بسیاری از خانوارهای فقیر تحت حمایت این مرکز قرار نمی گیرند ؛ به عنوان نمونه افرادی که جوان هستند و می توانند کار کنند ( ولی شرایط اشتغال برای آنها فراهم نیست) جزء آمارها محسوب نمی شوند . وی هم چنین می گوید: اگر بخواهیم طبق معیارهای رسمی و علمی عمل کنیم ، بسیاری از افراد در سطح شهرستان تحت پوشش قرار می گیرند ، ولی از آنجا که بودجه های تنظیم شده کفاف چنین اقدامی را نمی دهد ، ما بر اساس همین معیارهای فعلی افراد را تحت پوشش قرار می دهیم . طبق اظهارات ایشان برای تأمین زندگی خانوار یک نفره 30 هزار تومان ، دو نفره 50 هزار تومان و سه نفره 60 هزار تومان در ماه کافی است
ولی طبق جدیدترین بخشنامه هایی که به این مرکز در سال 90 از سوی دولت ارائه شده است ، ملاک های فقر خانواده ها و تعیین اینکه چه افرادی باید تحت پوشش قرار بگیرند ، تغییر می یابد . یعنی یک خانواده 5 نفره باید 111 هزار تومان در ماه برای تأمین زندگی خویش داشته باشد . که این مبلغ 95/0 حقوق بازنشستگی (یعنی 117 هزار تومان در ماه ) می باشد
6-2)- ابعاد فقر
در اینجا باید یادآوری کرد که به مسئله فقر می توان از ابعاد گوناگونی نظر افکند . ما در
اینجا به بررسی چهار بعد این مسئله می پردازیم
1-6-2)- واقعیت:
می توان واقعیت هایی که بر پای آن مفاهیم متفاوتی از فقر ساخته می شود ، آن چیزهایی هستند که نبود آنها ، فقر محسوب می شود. این فقدان ها ، کمبود ها و محرومیت ها یا از نوع غیر مادی هستند یا از نوع مادی. فقدان های غیر مادی شامل عواملی چون : ناتوانی در رسیدن به اهداف ، عدم اعتماد به نفس ، مورد احترام نبودن ، مطرود شدن یا مورد بی توجهی قرار گرفتن و ; می شود و عوامل مادی شامل : تبعیض ، نابرابری ، تعدی ، سلطه سیاسی و در دسترس نبودن حداقلی از ضروریات است؛ که طبق فرهنگ خاص هر جامعه ای برای بقای اقتصادی و زیستی فرد ضروری می باشد
2-6-2)- برداشت فردازموقعیت خود:
موضوع مهم دیگری که می تواند به پدیده فقر شکل دهد ، برداشت خود از وضعیت موجود می باشد؛ زیرا ممکن است افرادی باشند که مسئله فقر برای آنان امری طبیعی و عادی محسوب شود و آنان بعنوان فضیلت و برتری به آن بنگرند و هیچ گونه احساس منفی نسبت به فقر نداشته باشند و حتی در بعضی از مواقع رهایی از قید واقعیات را فرصتی مناسب برای رسیدن به مراتب بالاتر (ثروتمندی) بدانند. مانند : درویشان قرون وسطایی ، صوفیان ایرانی و;
به استثنای گروههایی که در بالا نام برده شد (که تعداد آنان انگشت شمارند) ، معمولاً بیشتر افراد جامعه از فقر رنج می برند ، و هر کدام از آنان ممکن است برای رهایی از فشارهای سنگین این وضعیت ، برداشت های مختلفی داشته باشند : بعنوان مثال ممکن است فقر را به عوامل خارج از کنترل و اراده خویش مانند : علل ماوراء الطبیعی : اراده خداوند ، بخت یا قسمت ، نسبت دهند و یا شرایط غیر عادلانه موجود در جامعه را مسئول چنین امری بدانند . در هر صورت به دلیل عدم توانایی لازم برای غلبه بر شرایط ، برداشت صحیحی از خود نخواهند داشت
درست است که محرومان غالباً وضع نابسامان خود را منفی تلقی می کنند ، ولی با این وجود حتی زمانی که عوامل ماوراء الطبیعی را مایه فقر خود بدانند ، هرگز از تلاش برای پایان دادن به محرومیت خود دست نخواهند برداشت ، حتی اگر در چنین شرایطی خشونت لازم باشد. و در بعضی از موارد هم سعی می کنند خود را به اشخاص قدرتمند متصل کنند ، تا به نوعی احساس امنیت کاذب درونی دست یابند
7-2)- شاخص های فقر
زندگی پدیده ای چند بعدی است که سنجش آن با معیار واحد ناممکن می نماید این زندگی (در فقر یا برخورداری) ، علائم و ویژگی هایی دارد که تنها در سایه آنها توصیف و تبیین حیات مردم ، شدنی است. برای شناخت زندگی افراد و و جوامع توسعه نیافته به کارگیری شاخص هایی چون : سیستم تولید ، مصرف ، تغذیه ، مسکن ، اشتغال ، امنیت ، آموزش ، برنامه های حمایتی و تأمینی ، بهداشت و امید به زندگی ، جمعیت ، باورها و سنت ها ، توزیع درآمد ، آزادی سیاسی ، گسیختگی اقتصادی ، درآمد سرانه پایین و ; مورد نیاز است. این یادآوری لازم است که در مورد شاخص ها و تعداد آنها بین کارشناسان اتفاق نظر وجود ندارد . همچنین تعمیم یک شاخص به تمام جوامع نادرست خواهد بود ؛ مثلاً درآمد سرانه پایین در بسیاری از کشورهای جهان سوم به عنوان شاخص فقر به کار می رود ولی شامل برخی از کشورها (مثل بعضی ازکشورهای عضو اوپک که درآمد سرانه ای در حد توسعه یافته ترین کشورها دارد و در عین حال توسعه یافته به حساب نمی آید ) نمی شود
همچنین اگر توزیع نابرابر درآمد را در نظر داشته باشیم ، در خیلی کشورهای جهان سوم صادق است ، اما فراگیر نخواهد بود ؛ زیرا برخی از کشورها (مثل چین و کوبا که بهترین توزیع درآمد را دارند) از حیطه آن خارج می مانند
از این رو مناسب است که از شاخص های بیشتری استفاده شود
8-2)- فقر و خاستگاه های آن :


مقاله نقش ایثار در تحقق وحدت ملی و انسجام اسلامی با word دارای 116 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله نقش ایثار در تحقق وحدت ملی و انسجام اسلامی با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله نقش ایثار در تحقق وحدت ملی و انسجام اسلامی با word
پیش گفتار
مقدمه
1-1 مقدمه
2-1 بیان مسئله
3-1 اهداف تحقیق
4-1 اهمیت تحقیق
5-1 ضرورت تحقیق
تعریف واژگان اساسی تحقیق
الف) ایثار
ب) شجاعت
ج) شهادت
د) فرهنگ;
هـ) انفاق
و) اتحاد
ز – انسجام
1-2 مقدمه
2-2 تاریخچه ی موضوع
4-2 پیشینه نظری
1-3 مقدمه
2-3 روش های مورد استفاده در تحقیق
3-3 بیان فنون گرد آوری اطلاعات و توضیح آن ها
1-4 مقدمه
فرضیه 1 – قرآن و نهج البلاغه درباره ی ایثار و شهادت مصادیق فراوانی دارد
الف) دیدگاه قرآن درباره ایثار
ب) شهادت در قرآن
نمونه عملی ایثار
خوابیدن علی (ع) در جایگاه پیامبر (ص)
مفهوم ایثار
فضیلت ایثار
انواع ایثار
یاد معاد، و توجه به پاداش ایثارگران
توجه به فواید و ثمرات ایثار
برابری و مساوات
مسئولیت های اجتماعی
3- همدردی
مطالعه زندگانی ایثارگران و الگو قرار دادن آنان
الف) جلوه های ایثار در کربلا
درس هایی از چند ایثارگر دیگر نینوا
یزید ابن زیاد کندی
هلال ابن نافع جبلی
فرهنگ عاشورا و تأثیر آن در دفاع مقدس;
جلوه های فرهنگ عاشورا در دفاع مقدس;
الف) ایثار محور مسائل اخلاقی
ب) احیاء فریضه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه
ج) بررسی فلسفی فرهنگ ایثاردر اجتماع کنونی و کاربرد آن
د) آثار سیاسی ایثار در جامعه
هـ) آثار اجتماعی ایثار در جامعه
فرضیه 4-5 : عوامل مؤثر در ایجاد وفاق و همدلی
پیامبران و رسول خدا (ص)
امام و رهبر
قرآن
رعایت حقوق دولت و ملت
سیاست درهای باز
حفظ آبروی مردم
خدمات صادقانه به مردم
حفظ آداب و رسوم خوب
احترام به پیمان ها
فرضیه 6-4 اتحاد و وحدت یکی از عوامل پایداری جامعـه است
الف) وحدت و اتحاد از دیدگاه قرآن کریم
ب) وحدت از دیدگاه پیامبـر
ج) وحدت از دیدگاه امام حضرت علی (ع)
ولایت فقیـه و نقش آن در اتحاد بین مردم
وحدت و همـدلی امت سرلوحه دعوت انبیاء
اتحاد ملی و انسجام اسلامی در بیانات مقام معظم رهبـری
سربلندی ایران اسلامی و الگو شدن در میان ملت های مسلمان
وحدت از دیدگاه حضرت امام خمینی (ره)
وحدت اسلامی در آئینه ی نگاه استاد مطهـری (ره)
اتحاد بین مردم فلسفه بعثت پیامبران
نقش ائمه در ایجاد اتحاد و همبستگی مردم
ارزش همبستگی مردم در حکومت اسلامی
جلوه گاه های وحدت در میان امت
1- نماز وحدت آفرین و دشمن شکن جمعه
2- حضور یکپارچه در مراسمات ملی
3- 22 بهمن
4- انتخابات
وحدت جوانان برای نهضت
روحیه شهادت طلبی جوانان
وحدت کلمه ی جوانان
حفظ کلمه ی وحدت
فرضیه 7-4 ایثار دارای نقش بسیار مهمی در انسجام اسلامی است
انسجام اسلامی
ایثار محور اتحاد و انسجام اسلامی
1-5 مقدمه
2-5 نتیجه گیری
3-5 مشکلات تحقیق
4-5 پیشنهادات تحقیق
الف) پیشنهادات به مسئولین
ب) پیشنهادات به محققین
فهرست منابع
3-2 پیشینه عملی (نقد کتاب)
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله نقش ایثار در تحقق وحدت ملی و انسجام اسلامی با word
1) بی آزار شیرازی، عبدالکریم ، «رسالت انقلاب اسلامی ایران در توحید کلمه» ، جلد دوم، چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامی، هفدهم ربیع الاول سال
2) حیدریف حسن، «اتحاد ملی و انسجام اسلامی رمز نجات و بقای مسلمین». انتشارات نشر روح، قم
3) سادات، محمد علی، «مبانی وحدت در امت اسلامی» انتشارات الهام، قم، مرداد
4) کریمی، رضا، «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» ، انتشارات نسیم حیات، تهران،
5) یوسفی، علیرضا، «ایثار» ، جلد 1 ، انتشارات حسین (ع)، قم، اول بهار
6) یوسفی، علیرضا، «ایثار» جلد 2 ، انتشارات حسین (ع) ، قم ، اول بهار
7) تفسیر نمونه ، آیه الله ناصر مکارم شیرازی و همکاران ، 1376 ، انتشارات دارالکتب الاسلامیه
8) فرهنگ عمید ، جلد اول
9) ماهنامه امتداد ، 85-
10)بحارالانوار ، مکتب الاسلامیه ، ج
11)مجلسی محمد باقر ، تهران
12)معاونت تحقیق و پژوهش کنگره سرداران شهید – دانشگاه و فرهنگ ایثار و شهادت – جلد اول – نشر ستاره ها ، مشهد ، چاپ
13)محدثی، جواد، «درس هایی از نهج البلاغه 12 وحدت و انسجام» شرکت به نشر ، مشهد ، چاپ دوم،
14)عقیلی پور، جواد «اتحاد ملی و انسجام اسلامی در پرتو واعتصموا الجبل الله جمیعا و لاتفرقوا» نشر عابد ، بیرجند ، چاپ اول ، بهار
15)تبیان آثار موضوعی، جوانان از درگاه امام خمینی (س) ، نشر شانزدهم، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) با همکاری دبیرخانه شورای عالی جوانان – مشهد – پاییز
1-4 مقدمه
از آنجا که تمامی جوامع بشری در پی نقش ایثار در انجام و وحدت ملی بوده اند. از کشورهای غربی تا شرقی و بر اساس سطح فکری افراد همه برای رساندن جامعه خود به رشد فکری و صنعتی و سیاسی و اجتماعی تلاش دارند. در این فصل به گوشه ای از این نقش، تأثیر آن در وحدت ملی و انسجام اسلامی خواهیم پرداخت
قبلاً «باید این نکته را یادآوری نماییم که ایجاد وحدت در هر اجتماعی قبل از قطع ریشه های اختلاف و پراکندگی امری بیهوده و بی ثمر بوده و اگر هم در چنان شرایطی ظاهراً وحدت و اتحادی بوجود آید مسلماً جنبه ی صوری و موقتی دارد. همچون درختی می ماند که از ریشه در معرض هجوم آفات باشد»
در مباحث بعدی پیدایش وحدت اسلامی مورد مطالعه قرار خواهد گرفت و نقش وحدت مسلمین در صدر اسلام و پیروزیهای آن بررسی خواهد شد
فرضیه 1 – قرآن و نهج البلاغه درباره ی ایثار و شهادت مصادیق فراوانی دارد
الف) دیدگاه قرآن درباره ایثار
خداوند متعال در سوره حشر آیه ی 9 می فرماید « وَ یُؤثرون علی اَنفسهم و لَو کان بِهم خصاصَهٌ» مردم با ایمان کسانی هستند که هر چند خود سخت نیازمند باشند دیگران را بر خود مقدم می دارند و ایثار می کنند
مفسران در شأن نزول این آیه نقل کرده اند : پیامبر گرامی اسلامی روز پیروزی بر یهود بنی نضیر به انصار فرمود : «اگر مایل هستید اموال و خانه هایتان را با مهاجران تقسیم کنید، و در این غنائم با آنها شریک شوید، و اگر می خواهید امو ال و خانه هایتان از آن شما باشد و از این غنائم چیزی به شما داده نشود»؟!
انصار گفتند : هم اموال و خانه هایمان را با آنها تقسیم می کنیم و هم چشم داشتی به غنائم نداریم و مهاجران را بر خود مقدم می شماریم، آیه فوق نازل شد و این روحیه ی عالی آنها را ستود . (مکارم شیرازی – 1376 – 519 – 518)
در حدیث آمده است : کسی خدمت پیامبر آمد و عرض کرد گرسنه ام، ایشان دستور دادند از منزل غذائی برای او بیاورند ولی در منزل حضرت غذا نبود، فرمود: چه کسی امشب این مرد را میهمان می کند؟ مردی از انصار اعلام آمادگی کرد و او را به منزل خویش برد، اما جز مقدار کمی غذا برای کودکان خود، چیزی نداشت، به همسرش سفارش کرد به هر شکل که ممکن است کودکان را بخواباند وقتی کودکان خوابیدند زن و مرد و میهمان بر سر سفره نشستند و صاحب خانه چراغ را به بهانه ی اینکه کودکان او خوابیده اند خاموش کرد و غذا را سر سفر آوردند و زن و همسر بدون آن که چیزی از غذا در دهان بگذارند دهان خود را تکان می دادند و میهمان فکر کرد که آنها نیز همراه او غذا می خورند و او به مقدار کافی خورد و سیر شد و آنها آن شب گرسنه خوابیدند، صبح خدمت پیامب آمدند، پیامبر نگاهی به آنها کرد و تبسم نمود و بدون آنکه مرد صاحب خانه سخنی بگوید آی «و یؤثرون علی اَنفسهم و لو کان بهم خصاصهٌ» را تلاوت کرد و ایثار او را ستود. (شیخ طوسی – 26)
ب) شهادت در قرآن
آیات فراوانی در قرآن کریم به مسئله شهادت اشاره نموده است، در این قسمت به برخی از آیه ها و ترجمه ی آنها اشاره می نمائیم
«ولا تحسبنّ الّذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربّهم یرزقون » «هرگز نپندارید که شهیدان راه خدا مرده اند، بلکه زنده به حیات (ابدی) شدند و در نزد پروردگارشان متنعَم خواهند بود». (سوره آل عمران آیه 169)
«و لا تقولو لمن یقتل فی سبیل الله امواتٌ بل احیاءٌ ولکن لا تشعرون» «به کشته شدگان در راه خدا، مرده نگوئید چرا که زنده اند، لکن شما درک نمی کنید». (سوره بقره آیه 154)
«والّذین قتلوا فی سبیل الله فلن یضلّ اعمالهم سیهدیهم و یصلح بالهم و یدخلهم الجنّه عرّفها لهم» «و آ»ان که در راه خدا کشته شدند، هرگز خداوند اعمالشان را ضایع نمی گرداند، آنها را هدایت کرده و امورشان را اصلاح می فرماید و در بهشتی که قبلاً به آنان شناسانده وارد خواهد کرد». (سوره محمد (ص)، آیه ی 4)
«فرحین بما اتاهم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الا خوف علیهم و لا هم یحزنون»
«از فضیلتی که خدا نصیبشان کرده است شادمانند و بهآن ها که در پی شان هستند و هنوز به آن ها نپیوسته اند بشارت می دهند که بیمی بر آن ها نیست و اندوهگین نشوند.» (سوره آل عمران آیه ی 170)
شهادت برای انسانهای وارسته وخودساخته که از دنیا و وابستگی های آن رسته و به خدا پیوسته اند، میانبرترین راهی است که آنان را به مقصد نهایی و هدف والای الهی می رساند. شهادت از دیدگاه آیات و حیانی قرآن نه تنها خسارت نیست بلکه حیاتی جاودانی و همیشگی است و این ندای قرآن نه تنها خسارت نیست بلکه حیاتی جاودانی و همیشگی است و این ندای قرآن همواره در گوش مردمان آزاده جهان طنین انداز است که :« ولا تحسبن الّذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءُ عند ربّهم یرزقون» «هرگز گمام مبر کسانی که در راه خدا کشته شده اند، مردگانند، بلکه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.»
سعدی می گوید
زنده کدامست بر هوشیار آنکه بمیرد به سر کوی یار
شهادت در حقیقت یک پیروزی و فتح است . پیروزی بر شیطان و فتح قله های رفیع کمالات و فضائل «قل هل تربصّون بنا الا احدی الحسنیین» بگو، آیا درباره ما جز یکی از دو نیکی را انتظار دارید؟ (پیروزی یا شهادت).»
برای یک مسلمان دین باور و خدا محور، هم شهادت و هم کشتن، هر دو پیروزی است، چرا که هدف او از جهاد مقدس، احقاق حق و اعتلای پرچم حق است و روشن نمودن شاهراه انسانیت. و پرتو افشاندن در ظلمات استبدادها و ستم ها و فسادها است، به همین جهت او در هر دو صورت به این هدف والایش رسیده و موجب استحکام ارزشهای الهی و انسانی گردیده است
«الذین ینفقون اموالهم باللیل و النهار سرّاً و علانیهً ظهر اجرهُم عند ربهم و لا خوف عَلَیهم و لا هم یحزنون» (سوره ی بقره آیه 274)
«آنان که مال خود را در شب و روز، نهان و آشکارا انفاق می کنند، پاد اش آنان نزد پروردگارشان است و هرگز از حادثه ی آینده بیم ناک، و از امور گذشته اندوهگین نخواهند گشت»
اینآیه درباره ی حضرت علی (علیه السلام) نازل شد که از چهار درهم، یکی را شب، یکی را روز، دیگری را آشکار و آن یکی را پنهانی به فقیران عطا کرد
شهادت و ایثار از دیدگاه پیامبر (ص)
پیامبر (ص) درباره ی ایثار و شهادت فرموده اند
«ما من قطره ادب الی الله عزوجل قطره دم فی سبیل الله»
«هیچ قطره ای در پیشگاه خداوند محبوب تر از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود نیست»
همچنین در جای دیگری از پیامبر نقل شده است که
«فوق کل ذی بر رحتی یقتل فی سبیل الله فاذا قتل فی سبیل الله فلیس فوقه بر»
«بالاتر از هر فرد نیکوکاری، نیکوکار دیگری وجود دارد که در راه خدا کشته شده و آن گاه که در راه خدا کشته شد بالاتر از او نیکوکاری وجود ندارد» (مجلس – 10)
امام (ع) در خطبه ی (23) در جنگ صفین در راستای آموزش روانی به سربازان خود می فرماید : «اِنَّ اَکرَمَ الموتِ اَفضَل وَ الّذی نفس ابن ابی طالبٍ بِیَدهِ، لِاَلفِ ضربهَ بالسیفِ اَهوَنُ علی میتهٍ علی الفرانس فِی غَیرِ طاعهٍ الله» و همانا گرامی ترین مرگ ها کشته شدن در راه خداست سوگند به آن کسی که جان پسر ابوطالب در دست اوست، هزار ضربت شمشیر بر من آسان تر از مرگ در بستر راحت در مخالفت با خداست
و حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) در بیانی، فرهنگ مجاهدت و جانبازی در راه خدا را در اصحاب مخلص پیامبر می ستاید و می فرماید : این روحیه چنان ما را مجاهد در راه خدا ساخته بود که با دشمن در حالی می جنگیدیم که بسیاری از نزدیکان ما مانند پدران و برادران و عموهای ما در صفوف دشمن بودند و آنها را در راه خدا می کشتیم و این مسئله نه تنها موجب سستی ما در امر جهاد نمی شد، بلکه به خاطر اثبات بندگی خود و ترجیح محبت خدا بر محبت بستگان خود و موفقیت در این آزمون الهی، خدا بر ایمان و معرفت ما می افزود و ما را در بندگی خود راسخ تر می ساخت. [1]
نمونه عملی ایثار
خوابیدن علی (ع) در جایگاه پیامبر (ص)
حضرت علی (ع) در علم و دانش داناترین یاران پیامبر و سایر اهل اسلام بود و نخستین کسی است در اسلام که در بیانات علمی خود در استدلال آزاد برهان را باز کرد. و در معارف الهیه بحث فلسفی نمود و از باطن قرآن سخن گفت و برای نگهداری لفظش دستور زبان یابی را وضع فرمود و تواناترین عرب بود در سخنرانی او در عرب به شجاعت ضرب المثل بود و در آن همه جنگها که در زمان پیامبر اکرم(ص) و پس از آن شرکت کرد هرگز ترس و اضطراب از خود نشان نداد و با این که بارها ضمن حوادث زیادی مانند جنگ احد و جنگ صفین و جنگ خیبر و جنگ خندق
او بود در لیله المبیت که مشرکین قریش قصد کشتن پیامبر خدا (ص) را داشتند در جای پیامبر خوابیده و در مقابل کفار قریش ایستاد و جان خود را در کف اخلاص گذاشت و هیچ گونه ترسی در برابر مشرکین به خود راه نداد بعد از آن که در مکه معظمه جمعی به پیامبر خدا (ص) ایمان آوردند. مشرکین مکه به آنها اظهار دشمنی می کردند. مسلمین طاقت نیاوردند و هجرت به مدینه شدند
جبرئیل آمد خدمت پیامبر (ص) و آن حضرت را خبردار نمود از عزم قریش آیه شریفه سوره ی انفال آیه 30 نازل شد
ای رسول خدا (ص)! بیاد آور وقتی را که کافران با تو مکر می کردند تا تو را از مقصد خود که تبلیغ دین خدا است باز دارند یا تو را به قتل رسانند یا از شهر بیرون کنند اگر آنها با تو مکر کنند خدا هم با آنها مکر کند و خداوند بهتر از هر کس مکر تواند کرد
عرض کرد . امشب به مکان خود نخواب و علی (ع) را به جای خود بخوابان و از مدینه بیرون شو. پس پیامبر خدا، امیرالمؤمین را خبر داد کرد. که مشرکین قریش امشب قصد کشتن من را دارند و خداوند مرا مأمور به هجرت کرده است و امر فرموده که بروم به غار ثور و تو را امر کنم که جای من بخوابی تا آن که کفار ندانند که من رفته ام تو چه می گویی و چه می کنی امیرالمؤمنین (ع) عرض کرد: رسول الله (ص) آیا سلامت خواهی ماند از خوابیدن من در جای تو
فرمود : بلی. امیرالمؤمنین (ع) خندان شد و سجد شکر به جای آورد. این اول سجده شکری بود که در این امت واقع شد. پس سر از سجده برداشت و عرض کرد: برو به هر سو که خدا تو را مأمور گردانیده است. جانم فدای تو باد و هرچه خواهی مرا امر فرما که به جان قبول می کنم
پس حضرت او را در برگرفت و بسیار گریست و او را به خدا سپرد و جبرئیل دست آن حضرت را گرفت و از خانه بیرون آورد و حضرت این آیه شریفه را تلاوت و جعلنا من بین ایدیهم سدّا و من خلفهم سدّا فاغشینا فهم لایبصرون» (سوره یاسین آیه ی 9)
و راه را از پیش و پس بر آنها سد کردیم و بر چشم هوش شان هم پرده افکندیم که هیچ راه حق را نبینند (سوره ی یس آیه 29) و کف خاکی بر روی ایشان باشید و فرمود : شباهت الوجوه گویا چشم مشرکین از دیدن پیامبر (ص) کور شد و پیامبر (ص) از مکه معظمه خارج شد و به غار ثور تشریف برد
عنکبوتها آمدند دم غار تار زدند و دو کبوتر هم آمدند دم غار و آنجا تخم گذاردند و روی تخم نشستند. چون شب شد علی (ع) در جایگاه پیامبر (ص) خوابید. مشرکین با شمشیرهای برهنه به قصد کشتن پیامبر آمدند دیدند علی (ع) به جای پیامبر خوابیده و همین که خواستند قصد خود را بعمل آوردند. امیرالمؤمنین (ع) مقابل ایشان برخاست و بانک بر ایشان زد. آن جماعت گفتند : یا علی (ع) محمد (ص) کجاست؟ فرمود : شما او را به من سپرده بودید. خواستید او را بیرون کنید او خود بیرون رفت!
پس دست از علی (ع) برداشتند و به جستجوی پیامبر (ص) شدند و حق تعالی این آیه ی شریفه را در شأن حضرت امیر المؤمنین (ع) نازل کرد و من الناس من یسری نفسه ابتغاء مرضات اللهع و الله رؤف بالمعاد. بعضی از مردانند که جان خود را در راه خدا ایثار می کنند و از جان خود در می گذرند و خداوند دوستدار چنین بندگانی است (سوره بقره آیه 26) و در شعب و جبال مکه هر قدر تفحص و جستجو کردند پیامبر (ص) را ندیدند. حتی آن که دم غار هم آمدند، دیدند عنکبوتها تار زده اند و کبوترها تخم گذارده اند
عقبه بن ربیعه گفت: اگر پیامبر اینجا می رفت تار عنکبوت سالم نمی ماند و کبوترهای وحشی می پریدند. بالاخره کفار قریش بدو این که دسترسی به پیامبر پیدا کنند بدون نتیجه برگشتند و پیامبر خدا سه روز در غار ثور بود و در روز چهارم روانه ی مدینه شد (منتهی الآمال، ج اول ، ص 52، منتخب التواریخ ، ص 45)
و حق تعالی وحی فرستاد به جبرئیل و میکائیل که میان شما برادری افکندم و عمر یکی را نسبت به دیگری دراز قرار دادم کیست از شما که به دیگری ایثار کند و عمر طولانی خود را به برادرش تقدیم کند (کیمیای سعادت ، ص 334) اما هیچ کدام از آنها به چنین امری راضی نشدند اینجا بود که امام علی (ع) جان عزیزش را در کف اخلاص گذاشت و مردانه در جایگاه پیامبر (ص) خوابید و در برابر مشرکین قریش هیچ گونه ترشی به خود راه نداد
مفهوم ایثار
در آغاز کلام باید دانست که ایثار چیست و چه معنایی دارد. در کتب لغت برای ایثار معنای متعددی ذکر کرده اند. ایثار یعنی بذل کردن، دیگری را بر خود برتری دادن و سود او را بر سود خود مقدم داشتن، قوت لازم و مایحتاج خود را به دیگری بخشیدن است (فرهنگ عمید ، ج 6، 1361، ص 176) و خود را برای آسایش دیگران به رنج افکندن اینها معانی ایثار است که در کتب لغت آمده است و در آیات و روایات نیز شواهد زیادی بر این معانی وجود دارد
فضیلت ایثار
پیامبر خدا (ص) فرمود: هرکس چیزی به دست آورد و نیاز به آن دارد لیکن آن را به دیگری ایثار کند خدای تبارک و تعالی او را بیامرزد (مجمع البیظاء، ج 6، ص 79). همسر رسول خدا (ص) می گوید: با رسول خدا هرگز غذای سیر نخوردیم ولیکن آن غذا را به دیگران ایثار کردیم. اگر چه قادر بودیم که غذای سیر بخوریم
در روایتی آمده است که حضرت موسی (ص) گفت: ای پروردگار من بعضی از مقام و درجات حضرت محمد (ص) و امتش را به من نشان بده خدای تبارک و تعالی فرمود: ای موسی تو طاقت آن را نداری ولیکن یکی از درجات را به تو نشان می دهم که احدی دارای این درجه نیست مگر حضرت محمد (ص) وقتی که خداوند متعال درجات محمد را به حضرت موسی نشان داد بیم آن می رفت که از نور و عظمت آن مدهوش شود. گفت: پروردگارا، بوسیله چه چیزی محمد (ص) به این درجه و کرامت رسید. فرمود: به وسیله ایثار فرمود: ای موسی! اگر بنده ای در عمر خود یک بار ایثار کند من شرم دارم با او حساب کنم و جای او همیشه در بهشت است. (مجمع البیضاء ج 6، ص 79)
انواع ایثار
ایثار انواع مختلفی دارد. که بالاترین ایثار و اوج ایثار (1)، ایثار جان یا شهادت است
کسی که جان خود را در راه خدا و برای اصلاح جامعه و سعادت مردم فدا می کند. بالاترین درجه ی ایثار را دارا است و به همین سبب خداوند متعال نیز بالاترین پاداش را به او می دهد، که قابل توصیف نیست و نام آنها در صف مجاهدان راه خدا زینت بخش صفحات تاریخ است
(2) ایثار مال: بخشیدن امکانات مادی خویش در عین نیاز به آن به دیگران با اعتقاد به اینکه مالک حقیقی خدا است. ایمان به خداوند و اعتقاد به آن لازمه اش ایثار است. زیرا شخص مؤمن نمی تواند به خود اجازه دهد که خودش با شکم سیر بخوابد ولی دیگران محتاج به یک وعده غذای سیر باشند کسی که خود محتاج است اما به فرد محتاج دیگری کمک می کند. این در حقیقت مال خود را ایثار کرده است
خداوند در قرآن کریم به افراد مؤمن چنین می گوید: مردم با ایمان کسانی هستند که هرچند خود سخت نیازمند باشند دیگران را بر خود مقدم می دارند ایثار می کنند[2] و آیات دیگری در قرآن کرمی وجود دارد که ارزش واقعی ایثار را بیان می کند. [3]
(3) ایثار آبرو : یعنی گذشتن از امکانات اجتماعی برای حفظ و قوام جامعه ی بشری یکی دیگر از ایثارها، ایثار آبرو است. انسان با ایمان کسی است که در راه خدا از هرچیز خودش می گذرد زیرا می خواهد به فیض و رضای خدا برسد. او گاهی ترجیح می دهد خدمتی را پنهان به انجام رساند مبادا کارش به ریا و خودنمایی آلوده گردد
چون انسان آگاه می داند که دنیا گذرگاه و معبر آخرت است، او از روی محبت قلبی نسبت به مردم و عشق درونی نسبت به خدا تلاش می کند. او در راه نجات جامعه فداکاری و جانبازی می کند. چون همه را برای خدا انجام می دهد. خدایی که از نیت او و خدمت او آگاه است چه پنهان و چه آشکار.[4]
ایثار از پرشکوهمندترین مظاهر مجال و جلال انسانیت است و تنها انسان های بسیار بزرگ منش به این قله شامخ صعود می کنند. اینگونه افراد فقر مالی جامعه را به خوبی درک می کنند و برای رفع آن کوشش می کنند و از این کار هم لذت می برند
یاد معاد، و توجه به پاداش ایثارگران
همان طوری که توسعه ی ثروت و افزایش آن اگر ایمان همراه آن نباشد. انسان را منحرف می گرداند بی پولی هم که اعتقاد و ایمان همراه آن نباشد، بیچاره را به کفر و ناسزا می اندازد. آن جا که در روایات از فقر نکوهش شده است، فقری است که ایمان همدوشش نباشد و آنجا که از فقر ستایش شده است، فقری است که همراهش ایمان باشد/
امام علی (ع) می فرماید : اَلفَقرُ اَلمَوتُ الاَکبَر . بی پولی مرگ بزرگ است. آری هر قدر انسان ثروت داشته باشد، نسبت به خدا فقیر است. اَنتُم الفُقراء ; «سوره فاطر آیه 15» شیطان که می خواهد به ثروتمندان دست یابد آنان را از ترس فقر وادار به بخل می کند و به سوی کارهای ناشایسته می کشاند
یک نفر شامی می گوید: وارد مدینه شدم دیدم مردی روی اسب سوار است که زیباتر از او از نظر لباس، صورت و هیکل ندیده بودم. به او علاقه پیدا کردم، از کسی پرسیدم، او کیست؟ گفت: او حسن فرزند حسن بن علی (ع) است من از شدت کینه نسبت به او بغض کردم و ناراحت شدم که علی (ع) چنین فرزندی داشته باشد
نزدیکش رفتم و گفتم تو فرزند ابی طالب هستی؟ فرمود : من پسر فرزند ابی طالب هستم! من به او جسارت کردم وقتی مطلب من تمام شد. فرمود فکر می کنم غریب باشی؟ عرض کردم. آری . فرمود : به ما نزدیک شو اگر منزل می خواهی به تو می دهیم، اگر مال می خواهی در اختیارت می گذاریم. و اگر حاجتی داری به تو کمک می نماییم
من از خدمت حضرت در حالی مرخص شدم که بهتر از او در نظرم کسی نبود. [5] آری او در مکتب قرآن تربیت یافته که می فرماید: خوب و بد مساوی نیست بدی را با خوبی جبران کن. در نتیجه میان تو و آن کسی که دشمنی وجود دارد گویا دوستی در حد خویشاوند بوجود می آید، به چنین مقامی فقط کسانی می رسند که بردبار و یا دارای بهره ای بزرگ از اخلاق باشند. [6]
قرآن کریم آن اعمالی که انسان در گذشته انجام داده با لباس اخروی در برابر دیدگان انسان مجسم می کند و برای او جای تردیدی باقی نمی گذارد و می فرماید : یَومَ تَجدُ کُلُّ نَفسٍ ما عَمِلَت مِن خَیرٍ مُحضِراً وَ ما عَمِلَت مِن سُوءٍ
روزی که هر انسان، آنچه را که از خیر و شر انجام داده است در برابر خود حاضر می بیند. (آل عمران آیه ی 30)
این جاست که انسان یقین پیدا می کند که برای هرکسی به انداز اعمالش پاداش داده می شود و غیر از این ممکن نیست. اَم یَجعَلُ المُتَّقینَ کَالفُجّارِ. آیا ممکن است پرهیزکاران را همچون فاجران قرار دهیم؟ (سوره ص آیه 28)
توجه به فواید و ثمرات ایثار
برابری و مساوات
منطق اسلام این است که همه ی افراد بشر برابرند و بنده خدای واحد و دارای حقوق و احترام مشترک، هیچ کسی حتی ضعیف ترین افراد جامعه نباید مورد تجاوز و هتک حرمت و بی اعتنایی قرار گیرد . هیچ کس حق ندارد خود را انسانی برتر و والاتر تصور کند
در منطق اسلام چنین آمده که بشر نمی تواند تحمل کند که دیگران که هیچ گونه مزیتی بر او ندارند، دارای بهترین زندگی از نظر خوراک و پوشاک و از دیگر امتیازات آن برخوردار باشند ولی او از ابتدائی ترین لوازم و وسایل زندگی حتی محتاج به یک وعده غذای ساده باشد. اگر بشر به آن حقوق و وظایف تعیین شده خود عمل می کرد دیگر در جامعه فقر و تنگدستی وجود نداشت. اگر بشر در رفع نیازمندیهای مستمندان کوشش و جدیت می کرد در جامعه مستمندی وجود نداشت. اگر اغنیاء به وظایف خود عمل میکردند که فقراء در اموال آنها شریک و سهمی دارند دیگر افراد فقیر و نیازمندی وجود نداشت
اینجاست که سخن امیرالمؤمنین (ع) هوشیاری است به دیگران . می فرماید: خداوند مرا پیشوای خلق قرار داده است و به همین سبب به من فرض کرده است که زندگی خود را در خوراک و پوشاک در حد ضعیف ترین طبقات اجتماع قرار دهم . تا از طرفی مای تسکین آلام فقیر و از طرف دیگر سبب جلوگیری از طغیان غنی گردد . (بحار الانوار ، ج 9، ص 758)
مسئولیت های اجتماعی
دیدگاه اسلام این است که شخص مسلمان ایثار به دیگران را جزء وظیفه می داند و برای آسایش دیگران خودش را به رنج و زحمت می اندازد. او محرومیت و گرسنگی و درد و رنج را از آن جهت تحمل می کند که دیگران برخوردار و سیر باشند
داستان ایثار علی (ع) و حضرت زهرا (سلام علیها) و فرزندان گرامیشان را قرآن کریم این گونه بیان می کند که امام علی (ع) و حضرت زهرا (س) و فرزندان آنها، آنچه در توان داشتند «که چند نان بیش نبود» با کمال احتیاجی که بدان داشتند، تنها برای رضای خدا در راه خدا ایثار کردند
و به شخص مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند (سوره دهر آیه ی 8) ، آیا وجدان جوامع بشری می تواند پرخوری ظالم و گرسنگی مظلوم را تحمل کند؟
آیا وجدان جوامع بشر اجازه می دهد که دیگران که هیچ گونه مذیتی بر او ندارند شب را با شکم سیر صبح کنند در حالی که اطر اف آنها شکمهای گرسنه و جگرهای سوزانی وجود دارند که نمی توانند لقمه غذایی پیدا کنند و سد جو نمایند؟
آری هنگامی که امیرالمؤمنین علی (ع) مورد اعتراض قرار می گیرد که جرا زندگی را به خودت سخت می گیری. در پاسخ می فرماید که : من مانند شما نیستم پیشوایان وظیفه جداگانه ای دارند
و به همین سبب بر من واجب است که زندگی خود را در حد افراد ضعیف قرار دهم
ثروتی که در اختیار بشر قرار گرفته است، اگر برای پرستاری از درماندگان و کمک به محرومین افراد جامعه باشد در این صورت به وظیفه خود عمل نموده و حق نعمت و خدا را اداء کرده است. اما کسی که حق خدا را اداء نکند و یا کوتاهی کند خود را در معرض خطر از دست دادن نعمت قرار داده است . پیامبر خدا (ص) فرمود : کُلُّکُم راع وَ کُلُّکُم مَسؤوُلٌ . فََالامامُ وَ هُوَ مَسئوُلٌ وَ المَرأهُ راعِیَهُ عَلی بَیتِ زَوجها وَ هِی مَسووُلَهٌ والعبدُ راعٍ عَلی مالِ سَیّدهِ و هُوَ مسئوُلٌ اَلا فَکُلُّکُم راعٍِ وَ کُلُکُم مسئولٌ. همانا هر کدام از شماها مسئول و نگهبانید. امام و پیشوا مسئول و نگهبان مردم است. زن مسئول و نگهبان خان شوهر خویش است. غلام مسئول و نگهبان مال آقای خویش است. پس هان . همه نگهبان و همه مسئولید . (صیح بخاری، ج 7 ، ص 158)
3- همدردی
یکی دیگر از ثمرات ایثار را می توان همدردی و شرکت در غم مستمندان ذکر کرد. چون در یک اجتماع مرفه ای که اغنیاء باید با ایثار و کمک خود به فکر فقراء و یتیمان و اسیران و ; باشند تا آنان را از فقر و تهیدستی نجات دهند. اما وقتی که می بینند عملاً راه کمک کردن مسدود است و کسی نیست تا نیازمندیهای مستمندان را رفع کند در این صورت همدردی و شرکت در غم دیگران مخصوصاً یتیمان و اسیران و فقراء می تواند به زخم های دل آنان مرهم گذارد. زیرا فرد مستمند و محروم آن گاه که در کنار افرادی برخوردار و مرفه قرار می گیرد توقع او در بخشش مضاعف می گردد زیرا از طرفی رنج ناشی از فقر و عدم دسترسی به ضروریات زندگی و از طرف دیگر رنج احساس عقب ماندگی او را آزار می دهد
مردان خدا و با فضیلت به تعبیر امیرالمؤمنین (ع) کوششان این است که وضع موجود مبنی بر پرخوری ظالم و گرسنگی مظلوم را دگرگون سازند و این پیمان خدا است با دانایان امت. پیامبر خدا (ص) فرمود هرکس چیزی به دست آورد و نیاز به آن دارد ولیکن آن را به دیگری ایثار کند خدای تعالی او را بیامرزد و یا این که اگر بنده ام در عمر خود یک بار ایثار کند من شرم دارم با او حساب کنم و جای او بهشت است
مطالعه زندگانی ایثارگران و الگو قرار دادن آنان
روح قرآن کریم و اخبار اسلامی این است که مردانی از خود گذشته را بر می انگیزد که روش انبیاء را بکار بسته دین خدا را تجدید نمایند
در حقیقت اینگونه افراد از مصادیق آی شریفه هستند که می فرماید: دسته ای از مؤمنین که با خدا معاهده بسته بودند به وظیفه خود عمل نمودند. و دسته ای از آنان مرگ گریبانشان را گرفت و دسته ای از آنان منتظر مرگ هستند و سرنوشت خود را نمی توانند تغییر دهند. این مردان از خود گذشته نمونه این روایت هستند
لا تزال من امتی ظاهرین علی الحق لا یضرهم من خالفهم و لا من خذلهم حتی یأتی امرالله. طائفه ای از پیروان من پشت به پشت هم داده و برای دفاع از حق و حقیقت قیام می کنند و مخالفت یا شکنجه آنان را ناراحت نمی سازد و ضرر به آنان وارد نمی کند تا امر خدا صادر گردد
در اینجا نمونه هایی از ایثار و خودگذشتگی مسلمین را نقل می کنیم
شخصی به نام ابودجانه در جنگ احد سپر جان رسول خدا (ص) گردید و پشت خود را بلشگر مخالف داده و هرچه تیر می آمد به جان خود می خرید. [7]
انس بن نضر در جنگ احد به میدان رفت ولی از او خبر نشد. مسلمانان به جستجوی او پرداختند. تا این که سعد بن معاذ او را پیدا کرد. انس بن نضر متوجه سعد گردیده و گفت: به خدای کعبه سوگند، بهشت را مشاهده می کنم و بوی آن را استشمام می نمایم. سعد می گوید زخمهای او را شماره کردم بیش از هشتاد زخم شمشیر نیزه و تیر بر او وارد شده بود
بار دیگر به جستجوی او پرداختم اما او را نیافتم . خواهر انس برادر خود را از انگشتان بریده اش شناخت و فهمید که برادرش کشته شده است
عمیر انصاری گفت: رسول خدا (ص) در جنگ بدر فرمود : بپا خیزید و به سوی بهشت بشتابید. بهشتی که وسعت آن به انداز وسعت آسمان و زمین است
عمیر بن حمام انصاری عرضه داشت به وسعت آسمان و زمین؟ رسول خدا (ص) فرمود : آری به وسعتآسمان و زمین
عمیر گفت: به به! رسول خدا (ص) فرمود: چه سبب شد که اظهار شادی کردی؟ عمیر گفت: شاید من هم داخل آن شوم، رسول خدا (ص) فرمود : شما از اهل آن خواهید بود
عمیر با شنیدن این جمله چند دانه خرما برداشت و مشغول خوردن شد
سپس گفت: اگر من زنده بمانم تا این خرما تمام شود زیاد عمر کرده ام
هنوز این جمله عمیر تمام نشده بودن که خرماها را ریخت و مشغول پیکار شد تا این که جان را به جان آفرین تسلیم کرد. [8]
همر و بن جموح : او دارای چهار پسر است و با پای لنگ همراه پسران خود عازم میدان جنگ احد گردیده است. فرزندانش به وی گفتند : چون شما لنگ هستی خدا برای شما جهاد را واجب نکرده است
عمر پیش رسول خدا (ص) آمده و از دست جوانان خود شکایت کرد. که نمی گذارند من در جنگ شرکت کنم
به خدا سوگند، آرزوی من این است که کشته شوم. و با همین پای لنگ خود در بهشت قدم بزنم. رسول خدا (ص) فرمود: جهاد بر شما واجب نیست. سپس رو به فرزندان عمرو نموده و فرمود: بگذارید این پیرمرد پاشکسته در جهاد دشمن شرکت کند. شاید خداوند شهادت را روزی او فرماید. عمرو به اتفاق رسول خدا (ص) از مدینه خارج شد و در جنگ احد شهید شد
الف) جلوه های ایثار در کربلا
