
مقاله نقش رسانه ها به ویژه ماهواره در زندگی اجتماعی با word دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله نقش رسانه ها به ویژه ماهواره در زندگی اجتماعی با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله نقش رسانه ها به ویژه ماهواره در زندگی اجتماعی با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله نقش رسانه ها به ویژه ماهواره در زندگی اجتماعی با word :
مقدمه
بدون شک ‘غرب به موازات کسب توانایی ها و اقتدار سرشار مادی و تکنیکی‘در عرصه معنویت و مکارم اخلاقی ‘شدیدا به انحطاط گراییده است و بر این اساس ‘ه تنها جوامع غرب ‘بلکه بیشتر جوامع بشری دستخوش بحران های گوناگون شده اند.
اقبال لاهوری ‘اندیشمند پاکستانی ‘سال ها پیش خطاب به تمدن غرب‘چنین سروده است:
زعجب این نیست که اعجاز مسیحا داری زعجب این است که بیماری تو بیمارتر است
از میان ابزارهایی که فرهنگ ها و تمدن های دیگر را به چالش های جدی کشیده ‘ماهواره است که با هدف تهاجم فرهنگی به دیگر کشورها در عرصه رسانه ها‘جایی برای خود باز کرده است که وقتی پا در عرصه اجتماعی و سیاسی کشورمان گذاشت‘عده ای را به طرفداران و مخالفان افراطی خود تبدیل کند.
فصل اول
نقش رسانه های جمعی در به انحراف کشاندن جوانان(ماهواره)
دشمن اشکار-تهاجم خاموش
عصری که در ان قرار داریم ,عصر ارتباطات و عصر سلطه پدیده رسانه بر زندگی انسان است.بی گمان برنامه های رادیویی و تلویزیونی موفق گشته اند افکار و عقاید انسان های بی شمار را دستخوش تغییر سازند.
تمدن منحط غرب برای ترویج سکولاریسم اقدام به تاسیس هزاران شبکه رادیویی و تلویزیونی کرده است که به صورت شبانه روزی برنامه های گوناگونی را با این هدف پخش میکنند.متاسفانه دستیابی به این شبکه ها در کشور ما به سادگی امکان پذیر است;زیرا امکان تهیه و دریافت وسایل ماهواره ای با سهولت و قیمت نازل فراهم امده است.
باید توجه داشت که وقتی سخن از ماهواره به میان می اید,ابتدا مسائل ضدفرهنگی ان جلب توجه میکند,سبس مسائل سیاسی,علمی و ورزشی ایفای نقش می کنند.بیشتر شبکه های فارسی زبان ماهواره ای در یک تقسیم بندی معمول,به شبکه های سیاسی و غیر سیاسی تقسیم می شوند که بر اساس تحقیقات به عمل امده تمامی این شبکه ها با وجود هدف ها و سلیقه های گوناگون,به هجوم به مبانی دینی به طور جدی اشتراک دارند و هر کدام با ماموریتی خاص به مقابله با اسلام برخواستند.
این هجوم چه ارام و چه خاموش اغاز شده باشد,اکنون شکل وسیع و جدی تریث یافته است و بسیار حساب شده اصول و پایه های اعتقادی مردم را هدف قرار داده و با دقت ماهرانه ای تمام گروه های مختلف جامعه را در بر گرفته است.
فن آوری ماهواره و امار تقریبی آن
ابتدا چنین به نظر می رسید که پیشرفت رسانه های ماهواره ای مطلقا و بی قید و شرط,پدیده ای مطلوب است و برای تحقق دهکده جهانی ضرورت تام دارد,حال انکه در تجربه کوتاه و چندین ساله,معلوم شد که برخی از پیامدهای سوء این پدیده,از حیث فرهنگی اسیب زاست.
الدین تامند, نویسنده و منتقد اجتماعی می نویسد:
تکنولوژی ماهواره ای و دیگر رسانه های جدید,فرهنگ های ملی را از هم می پاشاند;
و این ارتباط متقاطع,به هر حال تهدیدی است برای هویت ملی که حکومت ها برای مقاصد شخصی خود,سعی در حفظ و انتشار ان دارند.
گفتنی است فرایند ارتباطاط از راه دور و استفاده از ماهواره و دیگررسانه های گروهی برای پخش امواج در سطح گسترده شمشیری دو لبه است که می تواند پی امدهای مثبت و منفی را به دنبال داشته باشد,الگو گزینی نوجوانان و جوانان از رسانه های تصویری در دهه های اخیر توجه پژوهشگران روان شناسی را به خود جلب کرده است.
طبق امار,در سال 1377 از جمعیت 67میلیونی کشور,حدود 35درصد نوجوانان و جوانان به تلویزیون ماهواره ای دسترسی داشته اند و روزانه بین2 تا3 ساعت برنامه های این تلویزیون را تماشا می کردند.بالاترین میزان بهره مندی,روزانه 5/4ساعت و پایین ترین ان روزانه 1 ساعت براورده شده است.
طبق امار,73 درصد از جوانان مراکز استان ها به راحتی به ماهواره دسترسی دارند,جوانان تهرانی در استفاده از ماهواره رتبه نخست را دارند و پس از ان,جوانان شهرها و روستاهای چهارمهال بختیاری و اذربایجان,رتبه های بعدی را کسب کرده اند و قم,خوزستان,سیستان و بلوچستان,یزد,و اردبیل در رتبه های بعدی کاربران ماهواره قرار می گیرند.
رویکرد نامناسب به ماهواره ها
امروزه جوانان زمان زیادی از شبانه روز را به تماشای برنامه های ماهواره اختصاص می دهند. همین امر سبب سستی نظام بیشتر خانواده های ایرانی شده است.برخی کارشناسان معتقدند امروز جوانان وسایل ارتباط جمعی ساده,همانند تلویزیون و یا ویدئو را جوابگوی نیازهای خود نمی دانند,به همین علت همیشه به دنبال راهی هستند که از راه های مختلف به دنبال راهی هستند که از راه های مختلف به دنبال بیرون از خود در ارتباط باشند.
برنامه های ماهواره ای زمینه ساز مفاسد اخلاقی و اجتماعی است و بیشتر از ان که برای نسل امروز و به طورکلی مردم مفید باشد,خطرناک است.
واقعیت است که ماهواره همچون دیگر ابزار بشری می تواند به ارمان های تعالی بخش انسانها و جوامع خدمت یا خیانت کند,زیرا قابلیت برنامه های ماهواره ای به گونه ایست که به یک اندازه میتوان از انها بهره برداری مطلوب یا نا مطلوب کرد.
یک اسیب اجتماعی در باره اثار ماهواره برروی جوانان میگوید:با وجود این که برنامه های ماهواره ای محتوای علمی و اموزنده نیز دارد,امروز بیشتر جوانان ماهواره را برای استفاده از برنامه های علمی ان انتخاب نمی کنند و بیشتر تمایل به دیدن برنامه هایی دارند که انها را در برنامه های داخل کشور نمی یابند و در واقع به خاطر بر نامه های مبتذل و مستهجن,از ماهواره استقاده کنند که زمینه انحراف وسقوط اخلاقی در این برنامه ها برای قشر جوان بسیار زیاد است.
چه زیبا فرموده است رسول گرامی اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و اله:
کیف بکم اذا رایتم اکمند معوفا,چه می شود شما را,گاه که ناپسند را پسندیده می شمارید و بد را خوب می ببینید.
حمله به دین به بهانه مبارزه با بدعت و خرافات
تمدن عصر جدید که شکوفایی ان پیوسته ناشی از حذف دین از صفحه زندگی خود و اجتماع می شمارند و عامل عقب افتادگی جوامع وامانده یا عقب نگه داشته شده را پایبندی به دین و ظوابط مذهبی قلمداد می کند,ضربه خطرناکی است که بر روح حساس و پرشور جوان اثر نامطلوبی بر جای می گذارد.
یکی از روش های دیرین دشمن برای گسترش سلطه خویش,استفاده از باورهای انحرافی در برابر عقاید و ارزش های اسلامی و اصیل است.انان می کوشندمذهب را که عامل بیداری,پویایی,ستم ستیزی,عدالت گستری و فراهم اورنده سعادت دنیا و اخرت است به عامل انزواطلبی,واپس گرایی,روهبانیت واحدی شخصی تبدیل کنند و با این شگرد بیشترین سعیشان در درست کردن عقاید نسل جوان بر طبق خواسته ها و اهداف خودشان است.
به تعبیر امام خمینی ره «می خواهند اسلام ناب محمدی را به اسلام امریکایی مبدل سازند».
تاکید بر اختلاف های مذهبی,تکیه کردن افراطی بر تفاوت های شیعی و سنی,ترویج خرافه گرایی,ترویج مذهب های دروغین,تحریف مفاهیم والایی همچون:انتظار,توکل,دعا,قضا و قدر و تعبد و نیز ارائه نظریه های ویرانگر گوناگون علیه مذهب همه برای رسیدن به این هدف شوم سازماندهی و اجرا می شود.در واقع این شبکه های ماهواره هی با روش هایی به وظایف علمی,دینی و حتی طنز درست کردن عقاید مردم می کوشند و این برنامه ها نسل جوان را به ابتذال می کشاند.
اشاعه فحشا و بی بندوباری
یکی از کارکردهای رسانه جمعی به ویژه ماهواره,مفهوم سازی و به تبع ان شکل دادن به هنجارهای مناسب با ان مفهوم است.بر این اساس,ارائه تصویرهای مستهجن و مبتذل و خلاف عفت عمومی از طریق ماهواره ها و نمایش ان ها,یکی از عوامل گسترش بی بند و باری و به فحشا کشاندن جوانان از نوع جرایم جنسی است.
دشمن که همواره اشاعه فرهنگ دینی و اعتقاد به خداوند و معنویات را مانع اصلی هدف های خود می بیند.برای کمرنگ کردن این اعتقادات,با ایجاد خلل در اعتقادات قشر جوان ,در به انحراف کشاندن و بی هویت کردن انان می کوشند.
قران کریم درباره خطر اشاعه زشتی ها در جامعه اسلامی هشدار می دهد و می فرماید:« کسانی که دوست دارند زشتی ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد,عذاب دردناکی برای انها در دنیا و اخرت است و خداوند می داند و شما نمی دانید» نور19
در واقع از دیدگاه و منطق قران,بازگو کردن زشتی ها و ارائه ترویج انها نهی شده است;زیرا موجب اشکارسازی زشتی ها و بر ملا شدن انها می شود.
امام رضاع می فرماید:«کسی که گناه را نشر دهد رانده است,و ان کسی که گناه را پنهان سازند,مشمول اموزش اللهی است»
شبکه های ماهواره ای در قالب میان برنامه ها و اگهی ها مظاهر ضد اخلاقی را تبلیغ می کنند و این رسانه همچون دیگر ابزار بشری می تواند به ارمان های تعالی بخش انسان ها و جوامع خدمت یا خیانت کند که در حال حاضر ,بیشترین خدمت ماهواره در ایجاد و رواج فساد و فحشا در میان جوانان است.
نمونه ای از تاثیر ویرانگر ماهواره بر خانواده ایرانی
اکنون داستان زندگی خانواده ای را ورق می زنیم که ازبی امد های زیان بار ماهواره در امن نمانده است و تا سراشیب و پرتگاه فنا پیش رفته اند.
پدری می گوید:خیلی وقت ها ادم می ماند که چکار کند,ان هم در شرایطی که همه نوع فرهنگ و به وسیله فناوری,به طور غیر مستقیم به مغز انسان می کوبد که«انتخاب کن»من هم به ارزش های فرهنگی خودمان بسنده نکردم و به این فکر افتادم که ماهواره تهیه کنم;هر چند از زیان های این مار خوش خط و خال,در رسانه های همگانی چیزهایی شنیده بودم.خلاصه انتن ماهواره را تهیه کردم و کار ما شب و روز به تماشای تلویزیون و کانال های گوناگون ماهواره بود,از فیلم های خشن گرفته تا صحنه های مبتذل و شرم اور.
در این حال,رفت و امد دختر بزرگم به خانه ما و تماشای ماهواره,او را نیز وسوسه کرد تا شوهرش را به خرید انتن وادار سازد .پس از گذشت چند روز اختلافات دختر و دامادم به گوش رسید.معلوم شد که دخترم با تقلید از هنرپیشه ها و خواننده های غر بی هر روز در پی مد و لباس و ارایش و خواسته های دیگر است.
کار از کار گذشته بود که دخترم خانه اش را به حالت قهر ترک کرد.از سوی دیگر پسر 16ساله ام در غیاب من,دوستانش را به دیدن فیلم های ماهواره ای دعوت می کرد.در میان همسایه ها و فامیل انگشت نما و رسوا شده بودم.پسرم هر روز در پی مد و لباس بود و پول می خواست تا خود را به شکل تیپهای مضحک ماهواره ای در اورد.کار به جایی رسید که پسرم رو در روی من ایستاد و احترام پدر و فرزندی را کنار گذاشت.بسیار تندخو,بد اخلاق و بی شرم شده بود.دیگر از کنترل من بیرون رفته بود.در این اوضاع و احوال,دعوا و بددهانی و ناسازگاری شبانه روزی من و بچه ها,خانه را به جهنمی سوزان و گردابی مهلک دراورده بود.
پس ازمدتی پسرم از خانه رفت و تا چند وقت نیامد,به دنبالش رفتم و او را در وضعی تأسف بار و الوده به مواد مخدر یافتم.پسرم به کلی دگرگون شده بود و جوانی اش را بر باد داده بود.اتشی را که با دست های خودم افروخته بودم ,شیره جانم را سوزاند و خاکستر کرد.
دیگر پاهایم سست شده بود و از خود بیزار بودم.راهی برای نجات نمی یافتم.یکی از همسایگان که گویا از دور شاهد نابود شدن خانواده ما بود,به یدنم امد و پیشنهاد کرد که اول انتن و وسایل ماهواره را جمع کنم .در این فرصت ماهواره را جمع کردم ;وسیله ای که در قفا و در پس پرده و
دور از چشم مردم و قانون در خانه جا داده بودم,چنان جلوه گری کرد که عالم و ادم با خبر شدند.
تصمیم به خودسازی و بازسازی کانون خانواده گرفتم.از دخترم نیز خواستم که به زندگی اش برگردد و به انچه دارد قانع باشد.به دنبال پسرم رفتم و او را به خانه برگرداندم و زیر بال و پر خود گرفتم.به لطف خدا و اراده خودمان,افتابی دوباره در زندگی ما طلوع کرد و کانون خانواده ما را دوباره گرمی بخشید.
اری,ماهواره حامل پیام فرهنگ مبتذل غرب است,اثر ویران کنند ای بر رفتار و پرورش کودکان و نوجوانان و جوانان دارد و بر خانواده هاست که خود را از اثار ویرانگر این پدیده شوم در امان نگه دارند.
رسانه ها و انتقال ارزش ها و پدیده شکاف هنجاری و ارزشی نسل ها :
رسانه ها به عنوان یکی از نهادهای اجتماعی کارکرد انتقال میراث فرهنگی و اجتماعی و ارزش های جوامع را برعهده دارند. در عصر کنونی با توجه به نقش بارز آنها در جامعه و اطلاع رسانی پیرامون موضوعات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ; سعی می کنند الگوهای نوینی را به جوامع وارد کنند تا جایگزین فرهنگ ها و ارزش ها و الگوهای سنتی شوند. در این رهگذر رسانه ها به عنوان عاملان تغییر و تحول در ارزش ها و هنجارها مطرح هستند به طوری که سنت ها را به مبارزه می طلبند و به صورت یک عامل مؤثر در دگرگونی نگرش ها و رفتارهای نسل جدید عمل می کنند. یعنی امر می تواند منجر به شکاف نسلی و عدم انتقال تجربیات نسل گذشته به نسل فعلی شود. نسل فعلی، هر آنچه را که از رسانه می خوانده می شنود و می بیند، ملاک نگرش، عمل و رفتار خود قرار می دهد. در دوران کنونی نقش نهادهای اجتماعی همانند خانواده ، مدرسه و همسالان در اجتماعی کردن نسل ها تضعیف در مقابل روز به روز بر اهمیت و نقش رسانه ها افزوده می شود.
موضوع مهم دیگر سلطه اطلاعاتی و تکنولوژی غرب است که از طریق آن فرهنگ غربی روز به روز در فرهنگ های دیگر و به ویژه فرهنگ اسلامی رخنه کرده ، سعی در تحمیل و درونی کردن ارزش ها و هنجارهای خود از طریق فن آوری نوین و رسانه ها دارد ، که به تبع آن نوعی شکاف و تضاد بین اولویت های فرهنگی و شیوه های تفکر و نگرش هنجارها و ارزش های نسل جدید با نسل قبلی پدید می آید.
فصل دوم
گفتگو با اقای فردین علیخواه مدرس دانشگاه و استاد جامعه شناس
فردین علیخواه,مدرس دانشگاه و استاد جامعه شناسی وسایل ارتباط جمعی,انحرافات و اسیب های اجتماعی,تغییرات اجتماعی و محقق حوزه های ارتباطی است.تحقیقاتی پیرامون پیامدهای اجتماعی فرهنگی شبکه های ماهواره ای در ایران(با معرفی محتوای برنامه های این شبکه ها),ماهواره در ایران:گذشته,حال,اینده,چرا برخی ایرانیان برنامه های ماهوارهای را تماشا می کنند؟(مخاطب شناسی شبکه های ماهواره ای در ایران)از جمله کارهای فارسی اوست.


مقاله استان لرسهان و ویژگی های آن با word دارای 45 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله استان لرسهان و ویژگی های آن با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله استان لرسهان و ویژگی های آن با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله استان لرسهان و ویژگی های آن با word :
استان لرستان سرزمینی زیبا با آب و هوای دلپذیر و محصوردرکوههای مرتفع و صعب العبور است که بین 46درجه و51دقیقه تا 50 درجه و22 دقیقه عرض شمالی درسلسله جبال زاگرس میانی واقع شده است. این استان از شمال به استانهای مرکزی و همدان ,از شرق به استان اصفهان ,از جنوب شرقی به چهار محال وبختیاری ,از جنوب به استان خوزستان و از غرب به استان کرمانشاه و ایلام محدود است.
استان لرستان با مساحت 28064 کیلومتر مربع در غرب کشور پهناور ایران واقع و7/1 درصد مساحت کشور را به خود اختصاص داده است . این استان با بیش از 1600000 نفر جمعیت 6/2 درصد جمعیت کشور را دارا می باشد . بنابراین استان لرستان از حیث مساحت و نیز جمعیت رتبه چهاردهم را بین استانهای کشور حائز گردیده است.
اشترانکوه با 4150 متر ارتفاع بلندترین نقطه استان لرستان است.پست ترین نقطه در جنوبی ترین استان واقع شده و ارتفاع آن از سطح دریا 500 متر است .
بر اساس آخرین تقسیمات کشوری استان لرستان، دارای 9 شهرستان،12 شهر، 25 بخش، 81 دهستان و 2842 آبادی دارای سکنه بوده ومرکز سیاسی واداری آن شهر خرم آباد است .
شهرستان های استان عبارت اند از:خرم آباد ، بروجرد،الیگودرز ،دورود ،ازنا ،کوهدشت ،دلفان، سلسله وپلدختر.
آب وهوای لرستان
استان لرستان دارای آب وهوای متنوعی است، این تنوع از شمال به جنوب و از شرق به غرب کاملا محسوس می باشد.
زمستان هنگامی که در شمال لرستان برف و کولاک ادامه دارد قسمتهای جنوبی آن دارای هوایی مطبوع و بارانی است . بخشهای غربی مانند سفید کوه نسبت به قسمتهای شرقی ، یعنی دورود و الیگودرز،نزولات جوی بیشتری دارد .
تنوع آب وهوایی در شهر های استان مشاهده می شود به طوری که خرم آباد از اعتدال زمستانی و گرمای تابستانی،بروجرد از سرمای زمستانی واعتدال تابستانی،و الیگودرز از آب وهوای بسیار سرد در زمستان و معتدل در تابستان برخوردار است.علل تنوع آب وهوای لرستان عبارتند از:
- موقعیت رشته کوههای زاگرس نسبت به جهت وزش بادهای مرطوب غربی
- ارتفاع نسبتا زیاد این منطقه از سطح دریا
- فشردگی کوهها
- واقع شدن در عرض جغرافیایی متوسط
- اثر بادهای گرم جنوبی ایران به طوری که اختلاف بین حداکثر و حداقل مطلق دما به بیش از درجه سانتیگراد رسیده است .حداکثر دمای ثبت شده 4/47 وحداقل دمای مطلق ثبت شده - است.
تفرجگاه های طبیعی
1- تفرجگاه تخت شاه
2- تفرجگاه شیرز
3- تفرجگاه مخمل کوه (تنگه شبیخون)
4- تفرجگاه بابا عباس
5- دره حوض موسی
6- تفرجگاه نوژیان
7- تفرجگاه شهنشاه (گوشه )
8- تفرجگاه تنگه چمشک
لرستان: استانی در غرب ایران
مرکز استان: خرم آباد
شهرستانها: 9 شهر
o ازنا
o الیگودرز
o بروجرد
o پلدختر
o خرم آباد
o دورود
o نورآباد-دلفان
o الشتر-سلسله
o کوهدشت
تعداد بخش: 25
تعداد دهستان: 81
جمعیت: 1584000نفر
وسعت: 28560 کیلومتر مربع
آب و هوا: سرد و کوهستانی -بروجرد، ازنا، الیگودرز، دورود، سلسله و دلفان
معتدل کوهستانی- کوهدشت، خرم آباد و چگنی.
ناحیه گرم و مرطوب - پلدختر و قسمتی از بخش پاپی.
جنگلها: 750 هزار هکتار - بیشتر جنگلها از نوع بلوط میباشد.
مراتع: 1250000هکتار
صنایع دستی رایج لرستان :
o منبت کاری
o گلسازی
o مشبک روی چوب
o قلمزنی روی مس
o سفالگری و سرامیک
o خوشنویسی
o مکرومه بافی
o یوه بافی و دوزی
o نگار گری
o طراحی فرش
o عروسک دوزی و سازی
o شمع سازی
o ساخت و قلم زنی مصنوعات ورشویی
o قلاب دوزی
صنایع دستی بومی استان:
o فرش بافی
o ورشو سازی
o گلیم بافی
o قلمزنی روی ورشو
o جاجیم بافی
o خراطی چوب
o نمد مالی
o ساخت و قلم زنی مصنوعات ورشویی
o سیاه چادر بافی
o گیوه دوزی
o گیوه بافی
رشته های اولویت دار استانی :
1. گلیم بافی
2. جاجیم بافی
3. ساخت و قلمزنی ورشو
4. حجاری سنگ
5. ورشو سازی
6. مشبک ومعرق چوب
7. سفالگری ولعابکاری
8. طراحی سنتی


تحقیق حمام های صخره ای آذربایجان شرقی با word دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق حمام های صخره ای آذربایجان شرقی با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق حمام های صخره ای آذربایجان شرقی با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق حمام های صخره ای آذربایجان شرقی با word :
معماری صخره ای در آذربایجان «از دهانه های آتشفاشن سهند و سبلان طی هزاران سال گدازه و مواد مذاب به بیرون جهیده و بر یو هم انباشته شده است، به تدریج در طی هزاران سال بر روی این گدازه ها پوسته ای از سنگ توف با مقاومت های مختلف به وجود آمده است، لایه های نرم این پوسته در طی سالیان، به وسیله برف و باران شسته شده و لایه های سخت تر به صورت کران به اشکال مختلف به وجود آمده است («کندوان» بررسی های تاریخی، سال دوازدهم، ص 187). ترکیب و دانه بندی این کران ها به نوعی است که به سهولت می توان داخل آن را با گلنگ های حفر قنات و چاه مطابق عملکرد مورد نیاز خالی کرد. شکل کران ها در چگونگی حفر فضاهای مورد نیاز تأثیر دارد. در روستای قدیمی حیله ور، که احتمالاً تا دوره مغول مورد استفاده قرار می گرفته، همچنین در روستای سپور در بناب و روستاهای صخره ای (متروکه) در منطقه ارسباران و اردبیل بناها عموماً در یک سطح کنده شده و یک طبقه است ولی در روستاهای کندوان و چراغیل که کران های آن به شکل کله قندی و به ارتقاع بعضاً بیش از 20 متر می باشد. دلایل مختلف از جمله شب روستا و دسترسی از جهات مختلف باعث گردیده که بناها عمدتاً دو طبقه و بعضاً سه تا چهار طبقه ساخته شوند. حجم فضاهای کنده شده و ارتفاع ان مطابق با شرایط انسانی است و از حفر فضاهای مرتفع و فاقد اشل انسانی پرهیز شده است. فضاهای زندگی عمدتاً به شکل مربع و یا مستطیل نزدیک به دایره یا بیضی است، در مرکز اماکنی مانند مساجد، که به فضاهای عریض تری نیاز بود، ستون یا ستون هایی می ساختند. در داخل دیواره ها حفره هایی به صورت رف و طاقچه برای نگهداری وسایل مورد نیاز ساکنان تعبیه شده است. شکل پلان ها به علت حفر در دل حوه فاقد گوشه های تخت و تیز می باشد و خطوط پلان منحی و ملایم است. کران ها به علت فشردگی دانه های تشکیل دهنده و شیب مناسب در مقابل برف و باران مقاومت بالایی دارند، همچنین به علت ضخامت جداره ها و عایق بودن توف هخای تشکیل دهنده در زمستان گرم و در تابستان خنک می باشند. حمام های صخره ای حمام های صخره ای ضمن کاری مناسب و مورد انتظار در نهایت سادگی حفر شده است. محل حمام از نظام سنتی محله ای که شامل مسجد، میدان، چشمه (قنات و غیره است پیروی می کند. این حمام ها نیز دارای عناصر اصلی تشکیل دهنده حمام ها؛ یعنی هشتی، سربینه، میاندر، گرم خانه، چشمه آب سرد، خزینه و تون است. محل قرارگیری حمام های بررسی شده در حاشیه رودخانه و مشرف به آن ساخته شده اند. در محل قرارگیری حمام، محوطه باز و مسطحی وجود دارد که معمولاً ورودی حمام رو به این محوطه باز و مسطح می باشد. در روستاهای کندوان و عنصر و در یکی از اضلاع این محوطه مسجد واقع شده، ولی در روستای کردآباد به دلیل اینکه حمام خارج از روستا قرار گرفته است در کنار این محوطه مسجد وجود ندارد. مکان حمام ها طوری انتخاب شده است که بتوان به آسانی به آب دسترسی پیدا کرد. به غیر از حمام روستای کردآباد که آب آن از طریق چشمه ای خودجوش از دل کوه، تأمین می گردد، در سایر حمام ها آب مصرفی حمام از رودخانه تأمین می شود. تحلیل فضاها فضاهای تشکیل دهنده حمام های مورد مطالعه دارای نظام مشترکی هستند. هرچند به لحاظ مساحت و جمعیت روستا، فضاها ابعاد متفاوتی به خود می گیرند، شکل و محل فضاها در تمامی آنها یکسان است که در ادامه به آنها اشاره می شود : ورودی حمام ها فاقد سر در یا پیش خوان ووردی تعریف شده در محل احداث خود هستند ولی در ابتدای ورود، دارای راهروی باریک و درازی می باشند. (منظور از راهروری ورودی، فضایی است که ما بین درگاه ورود به حمام تا درگاه به سر بینه وجود دارد). محل قرارگیری حمام در محیط طبیعی و محل شکل گیری، تأثیر ثمستقیمی در نوع این ورودی داشته است به طوری که این راهرو گاه دارای مسیری طولانی و در مواردی در حد یک فیلتر کوچک عمل می کند، این تفاوت از چگونگی شکل کوه نشأت می گیرد. در روستای عنصرود به دلیل اینکه کوه های اطراف شیب تندی ندارند و با یک شیب بسیار ملایم شکل گرفته اند، برای رسیدن به حجم حمام باید یک مسیر حرکتی باریک و دراز را طی کرد؛ در حالی که در حمام کردآباد به دلیل شیب تند و صخره مانندی که کوه دارد این فضا در حد یک فیلتر کوچک ورودی است و بیشتر شبیه یک هشتی ورودی است تا راهروی باریک و دراز. این سیستم زمانی است که ما بخواهیم حمام را در داخل کوه ایجاد کنیم، اما اگر شیب، ابعاد، اندازه و نوع دانه بندی کوه این امکان را سلب کند تنها قسمت هایی که امکان احداث داشته، در دل کوه ایجاد گردیده است و در مواردی که محیط اجازه چنین کاری را نداده بخش های مورد نیاز دیگر را با مصالح الحاقی به وجود آورده اند. در روستای کندوان حمام در دامنه کوهی با شیب کم قرار دارد و این موقعیت باعث شده که بخشی از حمام بیرون از کوه و بخشی از آن در دل کوه ساخته شود، ورودی این حمام بر عکس سایر حمام ها با مصلح سنگی و طاق آجری است و برای رسیدن به کف حمام تعدادی پله تعبیه شده است. ولی در حمام های عنصرود و کردآباد کف بیرونی با کف داخل حمام اختلاف سطح چندانی ندارد، در کندوان کف بیرون با کف اختلاف سطحی در حدود 2 متر دارد و کف حمام پایین تر است.


مقاله آموزش اصول حسابداری با word دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله آموزش اصول حسابداری با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله آموزش اصول حسابداری با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله آموزش اصول حسابداری با word :
آموزش اصول حسابداری
بخش اول
فصل اول
آشنایی با حسابداری
بنگاه اقتصادی:
درعلم اقتصاد، عوامل اقتصادی مختلفی در اختیار افراد یا گروه هایی قرار دارد که با ترکیب این عوامل به تولید کالا یا انجام خدمات می پردازند. این افراد یا گروهها را بنگاه اقتصادی می نامند.
رویدادهای اقتصادی یا مالی:
وقایعی هستند که با خرید، تولید، توزیع و فروش و ارائه خدمات با فعالیت هایی مانند وام گرفتن و وام دادن سر و کار دارند.
تعریف حسابداری:
عبارت است از: شناسائی، اندازه گیری، ثبت و گزارش اطلاعات اقتصادی برای استفاده کنندگان به گونه ای که امکان قضاوت و تصمیم گیری آگاهانه برای آنها فراهم شود.
اطلاعات حسابداری:
خلاصه اطلاعات مربوط به رویدادهای مالی مؤثر بر یک واحد اقتصادی خاص می باشد.
شخصیت حسابداری:
واحد اقتصادی مشخص و جداگانه ای است که اطلاعات و گزارشهای حسابداری فقط در مورد آن تهیه می شود.
(( رابطه اطلاعات حسابداری و تصمیم گیری))
انواع واحدهای اقتصادی:
مؤسسات جدا و مستقلی هستند که با ترکیب عوامل مختلف اقتصادی منافع مالکین خود را دنبال می کنند. از لحاظ مالکیت، شکل حقوقی و نوع فعالیت به شکل زیر طبقه بندی می شوند.
واحدهای اقتصادی از نظر مالکیت به سه نوع تقسیم می شوند:
1- واحدهای عمومی: به طور مستقیم یا غیر مستقیم در مالکیت دولت یا سایر نهادهای عمومی قرار دارند. سازمان تأمین اجتماعی نمونه ای از این واحدها می باشد.
2- واحدهای تعاونی: به منظور رفع نیازمندی های مشترک و بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی اعضای آن از طریق خریداری، کمک و همکاری متقابل تشکیل شده و در مالکیت اعضا قرار دارند. مانند شرکتهای تعاونی.
3- واحدهای خصوصی: این واحدها به یک یا چند نفر تعلق دارند و متعلق به بخش عمومی نیستند. مانند فروشگاهها.
واحدهای اقتصادی از نظر هدف فعالیت به دو دسته تقسیم می شوند:
1- واحدهای انتفاعی: هر واحد اقتصادی که با هدف سود و منفعت مادی تشکیل شود واحد انتفاعی نام دارد.
2- واحدهای غیر انتفاعی: هر واحدی را که هدف از تشکیل آن کسب منفعت مادی برای مالکان آن نباشد واحد غیر انتفاعی گویند.
واحدهای اقتصادی از نظر نوع فعالیت به سه دسته تقسیم می شوند:
1- واحدهای خدماتی: واحدهایی هستند که خدماتی به مشتریان ارائه می کنند و معمولاً در قبال ارائه خدمات منفعت کسب می کنند. مانند بانکها و هتلها.
2- واحدهای بازرگانی: به خرید و فروش مواد خام، فرآورده ها و کالاها اشتغال دارند. مانند فروشگاهها.
3- واحدهای تولیدی: با استفاده از عوامل تولید به ساخت کالاهای اقتصادی می پردازند.
واحدهای اقتصادی از نظر تعداد مالک به دو دسته تقسیم می شوند:
1- واحدهای انفرادی: مالکیت آنها به یک نفر تعلق دارد؛ مانند فروشگاهها، مغازه ها.
2- واحدهای غیر انفرادی: افراد، سرمایه های کوچک خود را با یکدیگر جمع می کنند و واحدهای بزرگتری را تشکیل می دهند. مانند شرکتها.
پرسشها؟
1- بنگاه اقتصادی را تعریف کنید؟
در علم اقتصاد عوامل اقتصادی مختلفی در اختیار افراد یا گروه هایی قرار دارد که با ترکیب این عوامل به تولید کالا یا انجام خدمات می پردازند. این افراد یا گروهها را بنگاه اقتصادی می گویند.
2- واحدهای اقتصادی تعاونی را تعریف کنید؟
به منظور رفع نیازمندی های مشترک و بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی اعضای آن از طریق خود یاری، کمک و همکاری متقابل تشکیل شده و در مالکیت اعضا قرار دارند.
3- تقسیم واحدهای اقتصادی به واحدهای عمومی، تعاونی، خصوصی بر اساس کدامیک از ویژگی های واحدهای اقتصادی می باشد؟
الف) نوع مالکیت
ب) هدف فعالیت
ج) نوع فعالیت
د) شکل حقوقی
4- کدامیک از واحدهای اقتصادی زیر می تواند به عنوان واحدهای انفرادی محسوب شود؟
الف) مغازه ها
ب) شرکتهای تعاونی
ج) بانکها
د) سازمانهای دولتی
بخش دوم
دفتر کل فروشگاه پژوهش
موجودی کالا بهای تمام شده کالای فروش رفته
مانده اول دوره 200000 140000 (5/1) (5/1) 140000
(10/1) 168000 81000 (22/1) 81000
(1/31) 220000 42000 (28/1) 42000
588000 263000 مانده 325000
مانده 325000
نقد و بانک فروش کالا
مانده اول دوره 300000 168000 (10/1) 161000(5/1)
(5/1) 161000 220000 (31/1) 96000(1/22)
(22/1) 96000 49000(1/28)
(1/28) 49000 مانده 306000
606000 388000
مانده 218000
– روش اولین صادره از آخرین وارده:
در این روش فرض بر این است که گردش بهای تمام شده عکس ترتیب وقوع خریدها می باشد. یعنی آخرین کالایی که وارد شده زودتر به فروش می رسد و آنچه باقی می ماند مربوط به قیمت های خرید موجودی های قدیمی می باشد.
با استفاده از اطلاعات مسأله قبل، کارت حسابداری کالا با استفاده از روش اولین صادره از آخرین وارده تنظیم می شود.
کارت حسابداری کالا
نام کالا: ماشین حساب جیبی
روش ارزیابی: اولین صادره از اولین وارده
کد کالا: 11554
تاریخ شرح خرید (وارده) کالای فروش رفته (صادره) موجودی
مقدار بهای واحد مبلغ مقدار بهای واحد مبلغ مقدار بهای واحد مبلغ
1379
1/1 موجودی اول دوره 10 20000 200000
1/5 حواله انبار 65 7 20000 140000 3 20000
60000
1/10 رسید انبار 34 8 21000 168000 3
8 20000
21000 228000
1/22 حواله انبار 66 4 21000 84000 3
4 21000 144000
1/28 حواله انبار 67 2 21000 42000 3
2 21000 102000
1/31 رسید انبار 35 10 22000 220000 3
2
1 20000
21000
22000 322000
تاریخ شرح عطف بدهکار بستانکار
5/1
5/1
10/1
22/1
1/22
28/1
1/28 نقد و بانک
فروش کالا
فروش نقدی هفت دستگاه ماشین حساب جیبی
بهای تمام شده کالای فروش رفته
موجودی کالا
کاهش موجودی کالا بابت فروش کالا
موجودی کالا
نقد و بانک
خرید نقدی هشت دستگاه ماشین حساب جیبی
نقد و بانک
فروش کالا
فروش نقدی چهار دستگاه ماشین حساب جیبی
بهای تمام شده کالای فروش رفته
موجودی کالا
کاهش موجودی کالا بابت فروش کالا
نقد و بانک
فروش کالا
فروش نقدی دو دستگاه ماشین حساب جیبی
بهای تمام شده کالای فروش رفته
موجودی کالا
کاهش موجودی کالا بابت فروش کالا
موجودی کالا
نقد و بانک
خرید نقدی ده دستگاه ماشین حساب (1) 161000
(2) 140000
(3)168000
(4) 96000
(5)84000
(6)49000
(7)42000
(1) 161000
(2)140000
(3)168000
(4)96000
(5)84000
(6)49000
(7)42000
1) 161000 = (23000 * 7)
2) 14000 = (2000 * 7)
3) 168000= (21000 * 8)
4) 96000 = (24000 * 4)
5) 84000 = (21000 * 4)
6) 49000 = (24500 * 2)
7) 42000 = (21000 * 2)
8) 220000 = (22000 * 10)
معادله حسابداری
دارائی ها:
منابع اقتصادی متعلق به یک واحد اقتصادی که انتظار می رود در آینده منفعتی را برای واحد اقتصادی ایجاد نماید، دارائی گویند.
دارائی های واحد اقتصادی = حقوق مالی اشخاص نسبت به دارائی های واحد اقتصادی
حقوق مالی اشخاص:
حقوق مالی اشخاص نسبت به دارائی های واحد اقتصادی شامل حقوق مالی مالک و حقوق مالی طلبکاران است.
بدهی:
حقوق مالی اشخاص غیر از مالک نسبت به دارائی های یک واحد اقتصادی را بدهی گویند.
سرمایه:
حق یا ادعای مالک یا مالکین نسبت به دارائی های یک واحد اقتصادی را، سرمایه گویند.
معادله حسابداری دارائی = بدهی + سرمایه
انواع دارائی ها:
1- نقد و بانک: از مهم ترین دارائی های واحد اقتصادی که برای خرید کالاها و پرداخت بدهی ها مورد استفاده قرار می گیرد.
تجزیه و تحلیل و ثبت رویدادهای مالی
حساب:
به منزله پرونده ای مفصل از تغییراتی است، که در یک دارائی خاص، یک بدهی خاص یا سرمایه صاحب مؤسسه، طی یک دوره زمانی رخ می دهد و ابزار اصلی ثبت و خلاصه کردن اطلاعات مالی است.
برای اینکه امکان دسترسی به اطلاعات موجود در حساب ها آسانتر شود، همه حساب های مربوط به یک واحد اقتصادی در یک دفتر خاص به نام «دفتر کل» نگهداری می شود.
ثبت رویدادهای مالی در حسابها:
برای اینکه اثر هر رویداد مالی را بر اجزای معادله حسابداری نشان دهیم از شکل حساب T استفاده می کنیم، که دارای سه قسمت است:
1- عنوان حساب
2- سمت راست یا بدهکار
3- سمت چپ یا بستانکار
عنوان حساب
بدهکار بستانکار
– قاعده ثبت افزایش و کاهش در حسابها:
افزایش هر دارائی در سمت راست (بدهکار) حساب آن دارائی، ثبت می شود.
کاهش هر دارائی در سمت چپ (بستانکار) حساب آن دارائی، ثبت می شود.
افزایش هر بدهی و سرمایه مالک در بستانکار حساب مربوط، ثبت می شود.
کاهش هر بدهی مالک در بدهکار حساب مربوط، ثبت می شود.
دارائی ها = بدهی ها + سرمایه مالک
افزایش
دارائیها
بدهکار
می شود کاهش
دارائی ها
بستانکار
می شود کاهش
بدهی ها
بدهکار
می شود افزایش
بدهی ها
بستانکار
می شود کاهش
سرمایه
بدهکار
می شود افزایش
سرمایه
بستانکار
می شود
مثال :
در مثال قبل (تعمیرگاه تلویزیون ماهر)، رویداد مالی ثبت گردید و تجزیه و تحلیل شد. اکنون از روش دیگری استفاده می کنیم.
رویداد مالی 1: سرمایه گذاری نقدی آقای ماهر به مبلغ 000/000/ 30 ریال
تجزیه و تحلیل قاعده تشخیص
دارائی (نقد و بانک) افزایش یافته است افزایش دارایی، بدهکار می شود بدهکار: نقد و بانک
000/000/30 ریال
سرمایه مالک افزایش یافته است افزایش سرمایه، بستانکار می شود بستانکار: سرمایه
آقای ماهر
000/000/30 ریال
ثبت رویدادهای مالی در مدارک و دفاتر حسابداری
اسناد و مدارک مثبته:
به اسناد و مدارکی که دلالت بر وقوع یک معامله یا رویداد مالی مشخص دارد، «اسناد مثبته» گفته می شود. مانند فاکتور فروش، رسید بانکی، قبض آب و برق و ;;
سند حسابداری:
برگه ای است که اطلاعات مربوط به یک یا چند رویداد مالی قبل از ثبت در دفاتر حسابداری، در آن نوشته می شود و سپس بر اساس اطلاعات مندرج در سند حسابداری دفاتر حسابداری تنظیم می گردد.
دفاتر حسابداری:
کلیه رویدادها در دفاتر حسابداری ثبت می شوند. دفاتر حسابداری را می توان به دو گروه تقسیم کرد:
گروه اول، دفاتر رسمی یا قانونی، شامل دفتر روزنامه عمومی و دفتر کل می باشد و گروه دوم، دفاتر غیر رسمی یا کمکی، که شامل دفاتر تأمین و سایر دفاتر مورد نیاز حسابداران می گردد.
1- دفتر روزنامه عمومی: دفتری است که کلیه معاملات و رویدادهای مالی یک واحد اقتصادی روزانه به ترتیب تاریخ وقوع در آن ثبت می شوند.
مثال :
خانم فضیلت اخیراً پس از کسب مجوزهای لازم اقدام به تأسیس مؤسسه آموزش زبان دانا کرده است و طی آبان ماه 1376فعالیت های زیر در مؤسسه انجام شده است.
13 آبان ماه – افتتاح حساب جاری شماره 3520 بانک رفاه کارگران شعبه وحدت و واریز 32000000 ریال به این حساب بابت سرمایه مؤسسه دانا، در قبال واریز این مبلغ به حساب جاری مؤسسه دانا، بانک یک برگ رسید بانکی به خانم فضیلت تحویل داد.
6 آبان ماه – خرید نقدی یک دستگاه آپارتمان به بهای 30000000 ریال در قبال تحویل چک شماره 21501 مورخ 6 آبان ماه 1376 به مبلغ 30000000 ریال از حساب جاری مؤسسه دانا، یک برگ رسید امضا شده از آقای معتمدی فروشنده آپارتمان دریافت گردید. همچنین تصویری از سند انتقال آپارتمان به عنوان سند مثبته این رویداد مالی تهیه شد.
7 آبان ماه – خرید نسیه مقداری اثاثه از فروشگاه مجیدی به بهای 3500000 ریال. آقای مجیدی فاکتور فروش شماره 1703 مورخ 76/7/8 را به مؤسسه دانا تحویل داد.
8 آبان ماه – آقای فرشاد، مبلغ 10000000ریال به عنوان وام به حساب مؤسسه دانا واریز کرد. بانک یک برگ رسید بانکی مبنی بر واریز 10000000 به حساب 3520 مؤسسه دانا به آقای فرشاد تسلیم نمود که ایشان به مؤسسه تحویل داد.
11 آبان ماه – خرید نسیه 7500000 ریال اثاثه از فروشگاه حسن پور. آقای حسن پور فاکتور فروش شماره 2211 مورخ 76/8/11 برای مؤسسه دانا ارسال کرد.
14 آبان ماه – صدور تحویل چک شماره 21502 مورخ 76/8/14 به مبلغ 3000000 ریال به آقای مجیدی بابت طلب ایشان از مؤسسه دانا. در قبال تحویل این چک در همان روز یک برگ رسید چک دریافت گردید.
18 آبان ماه – خریدی نقدی550/000 ریال صادر کرد و پس از اخذ رسید چک آن را به آقای کریمی تحویل داد.
مرحله 1- این رویداد به شرح زیر تجزیه و تحلیل می شود.
بخش اول
دفتر کل:
عبارت است از مجموعه حساب هایی که برای ثبت و خلاصه کردن اطلاعات مربوط به رویدادهای مالی یک واحد اقتصادی استفاده می شود. نوشتن دفتر کل بعد از رویدادهای مالی در دفتر روزنامه انجام می گیرد.
برای ثبت رویدادهای مالی در دفتر کل ابتدا رویداد مالی ثبت شده در دفتر روزنامه مشخص و سپس مراحل انتقال به ترتیب زیر انجام می شود:
1- پیدا کردن صفحه حسابی که در دفتر روزنامه بدهکار شده است.
2- نوشتن شماره رویداد مالی (شماره روزنامه) در ستون مربوطه در حساب دفتر کل
3- ثبت تاریخ رویداد مالی در ستون تاریخ
4- درج مبلغ بدهکار در ستون بدهکار
5- نوشتن شرح مختصری از رویداد مالی در ستون شرح
6- نوشتن شماره صفحه دفتر روزنامه در ستون عطف حساب
7- درج شماره صفحه ای از دفتر کل که ردیف بدهکار رویداد مالی در آن نوشته شده، در ستون عطف دفتر روزنامه
8- محاسبه و نوشتن مانده حساب در ستون مربوط
9- تعیین نوع مانده حساب در ستون تشخیص با نوشتن کلمه «بد» به جای بدهکار یا «بس» به جای بستانکار نمونه ای از انتقال رویداد مالی مؤسسه دانا به حسابهای دفتر کل شرح داده شده.
حساب: نقد و بانک دفتر کل صفحه 1
شماره صفحه روزنامه تاریخ شرح بدهکار بستانکار تشخیص مانده
1
1376
3ابانماه
سرمایه گذاری اولیه خانم فضیلت 32000000 بد 32000000
6ابانماه
خرید یک دستگاه آپارتمان 30000000 بد 2000000
8ابانماه دریافت وام از آقای فرشاد 10000000 بد 12000000
14ابانماه پرداخت قسمتی از طلب آقای مجیدی 3000000 بد 9000000
18ابانماه خرید ملزومات اداری 550000 بد 8450000
دفتر معین:
حساب های معین، مجموعه حساب های کمکی یا مکمل برخی از حساب های دفتر کل هستند.
حساب های معین حساب دفتر کل
در شکل می بینید که یک حساب دفتر کل (حسابهای پرداختنی) دارای چند حساب معین است، که در هر یک اطلاعاتی در مورد تک تک بستانکاران نوشته می شود. دفتر معین مستقیماً از روی سند حسابداری نوشته می شود. برای نشان دادن نحوه نوشتن دفتر معین از اطلاعات مؤسسه دانا استفاده می کنیم.
موسسه آموزش زبان دانا
سند حسابداری
شرح عطف معین معین بدهکار بستانکار
اثاثه
حساب های پرداختنی
فروشگاه مجید
خرید مقداری اثاثه از فروشگاه مجیدی
1
3500000 3500000
3500000
3500000 3500000
دفتر معین حساب های پرداختنی
حساب: فروشگاه مجید صفحه: 1
شماره سند حسابداری تاریخ شرح بدهکار بستانکار تشخیص مانده
3 1376
7ابانماه
خرید نسیه اثاثه 3500000 بس 3500000
تراز آزمایشی حساب های دفتر کل
فهرستی از نام و مانده کلیه حساب های دفتر کل در یک زمان مشخص، را تراز آزمایشی حساب های دفتر کل گویند، که معمولاً در پایان هر ماه تهیه می شوند و برای تهیه آنها مراحل زیر انجام می شود.
1- نوشتن عنوان، شامل نام مؤسسه، نام گزارش و تاریخ گزارش
2- نوشتن نام و مانده حساب های دفتر کل
3- محاسبه جمع ستون بدهکار و ستون بستانکار
4- کشیدن دو خط موازی زیر ستون های جمع به منزله اتمام کار تهیه تراز آزمایشی است.
تراز آزمایشی زیر از مانده حساب های دفتر کل مؤسسه دانا در تاریخ 30 آبان ماهه 1376 تهیه شده است.
موسسه آموزش زبان دانا
تراز آزمایشی 30 ابنماه 1376
نام و حساب مانده
بدهکار بستانکار
نقد و بانک
ملزومات
اثاثه
آپارتمان
حساب های پرداختنی
وام پرداختنی
سرمایه خانم فضیلت 8450000
550000
11000000
30000000
8000000
10000000
32000000
جمع 000/000/50 000/000/50
تراز نامه:
از روی تراز آزمایشی حساب های دفتر کل می توان تراز واحد اقتصادی تهیه کرد.
تراز آزمایشی مؤسسه دانا در تاریخ 30 آبان ماه 1376 به شرح زیر می باشد.
مؤسسه آموزش زبان دانا
تراز نامه به تاریخ 30 آبان ماه 1376 (ارقام به ریال)
دارائی ها
نقد و بانک 8450000
ملزومات 550000
اثاثه 11000000
آپارتمان 30000000
بدهی ها
حساب های پرداختنی 8000000
وام پرداختنی 10000000
سرمایه
سرمایه خانم فضیلت 32000000
جمع دارائی ها 50000000 جمع بدهی ها و سرمایه 5000000
درآمد و هزینه:
درآمد:
مبالغی که بابت ارائه خدمات به مشتریان، دریافت شده و یا در آینده دریافت خواهد شد «درآمد» نام دارد. درآمد موجب افزایش سرمایه و به هنگام افزایش بستانکار می گردد و مانده این حساب بستانکار خواهد شد.
درآمد مؤسسات خدماتی به صورت نقد یا نسیه کسب می شود.
-ارائه خدمات به صورت نقد:
چنانچه در زمان ارائه خدمات به مشتریان وجه آن نقداً دریافت شود در این صورت در معادله حسابداری از یک سو دارائی های مؤسسه و از سوی دیگر سرمایه مالک مؤسسه افزایش می یابد.
دارائی ها بدهیها سرمایه
+ = 0 + +
دارائی (نقد و بانک) افزایش می یابد بدههی تغییر نمییابد سرمایه افزایش مییابد
– ارائه خدمات به صورت نسیه (درآمد غیر نقدی):
چنانچه یک مؤسسه، خدماتی برای مشتریان خود انجام دهد و وجه آن را بلافاصله دریافت نکند، در این صورت مشتری متعهد می شود حق الزحمه این خدمات را در آینده بپردازد.
تحقق درآمدهای غیر نقدی از یک سو موجب افزایش دارائی ها (حساب های دریافتنی) و از سوی دیگر موجب افزایش سرمایه در معادله می گردد.


بررسی نقاشی معاصر ایران با word دارای 110 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد بررسی نقاشی معاصر ایران با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
فهرست مطالب:
چکیده
مقدمه 1
فصل اول؛ طبیعت و نقاشان منظره پرداز
- انسان شرقی و غربی در مواجهه با طبیعت 4
- ویژگی های منظره پردازی ایرانی و اروپایی 7
فصل دوم؛ نقاشی معاصر ایران
- تفکر و نقاشی معاصر ایران 18
- تحولات فرهنگی هنری دهه40-20 20
فصل سوم؛ حسین کاظمی
- در باره حسین کاظمی 27
- نقدهای منتشر شده 30
- تحلیل آثار 33
فصل چهارم؛ منوچهر یکتایی
- درباره منوچهر یکتایی 51
- نقدهای منتشر شده 56
- تحلیل آثار 61
فصل پنجم؛ ابوالقاسم سعیدی
- درباره ابوالقاسم سعیدی 76
- نقدهای منتشر شده 80
- تحلیل آثار 82
فصل ششم؛ سهراب سپهری
- درباره سهراب سپهری 98
- نقدهای منتشر شده 101
- تحلیل آثار 104
فصل هفتم: نتیجه گیری
- نتیجه گیری 123
- فهرست منابع 127
Abstract -
چکیده:
نقاشی معاصر ایران به دوره ای اطلاق می شود که از دهه 1320 آغاز شده است و تا کنون ادامه دارد. در این رساله چهار تن از نقاشان که فعالیت خود را از دهه های آغازین این دوران شروع کردند، مورد بررسی قرار خواهند گرفت؛ حسین کاظمی، منوچهر یکتایی، ابوالقاسم سعیدی و سهراب سپهری.
این نقاشان به طور عمده طبیعت را وسیله بیان کار خود قرار داده اند. انتخاب این نقاشان بر این دیدگاه استوار است که هر یک از آن ها از زاویه ای خاص و نگاهی شخصی به یک موضوع مشترک نگاه می کنند. تمامی آن ها از فرهنگ ایرانی سر بر می آورند و به دوره ای مشترک تعلق دارند، هر چند تحت تأثیر فضاهای مختلف، تأثّرات متفاوتی در آثار آن ها آشکار می شود. در این رساله سعی می شود تا با تأمل در مفهوم طبیعت و خوانش دوره کوتاهی از نقاشی معاصر ایران، سرانجام به طور جداگانه، با تأمل بر آثار هر نقاش به دنیای درونی او نزدیک شویم. در این سفر نگارنده سعی می کند با همدلی با خالق اثر به عمیق ترین لایه های تخیل او نزدیک شود. پایه چنین تحلیلی بر نقد تخیلی استوار است. بر این اساس وحدت و بقای خیالپردازی در توشه گیری از عناصر چهارگانه وجود؛ آب، باد، خاک و آتش به انسجام می رسد. در غیر این صورت پایه های تخیل سست است و اثر هنری اصیل در حد بازی های فرمی و تصویری تنزّل خواهد کرد. این که تأثیرات بیرونی تا چه حد به این دنیای درونی هنرمند راه می یابند و او چگونه در رسیدن به خلقت وجودی ناب اثر با عنصر خلق آن اثر یگانه می شود مورد تحلیل قرار خواهد گرفت.
کلید واژگان: حسین کاظمی، منوچهر یکتایی، ابوالقاسم سعیدی، سهراب سپهری، طبیعت، نقاشی معاصر ایران، نقد تخیلی
مقدمه :
رابطه انسان و طبیعت رابطه ای ازلی است. از زمان سرآغاز انسان طبیعت را مأوای خود دانسته، گاه با آن در ستیز بوده و گاه آن را مورد پرستش و احترام قرار داده است، آن را زمینه تخیّل خود قرار داده است و با آن اسطوره پردازی کرده است. در این رابطه ازلی است که جایگاه انسان در هستی معنا پیدا می کند و انسان از این رهگذر به کشف و شهودی در وجود خود دست پیدا می کند. در هر زمان که انسان از طبیعت دور شده است گویی به اضمحلال وجود خود نزدیک شده است. انسان شاعر، انسان عاشق، همواره در عمیق ترین لایه های تخیّل پیام آور پیوند با هستی و عشق به طبیعت است.
از این منظر، نقاشی منظره جلوه گاهی می شود تا نقاشان منظره پرداز منویّات و درونیّات خود را به مدد آن آشکار کنند. نقاشانی که طبیعت را مضمون کار خود قرار داده اند هر یک به شیوه خود در عناصر آن تخیّل می کنند. تخیّل، به اکتشاف نیروهای زنده در طبیعت می پردازد، آدمی را از قید و بندها رها می کند و او را در اعماق عناصر طبیعی غوطه ور می سازد. تخیّل هنرمند همان روح است که با دنیا در می آمیزد.
در این رساله آثار چهار هنرمند معاصر ایرانی مطرح می شود که عناصر طبیعت را برای بیان هنری برمی گزینند؛ حسین کاظمی، منوچهر یکتایی، ابوالقاسم سعیدی و سهراب سپهری، چهار تن از چهره های معاصر نقاشی ایرانی هستند. تاریخ تولّد تمامی این چهار نقاش به دهه اول قرن حاضر می رسد، هر چند، در تقسیم بندی ها، کاظمی و یکتایی، در نسل اول پیشگامان نقاشی معاصر ایران و سپهری و سعیدی در نسل دوم قرار می گیرند. هر چهار نقاش مسیر سفر هنری خود را از تهران- پاریس آغاز می کنند، هر چند مسیرهای نسبتاً متفاوتی را در پیش می گیرند. همه این نقاشان زبان طبیعت را برای بیان هنری خود انتخاب می کنند، اما هر یک به طبیعت از منظر خود نزدیک می شوند.
بررسی آثار آن ها با استفاده از روش نقد تخیّلی بر اساس ابداعات گاستون باشلار صورت می گیرد. در نظریات باشلار تخیّل به دو دسته بازتولید و تولیدی تقسیم می شود. در تخیّل بازتولیدی خلاقیتی دیده نمی شود، برخلاف تخیّل تولیدی که بر پایه خلاقیت پدید می آید. تنها هنرمندی می تواند تخیّل خلاق داشته باشد، که تخیّل او در ارتباط مستقیم با عناصر وجود قرار گیرد، وگرنه اثر او چیزی جز تکرار و تقلید و دگرگونی صورت نیست.
در این تحقیق نقد براساس جستجو در زندگینامه هنرمند و یا تأکید بر جنبه های ساختاری اثر هنری صورت نمی گیرد، بلکه نگارنده سعی دارد، در لایه ای عمیق تر به عنصر خلقت وجودی اثر دست یابد و از طریق آن ارتباطی عمیق تر را با خالق اثر برقرار کند.
برای کامل تر شدن بحث در فصول اول و دوم به شناخت ویژگی های منظره پردازی و مرور فضای اجمالی هنر معاصر ایران پرداخته می شود. از فصول بعد، هر فصل به تحلیل آثار یک هنرمند اختصاص داده می شود.
فصل اول: طبیعت و نقاشان منظره پرداز
انسان غربی و شرقی در مواجهه با طبیعت :
برای درک و شناخت بهتری از منظره پردازی در نقاشی ایرانی، ناگزیر به مقایسه آن با سایر تلاش هایی که در نقاط دیگر در این زمینه صورت گرفته است، هستیم تا از این رهگذر و در تقابل با دیگری به شناخت عمیق تری از خود دست پیدا کنیم.
به طور کلی مکتبی با عنوان منظره پردازی ، که در آن پیکره انسان به طور کامل حذف شود، در اروپا از قرن هفدهم میلادی مطرح می شود و در ایران هیچ گاه با این عنوان مطرح نمی شود." با این وجود منظره همواره بخش جدایی ناپذیر بسیاری از نقاشی های ایرانی و اروپایی بوده است، چنانچه معدود آثاری در دوره ایلخانی، در جامع التّواریخ و کلیله و دمنه یافت می شود که در آن ها بدون پرداختن به مضمونی داستانی تنها منظره پردازی وجود دارد و اثری از پیکره در آن ها مشاهده نمی شود. در این دوره نقاشان چینی که در دوره سونگ صاحب مکتب منظره پردازی بودند به دربار ایران آمد و شد داشتند که تأثیر آن ها بر این منظره پردازی ها مشهود است." (مصاحبه با مهدی حسینی)
با توجه به این مسأله در این بخش ابتدا به توضیح مختصری از دیدگاه انسان شرقی و غربی در مواجهه با طبیعت می پردازیم و سپس ویژگی های مهم منظره پردازی ایرانی و اروپایی را مورد بررسی قرار می دهیم.
مفهوم طبیعت در نگاه انسان غربی، با توجه به تغییر در دیدگاه فلسفی او در طول زمان دچار دگرگونی شده است.
واژه طبیعت تا قبل از قرن هفدهم میلادی به عنوان "آنچه زاده شد" به کار می رفته است. "در الهیّات قبل از عقل باوری سوبژه به همه چیزها بیرون از من خطاب می شد و ابژه به معنی تصاویر ذهنی ما بوده است. اما در دوران عقل باوری بعد از دکارت سوبژه تبدیل به عالم یقین می شود یعنی پذیرش امر بیرونی وابسته به سوژه می شود و هیچ شیءای، مستقل از ذهن شناسنده معنا نمی یابد و در مقابل، ابژه تبدیل می شود به آنچه بیرون از ذهن(سوبژه) است و مقابل نهاده صرف است. و در حقیقت اشیاء شان الهی ندارند بلکه فقط شیئیّتی دارند که حقیقتشان وابسته به ذهن خلاق "من" نقاش دارد. این نحوه تلقی، موجب تحمیل نظام کلّیت گرا شد و این کل گرایی دستگاه مند که به تصرف همه امور توسط خرد انجامید، نوعی نگاه جدید به اشیاء را شکل بخشید که در وهله نخست قرار یافتن کلّیتی در مقابل لنگرگاه نگاه بود، کلّیتی به مثابه تجلی توان صرف و خلاقیت انسانی وتخفیف طبیعت از پیش بوده. آنچه حائز ارزش می شود خلق دوباره عالم است در ذهن انسانی." (دادبه،1386،ص130)
اماّ در مقابل این دیدگاه، انسان شرقی همواره نگاه سوبژکتیو خود به طبیعت را حفظ کرده است. برای مثال؛ "آیین بودا آموزه های شخص روشن شده و یا به سخن دیگر آیین روشن شدگی است. این همان درک خود و جوهره طبیعت جهان و رهایی روان از تن است، جوهر طبیعت، هستی است و کسی که هستی را درک کند به روشن شدگی می_ رسد."(سوزوکی،1368، ص46) "این بینش یا نگاه ذنانه حالتی از جان هنرمند است که در آن جان او میان خود و چیزهای دیگر پیرامونش جدایی و دویی نمی بیند."(شاملو.پاشایی، 1384،ص82) در تفکر شرقی طبیعت کلّ یکپارچه ای است که مظهر تجلّی پروردگار است. بدیهی است در چنین تفکری انسان هیچ گاه خود را در میان طبیعت و ذهنیت قرار نمی دهد. چنین انسانی ستایشگر طبیعت است و طبیعت هرگز به عنوان ابژه ای در دست او که باید مورد شناسایی قرار گیرد، مطرح نشده است. او جزئی از طبیعت است و طبیعت در درون او جریان دارد.
هنرمندی که بن مایه های تفکر او در چنین مکتبی ریشه دارد، نگاه خاصّ خود را به طبیعت مطرح می کند. از این رهگذر درک تفاوت در نگاه نقاشان در مقایسه ویژگی های منظره پردازی در آثار آن ها اهمیت پیدا می کند، که در بخش بعدی به آن پرداخته خواهد شد.
مقایسه ویژگی های منظره پردازی ایرانی و اروپایی :
در اینجا به مقایسه برخی ویژگی های منظره پردازی ایران و اروپا می پردازیم تا از خلال آن به درک روشن تری از بن مایه های ذهنیت و تفکر نقاش ایرانی دست پیدا کنیم. بر این اساس تأمل در این نکته که نقاش در هر دوره ای چه میزان به طبیعت نزدیک و از آن دور می شود اهمیت پیدا می کند.
- منظره پردازی نمادگرایانه :
"هنر در اصل خود تا اندازه ای نمادگرایانه است و این که ما در پذیرفتن هر نماد تا چه اندازه از خود آمادگی نشان دهیم، قدری به سوابق ذهنی مان مربوط می شود... سیر تعالی و پیشرفت منظره پردازی از قرون وسطی به بعد، خود پاره ای از تحولاتی کلی دوره ای را تشکیل می دهد که در آن روح انسانی دیگر بار به جستجوی نوعی هماهنگی و همرنگی با محیط پیرامونش برخاست." (کلارک،1370،ص21)
پاسخ به این سوال که هنرمند قرون وسطی از چه رو خشنودی اش را در به کار گیری نمادها جستجو می کند، تا حد زیادی به فلسفه مسیحیت آن دوره باز می گردد. از آن جایی که تفکر پیدایش انسان به دنبال زایش گناه در مسیحیت پذیرفته می شود، در این تفکر هر گونه لذت بردن از لذایذ دنیوی در ادامه و تأیید گناه نخستین منحط شمرده می شود. بنا بر این در فلسفه ای که اعتقاد آن بر این است که زندگی دنیوی صرفاً مقدمه ای کوتاه و گناه آلود بر زندگی اخروی است، بستره پیرامون این زندگی نمی تواند شایسته توجه باشد در نتیجه برداشتی که از ظواهر دنیوی می رود، باید تا حد امکان نمادگرایانه شود تا بار گناه سبک تر گردد. "همچنان که بدگمانی نسبت به طبیعت در ذهن قرون وسطایی ریشه می دواند، استعداد او در نمادپردازی بالا می گرفت. هنر آن دوره برای این که در عین حال که از طبیعت روی بگرداند همچنان مورد توجه باقی بماند، همواره با نوعی زبان تزیینی همراه بوده است."(کلارک،1370،ص24)
برای چنین هنرمندی گل وگیاه جدا از خوش نمایی ظاهریشان نمود و نشانی از حقایق الهی را نیز در بر دارند. قدم بعدی در منظره پردازی این بود که چنین فردیت هایی به یاری تخیل در هم آمیزند و به کلیتی بدل شوند که خود نمادی از کمال باشد. این قدم با کشف باغ بود که برداشته شد. این باغ که فضا را به سوی تخیل عمومی در پذیرش بهشت آماده می کرد اکنون از نظر کلیسا پذیرفته می شد.
"پندار گلستان و سبزه زاری که بتوان فارغ از سختی های روزگار در آن آرمید. یعنی جایی که انسان و عشق انسانی و عالم روحانی بتواند با تمامیت خود در آن به جلوه درآید، همزمان با رسیدن دیگر ارمغان های شرق به غرب در اشعار پروانسی ظاهر شد."(کلارک،1370،ص26)
اماّ بر خلاف چنین تفکری در اندیشه ایرانیان باستان تفکر نطفه انسان به همراه گناه جایگاهی ندارد. در این بینش، انسان به عرصه گیتی قدم نهاده است تا اورمزد را در ساختن جهانی بهتر یاری دهد. چنین انسانی سرشت نیکو(منیو) وهمچنین اندیشه شر(انگرمنیو) را در درون خود می یابد و خویشتن را در برابر اعمالی که انجام می دهد مسئول احساس می کند. بدیهی است که این فرد در جهت ساختن جهانی برتر از هیچ تلاشی فروگذار نمی کند و این باور را عملاً در زندگی خود جاری می کند. در عین حال نگاه رازآمیز به هستی و زندگی جز جدایی ناپذیر فطرت ایرانی است. شاعر و هنرمند ایرانی همواره از بیان صریح حقیقت پرهیز می کند و آن را در لفّافه ای از رمز به تصویر درمی آورد. روح نمادپرداز ایرانی در میان طبیعت عناصری را می جوید و آن را نماد اندیشه خود می سازد. تصوف که اندیشه غالب هنرمندان ایرانی است، خود را به اعتبار نمادها در هنر این سرزمین زنده می کند. " تصوف از آمیختن معتقدات آریایی و سامی به وجود آمد و با بهره گیری از اسلام جهان بینی خود را به اعتبار قرآن تفسیر کرد. در این آمیزه جنبه آریایی و سامی چنان دگرگون شدند که تصوف از هر دو استقلال یافت. تصوف با نظری جامع و عمیق به شخصیت انسان می نگرد و با طبع انسانی سازگار است. راز قدرت عظیم تصوف را باید در همین جست؛ در همان حال که سرکوبی نفس را اساس زندگی می شمارد، فعالیت عقلانی را از انسان دریغ نمی دارد." (مهیمن،1368،ص9)
بنابراین در این منظره ها هر درخت، گل و صخره علاوه بر وجود ظاهری نمادی از فیض الهی است که با الوانی درخشان رخ می نماید. نمادهای عرفانی در سراسر این نقاشی ها قابل تشخیص است، آن چنان که در اولین نگاه تزئینات و تکرار آن ها چشم را می نوازد که این نمادی از تذکر در عرفان است.
-منظره پردازی از واقعیت :
عشق است که واقعیات را به هنربدل می کند. عشق است که آن ها را پیوند می دهد و تا فراز بالاتری از حقیقت برمی آورد. و در منظره پردازی عشقی اینسان فراگیر، با نور است که به بیان درمی آید.
هنرمندان اروپایی پس از قرون وسطی کنجکاوی عجیبی نسبت به مشاهده طبیعت در خود احساس کردند. دستاورد این تشنگان اطمینان البته پرسپکتیو علمی بود که به کمک آن طبیعت را به قاعده درآوردند. بنابراین نور در این دوران نقش مهمی را در وحدت بخشی به اثر به عهده گرفت. در این میان جیوانی بلینی از بزرگترین منظره پردازان غرب پا به عرصه وجود گذاشت که سرشتی بسیار حساس به نور داشت. او تنها متّکی بر انگیزش- های عاطفی خویش به چنین مرحله ای از پرداخت نور در کار می رسید. "منظره های وی نمونه عالی واقعیاتی هستند که با نور عشق زندگی یافته اند...او از عشق عرفانی نسبت به طبیعت نیرو می گرفت و به همین دلیل هرگز همتایی نیافت که بتواند مجموعه ای چنین متنوع از پدیده های طبیعی را وحدت بخشد. "(کلارک،1370،ص54) در مقابل بلینی می توان جکوب وان رویزدائل را نام برد . او عاطفه شدید خود را در نگریستن منظره با در هم نشاندن نور و سایه های گسترده به بیان می کشد.اما نور این صحنه ها حال و هوای خاصی دارد و آن پویایی آن است که با فروغ ایستا و خاموش و اشباء بلینی در تضاد است. این طرز برخورد با طبیعت الهام بخش آن گونه رعب آمیخته به احترامی شد که یک قرن بعد هنرمندان و نویسندگان رومانتیست دریافت خویش از متعالی را بر آن مبتنی ساختند.
از طرفی در تفکر ایرانی و تصوف، هنرمند در عین حال که به دنیای خیالی نظر دارد، جهان مادی همچنان برای او قابل احترام و منبع بخشش الهی می باشد. در آثار هنری نیز با همه شاعرانگی و افسونی که در آن است، واقعیتی ساری است که در فراسوی برداشت های حسی قرار دارد، واقعیتی آن چنان حقیقی که واقعیت جهان ملموس را به چالش می گیرد. " ایرانیان مردمانی با اندیشه های فرا طبیعی بودند، برای آن ها "سرو آسمانی" به اندازه "اثاثیه زمینی" نزدیک و واقعی می نمود."(مهیمن،1368،ص11)
در عین حال عمق نمایی و استفاده از نور آن چنان که توسط هنرمند غربی به کار گرفته شد، هیچ گاه از سوی هنرمند ایرانی پذیرفته نشد. در نقاشی ایرانی تمام سطوح کنار هم قرار می گیرند و نقاش با خلاقیتی که از ناخود آگاه جمعی اش ناشی می شود، به همزمانی در اثر خود می رسد، یعنی وقایع مختلف بدون این که ترجیهی به هم داشته باشند در کنار هم تصویر می شوند.
نور نیز به صورتی که نقاش اروپایی برای تداوم فضایی در اثر خود از آن بهره می جوید، در نقاشی ایرانی به کار گرفته نمی شود. در این نقاشی نور در تمامی فضای اثر به یک سان وجود دارد، بدون این که منبع مشخصی داشته باشد. نور بر تمامی رنگ ها می تابد و رنگ ها با همنشینی بی همتا در کنار هم قرار می گیرند و به این ترتیب کل اثر به مثابه یک تکه جواهر می درخشد. و این چنین نور که در تفکر ایرانی سر آغاز هستی است، عشق خود را به یک اندازه بر تمامی اثر عرضه می کند.
-منظره های خیالپردازانه :
در تاریخ نقاشی اروپا برخی از نقاشان مانند گرانوالد و آلتدورفر شور تازه ای به منظره پردازی بخشیدند. "این نقاشان با بهره گیری از اشکال و نمادهای اضطراب انگیز در دل طبیعت، در هم تنیدگی تیره روح انسانی را در آثار خود بازتاب می دادند. آنان از زمره هنرمندانی بودند که اکسپرسیونیست شان می نامیم."(کلارک،1370،ص71)
آلتدورفر با بهره گیری از نور و با در هم پیچیدن آتش و سیلاب طبیعت سرکش را بازنمایی می کند، منظری که ترنر بعدها آن را در نهایت شکوه به کار می گیرد. اما شکل دیگری از منظره پردازی خیال پردازانه اغراق در شکل است. نقاشانی مانند تینتورتو و الگرکو که عناصر گیرای طبیعت را به خدمت عواطف خود درمی آوردند.
اما نقاشی ایرانی به طور باالقوه سرشار از خیال است وبیننده را نیز در این تخیّل با خود همراه می کند. "هنر نگارگری هنری است معنوی مربوط به عالم خیال. همان جهانی که طبق نظر حکمای اسلامی مانند ملاصدرا مقر بهشت است و سهروردی آن را عالم صور معلق می نامد. به همین جهت این هنر می کوشد تا همان بهشت روی زمین و عدن را با تمامی زیبایی های آن ، شادی ها و الوان مسرت بخشش جلوه گر سازد." (مهیمن،1368، ص11)
اما هنرمند ایرانی که حسی تلخ نسبت به طبیعت ندارد، تاثیرات هنر چین را با بیانی تازه در کار خود ایجاد می کند. در دوره ایلخانی به تدریج با حضور رنگ های شاد با حال و هوای ایرانی، خاکستری های رنگین و ملایم چینی زنده و پرانرژی تر می شوند. از این دوره وجود ابرهای مواج و صخره های در هم پیچیده، آب های اسفنج گونه و درختان بزرگ در نقاشی ایرانی آشکار می شوند. اما این اغراق در شکل حتی تا حدی که به آنیمیسم در نقاشی می رسد، هیچ گاه بیان گر رعب و هیجان نیست بلکه در پرتو رنگ های درخشان حسی ظریف را منتقل می کند.
-منظره پردازی آرمانی :
در دوره رنسانس هر مفهوم ادبی در پی رسیدن به آستان آرمانی بود. " منظره پردازی نیز، هم در زمینه مضمون و هم در طرح بندی، هوس رسیدن به قله های بلندی را در سر می پروراند که به نقاش امکان دهد موضوع را با نگرش مذهبی تاریخی یا شاعرانه بپردازد." (کلارک،1370،ص97) در این میان جورجونه با رقص نور کیفیتی شاعرانه و موسیقی وار به اثرش داد. وارث حقیقی شعر او کلود بود. نگاه او با حساسیت فوق العاده اش به سختی با نگاه امپرسیونیست ها تفاوت دارد. او قادر است بی هیچ تظاهری تمام دریافت هایش از طبیعت را وقف احساس شاعرانه اش کند.
منظره های ایرانی هر چند که در اکثر موارد مضمونی تاریخی یا شاعرانه را در بر می گیرند، اما همواره یادآور پیام ازلی هستند. برای آشنایی بیشتر با بن مایه های تفکر ایرانی ذکر نکاتی چند درباره عرفان اسلامی ضروری است:
" 1- در عرفان اسلامی انسان در افق تاریخ قرار نمی گیرد، بلکه مبنای انسانیت او را امانت روز الست و عهد ازلی معین می سازد. به عبارت دیگر منشا تاریخ نه سیر تکامل روح است و نه عوامل کار و تولید، بلکه آنچه انسان را انسان می کند و علت غایی بازگشتن به مبدا به شمار می آید واقعه ای است که می توان "ورای تاریخی اش" خواند.
2- چون انسان بار امانت و جامعیت را پذیرفته و از آن جا که نسخه کتاب عالم است، خود باالقوه انسان کامل مظهر حقیقت محسوب می شود و در نتیجه نهایت کمال انسان در این است که به جامعیت باالقوه فعلیت ببخشد.
3- وفاداری به امانت و تذکر عهد، یگانه غرض خلقت و عالی ترین نقش تفکر است.
فیض حق که طالب تذکر است و تمنای انسان که به خاطر می آورد موجب بروز عشق می شود و عشق نوسانی است بین جلال هستی که در عین دفع جذب می کند و جمال جذبه ای است که در عین جذب دفع می کند. این نوسان مدام بین خالق و مخلوق همانا سیر و سلوک است که سالک را به کوی دوست یعنی ماورای خاطره ازلی دعوت می کند و سالک از آن رو در سیر و سلوک است که به یاد می آورد و از آن رو به یاد می آورد که گوشی شنوا به پیام خفته در خاطره دارد."(مهیمن،1368،ص17)
در پرتو چنین تعالیمی است که ذهنیت و هنر هنرمند ایرانی شکل می گیرد و هنری عارفانه و شاعرانه را به وجود می آورد که ریشه در باورها و خاطرات ازلی مردم این سرزمین دارد. چنین هنری با چنین پشتوانه تفکر ویژگی آرمان گرایانه را به شیوه خود به بهترین شکل بازتاب می دهد.
اما سرانجام در 1850 میلادی، مالتوس و داورین تمامی افسانه کهن و غرور رنسانسی را در هم شکستند و به همراه از هم پاشیدگی گذشته آرمانی منظره پردازی آرمانگرا نیز رنگ باخت. چنان که گفته خواهد شد شرق نیز از این آوار دور نماند و ارزشهای این سرزمین نیز رو به زوال گذاشت.
-نگرش طبیعت گرا :
سرانجام در تاریخ منظره پردازی اروپا زمانی رسید که منظره فقط برای خود منظره به تصویر درآمد. در این هنگام نور به منتهی درجه بروز خود دست یافت. در بهترین آثار کنستابل ، ناتورئالیسم به افق های تازه ای دست می یابد، چرا که به باور وی طبیعت آشکارترین مظهر تجلی اراده خداوندی بود و اگر منظره پردازی می توانست به جوهره آن نائل آید، کارش خود به خود به وسیله بیان پندارهای اخلاقی بدل می گردید. کورو نیز اعتقاد داشت باید خود را به برداشت های نخستین واسپاریم؛ شور ما صمیمیت عواطف را به دیگران منتقل خواهد کرد.
اما مونه ، سیسیلی و پیسارو در دهه 1860 میلادی ناتورئالیسم را به کامل ترین وجهی در آثارشان به نقش کشیدند. وحدت فضایی آنان نیز به واسطه نور تامین می شد که جوهره اصلی ناتورئالیسم حقیقی محسوب می شد. مونه و پیسارو پا را فراتر گذاشتند و به بیرون کشیدن رشته های رنگهای ناب از طبیعت پرداختند که نور از ترکیبشان حاصل می شد. در 1869 رنوار به مونه پیوست تا هر دو به موضوعات یکسانی بپردازند و از همین اتحاد بود که امپرسیونیسم زاده شد.
امپرسیونیسم مکتب شورو وجد نور و برداشت لحظه ای ناب بود. در عین حال نباید فراموش کرد که ممکن است این بازنمایی برداشت های بصری ناب و تکیه بر دنیای مادی هنر را از پیوندی به کمال با هستی دور نگه دارد، پیوند با صور، خط و مفاهیم ذهنی. "در همین دوران است که مانه در تابلو ناهار در کارگاه هنری سفره مقدس با همان عناصر سمبلیک را در پشت سر خود (هنرمند) به عنوان پس زمینه ای که هنرمند از آن عبور کرده می نهد. سفره مقدس که روزمره و نسبت به خود هنرمند بی ارزش می شود. مانه در آثارش تسلط مفاهیم از پیش موجود را با روزمره کردنشان محو می کند... در امپرسیونیسم به نظر می رسد به پایان متافیزیک در نقاشی رسیده ایم؛ هر چیزی و در هر جایی قابل کشیدن است."(دادبه،1386،ص130)
تأثیر امپرسیونیسم بر روی هنرمندان ایرانی به عنوان اولین مکتب مدرن که وارد ایران شد غیر قابل انکار است. اماّ این که آیا این هنرمندان در پی این تأثیر به بازنگری بصری صرف پرداختند یا خیر، در خور تأمل است. چنان که امپرسیونیست های متأخر نیز به زنده کردن دوباره مفاهیم پرداختند. "سزان دوباره در جهت احیای متافیزیک و کشف جهان هستی پرسش هایی را از نو در طبیعت بیجان هایش پیش می کشد... ونگوگ با شوریدگی پروژه متافیزیکی را ادامه می دهد و گوگن حقیقت مورد پرسش متافیزیک را در خارج از حوزه تمدن آن جستجو می کند."(دادبه،1386،ص131)
گوگن در یکی از نامه هایش چنین عنوان می کند: "من با آرایش دادن خط ها و رنگ ها ، دست آویز کردن برخی موضوعات طبیعت، به همنوایی و هماهنگی هایی می رسم که نمایشگر هیچ چیز نیستند. آرایش های من هیچ پندار سرراستی را بیان نمی کنند، ولی همچون موسیقی اندیشه را به جریان می اندازند. و این کار را نه به یاری پنداشت یا صورتی مشخص، بلکه صرفاً با استفاده از روابط مرموزی انجام می دهند که بین ذهن ما و آن همراهی های خطی و رنگی وجود دارد."(کلارک،1370،ص206)
فهرست منابع :
- آشوری، داریوش، پیامی در راه(نظری به شعر و نقاشی سهراب سپهری)، چاپ اول، انتشارات طهوری، تهران، 1366
- الیاده، میرچا، اسطوره- رویا- راز، ترجمه
- الیاده، میرچا، رساله در تاریخ ادیان، ترجمه جلال ستاری، چاپ سوم، انتشارات سروش، 1385
- پاکباز، روئین، به باغ همسفران، چاپ اول، نشر نظر، تهران، 1379
- جهانبگلو، رامین، ایران و مدرنیته(گفتگوهای رامین جهانبگلو)، چاپ دوم، نشر گفتار، تابستان 1380
- سپهری، سهراب، اتاق آبی به همراه دو نوشته دیگر، انتشارات سروش، تهران، 1370
- ستاری، جلال، در مقدمه کتاب؛ روانکاوی آتش، نوشته گاستون باشلار، ترجمه جلال ستاری، چاپ دوم، انتشارات توس، تهران، 1378
- سوزوکی، د.ت، پهنه ذن، ترجمه فرامرز جواهری نیا، نشر فردوس، تهران، 1368- مقدم، محمد، جستار درباره مهر و ناهید، چاپ اول، نشر هیرمند، تهران، 1380
- شاملو، احمد، هایکو؛ شعر ژاپنی، نشر ابتکار، چاپ چهارم، تهران، 1384
- شایگان، داریوش، بت های ذهنی و خاطره ازلی، چاپ اول، انتشارات امیر کبیر، تهران، 2535
- شمیسا، سیروس، نگاهی به سپهری، نشر مروارید، تهران، 1376-
- رضی، هاشم، آیین مهر(میترائیسم)، چاپ اول، نشر بهجت، تهران،1371
- عابدی، کامیار، از مصاحبت آفتاب، نشر روایت، تهران، 1375
- کلارک، کنت، سیر منظره پردازی در هنر اروپا، چاپ اول، نشر ترمه، تهران،1370
- مجابی، جواد، پیشگامان نقاشی معاصر ایران(نسل اول)،چاپ اول، نشر هنر ایران، تهران، 1376
-مقدم، محمد، جستار درباره مهر و ناهید، چاپ اول، نشر هیرمند، تهران، 1380
- ممیز، مرتضی، در کتاب؛ سهراب سپهری؛ شاعر و نقاش، به کوشش لیلی گلستان، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1368
پایان نامه ها :
- مهیمن، مریم، از طبیعت تا ذهن نقاش در نگارگری ایرانی، کارشناسی، مجتمع دانشگاهی هنر، تهران، 1368
- میرزایی مهر، علی اصغر، سیر منظره پردازی در تاریخ نقاشی ایران، کارشناسی ارشد، مجتمع دانشگاهی هنر، تهران،1375
مقالات :
- آغداشلو، آیدین، این ترانه مکرر آهنگین، فصلنامه حرفه هنرمند، شماره16، تابستان 1385
- باشلار، گاستون، نیلوفرهای آبی، فصلنامه گیلان زمین، شماره، بهار1380
- پاکباز، روئین، تعادل سنت و نو، فصلنامه حرفه هنرمند، شماره16، تابستان 1385
- جواهریان، فریار، تجلی باغ بهشت در هنر معاصر ایران، فصلنامه حرفه هنرمند،شماره24، بهار1387
- دادبه، آریاسب، غنای فقر، فصلنامه حرفه هنرمند، شماره 20، بهار1386
- سعیدی، ابوالقاسم، گفتگوی رامین جهانبگلو با ابوالقاسم سعیدی، ماهنامه کلک، شماره 42، 1372
- مک اولی، تاماس، فرهنگ چند رگه، ترجمه روبرت صفاریان، فصلنامه حرفه هنرمند، شماره 15، بهار1385
- یکتایی، منوچهر، تغزلی به اسم نقاشی(گفت و گوی آغداشلو و یکتایی)، فصلنامه حرفه هنرمند، شماره 15، بهار 1385
Abstract:
Iranian contemporary painting applies to the period which has started in the 40s and still continues. In this thesis, four painters who started their activities from early decades of this age, namely, Kazemi, Yektaei, Saeedi and Sepehri, will be taken into consideration.
These painters mostly focused on nature as the subject of their works. Choosing these painters is based on the viewpoint that each of them look at a mutual subject from a particular standpoint and through a personal view. All of them come from Iranian culture and belong to a mutual period; however, different effects occur in their works under the influence of different atmospheres.
In this thesis, an attempt has been made to get close to the inner world of each painter, by reflecting on the concept of nature and reviewing a short period of Iranian painting and, finally, reflecting upon the works created by each one.
In this journey, the author tries to get close to the deepest layers of each creator"s imagination by having unanimity with him. Such an analysis is based on imaginative criticism. Based on this method of criticism, unity and continuance of fantasy become cohesive by utilizing quadruple elements of existence, namely, water, wind, soil and fire. Otherwise, imagination will be loosely based, and a genuine work of art will fall and turn into form and pictorial game.
That to what extent the outer impressions and grief find their ways to such inner world of artist and how he consolidates with the element of creating a work to reach genuine existential creation of that work will be analyzed.
