
مقاله معماری عمومی وب و روش جاوا با word دارای 42 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله معماری عمومی وب و روش جاوا با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله معماری عمومی وب و روش جاوا با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله معماری عمومی وب و روش جاوا با word :
معماری عمومی وب و روش جاوا
برای تشریح بهتر برنامههای کاربردی تحت وب مدرن و امروزی ،معمولا رسم بر آن است که آن را به چهار لایه مستقل تفکیک میکنند . ( شکل یک ) لایه مشتری یا clien ، لایههای میانی که عبارتند از presentation و Business و در نهایت آخرین لایه یعنی لایه داد . در مدلهای کوچکتر معمولا لایههای میانی در یک لایه مجتمع شده و در نتیجچه یک مدل ساده شده سه لایهای به دست میآید برای تصور بهتر این لایهها ، شاید بهتر بتاشد که فرض کنید هر لایه بر روی یک کامپیوتر پیاده سازی میشود .
با اینن سناریو ، فقط لایه مشتری یا clien در منزل و محل کار من یا شما قرار گرفته است و بقیه لایهها بر روی کامپیوترهایی واقع هستند که ممکن است صدها یا هزارها کیلومتر از ما فاصلاه داشتهباشد . حتی ممکن است که لایههای دیگر نیزر در کنار هم واقع شدهباشند . ( هر چند که معمولا چنین نیست . ) لایه مشتری در این مدل سازسژی همان مرورگر وب است که بر روی کامپیوتر مشتری ، صفحات وب را نشان میدهد . در اینن لایه علاوه بر آنکه اطلاعات نمایش داده میشوند ، امکان ورود اطلاعات از طرف کاربر نیز وجود دارد و یکی از وظایف مرور گرها ، انتقال این اطلاعات جمع آوری شده و ارسال آن به لایههای فوقانی است . معمولا برای پیاده
سازی لایههای مشتری از دو روش استفاده میشود .
در روش اول ، از هوشمند بودن کامپیوتر کاربر هیچ استفادهای نمیشود . هنگامی که کاربر اطلاعات یک فرم را تکمیل میکند و یا در خواست صفحه خاصی را میکند (submit) . کلیه عملیات پردازشی در لایههای میانی انجام شده و صفحه جدیدی برای او ارسال میگردد . این صفحه جدید فقط ممکن است شامل یک پیام خطا باشد . به این روش اصطلاحا Dump HTML client اطلاق میگردد . در روش دوم از هوشمندی کامپیوتر کاربر به خوبی استفاده میگردد . مثلا هنگامی که فرمی را در یک صفحه وب تکمیل میکنیم و اگر دچار اشتباه شویم ، بلافاصله بدون آنکه ارتباطی بین لایههای فوقانی برقرار گردد ، کامپیوتر به شما هشدار میدهد . مزیت روش دوم (Semi intellgent client ) آشکار است . ( کاربر برای هر
عملیات ساده و ابتدایی نیاز به انتظار کشیدن در پای کامپیوتر خود ندارد . ) اما در این روش ، مرز بین لایههای میانی ( Business و Presentation ) مخدوش میگردد برای استفاده از هوشمندی کامپیوتر مشتری ، از اسکریپت نویسی به زبانهای جاوا اسکریپت و یا ( DHTML ) vbscript در صفحات وب استفاده میشود . توجه داشته باشید که به همین علت ، ، توانایی مرورگرها در اجرای دستورات ، اهمیت مییابد و نسخههای 4 به بعد مرورگرهای Netscape/IE ، امروزه حداقل نیازمندی سایتهای جدید قرار گرفتهاند .
لایه Presentation
وظیفه لایه Presentation ، ارائه محتوای متغیر ( دینامیک ) در صفحات وب است . معمولا محتوای دینامیک از یک بانک اطلاعاتی تامین میشود ( مانند اسامی کاربران Hotmail به همراه مشخصات آنان ) . وظیفه مهمتر این لایه شناسایی صفحات ارسال شده از سمت مشتری ( client ) است .
( یعنی شناسایی کاربر و انتقال اطلاعاتی که او به لایه Business وارد کردهاست ) . روشهای پیاده سازی این عملیات بر روی کامپیوتر web server ، متنوع بوده و در گذشته از برنامههای موسوم به CGI استفاده میشدهاست . الب”ه استفاده از جاوا اسکریپت در سمت سرور نیز مدتی مورد استفاده قرار گرفت ، اما روشهای متداول امروزی عبارتند از :
– استفاده از روشهای مایکروسافت بر اساس سفحات فعال سمت سرور یا ASP با استفاده از Visual Interdev .
– استفاده از راه حلهای شرکت سان بر اساس ترکیب صفحات فعال جاوا ( JSP ) و موجودیتهایی به نام servlet ها .
در ابزارهای ارائه شده فوق ، روشهایی برای قرار دادن محتوای دینامیک در درون صفحات HTML و همچنین تکنیکهایی برای دریافت اطلاعات ورودی کابر ، در نظر
گرفته شدهاند .
لایه Presentation معمولا درون برنامههای وب سرور ( نظیر Apache webserver , Microsoft IISS IBM websphere و غیره ) پیاده سازی میشوند . وب سرورها توانایی دریافت و اجراتی چندین در خواست از سوی برنامههای کاربردی لایههای دیگر و همچنان کار بران را به طور همزمان دارند . وب سرورها بر اساس آرایش اولیه (configuration) میدانند که در خواستهای (requests) کاربر مشتری را باید به کدام برنامه کاربردی (application) هدایت نمایند .
لیه Business
حجم زیاد از عملیات یک سایت مدرن در این لایه ، پیاده سازی میِود . این عملیات عبارتند از :
– اجرای تمام محاسبات و تایید (validation) دادهها
– مدیریت جریان کار (worflow) . فرض کنید که شما به عنوان یک کاربر Hotmail با وارد کردن نام کاربری و اسم رمز وارد سایت شدهاید ، تا زمانی ککه از سایت خارج نشدهاید . سایت شما رامیشناسد و امکان استفاده از امکانات آن برای شما فراهم است . حضور شما تا لحظه خروج یک session یا جلسه نام دارد و مدیریت
این جلسات نیز در لایه Business انجام میگردد .
– مدیریت دستیابی به اطلاعات ( بانک اطلاعاتی ) و ارائه آن به لایه Presention .
روشهای پیاده سازی این لایه در کاربردهای جدید به یکی از صورتهای زیر است :
– استفاده از اشیای COM ( ارائه شده توسط مایکروسافت ) با استفاده از ویژوال بیسیک یا ویژوال c++ وغیره ،
– استفاده از اشیای متناظر شرکت سان یا .EJB (Enterprise java Beans )
اصولا هرگاه نیاز با ارتباط یا مبادله اطلاعات بین چند برنامه مستقل وجود داشته باشد ، نام این تکلونوژیها را خوتهید شنید . ( در شمارات گذشته مقالاتی در این مورد منتشر شدهاست ) روشی که قبل از ارائه راهحلهای مایکروسافت و سان در این مورد به کار میرفتهاست ، پیروی از مشخصههای اشیای CORBA بوده است . این مشخصه ( CORBA ) در سال 1992 ارائه شده است و قابل حل در راه حل ارائه شده توسط شرکت سان و زبان جاوا میباشد .
لایه Business معمولا درون برنامههایی موسوم به ( Application sever ) پیاده سازی میشوند ( نظیر Oracle Application server , Microsoft MTS و غیره ) .
اگر فعالیتهایی که در لایههای یکسایتکابردی انجام میگیرند را به امور یم منزل تشبیه کنیم،کلیه فعالیتهای خانهداری بر عهده لایهBusiness و برنامههای Application
server خواهد بود .
برنامههای شرکتهای تولید کننده Application server بر اساس قابلیتهای امنیتی ، مقیاس پذیری ، قابلیت اطمینان و غیره از یکدیگر تفکیک میشوند .
لایه داده
این لایه مسئول نگهداری اطلاعات است و میتواند شامل بانکهای اطلاعاتی مدرن یا مجموعهای از فایلهای متنی ساده باشد .
در کاربردهای سادهتر میتوان مدل چهار لایهای شرح داده شده را به مدل کوچکتری تبدیل کرد . در این مدل کوچک شده میتوان لایههای Business و resentationP را در هم ترکیب کرده و بروی یک وب سرور اجرا نمود .
مروری بر معماری J2EE
( Java 2 Enterprise Edition )
در سالهای اولیه پیذایش جاوا ( 1990 ) ، از این زبان بیشتر به عنوان یک زبان قوی برای برنامه نویسی در سمت مشتری client یاد میشد . بهتدریج این زبان از اقبال عمومی در کابردهای لایههای میانی برخوردار گردید و نهایتا با عرضه را حلهای جدید EJB )و( Servlets ، شرکت سان ( حدود سال 200 ) مشخصههای J2EE را معرفی نمود . مشخصههای J2EE نیز چهار لایه بوده و منطبق بر مدل معرفی شده « معماری چها لایه وب » است . ( شکل دو ) در لایه مشتری ، صفحات وب که میتوانند شامل جاوا اسکریپت باشند نمایش داده میشوند . در لایه میانی resentationP ، به کمک Servletها و JSP محتوای ینامیک تولید میشود . Servletها و JSP درون وب سرور اجرا میشوند . لایه Business با استفاده از تکنولوژی EJB پیاده سازی میشود . EJB ها درون Application server اجرا شده و همان تور که گفته شد وظایف خانه داری از قبیل انجام محاسبات ، تایید دادهها و دسترسی به بانک اطلاعاتی به یکی از روشهای زیر انجام پذیر است :
استفاده از واسطه JDBC ( مشابه ODBC مایکروسافت ) و یا استفاده از SQLJ ( مشابه SQL مایکروسافت ) .
در مشخصههای ارضه شده در J2EE ، برای کامپیوترهای مشتری ( client ) غیر وابسطه به وب نیز پیشبینی هایی انجام شده است . برای دسترسی کامپیوترهای مشتری به لایه Business ( مثلا تحت شبکه LAN که IIOP cilent نام گذاری شدهاند ) توابع دسترسی از راه دور نام RMIAPI عرضه شدهاست .
Servelt چیست ؟
CGI یکی از اولین روشهایی بود که برای تولید صفحات وب با محتوای دینامیک مورد استفاده قرار میگرفت . به مرور زمان روشهای جدیدتری نیز برای این منظور ، عرضه شد . همانطور که ذکر شد ، مایکروسافت تکنیک ASP را عرضه نمود و پس از زمان کوتاهی JSP از طرف سان ارائه گشت . اما قبل از آن شرکت سان در سال 1997 ، Servletها را معرفی کرده بود .
Servletها به عنوان جایگزینی برای اسکریپتهای CGI ، ( درون ماشین مجازی جاوا یعنی JVM ) Servletها برخلاف اپلتهای جاوا نیازی به پشتیبانی مرورگر از جاوا ندارند و تقریبا بر روی تمام وب سروها ( به صورت مستقیم و یا با استفاده از plug-inها ) قابل اجرا هستند . servlet ها قابلیت دریافت اطلاعات دریافنژت شده از کاربر و کوکیها و غیره را دارند . servlet ها قابلیت دسترسی مستقیم به بانکهای اطلاعاتی ( در مدلهای ساده معماری وب ) و یا دسترسی به داده از طریق EJB ( در مدلهای کاملتر ) را دارند .
به عنوان مثالی از یک servlet به قطعه کد – در کادر پایین – توجه نمایید . این قطعه یک صفحه وب با عبارت “ Welcome bake username” تولید میکند که در این عبارت username نام کاربر فعلی است .
JSP
همانطور که دیده میشود ، استفاده مکرر و اجباری از عبارت out.printh() در servletها ، نمیتوانست در برابر راه حل سر راستتر مایکروسافت (ASP) ایستادگی نماید . این موضوع شرکت سان را بر آن داشت تا در سال 1999 ، JSP را معرفی نماید . قطعه کد نشان داده شده در بخش دوم همان کار servlet نمونه ما را انجام میدهد و حجم آن بسیار کوچکتر است . واقعیت آن است که عبارت « %%» در JSP بر روی وب سرور به servlet ترجمه میشوند .
EJB
تا قبل از سال 1996 ، تکنولوژی جاوا محدود به اجرا در سمت مشتری clint بوده است ، اما شرکت سان با معرفی قطعات کد قابل استفاده مکرر به نامJava Bean در این سال همچنان با رقابت با مایکروسافت ادامه داد . ( در همان سالها نیز مایکروسافت تکنولوژی COM را پایه گذار نمود ) یک Java Bean که رابط گرافیکی نداشته باشد میتواند کلیه وظایف لایه Business را بر عهده گیرد .
این Java Bean میتواند از درون Servlet یا یک صفحه JSP فراخوانی شود . اما با پیچیدهتر شدن کاربردهای اینترنت و پیدایش مدل چهار لایه ، لازم شد تا Java Beanها بر روی کامپیوترهای جداگانه (Application server) اجرا شوند . به این منظور سان EJBها را عرضه کرد EJBها برخلاف Java Bean های معمولی همواره بدون واسطه گرافیکی هستند و میتوانند از راه دور به خدمت گرفته شوند . این برنامهها ، برنامههاب کاربردی توزیع شده نام دارند .


مقاله شناخت و ضرورت تغییر با word دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله شناخت و ضرورت تغییر با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله شناخت و ضرورت تغییر با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله شناخت و ضرورت تغییر با word :
شناخت و ضرورت تغییر
عنوان صفحه
مقدمه
ضرورت تغییر
شناخت علل تغییر
شناسایی منابع تغییر
طبقه بندی انواع تغییر
تمرکز بر اهداف
تشخیص تقاضا برای تغییر
انتخاب تغییرات ضروری
ارزیابی پیچیدگی
شیوه های مشارکت دادن افراد
انتخاب مقیاس زمانی
تهیه برنامه عمل
پیش بینی اثرات تغییر
پیش بینی مقاومت در برابر تغییر
آزمایش و کنترل برنامه ها
اطلاع رسانی در مورد تغییر
واگذاری مسوولیت
ایجاد تعهد
تغییر فرهنگ
کنترل مقاومت
نظارت بر پیشرفت
بازنگری پیش فرض ها
حفظ انگیزه حرکت
اعمال تغییرات بیشتر
منابع و ماخذ
مقدمه
امروزه تغییر مهمترین عامل موثر در مدیریت کسب و کار موفق محسوب می شود. سازمان ها (و افراد شاغل در آنها) باید نگرش مثبتی نسبت به مسئله تغییر داشته باشند تا از این طریق توان رقابتی خود در بازاهای تهاجمی امروزی را حفظ کنند. عدم توجه به یک روند در حال تغییر ممکن است بسیار پرهزینه باشد. این مقاله به مدیران می آموزد که برای بقای خود چگونه همواره یک گام از رقبا جلوتر باشند، روند تغییرات را تعیین کنند و رهبری یک پرونده تغییر را بر عهده بگیرند. این مقاله در قالب 101 نکته کلیدی طراحی شده و به مدیران توصیه می شود علاوه بر مطالعه دقیق به آن عمل کنند.
ضرورت تغییر
تغییر کلیه جنبه های زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد. اتخاذ یک رویکرد آینده نگر تنها راهی است که به کمک آن می توانید آینده را، چه به عنوان یک فرد و چه بعنوان یک سازمان، در دست بگیرد.
بنابراین، پذیرای تغییر باشید و یاد بگیرید که عناصر مثبت آن را توسعه دهید.
1- کلیه تغییراتی را که مدنظر دارید یادداشت و برای ایجاد آنها برنامه ریزی کنید.
2- اگر احساس می کنید که در برابر تغییر مقاوم هستید، در جستجوی علت آن باشید.
3- در جستجوی افرادی پذیرای تغییر باشید و با آنها هم پیمان شوید.
4- قبل از تبعیت از خط مشی دیگران کمی فکر کنید.
شناخت علل تغییر
برای کنار آمدن با سرع روزافزون تغییرات، در درجه اول باید علل زیربنایی آنها شناسایی شوند.
برخی از تغییرات مشخص در ساختار داخلی سازمان ها و بازارهای خارج از آنها زاییده تغییرات گسترده در جامعه، اقتصاد یا تکنولوژی هستند.
5- در برابر شرایط عدم اطمینان واکنش مثبت نشان دهید و از تغییر اجتناب کنید.
6- کنجکاوی را در خود پرورش دهید. تصویر کنید که همیشه باید مطلعترین فرد باشید.
7- از تکنولوژی اطلاعات جدید نهراسید و با تسلط بر آن سعی کنید بهره برداری لازم را بعمل آورید .
8- به خاطر داشته باشید که تکنولوژی به سرعت و روز به روز در حال تغییر است.
شناسایی منابع تغییر
تغییر ممکن است از جهات مختلف نشات بگیرد. از جانب مافوق یا زیردستان درون سازمان، از خارج از سازمان و یا در اثر ابتکار فردی سعی کنید از کلیه منابع احتمالی تغییر آگاه شوید و از هر کجا که نشات گرفته است، پذیرای آن باشید.
9- صرف نظر از منبع تغییر، از کلیه نوآوری ها در جهت ایجاد آن استقبال کنید.
10- در برابر تغییرات خارج از سازمان، همواره واکنش مثبت نشان دهید.
11- زیردستان را به ارائه ایده های جدید در جهت ایجاد تغییر تشویق کنید.
طبقه بندی انواع تغییر
بطور کلی می توان تغییرات را به دو دسته تدریجی و بنیادی تقسیم کرد. هر یک از این دو نوع تغییر به انواع مختلف و ترکیبات گوناگون تقسیم می شوند. شناخت نوع تغییری که با آن سروکار دارید به شما کمک می کند که راحت تر و به شیوه اثربخش تر به آن دست پیدا کنید. علاوه بر این، با شناخت نوع تغییر بهتر می توانید واکنش دیگران نسبت به تغییر مورد نظر را تعبیر و تفسیر کنید.
12- اثرات ترکیبی ناشی از انواع مختلف تغییر را مدنظر قرار دهید.
13- هنگام تجزیه و تحلیل تغییر به بسترهای کوتاه مدت و بلند مدت توجه کنید.
14- از بحران ها، تجربه کسب کنید و مطالب مفیدی بیاموزید تا بتوانید از بروز مجدد آنها جلوگیری کنید.
15- هدف خود را بر کسب برابری یا پیشی گرفتن از بهترین الگویی که می شناسید متمرکز کنید.
16- برای برنده شدن سعی کنید با رقبا متفاوت و از آنها بهتر باشید.
تمرکز بر اهداف
اگر مدیران هدف خود را ندانند نمی توانند برای رسیدن به آن تغییر کنند اگر آنها ندانند در حال حاضر کجا هستند، نمی توانند مسیر در ست را آغاز کنند. این نقاط ابتدایی و انتهایی را به عنوان اولین قدم در شناسایی موارد نیازمند تغییر معین کنید.
17- نقاط قوت و ضعف سازمان خود را به شیوه ای واقع بینانه مورد ارزیابی قرار دهید.
18- برای بیان دورنمای کاری خود از یک یا دو جمله کوتاه استفاده کنید.
19- همیشه سعی کنید فرهنگ سازمانی را از طریق افراد تغییر دهید و نه برعکس.
تشخیص تقاضا برای تغییر
موفقیت شما در گرو راضی کردن مشتر یان است.
مشتریان ناراضی به سایر عرضه کنندگان کالا و خدمات مراجعه می کنند و کارکنان ناراضی (که در واقع همان مشتریان داخلی شما هستند) یا درست کار نمی کنند یا سازمان را ترک می کنند. نیازهای این دو گروه از مشتریان را مورد بررسی قرار دهید و سعی کنید تغییرات لازم جهت ارضای این نیازها را به عمل آورید
.
20- سعی کنید هم نیاز کارکنان و هم نیاز مشتریان را برآورده سازید.
21- به مشتریانی که شکایت می کنند احترام بگذارید. آنها به شما می گویند که چه چیزهایی را باید تغییر دهید.
22- فراموش نکنید که کیفیت یک محصول به کیفیت فرآیند تولید آن بستگی دارد.
23- از مقیاس های عینی به دست آمده از پاسخ های مشتریان بهره برداری کنید.
انتخاب تغییرات ضروری
برنامه های تغییر برای استمرار و دوام باید جامعیت کامل داشته باشند. با وجود این مراقب باشید که با معرفی تغییرات خاص متعدد باعث پریشان خاطری افراد نشوید. چند اولویت مهم را مشخص کنید که تغییر در آنها بیشترین تاثیر را به دنبال خواهد داشت و فقط بر روی همان موارد تاکید کنید.
24- زمینه های اصلی تغییر و اولویت بندی و سپس توجه خود را به طور کامل و گسترده متوجه آنها کنید.
25- هدف از هرگونه تغییرات برنامه ریزی شده را برای خود کاملاً روشن کنید.
26- تلاش خود را فقط بر روی چند فرآیند مهم متمرکز کنید.
27- برای ایجاد تغییر، یک برنامه روان و منسجم تدوین کنید.
ارزیابی پیچیدگی
برای برنامه ریزی و مدیریت اثربخش تغییر، لازم است که برآورد واقع بینانه ای از میزان پیچیدگی آن داشته باشید و بدانید که این تغییر بر چه کسانی تاثیر مستقیم و غیرمستقیم خواهد داشت. سپس باید مولفه های مختلف را به نحوی روشن و کارآمد تقسیم، کمی سازی و سازماندهی کنید.
28- در مورد هر تغییر از خود بپرسید که چه تاثیری بر افراد درگیر در آن خواهد داشت.
29- ابتدا تغییرات پیشنهادی را در مقیاسی کوچکتر آزمایش کنید.
30- اگر توجیه کردن تغییر نیازمند استدلال های پیچیده است از آن دست بکشید.
31- از تجزیه و تحلیل مسیر بحرانی برای برنامه ریزی وظایف استفاده کنید.
شیوه های مشارکت دادن افراد
افرادی که تحت تاثیر تغییرات قرار می گیرند از نظر نوع نگرش و نیازها با یکدگیر تفلاوت دارند.
برنامه های اثربخش تغییر باید به اندازه کافی انعطاف پذیر باشند تا بتوانند با این تفاوت ها هماهنگی پیدا کنند. برای انتخاب افرادی که باید در ایجاد تغییرات مشارکت داشته باشند و در مورد نحوه مشارکت آنها به دقت برنامه ریزی کنید.
32- هنگام برنامه ریزی برای ایجاد تغییر، سیاست های خود را در مورد نحوه برخورد با افراد تعیین کنید.
33- آموزش را وسیله ای برای مشارکت دادن افراد در پروژه های تغییر قرار دهید.
34- اگر برای افراد سوء تفاهم پیش آمده از آنها عذرخواهی کنید و توضیحات لازم را به آنهاغ بدهید.
35- همه افراد را در برنامه ریزی حداقل یک پروژه تغییر مشارکت دهید.
36- به کلیه گروه ها آنقدر استقلال بدهید تا بتوانند در تعیین اهدافشان راساً اقدام کنند.
37- مشاوران را به ارائه توضیحات روشن و برنامه زمانی کوتاه و مختصر ملزم کنید.
38- اگر در مورد تغییر قولی می دهید حتماً به آن عمل کنید.
39- مربیان ورزشی موفق را سرمش خود قرار دهید و مانند آنها افر اد را به پیشروی تشویق کنید.
انتخاب مقیاس زمانی
مقیاس زمانی مورد نیاز برای انواع مختلف تغییر بسیار متفاوت است. مدیران به عنوان عوامل تغییر ناچارند اهداف بلند مدت را مدنظر قرار دهند. در عین حال (به ویژه به هنگام بحران ها) سایر تغییرات کوچک تری که فقط چند روز یا چند هفته به طول می انجامد را برنامه ر یزی کنند.
40- خود را در چارچوب سال های مالی محصور نکیند. این مرزها کاملاً قراردادی هستند.
41- تصمیم بگیرید که هر هفته یک ایده تازه معرفی کنید.
42- افراد را تشویق کنید که برای تغییرات آنی، ایده تازه بدهند.
43- برنامه ریزی شما برای ایجاد تغییر باید مرحله به مرحله باشد تا افراد راحت تر آن را بپذیرند.
تهیه برنامه عمل
براساس اطلاعات جمع آوری شده یک برنامه عمل دقیق تهیه کنید. این برنامه عمل باید روش، مختصر و با استفاده از شیوه های تصویری طراحی و برنامه ریزی تهیه شود. نظرات افرادی که از برنامه مذکور تاثیر می پذیرند را مدنظر قرار دهید و آن را به طور منظم بازنگری کنید.
44- به نقطه نظرات افراد به طول کامل توجه کنید.
45- همراه با تغییرات شرایط، برنامه ها را (حتی به صورت بنیادی) تعدیل کنید.
46- حتماً برنامه عمل خود را به شیوه های صحیح معرفی و ارائه کنید.
47- حتماً مهارت های لازم جهت استفاده از تکنیک های برنامه ریزی را کسب کنید.
48- حداقل هفته ای یک بار برگ کنترل خود را مرور و آن را به روز کنید.
49- همواره برنامه های زمانی را با افرادی که در کار مشارکت دارند چک کنید تا از عملی بودن آنها مطمئن شوید.
پیش بینی اثرات تغییرات
پس از تهیه برنامه تغییر اولیه به دقت در مورد پیامدهای آن فکر کنید. مزیت های حاصل از این برنامه باید به مراتب بیشتر از مضرات آن باشند. کلیه پیش نیازها و شرایط لازم برای اجرای برنامه را ارزیابی و یک برنامه احتیاطی، به عنوان پشتیبان تهیه کنید.
50- از پروژه های تغییر انتظار اصلاحات بزرگ داشته باشید.
51- در آغاز یک برنامه تغییر به افراد وعده قدردانی و پاداش های فردی و گروهی بدهید.
52- هرگز حمایت افراد از برنامه عمل خود را قطعی و مسلم فرض نکنید.
53- هرگز برای متقاعد کرد افراد نسبت به تغییر، به آنها رشوه ندهید.
54- روحیه افراد را به دقت زیر نظر داشته باشید و با پدیدار شدن نشانه های تضعیف روحیه فوراً اقدام کنید.
55- با مساله بی کار شدن تعدادی از کارکنان در اثر ایجاد تغییرات برخورد احساسی نکنید.
پیش بینی مقاومت در برابر تغییر
تغییر معمولاً با قدری مقاومت همراه است. با وجود این، شما می توانید از طریق پیش بینی مقاومت ودرک خویشتن داری افراد از بروز تغییر، پیش دستی کنید و از مقاومت تا حد زیادی به نفع خود بهره برداری کنید. در برنامه های خود جایی برای اعتراضات افراد در نظر بگیرید و برای پاسخگویی به آنها شواهد و مدارک کافی جمع آوری کنید.
56- اگر هیچ مقاومتی در برابر تغییر مشاهده نکردید، کاملاً مراقب باشید ممکن است مقاومت افراد به صورت پنهانی باشد.
57- برای مقابله با منتقدان و افراد محافظه کار تعدادی دوست و هم پیمان برای خود پیدا کنید.
58- همواره در مورد اثرات نامطلوب احتمالی که ممکن است در پی تغییرات حاصل شوند، بی پرده صحبت کنید.
آزمایش و کنترل برنامه ها
بدون آزمایش و کنترل دقیق و مکرر، میزان ریسک برنامه ها بسیار بالا، و تقریباً در تمامی موارد نتایج آنها نامطلوب خواهد بود. استفاده از طرح های آزمایشی خوب به همراه یک نظارت روشمند می تواند موجب تقویت و بهتر شدن برنامه ریزی کلی شما شود.
59- با اجرای آزمایشی برنامه های خود در بسترهای مختلف، آنها را امتحان کنید.
60- هنگام بازنگری نتایج طرح آزمایشی؛ عوامل متغیر را مدنظر داشته باشید.
61- کاستی های موجود در عملکرد را تجزیه و تحلیل و علل آنها را مشخص کنید.
62- از افراد به خاطر انتقادات و اعتراضات مفیدشان تشکر کنید.
اطلاع رسانی در مورد تغییر
برای یک شروع خوب، اطلاع رسانی بسیار حائز اهمیت است. اما در عین حال نمی توانید در این کار زیاده روی کنید. خواه افراد در برنامه ریزی مشارکت داشته و خواه نداشته باشند، در هر صورت تا می توانید با استفاده از یک سری روش های برقراری ارتباط آنها را هرچه سریعتر به هم نزدیک کنید.
63- به خاطر داشته باشید که صداقت بهترین سیاست نیست، بلکه تنها سیاست است.
64- برای تقویت پیام تغییر، بیانیه های مربوط به دورنمای کاری را بطور خلاصه به نمایش بگذارید.
65- در هر برنامه تغییر حتماً آموزش های لازم برای مهره های اصلی برنامه را تدارک ببینید.
66- تا آنجا که ممکن است با کلیه افراد به صورت انفرادی در مورد برنامه های تغییر صحبت کنید.
67- هنگامی که در مورد مزایای تغییر قولی به افراد می دهد نسبت به اجرای آن امیدوار و در عین حال، کاملاً واقع بین باشید.
68- اشکال از خودا خیراست! گوینده را بخاطر دادن خبر بد و شنونده را به خاطر عکس العمل ناخوشایند در مقابل شنیدن خبر بد سرزنش نکنید.
واگذاری مسوولیت
برنامه های تغییر ماهیتاً نیازمند رهبری هستند. در عین حال، این برنامه ها باید پیروانی با انگیزه، متعهد و پرتحرک نیز داشته باشند. ‹عوامل تغییر› که در موقعیت های کلیدی قرار دارند، چه بعنوان رهبر و چه به عنوان پیرو، نقش بسیار مهمی را درفرآیند تغییر ایفاد می کنند.
69- قبل از آغاز برنامه تغییر، عوامل تغییر را در موقعیت های کلیدی قرار دهید.
70- افرادی که برای رهبری تغییر انتخاب می کنید باید از برنامه تغییر حمایت همه جانبه به عمل آورند.
71- با پنهان کاری مبارزه کنید. جز در موارد ضروری از مخفی کردن اطلاعات خودداری کنید.
ایجاد تعهد
برخورداری از حمایت افراد برای موفقیت پروژه های تغییر امری ضروری است. از مهارت های رهبری برای ایجاد و افزایش تعهد در آنها استفاده کنید. با نشان دادن رفتار متعهدانه الگوی دیگران شوید. از طریق تشکیل جلسات مستمر و ایجاد سیستم های ارتقای انگیزه و مشارکت، افراد را به حمایت از پروژه تغییر تر غیب کنید.
72- به افراد یادآوری کنید که تغییر برای همه است، نه فقط برای عده خاص
73- با نشان دادن تعهد خود نسبت به پروژه تغییر؛ الگوی دیگران شوید.


مقاله در مورد عناوین و اسامی قرآن کریم با word دارای 56 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد عناوین و اسامی قرآن کریم با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد عناوین و اسامی قرآن کریم با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله در مورد عناوین و اسامی قرآن کریم با word :
عناوین و اسامی قرآن کریم
کلام الهی یعنی قرآن کریم به اسامی وعناوین متعددی نامبردار است که از این اسامی نیز در قرآن کریم یاد شده است. میان این اسامی، چند نام دارای شهرت بیشتری می باشد که مورد اتفاق اکثر دانشمندان علوم قرآنی است که می توان آنها را بعنوان اسامی و نامهای قرآن تلقی کرد، و آنها عبارتند از: قرآن، فرقان، کتاب، ذکر و تنزیل .
قرآن: از این نام در قرآن حدود پنجاه و هشت مورد یاد شده است مانند «انه لقرآن کریم » و «فاذا قرات القرآن فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم » درباره معنی قرآن و مبدأ اشتقاق آن میان علما، اختلاف نظر وجود دارد:
شافعی می گوید: قرآن از هیچ مبدئی مشتق نشده است. بلکه ارتجالا و ابتداء برای کلام الهی وضع شده است و بنابراین مشتق از «قرء» نخواهدبود، و الا باید بتوانیم بر هر چیزی که قرائت می شود، لفظ قرآن را اطلاق نماییم. زجاج و لحیانی واژه قرآن را مهموز می دانند با این تفاوت که زجاج گوید: قرآن مشتق از «قرء» بمعنی جمع و گردآوری است، و کلمه قرء در جمله «قرات الماء فی الحوض» بهمین معنی است. و چون قرآن جامع ثمرات کتب پیشین آسمانی است آنرا قرآن نامیده
اند. و قتاده نیز دارای همین رای و عقیده بوده است . ولی لحیانی را عقیده بر آن است که قرآن مشتق از قرء بمعنی قرائت و پیروهم آوردن و خواندن می باشد. و چون قاری قرآن بهنگام تلاوت آن حروف و کلمات آنرا بدنبال هم می اورد ، قرآنش نامیده اند. بنابراین قرآن مصدری است. بمعنی مفعول یعنی تلاوت شده و چنانکه کتاب بمعنی مکتوب است قرآن نیز بمعنی مقروء است . ابن عباس نیز همین سخن را تایید کرده است. ساختن چیزی به چیز دیگر است. و چون حروف و کلمات و آیات و سور قرآن، مقرون بهم هستند و با کیفیتی خاص با هم ارتباط و پیوستگی دارند آنرا قرآن نامیدند.
فراء گوید: قرآن مشتق از قرائن است و قرائن نیز جمع قرینه می باشد از این جهت که هریک از آیات قرآنی، قرینه و مؤید آیات دیگر می باشند آنرا قرآن گویند. بنابراین –طبق دو عقیده اخیر- واژه قرآن مهموز نخواهدبود .
فرقان: این کلمه در هفت مورد از قرآن بکار رفته که منظور از آن در دو مورد ؛ کتاب موسی است (توراه) و در دو مورد دیگر نیز قرآن است چنانکه گوید: «تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیرا» و در موارد دیگر، معنای دیگری دارد. و چون قرآن، فارق میان حق و باطل است، و آن دو را از هم مشخص می سازد، به فرقان نامیده شد؛ چنانکه ابن عباس همین وجه تسمیه را پذیرفته است . و بعضی را عقیده برآن است که قرآن از آن جهت به فرقان موسوم گشت که این کتاب آسمانی، انسان را به نجات و موفقیت نائل می سازد و آیه «یا ایها الذین آمنوا ان تتقوا الله
یجعل لکم فرقانا» نیز موید همین معنی است. زیرا کلمه فرقان در این آیه بمعنی نجات دادن است.
کتاب: کلمه کتاب در قرآن حدود دویست و پنجاه و پنج مورد بکار رفته که در موارد بسیاری، منظور از آن قرآن کریم می باشد و کتاب در اصل لغت بمعنی گردهم آوردن است و هر نبشته ای را از آن جهت کتاب می نامند، چون حروف و کلمات در آن گردهم آمده اند و قرآن را هم بدین جهت کتاب نامیدند که انواع آیات و قصص و احکام در آن گردهم آمده است.
و ما بعنوان نمونه آیه ای را یاد می کنیم که کلمه کتاب در آن آمده و منظور از آن، قرآن کریم می باشد چنانکه گوید: «الر تلک الکتاب و قرآن مبین». باید یادآور شویم که قرآن در میان منابع فقه اسلام بعنوان کتاب نام بردار است چنانکه گوید منابع فقه اسلام عبارتست از کتاب، (قرآن)، سنت، اجماع، و عقل.
ذکر: این کلمه که از واژه های اصیل تازی است در موارد متعددی از قرآن مورد استفاده قرارگرفته که منظور از آن در بعضی از موارد، قرآن کریم می باشد. از قبیل: «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون» ؛ «هذا ذکر مبارک» و ذکر – بمعنی شرف- نیز در قرآن بکاررفته است چنانکه گوید:
«و لقد انزلنا الیکم کتابا فیه ذکرکم»
باری، وجوه تسمیه قرآن به «ذکر» از آن جهت است که خداوند متعال با سخن خود بندگان خویش را به فرائض و احکام یادآور می گردد.
تنزیل: این کلمه که دارای اصالت در زبان تازی است چندین بار در قرآن مورد استفاده قرارگرفته است. مانند آیه »و انه لتنزیل رب العالمین» و قرآن از آن جهت به این کلمه نامبردار است که آیات آن از طریق وحی بتدریج بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نازل گردید. چون کلمه تنزیل غالبا از نزول تدریجی قرآن حکایت می کند و کلمه انزال در اکثر موارد نمایانگر نزول دفعی قرآن می باشد.
این اسامی و عناوین از نامهای شایع و معروف قرآن است ولی گروهی ازدانشمندان در تعداد نامهای قرآن دچار مبالغه شده اند. شیخ طاهر جزایری در کتاب «التبیان» خود آورده است که حر الی ، اسامی قرآنت را به نود و اندی رسانده است و نیز سیسوطی بنقل از کتاب «البرهان»
زرکشی می نویسد: قاضی شیذله ، پنجاه و پنج نام برای قرآن یاد کرده است که عبارتند از:
کتاب، مبین، قرآن، کریم، نور، هدی، رحمه، فرقان، شفاء، موعظه، ذکر، مبارک، مرفوعه، علی، حکمه، حکیم، مبین، حبل، مطهره، صراط، مستقیم، قیم، قول، فصل، نبأ، احسن الحدیث، مثانی، متشابه، تنزیل، روح، وحی، عربی، بصائر، صحف، بیان، علم، حق، مکرمه، هادی، عجب، تذکره، عروه الوثقی، صدق، عدل، امر، منادی، بشری، مجید، نور، بشیر، نذیر، عزیز، بلاغ و قصص.
بدون تردید همه این عناوین نمی تواند اسامی قرآن باشند. بلکه اکثر آنها اوصاف قرآن هستند که قاضی شیذله و دیگران با اسمها و القاب قرآن خلط نموده اند. البته این اوصاف در آیات قرآن در مورد خود قرآن بکار رفته، ولی صرف استعمال این اوصاف در آبات قرآن نمی تواند دلیل آن باشد که آنها اسامی قرآن باشند.
باری، قرآن با هر تعبیری که از آن یاد شود عبارت از کلمات و آیات الهی است که از هر جهت اعجازآمیز بوده و بیانی است که از طریق وحی بر پیامبراسلام (صلی الله علیه و آله) نازل گردیده و در مصاحف و دفاتر گردآمده و به تواتر به ما رسیده است و قرآن موجود، همان کلام الهی است که مردم، مامور به قرائت و عمل به مضامین آن می باشند و هیچگونه دستبرد و تحریف و زیادت و کاستی در آن راه نیافته است. و تعریف قرآن به این معانی، مورد اتفاق دانشمندان اسلامی می باشد.
وحی الهی
معنی لغوی وحی:
قبلا یادآور شدیم که قرآن از طریق وحی بر پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نازل گردیده ولی چون کلمه وحی در قرآن و جز آن، دارای معانی گوناگونی است بهمین مناسبت درباره آن، گزارش کوتاه زیر در توضیح معنای لغوی وحی نگارش می شود:
1- الهام فطری به انسان: مانند الهام خداوند به مادر موسی (ع) که به وی شیر دهد و او را در میان صندوقی قرارداده، و به دریا افکند تا از شر فرعون – که دامنگیر اطفال ذکور بنی اسرائیل گردید- مصون ماند، و قرآن کریم نیز به این قضیه اشاره کرده و از کلمه وحی استفاده نموده است:
«و اوحینا الی ام موسی ان ارضعیه و القیه فی الیم;»
2- الهام غریزی به حیوان: از قبیل الهام خداوند به زنبور در ساختن لانه خود، چنانکه قرآن می گوید: «و اوحی ربک الی النحل ان اتخذی من الجبال بیوتا و من الشجر و مما یعرشون».
3- اشاره سریع و مرموز: چنانکه خداوند درباره زکریای پیامبر (ع) می گوید: «فخرج علی قومه من المحراب فاوحی الیهم ان سبحوه بکره و عشیا»
ضمن این آیه، نوشته اند که زکریا – بدون این که هیچگونه سخنی با قوم خود به میان آورده باشد- مقصد و منظور خود را به آنان تفهیم کرد.
4- اشاره با جوارح و اعضاء: چنانکه شاعر می گوید:
نظرت الیها نظره فتحیرت دقائق فکری فی بدیع صفاتها
فاوحی الیها الطرف انی احبها فاثر ذاک الوحی فی وجناتها
5- وسوسه و فتنه انگیزی شیطان: چنانکه قرآن در این مورد می گوید:
«و کذلک جعلنا لکل نبی عدوا شیاطین الجن و الانس یوحی بعضهم الی بعض زخرف القول غرورا» یا می بینیم که قرآن در جای دیگر می گوید:
«; و ان الشیاطین لیوحون الی اولیائهم لیجادلوکم;»
بدیهی است که وحی خداوند متعال به انبیا (علیهم السلام) بر طبق هیچیک از معانی مذکور نیست بلکه وحی دارای همان رابطه نهانی پیامبر با خداوند می باشد که حقایق مربوط به جهان و مردم را از آن طریق دریافت می کند و رسولان خداوند، آنرا نیز به مردم ابلاغ می نمایند.
6- القاء امری به فرشتگان: تا آنرا فورا فرمان برند، قرآن کریم در این مورد
می گوید: اذا یوحی ربک الی الملائکه انی معکم فثبتوا الذین آمنوا ;.»
اصولا القاء هر امری به دیگری با کیفیت خاصی که در قرآن مطرح است، مانند القاء آیات کتب آسمانی بوسیله جبرئیل بر پیغمبر (ص) – که از آن به وحی تعبیر شده است- با معنی وحی خداوند متعال به خود پیغمبر (ص) تناسب و ارتباط نزدیکی دارد ، وحی بهردو صورت یعنی وحی به جبرائیل (ع) و وحی به پیامبر، هر دو ایجاد وظیفه و رسالت می نماید یعنی فرشته موظف است با نقلی راستین، وحی الهی را به پیامبر برساند و پیامبر نیز با امانت ویژه خود، آنرا به مردم ابلاغ کند. و ایه «فاوحی الی عبده ما اوحی» ناظر بهمین نکته است ، زیرا منظور این است که خداوند به بنه خود جبرائیل (ع) – که فرشته امین وحی است- همان چیزی را وحی کرده که جبرائیل به پیغمبر رسانده است. و مفهوم وحی در این آیه با مدلول «تنزیل» در آیه «و انه لتنزیل رب العالمین، نزل به الروح الامین، علی قلبک لتکون من المنذرین» جدایی ندارد.
7- سخن گفتن خداوند با انبیاء: چون در خود قرآن یادآوری شده است که سخن گفتن باریتعالی با بشر را – جزبعنوان وحی- بگونه دیگری نباید تلقی کرد چنانکه می فرماید: «و ما کان لبشر ان یکلمه الله الا وحیا;»
باید از ذکر این نکته دریغ نکنیم که اصل معنی لغوی وحی، اشاره سریع و نهانی است و مرحوم محدث قمی می نویسد: وحی در زبان تازی به این معنی است که انسان، مطلبی رابطور نهانی به دیگری القائ نماید. واصل وحی به معنی سخن پوشیده است. ولی بعدا بر هر سخنی اطلاق گردید که بطور پنهانی به دیگری القاء شود و بدو اختصاص یابد به گونه ای که دیگران از آن آگاه نشوند.
این نکته که اساس نخستین مفهوم واژه وحی را تشکیل می دهد با هریک از معانی که قبلا گزارش گردید، مناسباتی دارد و بعبارت دیگر: معنی لغوی وحی نیست به معنای دیگری که از قرآن و یا کلام عرب منظور شده است بیگانه نیست، چون سخن یا اشاره سریع و پنهانی- که معنی اصلی لغت وحی است- در تمام معانی دیگر وحی راه دارد. پس به این نتیجه می رسیم که رابطه غیبی و نهانی میان خداوند و برگزیدگان او – یعنی انبیا و فرشتگان بهر صورتی برقرار شود- وحی نام دارد. و این رابطه منحصر به انزال کتب بر انبیاء نیست بلکه این ارتباط ممکن است به سه صورت زیر برقرار شود:
1- القاء معنی و مقصود بر قلب پیامبر بدون واسطه فرشته وحی.
2- سخن گفتن با پیامبر از پس پرده، چنانکه خداوند از وراء شجره، با موسی (ع) سخن گفت و موسی (ع) هم ندای الهی را شنید.
3- القاء امری به فرشته وحی تا او وحی الهی را از جانب خداوند به یکی از انبیاء ابلاغ نماید؛ و باید آنچه به وی تکلیف شده است بهمان صورت و با حفظ امانت به پیامبر اعلام و القاء کند، اعم از آن که این فرشته بصورت فردی از انسان عادی تجسم یابد و یا بگونه دیگری؛ و القاء فرشته به پیامبر نیز وجی نام دارد.
خداوند به این سه گونه وحی اشاره کرده و می گوید: «و ما کان لبشر ان یکلمه الله الا وحیا، او من وراء حجاب، او یرسل رسولا فیوحی بإذنه ما یشاء، انه علی حکیمٌ»
کیفیت نزول وحی:
پیامبر اسلام (ص) نخستین پیامبر الهی نبوده است که وحی منحصرا بر او نازل گردد بلکه پیش از وی پیامبران دیگری بودند که وحی الهی به آنها نیز نزال می شد، چنانکه خداوند متعال در قرآن کریم همین موضوع را به رسول خدا (ص) یادآوری کرده و فرموده است:
«انا اوحینا الیک کما اوحینا الی نوح و النبیین من بعده و اوحینا الی ابراهیم و اسمعیل و اسحق و یعقوب و الاسباط و عیسی و ایوب و یونس و هود و سلیمان، و آتینا داود زبورا، و رسلا قد ق
صصناهم علیک من قبل و رسلا لم نقصصهم علیک و کلم الله موسی تکلیما»
البته در این دو آیه نام چند تن از مشاهیر انبیا بنی اسرائیل (ع) یاد شده است، و مجموعا نام حدود بیست و شش نبی از انبیاء در موارد متعددی از قرآن آمده است ، که به آنان و همچنین سایر انبیاء دیگر- که نامی از آنها در قرآن به میان نیامده است- وحی نازل می گردید. و چنانکه در دو آیه فوق می بینیم، می گوید: همانگونه که بر پیامبراسلام (ص) وحی نازل می شد بر انبیا دیگر نیز وحی نازل می گردید و میان وحی به انبیا گذشته و وحی به پیامبراسلام (ص) در اصل مدلول وحی، تفاوتی وجود نداشت، ولی نزول وحی بر پیامبراسلام (ص) غالبا بوسیله جبرائیل (ع) صورت می گرفت. در حالی که وحی بر انبیاء دیگر، گاهی در خواب و گاهی از پس پرده، و گاهی بوسیله فرشته وحی انجام می گرفت.
وقتی یهودیان به رسول خدا (ص) عرض کردند که چه کسی این قرآن را بر تو نازل کرده؟ فرمود: جبرائیل، گفتند ما با جبرئیل دشمنیم، زیرا او برای ما محدویتها و تکالیفی شاق ودشوار فرو آورد و چون با او دشمنی داریم به کتابی که او آورده است، ایمان نمی آوریم.
خداوند در آیه «قل من کان عدوا لجبرئیل فانه نزله علی قلبک باذن الله;»
به پیغمبر خود می گوید: به یهودیان بگو اگر کسی دشمن جبرائیل است [باید بداند] که او وحی را بر قلب تو بدستور و اذن خداوند متعال فروآورده است نه از پیش خود.
در قرآن کریم از جبرائیل گاهی بنام «جبرئیل» تعبیر شده است چنانکه در آیه فوق دیدیم و گاهی به عنوان «روح الامین» نامبردار است، چنانکه گوید: «نزل به الروح الامین علی قلبک ;» و گاهی نی
ز با عنوان «رسول کریم» معرفی شده است. آنجا که می گوید: «و انه لقول رسول کریم»
اما کیفیت نزول وحی بر پیامبر اسلام (ص) را می توانیم از زبان آن حضرت بشنویم و این بیان رسول خدا (ص) در طی حدیثی آمده است که در طرق روایات شیعه و اهل سنت دیده می شود: حار
ث بن هشام از پیامبرگرامی (ص) پرسید ، وحی چگونه بر شما نازل می شود؟ فرمود: گاه صدائی همانند صدای جرس بگوش من می رسید و وحیی که بدینصورت بر من نازل می شد، سخت بر من گران و سنگین بود، سپس این صداها قطع می شد و آنچه را جبرائیل می گفت فرا می گرفتم، و گاهی جبرائیل بصورت مردی بر من فرود می آمد، و سپس با من سخن می گفت و من گفته های او را حفظ و از بر می کردم پیامبرگرامی (ص) در این حدیث، دو کیفیت را درباره وحی بخود یاد می کند که در یکی از آنها صداهای پی در پی همچون آواز جرس به سمع مبارکش می رسید و در دیگری، جبرائیل (ع) بصورت یک انسان عادی در نظرش مجسم می شد. وحی بگونه اول بر پیامبراسلام (ص) سخت گران و طاقت فرسا بوده است چنانکه خداوند متعال از این گونه وحی به قول «قول ثقیل= گفتاری گران و سنگین» تعبیر کرده و فرموده است: «انا سنلقی علیک قولا ثقیلا» . ولی وحی بصورت دوم، کمی سبکتر و لطیف بوده و دیگر آن سروصداهای هولناک و ناآشنا بگوش نمی رسید بلکه جبرائیل (ع) بصورت فرد عادی و با فرمی مشابه شکل انسانی مالوف و مانوس مجسم می شد تا رسول خدا (ص) بدو آرام گرفته و رعب و بیمی در او بهم نرسد. ولی باید گفت که وحی در هر دو صورت بر پیامبرگرامی (ص) سنگین بوده، و همیشه همزمان با لحظاتی که وحی نازل می گردید – در تمام فصول سال- از پیشانی مبارکش عرق فرو می ریخت و خود نیز می فرمود: «فما من مره یوحی الی الا ظننت ان نفسی تقبض»: هیچ بار وحی بر من نازل نگردید جز آن که این تصور [بعلت سنگینی وحی] در من پدید می آمد که جانم گرفته می شود.
گروهی از دانشمندان معاصر و همچنین علماء پیشین سعی کرده اند که با روشهای مختلف علمی، موضوع وحی را – که از مسائل غیبی است- توجیه و تفهیم نمایند و چون این کوششها- بعقیده نکارنده- تلاشی عقیم و بی ثمر برای فهم مسائل فوق ادراک انسانی است و جز آنکه کلافی سردرگم برای افکار و اندیشه های انسانی ارمغان دهد گروهی نیز از این مشکل نمی گشاید، لذا از بحث در این گونه ژرف بینی های بی ثمر، خودداری کرده و به کوتاهی سخنی درباره آثار وحی بسنده نمودیم، و علاقمندان به این نوع بررسیها را به مراجع در خور، رهنمون می شویم.
تاریخچه کوتاهی درباره نزول وحی بر پیامبراسلام (ص):
مقدمتاً یادآور می شویم که رسول خدا (ص) پیش از بعثت و مقارن آن غالبا از مردم کناره می
جست و به خلوتگاهی دور از مردم ـ مانند غار حرا ـ پناه می برد. مدت انزوای آن حضرت و اقامت او در غار حرا، مختلف بود، گاهی یک شب و گاهی یکماه در سال بوده و با توشه ای که با خود همراه می برد و در طی سالهائی که جسته و گریخته در غار مزبور بسر میبرد حالات خاصی داشت، روحانیت و نورانیت وجودش کاملاً متجلی بود، و در چنین اوقاتی از هیچگونه احسان و خیرخواهی دریغ نمی کرد و نوشته اند که اغلب، شب هنگام به غار می رفت که دور از هر انگیزه دنیاوی و در
فرصتی آرام، به سیر درونی و تفکر و اندیشه بپردازد.
در این گوشه گیریهاـ که عرب آن را « تَحَنّث» می نامد موفقیتهایی نصیب پیغمبر (صلی الله علیه و آله) گردید زیرا از رهگذا آن توانست بیش از هر فرصتی دیگر به سیر در آفاق و انفس بپردازد و به بررسی و مطالعه و آفرینش جان و جهان، موفق گردد تا آنجا که زمینه رؤیاهای صادقه برای آن حضرت فراهم آمد و بالاخره منجر به نبوت او گردید. در تاریخ بعثت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نوشته اند که آنحضرت روز دوشنبه هفدهم رمضان یا بیست و هفتم رجب (دوازده سال پیش از هجرت به مدینه) مطابق ششم آگوست یا اول فوریه 610 میلادی ـ بهنگامی که چهل سال و ششماه و هشت روز سال قمری، یا سی و نه سال و سه ماه و هشت روز سال شمسی از عمر شریفش می گذشت به مقام نبوت رسید.
در یکی از این گوشه گیریهاـ که به تاریخ فوق مربوط می شودـ جبرائیل بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نازل شد و پیام الهی را بر وی خواند، و ما این رویداد مهم تاریخی را ـ که نقطه عطفی در تاریخ جهان بشریت است ـ از زبان رسول گرامی (صلی الله علیه و آله) می شنویم که فرمود:
« در غار حرا در خواب بسر می بردم که جبرائیل بر من وارد شد و برایم پاره ای از دیبا که کتابی و نبشته ای در آن بود آورد و گفت بخوان. گفتم خواندن نمی دانم. جبرئیل مرا فشرد و رها کرد و گفت بخوان ; تا سه بار این وضع تکرار شد، و در آخرین بار بمن گفت بخوان. گفتم چه چیزی بخوانم گفت : «اقراء باسم ربّک الذّی خلقّ، خلق الأنسان من علق، اقرء و ربّک الأکرام ، الّذی علّم بالقلم، علّم الاأنسان ما لم یعلم » پس از آن جبرائیل از کنارم دور شد، و من بیدار شدم چنانکه گوئی کتابی در
قلبم نوشته شد، از غار بیرون آمدم و به نیمه راهِ کوه رسیدم، در این اثنا ندائی بگوشم رسید که میگفت «ای محمد تو رسول خدائی، و من جبرائیلم». به راه خود ادامه دادم و هر گامی که برمی داشتم با ترس و بیم آمیخته بود تا به خانه رسیدم».
خدیجه همسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) گوید: وقتی پیغمبر(ص) وارد خانه شد رنگ پریده و خسته بنظر میرسید، پرسیدم چرا رنگ پریده ای؟ حضرت، قضیه را برای همسرش بازگو کرد. خدیجه سّر این داستان را از وَرَقَه بن نوفِل ـ که مردی آگاه و بصیر بودـ پرسید، ورقه او را بشارت داد که او پیامبر این مردم است. و سپس به خدیجه گفت که بآن حضرت عرض کند: پایدار باشد.
نوشته اند: وقتی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) از غار حرا بازگشت مدتی وحی منقطع گردید ، ولی این مدت بسر آمد و زمان فترت وحی منقضی شد، در این باره حدیثی است که جابربن عبدالله انصاری نقل می کند که پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود:
«پس از آنکه چندی در غار حرا، مجاور بودم از آنجا بیرون آمدم و به وادی رسیدم. ندائی از آسمان بگوشم رسید، و همان فرشته ای را که پیش از این دیده بودم در آسمان مشاهده کردم، و بیمناک شدم و بسوی خانه بازگشتم، وقتی به خانه رسیدم گفتم مرا بپوشانید [و این جمله را پیغمبر (صلی الله علیه و آله) سه بار تکرار کرد] مرا پوشاندند در این اثنا این آیات نزول یافت:
«یا ایّها المدّثّر، قم فأنذر، و ربّک فکبّر، و ثیابک فطهّر، و الرّجز فاهجر »
پس از آن وحی مستمراً ادامه یافت، و آیات قرآنی تا پایان عمر آنحضرت نازل می گردید.
نزول قرآن کریم
تاریخ آغاز نزول قرآن:
اگر چه قبلاً به این موضوع اشاره کردیم، ولی برای توضیح بیشتر یادآور می شویم: در باره اینکه آغاز نزول قرآن در چه روز و چه ماهی صورت گرفته است میان دانشمندان اسلامی اختلاف نظر وجود دارد، چنانکه در تاریخ بعثت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) در میان مورخان و محققان اختلاف عقیده موجود است. و ما درباره آغاز نزول قرآن، آراء و اقوال زیر را از محققان اسلامی می بینیم:
بعضی از مفسرین معتقدند که نیمه شعبان، تاریخ آغاز نزول قرآن می باشد، و می گویند منظور از«لیلهٍ مبارکه » در آیه های «انّا انزلناه فی لیلهٍ مبارکهٍ،انّاکنّا منذرین، فیها یفرق کلّ امر حکیم » شب نیمه شعبان می باشد.
ولی اکثر محدثان و مفسران قرآن را عقیده بر آنست که آغاز نزول قرآن در ماه رمضان قرار دارد که عده ای از آنها روز یا شب آن را در هفته، مشخص کرده، و گروهی نیز بدون تعیین آن، برگزار نموده اند.
باید گفت که بطور کلی طبق صریح آیه «انّا انزلناه فی لیله القدر » بدون تردید، نزول قرآن در شب قدر آغاز شده است، منتهی درباره شب قدرـ که در چه شبی و در چه ماهی قرار داردـ آراء گوناگونی دیده می شود : عده ای می گویند شب قدر عبارت از شب نیمه شعبان است. ولی اکثر دانشمندان می گویند شب قدر در یکی از شبهای ماه رمضان قرار دارد، و دلیل آنها آیه«شهر رمضان الّذی انزل فیه القرآن » است لکن همین دانشمندان در تعیین یکی از شبهای ماه رمضان
بعنوان شب قدر، اتفاق عقیده ندارند. و لذا برخی می گویند شب هفدهم رمضان، شب قدر است چون منظور از «یوم الفرقان » در آیه «ان کنتم آمنتم بالله و ما انزلنا علی عبدنا یوم الفرقان : یوم التقی الجمعان » ، هفدهم رمضان است زیرا رسول خدا(صلی الله علیه و آله) صبح روز جمعه هفدهم ماه رمضان با مشرکین در غزوه بدر مواجه شد و با آنها جنگ کرد.
طبری می نویسد: قرآن، وقتی بر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نازل شد که هیجده شب از ماه رمضان گذشته بود. بنابراین آغاز نزول قرآن، شب نوزدهم ماه رمضان می باشد. ولی طبق آراء اکثر محققان شیعه، شب قدر در یکی از شبهای دهه آخر ماه رمضان قرار دارد که بظن قوی و شهادت روایات فراوان، باید شب بیست و سوم ماه رمضان را شب قدر دانست، و باید گفت که آغاز نزول قرآن کریم در همین شب بوده است.
سیوطی روایت جالبی در این زمینه نقل می کند. وی می نویسد: از واثله بن اسقع روایت شده است که پیغمبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: تو رات، شش روز پس از رمضان، و انجیل پیش از سیزدهم رمضان، و زبور پیش از هیجدهم رمضان، و قرآن پیش از بیست و چهارم رمضان نازل گردیده اند. و بر حسب برخی روایات دیگر، صحف ابراهیم در اول ماه رمضان نازل شد، و این حدیث با آیه«شهر رمضان الّذی انزل فیه القرآن » و آیه «انّا انزلناه فی لیله القدر » تطبیق می کند.
بنابراین باید شب قدر احتمالاً همان شب (بیست و سوم ماه رمضان) باشد که قرآن یکباره به آسمان دنیا نازل شد، سپس روز بیست و چهارم به زمین نازل گشت که آغاز آن «اقرا باسم ربک » بوده است. ولی این مشکل پیش می آید که پیغمبر(صلی الله علیه و آله) از نظر روایات اهل سنت در ماه ربیع الاول مبعوث گشت، و این مطلب با آغاز نزول قرآن در ماه رمضان منافات دارد. حل این اشکال بدینصورت است که پیغمبر(صلی الله علیه و آله) در ماه ربیع الاول که همان ماه تولد او است ـ با رؤیا و خواب ـ مبعوث شد، و پس از گذشت ششماه از این واقعه، در ماه رمضان و در عالم بیداری به آن حضرت، وحی نازل گردید.


مقاله آشنایی با SCSI با word دارای 6 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله آشنایی با SCSI با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله آشنایی با SCSI با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله آشنایی با SCSI با word :
SCSI اکثر کامپیوترهای شخصی از یک درایو IDE برای اتصال هارد دیسک و یک گذزگاه PCI برای اضافه کردن عناصر سخت افزاری دیگر به کامپیوتر استفاده می نمایند. تعداد دیگری از کامپیوترها از یک نوع گذرگاه با نام Small Computer System Interface)SCSI) برای اضافه کردن عناصر مورد نظر به کامپیوتر استفاده می نمایند. عناصر سخت افزاری مورد نظر می تواند یکی از تجهیزات زیر باشد: هارد دیسک اسکنر CD-ROM/RW چاپگر Tape مبانی SCSI SCSI ، از ایده های مطرح شده توسط Shugart Associates System Interface)SASI) استفاده نموده است . SASI در سال 1981 توسط شرکت Shugart و با همکاری شرکت NCR ابداع گردید. در سال 1981 نسخه استاندارد شده SASI با نام SCSI عرضه گردید. تکنولوژی فوق دارای مزایای زیر است : سرعت آن بالا است ( 160 مگابایت در ثانیه ) مطمئن تر و قابل اعتماد تر است امکان استقرار ( اتصال ) چندین دستگاه بر روی یک گذرگاه را فراهم می نماید. در اکثر سیستم ها قابل استفاده است . در رابطه با تکنولوژی SCSI ملاحظاتی نیز وجود دارد : برای یک کامپیوتر خاص می بایست پیکربندی گردد دارای امکانات محدود حمایتی در سطح BIOS است دارای مدل های متفاوت از بعد سرعت و نوع کانکتور است دارای یک اینترفیس نرم افزاری نیست اغلب کاربران کامپیوتر در زمان استفاده از SCSI با توجه به انواع متفاوت آن (Ultra ،Fast,Wide و حتی ترکیبی از اسامی فوق ) دچار سردرگمی می گردند. انواع SCSI در حال حاضر سه مشخصه کلی ( نوع ) برای SCSI وجود دارد . - SCSI-1 . مشخصه اولیه ارائه شده برای SCSI در سال 1986 است . - SCSI-2 . استاندارد ارائه شده در سال 1994 است . مهمترین ویژگی مدل فوق، ارائه مجموعه دستورات خط دستوری ( 18 دستور) برای انجام عملیات ضروری و حمایتی در رابطه با دستگاههای SCSI است. در مدل فوق امکان مضاعف نمودن سرعت از 5 مگاهرتز به 10 مگاهرتر( Fast SCSI) و مضاعف نمودن عرض گذرگاه از هشت بیت به شانزده بیت و افزایش تعداد دستگاهها تا پانزده (Wide SCSI) و یا تلفیقی از هر دو وجود دارد (Fast/Wide SCSI)


مقاله جلالالدین محمد بلخی ( مولوی) با word دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله جلالالدین محمد بلخی ( مولوی) با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله جلالالدین محمد بلخی ( مولوی) با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله جلالالدین محمد بلخی ( مولوی) با word :
جلالالدین محمد بلخی ( مولوی)
جلالالدین محمد، که با عناوین « خداوندگار»، « مولانا»، « مولوی»، « ملای روم» و گاه با تخلص « خاموش» در میان پارسی زبانان شهرت یافته، یکی از شگفتیهای تبار انسانی است.
از عنوانهای او، « خداوندگار» و « مولانا» در زمان حیاتش رواج داشته و «مولوی» در قرنها بعد و شاید نخستین بار در قرن هشتم یا نهم در مورد او به کار رفته است.
مولانا در ششم ربیعالاول سال 604 هجری قمری در شهر بلخ متولد شد. نیاکانش همه از مردم خراسان بودند. خود او نیز با اینکه عمرش در قونیه گذشت، همواره از خراسان یاد میکرد و خراسانیان آن سامان را همشهری میخواند.
پدرش، بهاءالدین ولدبن ولد ( 543-628) نیز محمد نام داشته و سلطان العلما خوانده میشده است. وی در بلخ آسوده میزیسته و بیمال و مکنت هم نبوده است. در میان مردم بلخ به ولد مشهور بوده است. بهاء ولد مردی خوشسخن بوده و مجلس میگفته و مردم بلخ به وی ارادت بسیار داشتهاند. ظاهراً این دلبستگی مردم موجب شده بود که هراس در دل محمد خوارزمشاه افتد و بهاء ولد در شرایطی قرار گیرد که از بلخ به قونیه مهاجرت کند. از سوی دیگر وی با مخالفت آشکار متکلم بزرگ قرن ششم، امام فخر رازی، روبرو بوده که در خوارزمشاه نفوذ فراوان داشته و نزد او در حق بهاء ولد سعایت میکرده است.
البته بیم هجوم تاتار که بسیاری از اهل فضل و دانش شرق ایران را به کوچیدن از دیار خود واداشته بود، در این میان تأثیر قطعی داشته است.
بهاء ولد بین سالهای 616- 618 به قصد زیارت خانه خدا از بلخ بیرون آمد. بر سر راه، در نیشابور، با فرزند سیزده چهاردهسالهاش جلالالدین محمد به دیدار عارف و شاعر جان سوخته، شیخفریدالدین عطار شتافت. عطار درباره مولانا به پدرش چنین گفت: « این فرزند را گرامیدار، زود باشد که از نفس گرم آتش در سوختگان عالم زند.»
بهاء ولد بر سر راه مکه چند روزی در بغداد ماند و سپس به حج رفت و پس از گزاردن حج رهسپار شام و از آنجا روانه آسیای صغیر شد و چون آتش فتنه تاتار روز به روز شعلهورتر میشد و زادگاه او از آشفتهترین نواحی قلمرو اسلامی آن روزگار شده بود، دیگر عزم وطن نکرد و در همان جا مقیم شد.
فخرالدین بهرامشاه، پادشاه ارزنجان ( ارمنستان ترکیه) و پسرش علاءالدین داودشاه، به وی توجه کردند و پس از چندی علاءالدین کیقباد، پادشاه سلجوقی روم ( آسیای صغیر) از او درخواست کرد تا به قونیه آید و او پذیرفت.
جلالالدین محمد، بنابر روایاتی، در هجدهسالگی، در شهر لارنده، به فرمان پدرش، با گوهر خاتون، دختر لالای سمرقندی، ازدواج کرد.
پدر مولانا به سال 628 هجری قمری درگذشت و جوان بیست و چهارساله به خواهش مریدان یا بنابر وصیت پدر، دنباله کار او را گرفت و به وعظ و ارشاد پرداخت. دیری نگذشت که سید برهانالدین محقق ترمذی به سال 629 به روم ( آسیای صغیر) آ,د و جلالالدین محمد از تعالیم و ارشاد او برخوردار شد.
به تشویق همین برهانالدین یا به انگیزه درونی، مولانا برای تکمیل معلومات از قونیه رهسپار جلب شد. مدت اقامت او در حلب به دقت روشن نیست. گویا در همین شهر بوده که از محضر درس فقه کمالالدین بن العدیم بهره گرفته است. پس از این به دمشق رفت و حدود چهار سال یا بیشتر در آنجا ماند. بنابر روایاتی در این شهر به دیدار محیالدین عربی، عارف و متفکر برجسته آن روزگار نایل آمد.
اقامت او در حلب و دمشق روی هم از هفت سال در نگذشت. پس از آن به قونیه بازگشت و به اشارت سیدبرهانالدین به ریاضت پرداخت.
مولانا، پس از مرگ محقق ترمذی ( 638)، نزدیک پنجسال به تدریس علوم دینی پرداخت و چنانکه نوشتهاند تا چهارصد شاگرد به حلقه درس او فراهم میآمدند. وی در آفاق آن روز اسلامی به عنوان پیشوای دین و ستون شریعت احمدی آوازه شد.
بعد از این دوران است که ملاقات معروف میان مولوی و شمسالدین محمدبن علی بن ملک داد تبریزی اتفاق افتاد. این دیدار چنان مولانا را دگرگونه کرد که از پس پشت پا به مقامات دنیوی زد و دست ارادت از دامن ارشاد شمس برنداشت و پیوسته در ملازمت و صحبت او میبود.
آنچه مسلم است شمس در 27 جمادیالآخر سال 624 به قونیه وارد شده و در 21 شوال 643 از قونیه بار سفر بسته و بدینسان، در این بار، حداکثر شانزده ماده با مولانا دمخور بوده است.
علت رفتن شمس از قونیه روشن نیست. این قدر هست که مردم جادوگر و ساحرش میدانستند و مریدان بر او تشنیع میزدند و اهل زمانه ملامتش میکردند و بدینگونه جانش در خطر بوده است.
باری آن غریب جهان معنی به دمشق پناه برد و مولانا را به درد فراق گرفتار ساخت. در شعر مولوی این لحظههای هجران و شوق تجدید دیدار زیاده آشکار است.
گویا تنها پس از یک ماه مولانا خبر یافت که شمس در دمشق است. نامهها و پیامهای بسیار برایش فرستاد. مریدان و یاران از ملال خاطر مولانا ناراحت بودند و از رفتاری که نسبت به شمس داشتند پشیمان و عذرخواه گشتند. پس، مولانا فرزند خود، سلطان ولد را به جستجوی شمس به دمشق فرستاد. شمس پس از حدود پانزده ماه که در آنجا بود به سال 644 دعوت سلطان ولد را ـ که با حدود بیست تن از یاران مولانا به دمشق آمده بود ـ پذیرفت و روانه قونیه شد. اما اینبار نیز با جهل و تعصب عوام روبرو شد و ناگزیر به سال 645 هجری قمری از قونیه غایب گردید و دانسته نبود که به کجا رفت.
مولانا پس از جستجوی بسیار، سر به شیدایی برآورد. انبوهی از شعرهای دیوان، در حقیقت گزارش همین روزها و لحظات شیدایی است.
جایگزین شمس در جلب ارادت مولانا صلاحالدین زرکوب بود. وی مردی عامی و سادهدل و پاکجان بود. توجه مولانا به او چندان بود که آتش حسد را در دل بسیاری از پیرامونیان مولانا برافروخت. بیش از هفتاد غزل از غزلهای مولانا به نام صلاح الدین زیور گرفته است. این شیفتگی ده سال یعنی تا پایان عمر صلاحالدین ( محرم سال 657) دوام یافت.
پس از مرگ صلاحالدین، عنایت مولانا نصیب حسامالدین چلبی گردید. حسامالدین از خاندانی اهل فتوت بود. وی در حیات صلاحالدین از ارادتمندان مولانا شد و پس از مرگ او سرود مایه جان مولانا و انگیزه پیدایش اثر عظیم او، مثنوی گردید. یکی از بزرگترین آثار ذوقی و اندیشه بشری، را حاصل لحظههایی از همین همصحبتی میتوان شمرد.
سرانجام مولانا، روز یکشنبه پنجم جمادیالآخر سال 672 هجری قمری چشم از جهان فرو بست. خرد و کلان مردم قونیه حتی مسیحیان و یهودیان نیز در سوگ وی زاری و شیون نمودند. جسم پاکش در مقبره خانوادگی در کنار پدر در خاک آرمید. بر سر تربت او بارگاهی ساختند که به «قبه خضرا» شهرت دارد و تا امروز همیشه جمعی مثنوی خوان و قرآن خوان کنار آرامگاه او مجاورند.
مولانا در میان بزرگان اندیشه و شعر ایران شأن خاص دارد و هر کس یا گروهی از زاویه دید مخصوصی تحسینش میکنند. وی در نظر ایرانیان و بیشتر صاحبنظران جهان، به عارفی بزرگ، شاعری نامدار، فیلسوفی تیزبین و انسانی کامل شناخته شده است. پایگاه او در شعر و شاعری چنان والاست که گروهی او را بزرگترین شاعر جهان و دستهای بزرگترین شاعر ایران و جمعی، یکی از چهار یا پنج تن شاعران بزرگ ایران میشمارند. و مریدان و دوستدارانش، بیشتر به پاس جلوههای انسانی، عرفانی، شاعری، فیلسوفی شخصیت او به زیارت آرامگاهش میشنابند.
